💢 جواب خون را با چه می دهند؟
🔘 آب مایه حیات است.
✍ #نرگس_داشادیان
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۳۹ ثانیه | معادل زمان لازم برای ریختن یک چیکه خون بر روی دست طرف مقابل😁
متن کامل را اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/795332
چندی پیش خبری دست به دست نشد به علت کرونا و در فضای مجازی نیز خیلی سرو صدا نکرد اما چشم یک عده ای را در یکی از کانال های خبری گرفت خبر این بود: یک شهروند آمریکایی مبتلا به کرونا در دفاع از خود که مورد حمله پلیس قرار گرفته بود به صورت اوتف کرد و پلیس مرده.
همین خبر کوتاه مرا به آن داشت تا طبق تحقیقات میدانی در میادین منتهی به گوگل و یاهو و یکسری میدان های داخلی به دسته بندی جهانی راجع به نقش مایعات در دفاع و کاهش تعداد افراد جان باخته در جنگ های بین المللی بین الاخانواده ای و همه ی بینُ الها برسم.
آب بدون هیچ افزودنی: مایه حیات است و انقولت هم ندارد. فی نفسه باعث تداوم نسل و خاموشی آتش نزاع ها در رده های مختلف خانوادگی دوستانه و …می شود. مگر در مواردی که خود موضوع دعوا باشد.
چای:بعد از یک بحث طولانی راجع به نادیده گرفتن حقوق زنان با خواهر فمنیست همسرتان و قانع نشدن وی فقط یک گالن چای است که از انعکاس صدای شما در گیتی جلوگیری می کند و نمی گذارد جنگ های بین الهالیِِ چرا با اعصاب خواهر من بازی میکنی و مامان خودتو نمیگی اتفاق بیوفتد.
خون: از قدیم گفته اند جواب خون را با خون میدهند نه با تیر و تفنگ و مین و اینا. در مقابل افرادی که اخلاقشان پاچه گیری است و بهتان سخت میگیرند و مرافعات گوناگون راه می اندازند با یک برگه کاغذ روی دستتان خراش بیندارید و یک چیکه خون را روی دست فرد جنجال آفرین بریزید و بگویید مبتلا به ایدز هستید. درست است که شما مبتلا نیستید اما آن فرد از ترس ابتلا جان به جان افرین تسلیم می شود و به پیشگاه نکیر و منکر بابت خون به جگر کردن شما جواب پس خواهد داد. این خودش کلی است.
آب میوه: بعضی از میوه ها قابلیت آن را دارند که با نوشیدنشان فرد تا مدتها در زمین نباشد وبه سرحدات ماه و مریخ برود. اینگونه دست یک ظالم را از زمین کوتاه می کنید. به این ترتیب با استفاده از آب بشریت نجات پیدا کرده و جنگ آب با کمترین تلفات انسانی به وقوع خواهد پیوست.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 وزن کشی مرغ همسایه
🔘 نگاهی به کتاب شعر «مرغ همسایه غاز
✍ #امین_شفیعی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۳۴ ثانیه | معادل زمان لازم برای شعر خوندن
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/571164
این روزها هیچ چیز به اندازه یک کتاب شعر برای گروه کودک و نوجوان خوشحالم نمیکند؛ البته اگر سطح کمینه در رعایت وزن و قافیه را مراعات کرده باشد. اگر در لابلای صفحه هایش بتوان حرف جست که بهتر! بس که سخیف و پر از ایراد شده کتاب های این گروه و متاسفانه فرزندان ما قرار است طبع هنریشان را با این کتاب ها آچارکشی کنند.
از این منظر باید بگوییم با کتابی روبه رو هستیم که دست کم از نظر فنی محکم است و مضامین خوب و بعضا نو و جذابی دارد. مشکل اصلی کار اما عدم انتخاب اوزان مناسب با مضامین است. در واقع مضامین کتاب، دغدغههای نونهال و نوجوان است که بشود مثلا حدود کلاس ششم تا حتی دهم. اما وزن ها معمولا از دو رکن افاعیلی در هر مصرع یا هر تناوب انتخاب شده؛ اوزانی هم وزن «یه توپ دارم قلقلیه»، «خوشا به حالت ای روستایی» و شاید با بیشترین تخفیف «باز باران با ترانه»!
بدون شک اگر سراینده محترم کتاب ادبیات مخاطبین هدفش را یک بار دیگر ورق بزند و به اوزان و زبان آثار دقت کند، خود را در مقابل یک محدوده سنی میبیند که حافظ و مولوی و سعدی و اهلی و جامی و… میخوانند و کودکانه ترین شعرشان «پیش از اینها فکر میکردم خدا» متعلق به مرحوم قیصر امین پور است.
کتاب «مرغ همسایه غاز است» را میتوان به بوسهای تعبیر کرد که مادری مهربان، در حیاط مدرسه، بر گونه فرزند عزیزش مینشاند و فرزندش، که حس خود بزرگ پنداری میکند، از این بابت گلایهمند است که در مقابل هم سنهایش خوار و خفیف شده.
این نگاره، کتاب را از منظر انتخاب وزن و لحن مناسب سن نونهال و نوجوان نمیداند و از منظر مفاهیم هم به دردبخور مخاطب کودک. شاید نهایتا بتوان اثربخشی کتاب را پیشنیازی برای ورود کودکان به دوران نوجوانی و آمادگی ذهنی برای بحرانهای پیش رو دانست. یا نهایتا با آن به کودکان آموخت که خواهر و برادر نوجوانشان را چگونه درک کنند تا خیلی سر به سرشان نگذارد.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
سایت راه راه
💢 وسطهای واکنش 🔘 چند راهکار برای مقابله با آتش گرفتن جنگل ✍ #بهزاد_توفیق_فر ⏰ مدت زمان لازم برای مطا
💢 وسطهای واکنش
🔘 چند راهکار برای مقابله با آتش گرفتن جنگل
✍ #بهزاد_توفیق_فر
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل مدت زمان لازم برای خاموش کردن آتش😊
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
آدرس: https://b2n.ir/844618
ببینید عزیزان من! در سال گذشته، جنگلها ۱۴۵ بار آتش گرفتهاند و واضح و مبرهن است که با سه تا چیز نمیشود شوخی کرد و اساساً برای سلامتی انسان هم بهتر است که با این سه چیز، شوخی نکند: ته دیگ سیب زمینی، کنترل تلویزیون و آتش! آن دوتای اول که نیازی به توضیح و راهکار و نظر کارشناسی ندارند، اما آخری را باید چندتا نظر کارشناسی برایتان رو کنیم، تا نخوری ندانی!
برای اینکه جلوی آتشگرفتن جنگلها را بگیریم، دنبال راه نگردید، جنگل است دیگر، آتش میگیرد. تا جایی که خودِ سازمان حفاظت محیط زیست هم ابراز نگرانی کرده و گوشه دفتر جنگلها نوشته که فردا باید با پدرش (اگر دارد) بیاید. دلیل آتش گرفتن هم خیلی مهم نیست، حالا یا دوتا فامیل دعوایشان میشود زمینهای هم را آتش میزنند؛ گردشگر خارجی برای دیدن و سلفی با بزکوهی میآید و میرود یا همین آریوبرزنهای وطنی، خاکه قلیان را در دامان طبیعت رهاسازی میکنند. به هرحال آتش میگیرد دیگر. اما چه کنیم که این آتش فوراً و با کمترین خسارت خاموش شود؟ آهاااان! از اول همین را میخواستم بگویم.
اولین و موثرترین راهکار این است که ویلای دختر وزیر مظلوم یا دختر مظلوم وزیر یا وزیر مظلوم دختر را وسط جنگل بسازیم. اینطوری هم طبیعت زیبای سد لتیان و محیط بکر کیش، تمیز میماند و هم به محض اینکه یک جرقهای، چیزی آن اطراف زده شود، فوراً!
دومین پیشنهاد ما، این است که یکی از این سلبریتیهای بادیگارددار و سلفیبگیردار و ساکآوردار و اینها، بشود رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست. تا جنگل بیاید آتش بگیرد، یک لایو میرود (یا میآید یا هرچی) و فِرت، آتش خاموش میشود!
راهکار دیگرمان محشر است. شما (یا هر کی) میتوانید وسط جنگل، برای این آقازادهها یا یکی از این دکترها که چندجا رئیس و مدیرعامل و دبیر و پدرمعنوی و اینهاست، یک بنیاد یا دبیرخانه یا دفترخانه یا یک چیزی توی همین مایهها تأسیس کنید. لازم به ذکر نیست که اینها، هرکدام چندتا کیفکش و نامهبَر و قلمبگیر و غیره دارند که هم فوراً خبردار میشوند و هم فوراً تر، واکنش نشان میدهند. بالاخره آن وسطهای واکنش آنها، آتش جنگل هم خاموش میشود دیگر!
راه آخر و ضربه نهایی بروسلی، همانا جدا شدن «سازمان آتشگرفتن جنگلها و مراتع» از سازمان جنگلها و مراتع است! یعنی چه؟! یعنی این سازمان تبدیل به دو سازمان شود و آن سازمان فقط کارش این باشد که آتشگرفتن جنگلها و مراتع! این سازمان هم همان کاری که تا حالا انجام میداد را انجام دهد یعنی همان جنگلها و مراتع خالی!
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 چگونه از پس زامبی های اختلال دار برآییم؟
🔘 معرفی کتاب اشتباهات روانشناسی
✍ #فروغ_زال
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۶ ثانیه | معادل زمان لازم برای چرخیدن در گوگل😁
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
🌐 آدرس: https://b2n.ir/501039
اگر در اطرافتان پدر و مادر بچههای رواعصاب زیاد است، که اختلالات کودکان شان را با «بچم پر انرژیه» و یا «بچه م خیلی خاصه» لاپوشانی میکنند، خواندن کتاب «اختلالات روانشناسی» و سپس هدیه ی آن به همان پدر و مادرهای نامبرده، دلتان را خنک میکند. هر چند امیدی به فهمیدن آن پدر و مادر ها و سپس درمان بچه های آن ها نداشته باشید .
عماد رضایی نیک در این کتاب درمان ده اختلال روانی کودکان را جوری گفته است که دلتان میخواهد همان لحظه یکی از بچه های فامیل را گیر بیاورید و یکی از این اختلال ها را به او بچسبانید و روش های درمانی کتاب را روی او پیاده کنید و ببیند واقعا آره یا خیر؟
بیان خونسرد و حرفه ای طنز کتاب یک طرف و روش های درمانی به کار گرفته شده که مطمئنید جواب داده و نویسنده خودش همان دکتر جواب گرفته است، جذابیت کتاب را به حدی می رساند که یک کتاب ۱۳۱ صفحه ای را ۶ ساعته تمام میکنید و حتی یک بار هم نوتیف های اینستاگرامتان را چک نمیکنید واینگونه است که اول کتاب و بعد اینستا به وقوع میپیوندد.
عماد رضایی نیک دراین کتاب از یک اصل به نام نظریهی «من» استفاده کرده که نام دیگر آن نظریه بولدوزر است. چراکه با «میان بر های ناتورالستیکش» از روی تمامی نظریات قبل از خودش رد شده و همهی قرص وخزعبلات تجویزی روانشناسان را به سطل زباله هدایت کرده است.
به عنوان مثال یکی از روش های درمانی اختلال لجاجت و نافرمانی، میانبر ایجاد و القای وجود یک لولو در مدرسه به نام آقای حجار است. مرحله ی بعد و به دنبال آن خلق یک ابر لولو در خانه به نام بابا است که آقای حجار هم با آوردن نام او بگوید: یاااا ابالفضل و اینگونه بچه را نهیب میدهند که حساب کار دستش بیاید و حتی احساس زامبی بودن هم به او دست ندهد.
در ادامهی توضیح این درمان رضایی نیک نوشته است: « با این فن ما عربده را به پدر بازمیگردانیم . کمد کمربند او را جلامی دهیم و اخم را به او میبخشانیم. کودکانی که از پدر و مادرشان حرف شنوی نداشتهباشند احتمال ابتلای آن ها به اختلال نافرمانی دوبرابر دیگر کودکان است.»
سعی نویسنده در روان نویسی کتاب کاملا ضایع است اما بهتر این بود که همان بخش های خیلی تخصصی هم زیر دیپلم تر می شد و یا اینکه در استفاده از زیرنویس خساست به خرج نمی دادند تاخواننده بدون نیاز به گوگل کردن، با خیال راحت تری گوشی را کنار بگذارد و یک ضرب کتاب در دستش باشد.
این کتاب از مجموعه کتاب های قاف لبخند از انتشارات کتاب قاف است که سال ۱۳۹۷ منتشر شده و امید مهدی نژادبه گردن آنها حق دبیری دارد.اگر علاقهمند به مسائل روانشناسی هستید و حتی به روانشناسی علاقه ای هم ندارید، کتاب اشتباهات روانشناسی به شما توصیه میشود.
متاسفانه فعلا این کتاب را نمیتوانید از نرم افزارهای کتابخوان تهیه کنید و باید با رعایت تمامی نکات بهداشتی به کتابفروشی ها مراجعهکنید.
💢 به فنا رفته
🔘 دو پرده از دوران پسا آمریکایی
✍ #علی_عموکاظمی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۱ دقیقه و ۲۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای کشیدن پرچم آمریکا با ماژیک در کف آسایشگاه 😁
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
آدرس: https://b2n.ir/512655
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 سنگ،قیچی، بورس
🔘 بورس بازان
✍ #سمانه_قلیپور
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۶۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای ورود خانم جون به بورس 😁
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
آدرس: https://b2n.ir/323628
حداقل خاصیتی که سهام عدالت و آزادسازی بورس داشت این بود که خیلیها از بیکاری درآمدند، مثلا همین خانم جون که روزها با وجود کرونا جلسههایش ترک شده بود و حتی دیگر نمیتوانست میزگرد کوچه را مدیریت کند، مجبور بود یا اردک تک تک ببیند و یا با فارسی سخت و روان مسئولین سیمینبر را جهت پیگیری نکردن اوقات فراغت، مورد عنایت ویژه قرار دهد و گاهی هم به گفته عمو غلام استناد کند که این اجنبیهای خفاش بخور چه به روز ملت آوردند و او را از کار و زندگی که همان جلسات هفتگی و آن میزگرد کذایی بود، دور کردند.
وقتی صحبت آزادسازی در خانه ما استارت خورد، اولین نفر خانم جون بود که چون مبلغ سود سهامش را نگرفته بود، مصمم شد در بورس وارد شود. تلاش بقیه برای منصرفش کردنش همان، مصمم شدن او همان که در نتیجه موفق شد صبحگاهی طلوع نزده به کافی نت سر کوچه برود و کار را تمام کند.
و اینطور شد که با یک کلید enter و ورود او به دنیای بورس زندگیاش دگرگون شد، بطوری که انگار شهرداری خانهای را تخریب کرده باشد بعد یک برج بسازند، دیگر بجای دیدن تکرار جومونگ، ساعتها تلفنی با صغری خانم تحلیل تکنیکال میکرد و یا از کارگزار بورس در خصوص وضعیت قرمز یا سبز بازار میپرسید.
خانم جون اون خانم جون سابق نبود و دیگر دوست نداشت او را جز «شوکی» چیز دیگری صدا میکردیم و هر وقت زینت خانم، زن عبدالله چراغساز او را شوکت صدا میکرد، مثل ریختن آب روی روغن داغ شده واکنش نشان میداد.
حتی خانم جون که تا چند وقت پیش کش عینکش را از بیجامه من میگرفت، الان در فکر خریدن عینک ریبن است. تیرامیسو خور هم شده و از همه جالبتر میخواهد برای دوره بعد کاندیدای شورا شود.
هر چند من از اول مطمئن بودم خانم جون تا هسته بورس را درنیاورد، ول کن ماجرا نیست، حالا بعدها بیشتر راجع به او خواهیم نوشت… .
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 اماما سلام
🔘 سکنی در غنیمت طاغوتی
✍ #مهدی_سلیماننژاد
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۸ ثانیه | معادل زمان لازم برای عزلت گزیدن در دامنه کوه دماوند🌋😌
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
آدرس: https://b2n.ir/070644
بعد از تو انقلاب از مسیر خودش خارج گشته. ما که در راس نباشیم یعنی انقلاب به دست نااهلان افتاده. مایی که حکم پدر برای انقلاب را داریم، اگر صنایع مادر کشور در چنگمان نباشد یعنی انقلاب یتیم شده، ابتر شده، اجاقش کور شده. فرزندان نوجوان و جوانمان هیچ جایگاهی در مناصب کلان ندارند و از فرط بیکاری روی به کارهای دون شانشان مانند هپکو خری و پالایشگاه گردانی و هفتتپه داری آوردهاند. بیم آن میرود بریزند در خیابانها و ۵۷ را تکرار کنند. چرا نمیگذارند لقمهای نان به راحتی از گلوی آدم پایین برود. ظلم بیداد میکند. الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع ظلم. بهپا خاستی که ما در رفاه باشیم. قیام کردی که کسی حق ما را نخورد. اما اکنون همهچیز عوض شده. انتظار دارند هیچ بهرهای از سفره انقلاب نداشته باشیم. ای ننگ بر این نسیان دنیا، فراموش کردهاند ما صاحب این انقلابیم. آنوقت کوچکترین نعمت از این خوان گستردهی الهی را هم از ما دریغ میدارند. هپکو چه ارزشی دارد. پالایشگاه چه ارزشی دارد. بانک چه ارزشی دارد که ما را مشغولشان کنند و فریفته این نشئههای بیارزش و بدبوی شویم. برای مایی که صاحب این انقلابیم ننگ است دل به چنین دلخوشکنکهایی ببندیم. مانند این است میزبان باشی و مهمان موزی از روی سفره بردارد و تعارفت کند. عجب مهمان نادانی! نمیداند یا خود را به ندانستن زده که کل اطعمه و اشربه موجود بر خوان، فضل و کرم منِ میزبان است. آنوقت رعیت با پررویی تمام دارد موز به من تعارف میکند. اماما! میبینی فقط موز. اماما میبینی انقلاب کارش بهکجا رسیده.
هرچند عوام قدرناشناس و مفتخور را بیش از این انتظار نیست. ولی ما به بزرگواری خودمان تجاهل العارف کرده و به خاطر حفظ همین انقلاب منحرف شده از مسیر، گوشه کوخ خودمان در دامنههای دماوند عزلت گزیدیم. قناعت ما عیان است. حتی منزل هم از خویش نداریم و در خانهای که از طاغوتیان غنیمت گرفتهایم سکنی گزیدیم.
تف بر این دنیای بی ارزش.
از طرف صنف فسیلهای انقلاب
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
🔴 پلیس آمریکا: واقعا؟!
صد و بیست و دومین شماره طنز راه راه در روزنامه وطن امروز منتشر شد.
آنچه در این شماره میخوانید:
- بهتر است
- ما همه رومینا هستیم
- اسم آبکی
- تو نسوز، تو بمان
- فرهنگ اصطلاحات
- پاتو از رو سیم بردار
و کلی دوبیتی و استریپ دیدنی
این ضمیمه طنز را از اینجا باز کنید😁👇:
b2n.ir/884839
💢 تو نسوز، تو بمان
🔘 مرثیهای برای پرچم بیستاره
✍ #امین_شفیعی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 55 ثانیه | معادل زمان لازم برای شمردن ستارههای پرچم بیستاره!
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
آدرس: https://b2n.ir/768902
چه میکنند اینها؟ آه عزیز چه میکنند اینها با تو؟ با پرچم تو! با آن پرچم هماره در اهتزاز. چونان خونِ حیاتبخشِ رگانم سرخ؛ چونان چشمانِ سفیدیم سفید؛ چونان شبِ تارِ جهانسومیم پرستاره؛ و چونان… و چونان… آه چرا هیچ کجایم مثل پرچم تو آبی نیست؟
کاش لااقل چشمانم آبی بود! تا خورشید آن گونه از تخم چشمانم باز بتابد که از تخم چشمان مردمان تو ای آمریکای باریک تنم!
این که اینها لگدمال میکنند پرچم تو نیست! قلب من است که لگدمال میشود! این که اینها میسوزانند پرچم تو نیست! دماغ من است که میسوزد! این که اینها جر میدهند را دیگر بیخیال که بیش از این توان گریستنم نیست!
آه کائنات! آه بزرگکائنات! آه درهمپیچیده کائنانت! بیایید و تمام انرژیهای منفیتان را بکوبید در فرق سرشان! البته نه در سر آنها که موی طلایی دارند ها! که آنها جان جهان منند!
بکوبید در سر همان سیاه سوختگانی که مرگ بیمقدارشان زیر زانوی آن پلیس خوشتیپ را ارج ننهاده و این قائله را به پا ساختند.
مرسی کائنات بوس بوس.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 ما همه رومینا هستیم
🔘 گزارش
✍ #فرزانه_صنیعی
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 70 ثانیه | معادل زمان لازم برای مطالعه کل مطالب روانشناسی پسافرویدی!
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
آدرس: https://b2n.ir/348562
سلام. امروز به میان چند تن از فعالان حقوق زن رفتیم تا نظر آنها را راجع به قتل رومینا اشرفی جویا شویم. با ما همراه باشید.
+ سلام! به نظر شما چرا اینقدر قتل رومینا در بین فعالان حقوق زن صدا کرد اما مواردی مثل قتل میترا استاد با سکوت این فعالان روبرو شد؟
– به دلیل تفاوت ماهیتی این دو قتل. در قتل میترا، ما با یک دعوای زناشویی روبرو بودیم و در مکاتب روانشناسی پسافرویدی ثابت شده است که زن و شوهر دعوا کنند، ابلهان باور کنند. در واقع با توجه به تئوری های نوین جامعه شناختی و جرم شناختی، دو روز دیگر آن ها باهم آشتی می کنند و ما این وسط بَده می شویم.
+ ممنون از نظرات عالمانه و کارشناسی شما.
به سراغ عزیز دیگری می رویم. سلام، شما خودتان تا به حال شاهد چنین فجایعی بوده اید؟
– بعله، نمونه اش خواهر خود من!
+ واقعا؟ چطور؟
– خواهر خود من، یک همکلاسی دارد که دختر همسایه شان تعریف می کرده که دخترخاله اش گفته دوستش قبلا دختری را می شناخته که همسایه بالاییشان، خواهرشوهرش قربانی همین غیرت بیجا شده است.
+ واقعا غم انگیز است… اما برویم سراغ فعال بعدی، راجع به کمپین «من هم رومینا هستم» توضیح میدهید؟
– سلام. من اعتقاد دارم همه ما از مردان به نوعی خشونت دیدهایم.
+ حتی خود شما؟
– شدیدا!
+ تعریف می کنید؟
– پدر من با زور و اصرار می خواست من با پسربرادرش ازدواج کنم.
+ که حتما آدم به درد بخوری هم نبود؟
– اتفاقا دکتر بود و خیلی وضعش توپ بود.
+ حتما شما قصد ازدواج نداشتید؟
– چرا، داشتم.
+ از ایشان خوشتان نمیآمد؟
– اتفاقا برعکس!
+ ببخشید من گیج شدم، پس چرا از پدرتان شاکی هستید؟
– پدرم که گناهی نداشت بنده خدا! من از دست پسرعمویم شاکی هستم. مرا نگرفت رفت با یک دختره ایکبیری ازدواج کرد!
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 گلوله ارگانیک
🔘 مصاحبه سناتور جو درباره اعتراضات مردم آمریکا
✍ #بهزاد_توفیقفر
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 80 ثانیه | معادل زمان لازم برای وارد شدن پلیس آمریکا به هر مسئلهای!
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
آدرس: https://b2n.ir/035569
جو دونالد فرانکلین پلوسی را همه می شناسند. او علاوه بر معاونت ریاست جمهوری آمریکا در امور نژادی، ریاست مجمع نمایندگان ایالات غربی، سرپرستی نمایندگی های FBI ، مدیریت عامل شرکت باتوم و سرپرستی ارشد سازمان جاسوسی آمریکا(سیا) را نیز برعهده دارد. وی همچنین سناتور انتصابی از ایالت شرقی است. مصاحبه پیش رو، چکیده شصت ساعت گفتگوی ما با جو، درباره حوادث این روزهای آمریکا است.
– هی جو! کاروبار چطوره؟
+ خُب این منم که باید جواب شِرلی رو بدم نه تو!
– هارهارهار… این روزها تو ایالات متحده چه خبره؟
+ خبری که برای تو پول دربیاره نیست جک
– منظورم این شلوغی ها و مردم و اینهاست
+ خَر که نیستم جک! منظورتو فهمیدم. واقعاً اونطوری که رسانه های بیگانه میگن نیست.
– پس چطوریه؟
+ یه تعداد کمی از سیاه پوستهای خارجی، توی یکی از خیابونهای یکی از شهرهای یکی از ایالتها، موقع رفتن به کلیسا، دسته جمعی سرود می خوندن
– توی خیابون؟
+ مشکل همینجاست. ظاهراً توی همون خیابون یه پیرزنی بوده که قبلاً مشکل قلبی داشته و با شنیدن سرود این سیاه پوستها دوباره دچار مشکل قبلی شده.
– اوهوم! پس پلیس اینجا وارد شده؟
+ دقیقاً! پلیس درجواب درخواست مکرر بینندگان و مردم خداجو وارد اون خیابون شده
– ببین جو! بعضی ها میگن بیشتر از هزارتا کشته و زخمی داشتیم، تو چی میگی؟
+ میگم خاک بر سرت! پلیس ما بعد از برجام کاملاً بدون اسلحه وارد خیابون میشه و حتی من گفتم توی میدون تیر هم از اسلحه استفاده نکنه!
– پس وات ایز یور استوری جو؟
+ مای استوری اینه که پلیس مقداری گاز اشک آور و گلوله پلاستیکی استفاده کرده که به من اطمینان دادن کاملاً ارگانیک بوده و از مواد نگهدارنده یا شیمیایی استفاده نشده.
– گاز اشک آور لازم بوده؟
+ بله! به درخواست خود همون گروه اندک سیاه پوستها، بعد از خوندن سرود دسته جمعی، گریه میچسبه!
– پس اصلاً قضیه زیر زانو و گردن و ترکیدن سَر و اینها نبوده؟
+ البته چندتا اعتراض به جنس شلوار پلیس داشتیم که پارچه اش طبیعی نیست و گردن مردم رو اذیت می کنه، برای همین قرارشد چندتا مزرعه بزرگ پنبه به نام من بشه تا با کشت و برداشت پنبه در راستای بافت، تولید و انتشار پارچه نرم برای شلوار پلیس اقدام کنیم. جک چرا نمیای مزرعه وسطی، یه سری به من بزنی تا با هم جوج و نوشابه بزنیم؟
– مرسی از دعوتت جو و باهات خداحافظی می کنم.
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 هرچی لهتر بهتر
🔘 پرچم پرستاره
✍ #زهرا_آراستهنیا
⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 15 ثانیه | معادل زمان لازم برای کشیدن پرچم آمریکا زیر کفش!
متن کامل را از اینجا بخوانید👇
آدرس: https://b2n.ir/895380
📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir