#روایتگری حجت الاسلام حاج احمد پناهیان
و ماجرای رؤیای صادقه ای که در نجف اشرف با توسل به امیرالمومنین علیه السلام از #شهیدسیدمصطفیصفوی دیدند
#شهیدسیدمصطفیصفوی داداش من بوده یعنی اخوی بودیم با هم خب ما بعد از شهادت ایشان هر چند وقت یک بار ایشان را می دیدیم یک مدتی گذشت ندیدیم، رفتم نجف محضر امیرالمؤمنین علیه السلام، یک زیارتی که داشتم بعد آنجا به حضرت عرض کردم آقا جان ما داداشمان را دلمان تنگ شده براش می خواهیم ببینیمش، ظاهرا یک اتفاقاتی در عالم ایشان دارد می افتد.یا ما برویم یا ایشان بیاید. چون قبلا ایشان دو سه نوبت می آمد بعد که برگشتم قم خب دیگه این بار نمی شد ایشان بیاید به هر دلیلی من رفتم خدمتشان بعد در آن جایگاهی که ایشان بود دیدم تقریبا یک حالت محوری برای شهدا دارند. برای شهدا فرماندهی می کرد، برنامه می داد، عده ی زیادی هم نیرو که همه هم شهید بودند. خب من می دانستم اینها شهیدند... با ایشان سلام و احوالپرسی کردم دیدم خیلی تغییر کرده در عرض مدت چند سال، سید دیگر سید قبلی نیست. آمدم به یکی از همین شهدایی که دور ایشان بود به او گفتم می شود یک سؤالی بکنم. گفتم سید احساس میکنم خیلی تغییر کرده...به این شهید بزرگوار گفتم چیزی شده؟ گفت مگر تو نمی دانی؟!! خیلی از من ناراحت شد که چرا نمی دانم. گفتم نه که نمی دانم. برگشت فرمود که بله، ایشان اینقدر مقامش بالا رفته که الان دیگر جزء #اصحابحضرتحجت(عج) که بر می گردند هست. اینها دارند رشد می کنند...
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهدای_عملیات_بیتالمقدس۲
#شهیدسیدمصطفیصفوی
@rahpuyaneghadir
لینکروایتکامل
http://eheyat.com/?p=89308