eitaa logo
ره پویان ولایت
342 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
8.8هزار ویدیو
454 فایل
محتوای فرهنگی سیاسی هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕عنـــایت طاهره عشق عجیبی به (س) داشت و تمام مشکلاتش را با به ایشان حل میکرد و برای پشت سر نهادن سختی هایش دست نیاز پیش خلقی نمی برد و کمک کردن به اسلام و مسلمین بود. زمان اگرچه نمی توانست در خط مقدم حضور داشته باشد، اما با بافتن کلاه و دستکش فرستادن آنها به جبهه را یاری می کرد. روزی یکی از شهدای محله را آورده بودند، طاهره دور تابوت می‌چرخید و می‌گفت: «شهید می‌تواند ٧۰ نفر را کند و من مطمئنم که این برادر شهید مرا هم شفاعت خواهد کرد.»😍 گویی مطمئن بود که سرانجامش شهادت است هرجا که قرار بود مجلس، دیگران را یاری دهد و نامش را در طومار خادمین به (ع) ثبت کند. شب قبل از شهادت، ارتباط معنوی با حضرت زهرا(س) برقرار می‌کند. مادرش میگوید: ✍️ «شنیدم که با کسی حرف میزد و میگفت هرچه را که دوست دارید از من بگیرید، اما خواهش میکنم این را از من دور نکنید.» 😭 صبح روز ششم آذر 1371 به همراه مادر با اتوبوس راهی می‌شود. در راه با لحن خاصی که حزن و اندوه در آن موج میزند به مادر می‌گوید: «مادرجان! میدانید، امشب شب شهادت حضرت زهرا(س) است.» بعد را روی صورتش می‌کشد و سر به شیشه اتوبوس می‌گذارد تا در خلوت خویش با بانوی مظلومه دو عالم درد و دل می‌کند ناگهان صدای تیراندازی بلند می شود و اتوبوس می ایستد. مدتی بعد درگیری تمام می‌شود، اما طاهره همچنان سر به شیشه اتوبوس دارد. مادر از عدم عکس العمل او متعجب می‌شود، چادر را از صورتش کنار می زند و تنها چیزی که می‌بیند چهره خونین طاهره است.😔 آری!