eitaa logo
سایت راه راه
75 دنبال‌کننده
383 عکس
19 ویدیو
0 فایل
کانال سایت طنز و کاریکاتور راه راه
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 داره می‌سوزه... 🔺محمود احمدی نژاد: من که گفتم با هم دوست باشیم... 🔺صادق زیبا کلام: در واقع چیزی در آمریکا آتش نگرفته بلکه دمایش بالاتر رفته 🔺ترامپ: علاوه بر مریم رجوی من هم از اونا خوردم، دیگه بسه! 🔺بیژن زنگنه: خودش میسوزه، تموم میشه! 🔺راننده تاکسی‌ نیویورک: ناوها رو آتیش میزنن تا قتل جورج فلوید رو فراموش کنیم. 🗞صفحه‌‌ی تیتریک طنز راه راه در روزنامه وطن امروز ✅ نسخه کامل را از اینجا بخوانید: b2n.ir/RAHRAH127 📍کانال سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 | محض رضای دخترو 🔘 نگاهی جامعه‌شناسانه به یک ترانه‌ی آنورآبی ✍️ 🌐 در سایت راه راه: b2n.ir/taraneh با نگاهی دوباره به برخی آثار موسیقیایی که روزگاری از شدت بی‌ربط بودن ابیاتش می‌خندیدیم و جز برای افراد بلرزون کارایی نداشت و مقایسه‌ی آنها با شرایط فعلی جامعه متوجه می‌شویم که یا فرهنگ بلرزونها به تمام جامعه تسری یافته یا آنها هم که نمیلرزیدند با دیدن قیمتها به لرزه افتاده‌اند. با بررسی این آثار متوجه نگاه بلند و روبه جلوی شاعران این ترانه‌ها می‌شویم. از جمله این ترانه‌ها، ترانه‌ی معروف«محض رضای دخترو» می‌باشد. آنجا که شاعر در ابتدا می‌گوید: ای خداااا،ولُم کنیییین از همان ابتدا شاعر تکلیف مارا مشخص کرده و ما متوجه تشویش و سرگردانی جوان در مقابله با مشکلات برسر راه ازدواج می‌شویم تا جاییکه که به‌خدا پناه برده و متواری می‌شود. وی در ادامه می‌گوید: سیِ دختِ هاجرو، خودمه تو گل می‌پلکونوم محض رضای دخترو، خودمه تو گل می‌پلکونوم در این بیت دختر هاجر خانم نماد تمام دخترانی است که رسما پسر مردم را اسبی‌که به شاهزاده سواری می‌دهد تصور کرده‌اند و به کمک مادرشان(هاجرخانم) قصد نابود کردن طرف را دارند تا جایی که پسر بینوا حتی حاضر می‌شود برای جلب رضایت آنها در گل غلت بزند(که این آپشن هم به دلیل شیوع ویروس کرونا فعلا امکان پذیر نیست). این در حالیست که هاجر خانم خودش یادش رفته شب عروسی‌اش پشت خانه‌شان باران جرجر می‌آمد!! چند شوه ای خدایا خواب یاروم می‌بینُم، می‌بینُم از مو دوره، تو چشام خواب ندارُم این بیت اشاره به کابوس‌های شبانه‌ی جوانان دارد. کابوس دلار، مسکن، مخارج عروسی و هزاران بدبختی دیگر که جوان را دچار سندروم خواب بی‌قرار کرده است به گونه‌ای که همزمان که خواب یارش را می‌بیند از دوری‌اش خواب ندارد! که خوب این خودش نشانه‌ی گرگیجه گرفتن جوان مورد نظر در مقابل مشکلات است و باعث اختلال خواب در وی شده‌است! در فراز دیگری از این ترانه‌ی پرمفهوم شاعر این اثر بدیع می‌فرماید: ظهر تابستون نشستُم،قلم و کاغذ به دستُم که این نشان دهنده‌ی تسلیم شدن جوان در برابر خواسته های خانواده عروس و آوردن قلم و کاغذ برای نوشتن شرط و شروط آنهاست. در اینجا ظهر تابستان اشاره دارد به گرمای ناشی از جوش آوردن مغز جوان بیچاره در برابر شرط و شروط‌ها! و در ادامه شاعر می‌گوید: گل بودم و خار شدم، شیر بودم بخار شدم! در اینجا جوان که مغزش از شروط ازدواج با دختر هاجر خانم از کار افتاده و به دست پرفسور سمیعی هم ریست نمی‌شود می‌گوید: من مگه خار دارم؟ من مگه کاکتوسم که این همه شرط و شروط برای من میگذارید؟ من وقتی اومدم خواستگاری شیر بودم الان خر هم نیستم.چه خبرتونه؟ چه خبرتووونه؟ مغزم بخار کرد. با دلار ۲۱ تومنی گِل هم نمیتونم پیدا کنم توش بپلکم چه برسه به لباس عروس ۲۰ میلیونی و خونه‌ی نوساز کلید نخورده ۱۵۰ متری و عروسی تو تالار لاکچری… و لذا جوان فریاد زنان درحالیکه می‌گوید: ای خدااا ولُم کنین قاطی کرده و در کوچه ها می‌دود و می‌خواند: له ته لیتو لی ته لیتو، له ته لیتو لی ته لیتو 🗓 ویژه ی 📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 |غول طلا ✍️ 🗓 ویژه 🌐 نسخه با کیفیت تر را در سایت راه راه ببینید: b2n.ir/606310 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | تزریق گونه برای گربه و عمل دماغ سگ 🔘 در مطب یک دامپزشک ✍ 🌐 در سایت راه راه : b2n.ir/021628 دکتر: بعدی لطفا مراجعه کننده: سلام آقای دکتر دکتر: سلام خواهرم خب بگو ببینم مشکل سگ‌تون چیه؟ مراجعه کننده: راستش آقای دکتر مشکل که نمی‌شه گفت دکتر: پس چی؟ مراجعه کننده: ببینید احساس می‌کنم سگم اعتماد به نفس کافی نداره دکتر: از کجا فهمیدید؟ مراجعه کننده: راستش تو مواجهه با سگای همسایه احساس کردم خیلی گوشه‌گیر هستش دکتر: خب مراجعه کننده: یا مثلا وقتی می‌خوام ازش تو اینستاگرام استوری بذارم همش به یه نحوی صورتش می‌چرخونه که تو عکس نیوفته دکتر: عجب مراجعه کننده: من از اینا متوجه شدم که احتمالا سگم از دماغش راضی نیست دکتر: یعنی چی؟ مراجعه کننده: یعنی با زبون بی‌زبونی می‌خواد بگه بینی منو عمل کنید دکتر: خانم سیستم سگ با ادم فرق می‌کنه، اینایی که شما گفتید حتی برای عمل دماغ انسان‌ها هم توجیه منطقی و مناسبی نیست چه برسه به این زبون بسته مراجعه کننده: آخه همسایه سر کوچه‌مون برای گونه گربه‌اش بوتاکس تزریق کرده خیلی خوش عکس و مامانی شده بچه‌شون دکتر: چی بگم والا! مراجعه کننده: هزینه‌اش هم اصلا مهم نیست. فقط می‌خوام اعتماد به نفس بچم برگرده دکتر: بعدی لطفا مراجعه کننده: آخ ببخشید اقای دکتر یه چیز دیگه هم هست دکتر: بله بفرمایید در خدمتم مراجعه کننده: آخه… چیزه… روم نمیشه دکتر: نه بفرمایید خجالت نکشید دامپزشک محرم حیوونه! مراجعه کننده: راستش یکی از دوستام سگشون رو بردن یه عمل کوچیک جراحی کردن دکتر: خب مراجعه کننده: خیلی عمل جذاب و فوق العاده‌ایه می‌خواستم شما هم رو سگ من این عمل رو انجام بدید دکتر: چیکار کردن مراجعه کننده: یه کاری کردن وقتی سگشون پی‌پی می‌کنه، پی‌پیش به حالت قلب می‌آد بیرون دکتر: بفرمایید بیرون 📍سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | خاطرات بولتون ✍️ 🗓 منتشر شده در ضمیمه طنز راه راه در روزنامه وطن امروز 🌐 نسخه با کیفیت تر را در سایت راه راه ببینید: b2n.ir/197489 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | روسری قرمز های تک پر 🔘 شرح حوصله ی منافقین ✍️ 🌐 در سایت راه راه| b2n.ir/774311 کور و کریم حوصله ی شرح قصه نیست فرمانبری من حوصله‌ی شرح قصه نیست افسارمان بدست سعودی و یو اس(US)است از بس خریم حوصله‌ی شرح قصه نیست چون خائنیم و پست به هر جا که می‌‌رویم تاج سریم حوصله‌ی شرح قصه نیست ما در وطن‌فروشی و خوش خدمتی به غرب نوآوریم حوصله‌ی شرح قصه نیست از سازمان ما کسی مزدور تر که نیست ما محشریم حوصله‌ی شرح قصه نیست در سازمان ما همه در عقد با همند خرتوخریم حوصله‌ی شرح قصه نیست چون زیر دست مریم و مسعود بوده ایم تک می‌پریم حوصله‌ی شرح قصه نیست با جنگل‌ سبیل به پیکار می‌رویم نیلوفریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست نیلوفر و سپیده‌ی توییتری ولی ما اصغریم حوصله‌ی شرح قصه نیست تبدیل می شویم به هر عضو سازمان یکدیگریم حوصله‌ی شرح قصه نیست دیپورت می شویم به هر جا که رفته ایم بی کشوریم حوصله‌ی شرح قصه نیست در حسرت تصرف استان ایذه یا یک بندریم حوصله‌ی شرح قصه نیست یادآوری‌ نکن بِهِمان سرنوشت را مستحضریم حوصله‌ی شرح قصه نیست تا سالگرد ضربه‌ی مرصاد می رسد خاکستریم حوصله‌ی شرح قصه نیست از رو نمی رویم به هر قیمتی شده ما نوبریم حوصله‌ی شرح قصه نیست 🗓 ویژه ی 📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 وقتی منافقین آرمشان را هم نمیتوانند بخوانند! 📽 برشی طنز از خاطره گویی حاج سعید قاسمی از منافقین در نطنز17 را به مناسبت ببینید! 🌐 در سایت راه راه: b2n.ir/486372 🎞 ویدیو کامل این خاطره گویی در آپارات راه راه: https://b2n.ir/073217 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | بیایید مسخره ش رو درنیاریم 🔘 | مسخره باز ✍️ شهبازی «... برخی فیلم‌ها از زیادی نماد و نشانه در فیلم رنج می‌برند ولی مسخره باز از کمبود فیلم در نماد و نشانه رنج می‌برد! یعنی در واقع آنچه نمادهای موجود در مسخره‌باز را اذیت می‌کند وجود کمی فیلم و سینما در آن لالوهاست. ...» 🗓 به بهانه ی اکران اینترنتی فیلم مسخره باز 🌐 متن کامل را اینجا بخوانید: b2n.ir/582253 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | عرض ادبی 🔘 پست پست پست مدرنیسم ✍️ 🌐 در سایت راه راه : b2n.ir/521660 حافظ در حالی که با یک حوله آبی موهایش را خشک می­کرد وارد شد و گفت: به نظرتون پخش نشده هنوز؟ سعدی مشتی آجیل از روی میز را برداشت و گفت: نه. فردوسی گفت: من نمی­فهمم برای چه آنقدر مشتاقید؟ سعدی گفت: حکیم خب دوستمونه، نباید بهش بخندیم؟ سهراب زانوهایش را در بغلش جمع کرد و گفت: همه دنیا اینکارو می‌کنن، مگه نه گوته؟ گوته با کمی مکث گفت: اصل کار که آره همه‌جای دنیا هست. سعدی گفت: اصل بله، ما هم یه کم جذب فرعش شدیم. حافظ گفت: إ إ مثل اینکه شروع شد، یا شایدم فقط من اینجور فکر می­کنم، نه؟ سعدی چپ‌چپ به حافظ نگاه کرد و گفت: بله، شروع شد. فردوسی گفت: همچنان پیام بازرگانی است که. سعدی گفت: آره دیگه حکیم. صدای سهراب از تلویزیون به گوش می‌رسید: «می­دونم دیگه هیچ آبی گل نمی­شه، وقتی تو هستی نگران نیستم، کاش دنیا پر می­شد از آب‌تصفیه‌کن‌های سپهر». سعدی همینطور که با دو دستش جلوی خنده‌اش را گرفته بود تلوخوران خودش را پرت کرد در اتاق کناری. گوته متعجبانه گفت: جیزز! حافظ حوله را روی دوشش انداخت و گفت: به نظرم پیام بازرگانی شاد و مفرحی بود، مگه نه؟ دوستان؟ سهراب عصبی شد و گفت: اون فندک زرد من کجاست؟ فردوسی گفت: بیهوده دنبال فندک مگرد من پر اضافی ندارم به کسی بدهم. سهراب صدای تلویزیون را زیاد کرد. صدای ریسه‌های سعدی قطع نمی­شد. حافظ زد پشت گردن گوته و گفت: که همه‌جای دنیا هست آره؟ سعدی از اتاق کناری داد زد: فرعیات حافظ، فرعیات. و به خندیدن ادامه داد. 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | نه به اعدام، آری به خاشقچی خاشقچی 🔘پخش زنده مریم با گزارش مزدک ✍️ 🌐 در سایت راه راه : b2n.ir/709548 بینندگان عزیز سلام، بنده مزدک میرزایی کراوات‌زده و سرحال، با پخش زنده و مستقیم هشتگ اعدام نه، فقط اره‌برقی، از شبکه ایران اینترشغال… ببخشید اینترنشنال در خدمت شما هستم. جا داره همین ابتدا همین‌طور الکی سلام ویژه‌ای داشته باشیم خدمت شاهزادگان عادل عبدالکریم، عبدالرحمن راشد و علی‌الخصوص نور عیونی، محمد بن سلمان. بریم سراغ گزارش هشتگ که با سرعت داره اوج می‌گیره. گویا توییتر با ناداوری دو میلیون هشتگ رو به جرم ربات بودن پاک کرده که البته هیچی از ارزش‌های ما کم نمیشه. بله از تحرکات کنار زمین میشه حدس زد به زودی شاهد یک تعویض طلایی خواهیم بود، ببینیم چه کسی وارد بازی خواهد شد… عه… اینکه اون پیرزن منافق‌اس که… ببخشید، از اتاق فرمان اشاره می کنن ایشون خواهر مریم، رهبر جنبش مسالمت‌آمیز مردم ایران هستن، حالا خواهر مریم وارد بازی میشه، عکس برادر مسعود هم هست، چه میکنه حجاب اجباری از بالا و جوراب شلواری از پایین، حالا یه هشتگ دیگه به سرعت وارد بازی میشه، بزارید ببینیم چیه این هشتگ تازه‌وارد، ظاهرا در مورد خواهر مریمه، خب، رقیب با توهین به خواهر مریم اخلاق رو هم واگذار میکنه. برگردیم به بازی، چون چاره‌ای ندارم و بر اساس قرارداد من با اینترنشنال برنگشتن به بازی مساوی است با باطل شدن ویزای کار و پرداخت جریمه وکیل، ویزای کار، بلیط هواپیما، هتل، هزینه نقل‌مکان و… بوووووق! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | اعدام گرمابخشان را متوقف کنید 🔘 | نامه جمعی از هنرمندان دلسوز به رئیس قوه‌قضاییه ✍️ شهبازی 🌐 در سایت راه راه : b2n.ir/855987 جناب آقای ‌رئیسی جوانان امروز ما دارای انرژی بسیار زیادی هستند از این‌رو انتظار داریم با آن‌ها برخورد حکیمانه و البته دلسوزانه صورت پذیرد. این جوانان با نهایت حس انسان دوستانه برای گرما بخشیدن به دستان کوچک و پرمهر کودکان کار در سرما‌ی آبان ماه، تنها چند بانک و یک پمپ بنزین آتش زده‌اند اما متاسفانه محکوم به اغتشاش شده‌اند. البته می‌گویند یک ماشین شهرداری را هم وسط خیابان آتش زده‌اند که این نشان می دهد انسانیت این سه جوان اجازه نداد که لحظه‌ای درخت و چوب آتش بزنند و همواره به فکر محیط‌زیست بوده‌اند. گفته شده گویا زنی را هم با سلاح سرد مورد ضرب و شتم و تعرض قرار داده‌اند. نباید غفلت کرد که این سه جوان برای حمایت از حقوق زنان، عجیب مانوری طبیعی اجرا کردند تا زنان میهنم قدری مقاوم بار بیایند. حالا این که شواهد نشان داده است که متاسفانه یک سرقت مسلحانه هم انجام داده‌اند هم محل بررسی است. نباید زود قضاوت کرد! جناب آقای رئیسی انسان جایز‌الخطاست. گاهی لغزش می‌کند. همه ما ممکن است لغزش کنیم. خداوند غفار است و دوست دارد بندگانش هم همچون خودش بخشندگی داشته باشند. به این دو عبارت لطفا عنایت بفرمایید: بخشش لازم نیست، اعدامش کنید. بخشش، لازم نیست اعدامش کنید. ملاحظه میفرمایید. مگر انسان از ویرگول کمتر است که نبخشد؟! لذا از حضرتعالی خواستاریم به زندگی این سه جوان امید، نشاط و حیاتی دوباره هدیه فرمایید تا این نخبگانِ مدنی و فرهنگی به آغوش گرم جامعه بازگردند. 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 عصر جدید، تمیزتر از خنداننده شو! (بخش اول) 🔘 | نگاهی به استنداپ های فصل دوم عصرجدید ✍️ 🌐 متن کامل را اینجا بخوانید: b2n.ir/asrejadid-standup با پایان مرحله اول فصل دوم عصر‌جدید تصمیم گرفتیم نگاهی اجمالی به متن استنداپ‌های این دوره داشته باشیم: علی فریادی / چهار چراغ سفید⚪️: موضوع استنداپ فریادی درباره رفتار انسان‌های عادی بود. نقطه­ی قوت متن دست گذاشتن روی خصیصه‌ای رایج بین مردم بود و از همین منظر در خنده گرفتن از مخاطبان موفق عمل کرد. البته این موضوع جزو موضوعات دست‌مالی شده محسوب می­شود که افراد زیادی در توییت‌ها، متن‌ها و استنداپ‌های متعدد با آن‌ها شوخی کرده‌اند. طبیعتا در این متن نیز، بخش عمده­‌ای از شوخی‌های متن استنداپ او تکراری بود مثل ریختن آب در شامپو و استفاده رو‌مبلی و… اما وی ظرافت‌هایی را به متن اضافه کرده که همین موجب ضربه‌ی نهایی و غافلگیری شده بود برای مثال می‌توان شوخی با رو‌شوهری را نام برد. در استنداپ علی فریادی رویه‌ی غلط شوخی با پدر و به استهزا گرفتن پدر نیز به کار رفته بود که باید به عنوان نقطه ضعف متنش بر‌شمرد. از دیگر نقاط مثبت استنداپ او علاوه بر غافلگیری، سلسله‌وار بودن شوخی‌ها بود که فرصت توقف را از مخاطب می‌گرفت. همچنین برخی بازی‌های زبانی مثل کمبریج و بریجیدن از قسمت‌های خلاقانه استنداپ او بود که توالی شوخی‌ها در این بخش پایانی به در اوج به پایان بردن استنداپش کمک قابل توجهی کرد. ترنم کاظمی: سه چراغ سفید⚪️، یک چراغ خاموش🔘 ترنم کاظمی کوچک‌ترین استنداپ کمدین ایران شناخته شده است و ۸ سال دارد. اما او بیشتر از این­که یک کمدین باشد، بازیگر است و توانایی اجرا دارد. ترنم کاظمی در خنداندن مخاطب موفق نبود و شاید بشود گفت همین سه چراغ سفید را به خاطر تسلط بالا رو­ی متن و حضور خوب روی صحنه در تناسب با سن کمش دارد. متن استنداپ او مصداق بارز حرف‌های گنده‌تر از دهن زدن بود و از این منظر بسیار توی ذوق می‌زد. متن کاظمی هیچ سنخیتی با سنش نداشت و محور استنداپش در بخش‌هایی، از شوخی با پدر و مادر پا فرا­تر گذاشته بود و به مسخره کردن آن‌ها رسیده بود. او استنداپ را با عجیب بودن رفتار‌های خانوادگی‌اش شروع می­کند اما شوخی‌های او عناصر اصلی یک استنداپ اعم از توالی، ضربه و غافلگیری ندارد و بیشتر حول بازی‌ها در صدا و چهره وی می‌چرخد. تنها زمان قابل قبول اجرا­ی او که لبخند کوتاهی بر لب مخاطبان نشاند، بخش رفتار­‌های خاله در مراسم ختم بود که چون قبل از آن شوخی کاملا لو رفته بود و هیچ نکته و شوخی جدیدی نداشت، نتوانست موفق تر عمل کند. اوج ابتذال اجرای کاظمی آن‌جاست که رو به احسان علیخانی می‌کند و با شوخی او را به واسطه‌ی خاطره‌هایی که تعریف می‌کند، عقب مانده می‌خواند. او این گزاره را به ازدواج فامیلی و همان شوخی تکراری نسبت داشتن پدر و مادر ربط می‌دهد. علی‌رغم شوخی بسیار نامناسب و به دور از ادب با بزرگ‌تر در کمال تعجب، در‌­جا رای سفید دکتر بشیر حسینی را می‌گیرد-کسی که ظاهرا دلیل حضورش در جایگاه داوری عصر جدید، توجه به بحث سواد رسانه‌ای و اثرات تربیتی است-. ترنم کاظمی در فینال رای داوران را ندارد در نهایت به آرا مردمی راه می‌یابد. ادامه در پست بعدی👇👇 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
سایت راه راه
💢 عصر جدید، تمیزتر از خنداننده شو! (بخش اول) 🔘 #نقد_و_نظر | نگاهی به استنداپ های فصل دوم عصرجدید ✍️
💢 عصر جدید، تمیزتر از خنداننده شو! (بخش دوم) 🔘 | نگاهی به استنداپ های فصل دوم عصرجدید ✍️ 🌐 متن کامل را اینجا بخوانید: b2n.ir/asrejadid-standup نیما سهرابی/ چهار چراغ قرمز🔴 متن استنداپ او درباره‌ی زندگی با پدربزرگش است. ابتدای متن شباهت زیادی با استنداپ محمد‌جواد رضایی در خندوانه دارد. ته لهجه‌ی آذری او هم می‌تواند کمک زیادی به اجرایش کند اما به دلیل مکث‌های طولانی بین شوخی‌ها نا­موفق است. در متن استنداپ او با تعدد داستان مواجهیم تا جور کم شوخی بودن متنش را بکشد. همین مسئله توالی شوخی و تند شدن ریتم خنده گرفتن را مختل کرده است. در هر داستان مختصر ما با یک شوخی مواجهیم و بلافاصله داستان دیگری باز می‌شود. او در شوخیِ فوت کردن پدربزرگش در تلفن از قاعده‌ی تکرار که یکی از تکنیک‌های موفق در استنداپ است استفاده کرد. قاعده‌ای که علی صبوری هم در اجراهایش به خوبی از آن بهره می‌گرفت اما در این اجرا، قاعده تکرار در نهایت ناقص می‌ماند و غافلگیری پایانی را ندارد و لذا خنده نمی­گیرد. او در لحظات پایانی سعی می‌کند با سرگرم کردن احسان علیخانی برای مسدود نکردن رای یک شوخی بسازد اما چون خودش به طور واضح مسئله را لو می‌دهد، واکنش مثبتی نمی‌گیرد و از دور مسابقه حذف می‌شود. علی صدقی نژاد/ چهار چراغ قرمز🔴 علی صدقی نژاد هم دست روی یک سوژه اجتماعی و دست‌مالی شده دست می‌گذارد و از اختلاف مردم بالا‌شهر و پایین‌شهر می‌گوید اما اصلا موفق عمل نمی‌کند. صدقی نژاد خلاقیت و شوخی‌های حاشیه‌ای در متن استنداپش ندارد. او عینا همان چیزی را می‌گوید که بار‌ها شنیده‌ایم ولی هیچ شوخی تازه‌ای به آن اضافه نمی‌کند که آشنایی‌زدایی کرده باشد و مخاطب را غافلگیر کند. او حتی از تکنیک گفتن جزئیات و پر­و­بال دادن به تفاوت‌ها هم استفاده نمی‌کند تا کمی از یک متن خام فاصله بگیرد. از طرفی اجرا و حرکات او به شدت اغراق شده است و انگار دارد زور می‌زند که بخنداند و همین واکنش مخاطب را سخت‌تر می‌کند. متن او کوتاه‌تر از زمان است و در اوج حیرت داوران به پایان می‌رسد و از دور اول حذف می‌شود. سید افشار قاسمی پور مقدم خمامی/ سه چراغ قرمز🔴- یک چراغ سفید⚪️ افشار مقدم ابتدا با شوخی با اسمش شروع می‌کند. او که خود اسمش قابلیت اجرای یک استنداپ کامل دارد اما از این فرصت استفاده نمی‌کند و ماجرا‌ی دیگری را وارد استنداپش می‌کند. او استنداپش را خوب شروع می‌کند و همان ابتدا خنده و یک چراغ سفید می‌گیرد. کمی بعد و با شروع داستان محوری استنداپش که درباره‌ی خاطره‌ای از خود و استفاده تبلیغاتی از چشم رنگی‌هاست، متن او افت شدیدی پیدا می‌کند. با وجود اینکه موضوع ظرفیت پرداخت مناسبی دارد و جزو سوژه‌های کمتر دست خورده است ولی مقدم شوخی‌های درستی را انتخاب نکرده و بیشتر از تکنیک جزئی‌گویی بهره می‌برد. شوخی‌های او بیشتر از اینکه با­نمک باشد، لوس است. شوخی او با زنگ طلایی هم شوخی مناسبی است اما اجرای بد و کش‌دار کردن ماجرا خرابش می‌کند و اثر لازم را ندارد. یکی دیگر از تکنیک‌های موفق در اجرای استنداپ، شوخی با خود است. افشار مقدم به این سمت حرکت می­کند اما متن او عاری از ضربه است. او از پس قاعده تکرار برمیاید و غافلگیری نهایی را دارد. او برای غافلگیری نهایی با احسان علیخانی به خاطر چشم رنگی بودن شوخی می‌کند که شوخی به جا و درستی است و می‌تواند اوج کارش باشد اما ضعف در متن و استفاده نکردن از ظرفیت سوژه، کم‌رمق بودن شوخی‌هایی مثل عموقناد، امضای هنری صدای کودکی و… و همچنین ریتم کند و حوصله‌سر‌بر باعث می‌شود نتواند انتظارات را برآورده سازد. ادامه در پست بعدی👇👇 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
سایت راه راه
💢 عصر جدید، تمیزتر از خنداننده شو! (بخش دوم) 🔘 #نقد_و_نظر | نگاهی به استنداپ های فصل دوم عصرجدید ✍️
💢 عصر جدید، تمیزتر از خنداننده شو! (بخش پایانی) 🔘 | نگاهی به استنداپ های فصل دوم عصرجدید ✍️ 🌐 متن کامل را اینجا بخوانید: b2n.ir/asrejadid-standup سجاد اسماعیلی/ سه چراغ سفید⚪️، یک چراغ قرمز🔴 سجاد اسماعیلی هم جزو کمدین‌های کم سن و سال این دوره محسوب می‌شد. او فقط ۱۴ سال دارد ولی بر­‌خلاف ترنم کاظمی متن استنداپش کاملا متناسب با سنش است و به مشکلات نظام آموزشی پرداخته است. لهجه‌ی شیرین یزدی او به شوخی‌هایش کمک کرده است. همچنین اسماعیلی باهوش است و با واکنش سریع و خارج از متن به بشیر حسینی رای می‌گیرد. او حضور فعالی روی صحنه دارد و با مخاطبان ارتباط می‌گیرد و آن ها را همراه خود می‌کند و همین منجر به شکستن یخ مخاطبان می‌شود. سجاد اسماعیلی شوخی‌های خوبی دارد و نحوه‌ی اجرایش به آن ضریب می‌دهد. البته او هم بخش‌هایی از متنش تکراری است و پیش‌تر شنیده شده اما از پس اجرا‌ی آن بر­میاید. متن استنداپ او منسجم است و تعدد موضوع در یک موضوع واحد را شاهد هستیم. هم‌­چنین اجرایش از ریتم هم نمی‌­افتد و در انتها با نقیضه کردن سکانس معروف متری شش و نیم هم در اوج استنداپش را تمام می‌کند. * قطعا هر اجرای استنداپ را از جنبه‌های مختلف می‌شود بررسی کرد اما هدف این متن نگاهی اجمالی به متن‌ها و شوخی‌ها بود. به طور کلی کارنامه‌ی استنداپ این مرحله از عصرجدید چندان درخشان نیست اما از نکات مثبت استنداپ‌های عصر­‌جدید در این مرحله می‌توان کمتر­ین حد استفاده از شوخی‌های سخیف اشاره کرد. مسئله‌ای که در خنداننده‌شو به یک معضل جدی تبدیل شده بود و تقریبا اکثر شرکت‌کنندگان با چنگ انداختن به این جنس شوخی‌ها خنده می‌گرفتند. در این مرحله استنداپ علی فریادی نشان داد اگر کمدین‌ها ابتدا سوژه را درست انتخاب کنند و در پرداخت و نگاه به آن کمی خلاقیت به خرج دهند، دیگر نیازی نیست به هر شیوه مخاطب را بخنداند. 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | اون وقت که رقصیدیم فکر نمیکردیم کرونا انقدر طول بکشه 🔘مصاحبه با محمد محمدی، پرستار طنز پرداز 📝 »... الان که وارد ششمین ماه کرونایی می‌شویم، صحبت های پرستاری که افتخار اولین انتشار فیلم رقص در گان را به نام خود ثبت کرده خواندنی است. البته رقص محلی و غیر مختلط او کجا چیزهایی که بعدا پخش شد کجا. محمد محمدی علاوه بر اینکه پرستار است، شاعر طنزپرداز هم هست و اگر پا بدهد استندآپ هم می‌کند ...» ✅متن کامل این مصاحبه داغ و خواندنی در اینجا: b2n.ir/254359 📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
📣 صهیونیست ها از ترس انتقام حزب الله خود زنی کردند! آمادگی شون سرریز کرد صد و بیست و هشتمین شماره ضمیمه طنز راه راه در روزنامه ی وطن امروز در تاریخ پنجشنبه نهم مرداد ۹۹ منتشر شد. آنچه در این شماره می خوانید: ⭕️ قصدش مذاکره بود ⭕️ رنگ فقط صولتی ⭕️ در جست و جوی شغل ⭕️ عدالت و انتقام در صحن علنی مجلس ⭕️ تعرض کدومه و کاریکلماتور، کاریکاتورها و دوبیتی های جذاب و خواندنی! این ضمیمه طنز را علاوه بر دکه ی روزنامه فروشی ها میتوانید ازینجا بخوانید😁👇: b2n.ir/661046 📍سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
📣 رویای آبان ۹۹ صد و بیست و نهمین شماره ضمیمه طنز راه راه در روزنامه وطن امروز، پنجشنبه ۲۳ مرداد ۹۹ منتشر شد. آنچه در این شماره میخوانید: 🔸نمه نمه اگه رای بیاره 🔸لطفا بشود! 🔸وزیرمان است 🔸کدام ماسک؟ 🔸فقط بنشین و به چیزی دست نزن و کلی دوبیتی و کاریکاتور جذاب  این ضمیمه طنز را از اینجا باز کنید😁👇 b2n.ir/338815
💢 | گزارش یک جشن 🔘 شرح یک جلسه مهم در حوزه عفاف و حجاب ✍️ در سایت راه راه: b2n.ir/312482 جلسه بررسی وضعیت حجاب و عفاف با حضور اکثریت مسئولان مربوطه برگزار شد. در ابتدای این جلسه دبیر کارگروه ضمن ابراز نگرانی از وضعیت حجاب و عفاف، خواستار همکاری همه دستگاه‌های مسئول در جهت رفع این نگرانی شد. سپس یک یک مسئولان حاضر در جلسه ضمن تاکید بر این نکته که آنها هم نگران هستند، به بیان نقطه نظرات خود پرداختند. نماینده وزارت علوم با بیان اینکه حجاب و عفاف در دانشگاه‌ها خیلی مهم است، گفت نباید توجه به اهداف بلند مدت، ما را از اهداف کوتاه مدت غافل کند، برای مثال نقداً میتوانیم میزان بدپوشش را در هفته آینده بطور محسوسی کاهش دهیم. وی خواستار تعطیلی شنبه هفته بعد که بین التعطیلین است شد و گفت در صورت تعطیلی این روز، دانشجوها یک روز کمتر از خانه بیرون می‌آیند و همین امر باعث میشود یک روز کمتر شاهد بدپوششی در سطح دانشگاه‌ها باشیم. حالا بقیه اصناف هم هکذا! نماینده وزارت ارتباطات نیز با تایید صحبتهای نماینده وزارت علوم درباره اهداف کوتاه‌مدت گفت که این وزارتخانه حاضر است ۵ گیگ اینترنت هدیه برای آن روز در نظر بگیرد تا افراد در خانه استفاده کنند و بیرون نیایند. نماینده وزارت نفت هم با اعلام حمایت از این طرح، گفت که طرح گرانی گازوئیل را با تاخیر اجرا خواهد کرد تا کسی بیرون نیاید! نماینده صدا و سیما هم بعنوان یک عضو فعال این کمیته اعلام کرد ما هم فیلم جومانچی را بار دیگر پخش میکنیم تا مردم در خانه بمانند و با حضور در سطح جامعه هی بدپوششی نکنند. نماینده وزارت ورزش هم آمادگی خود را برای تعطیلی کلیه اماکن ورزشی مخصوصا استخرها، در آن روز بین التعطیلین اعلام کرد. نماینده معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری هم با اطمینان از اینکه خواب‌آلود نیست و مسئولیت تمام حرفهایش را بعده میگیرد گفت: نباید نگاه جنسیتی به بحث عفاف و حجاب داشته باشیم. مردها هم به اندازه زنان در این امر دخیل هستند. بنابراین همانقدر که «خواهرم حجابت»، «برادرم نگاهت» هم مهم است. بنابراین اگر قرار است آن روز تعطیل شود تا خانمها در خانه بمانند، باید این قانون هم تصویب شود که آقایان هم اگر میخواهند به هر دلیل از خانه بیرون بیایند، باید چشم‌بند بزنند! نماینده وزارت صنعت ضمن ابراز هزار آفرین به این طرح، از تامین ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات انواع چشم‌بند خبر داد. در پایان دبیر و اعضای جلسه با ابراز خشنودی نسبت به تحقق این هدف کوتاه مدت در حوزه حجاب و عفاف، پرتقالها را پوست کندند. 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | زخم های زندگی مکرون ✍️ در سایت راه راه: b2n.ir/312482 امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه دو روز پس از انفجار بیروت به لبنان رفت و نصیحتشان کرد که ساختار سیاسی‌شان را اصلاح کنند تا دیگر نیترات آمونیوم هایشان منفجر نشود. برای این کار هم تا اول سپتامبر بهشان وقت داد. اما خواسته او تا چه حد منطقی است؟ مکرون از بچگی عاشق اصلاح ساختارها بود. ۱۶ ساله بود که تشخیص داد ساختار خانوادگی معلم ۴۰ ساله اش ایراد دارد. مسئولیت انجام اصلاحات را هم خودش به عهده گرفت، یعنی آن قدر کرم ریخت که معلمش با سه بچه از شوهرش جدا شد. بعد هم با هم ازدواج کردند. اما حدس می زنید چه قدر طول کشید تا اصلاحات مدنظر آقای مکرون روی ساختار آن خانواده اعمال شود؟ ۱۴ سال! تازه پنج نفر هم بیشتر نبودند! خلاصه مکرون برای اخذ مسئولیت یک خانواده زپرتی چهارده سال آزگار معطل شد، و حالا می خواهد ظرف سه هفته مسئولیت اصلاحات در یک کشور را به عهده بگیرد! بنابراین ایشان یا اصلا نمی‌داند اصلاح ساختار سیاسی چیست، یا نمی‌داند تا اول سپتامبر چقدر مانده. البته گزینه اول محتمل‌تر است، چون ایشان اگر با مفهوم “اصلاح” آشنا بود جلیقه زردهای بیچاره این همه وقت علاف نمی‌شدند. اما از طرفی باید به ایشان حق داد. همه ما پدری داریم که لااقل یک بار وسط فیلم یا فوتبال دیدنمان زده شبکه خبر و ما نتوانسته ایم جیک بزنیم. حال پدری را تصور کنید که می خواهد اخبار ببیند ولی فرزندش با پس گردنی کنترل تلویزیون را از او می گیرد و می‌گوید: “چه غلطها!” و می زند همان کانالی که خودش خواست. الان می گویید چنین پدر و فرزندی اصلا وجود ندارد اما اشتباه می کنید. وقتی مکرون زن گرفت، خداوند به او فرزندی عنایت کرد که دو سال از خودش بزرگتر بود!فلذا می توان حدس زد که ایشان چنین صحنه دردناکی را چندبار در زندگی تجربه کرده است. طبیعی است هر کس جای او بود عقده ای می شد و منتظر می ماند یک جای دنیا منفجر بشود و مردمش به خاک سیاه بنشینند تا فوری برود نصیحتشان کند و برایشان خط و نشان بکشد. چنان که دیدیم در زندگی آقای مکرون زخم هایی هست که مثل خوره و در انزوا روحشان را مورد عنایت قرار داده. از ایشان چندان انتظاری نمی‌شود داشت. به امید روزی که دیگر در فرانسه هیچ ناپدری جوانی از فرزندان زنش کتک نخورد! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | استخر نیست، گودبرداریه! 🔘 |تلاش سران کشور برای حفظ میراث فرهنگی ✍️ 🌐 در سایت راه راه: b2n.ir/986066 + خب خب اومدیم لب استخر با یکی از عزیزان مملکت صحبت کنیم ببینیم اینجا چه خبرههه. سلام جناب. شما اینجا چیکار می کنید؟ – عه عه اقا سر دوربین رو بگیر اون ور ناسلامتی ما سرشناس هستیم. دستت خشکه؟ + بله چطور؟ – اون حوله رو بده بی زحمت. + بله بله بفرمایید. – خب چی میگی؟ چرا شلوغش کردید؟ + من فقط یه سوال دارم. این استخر وسط میراث فرهنگی چی کار میکنه؟ – اولا این استخر نیست. گودبرداریه. + طبقه دوم رو چرا باید گودبرداری کنید؟ – اینجا به نقل از مورخان، از زمان رضاشاه نم کشیده بود. رضاشاه ۱۱ و به روایتی ۱۲ فرزند داشته. گویا رختخواب بچه هارو همین جا مینداخته. بچه ها هم مرتب کار خرابی می کردن. دیگه دیدیم اگه گود نکنیم نم به کل کاخ سرایت میکنه مجبور شدیم. + با توجه به روحیه‌ای که از رضاشاه سراغ داریم چطور بچه هارو دعوا نمیکردن و هر شب این اتفاق میوفتاده؟ – رضاشاه با مردم بدخلقی می‌کرد ولی خیلی اهل خانواده بود و رو تربیت بچه ها حساس. برای همین بچه ها رو تو این موضوع آزاد گذاشته بود تا خودشون تصمیم بگیرن که کجا چیکار کنن. + حالا چرا انقد عجیب گودبرداری کردید؟شبیه استخر شده آدم به اشتباه میوفته! – خب رضاشاه گویا خیلی منظم اینجا رختخوابا رو پهن می کردن و بچه هارو خیاری بغل هم میخوابوندن. این دیگه واقعا تقصیر ما نیست. برید از خودش بپرسید. + خب حالا چرا آب ریختید توش؟ – بالاخره ما از همین مردمیم، خدا نیاره اون روزی که کارگر کار کنه و من وایسم نگاه کنم. پا به پای کارگرا داشتیم کار میکردیم گرد و خاکی شده بودیم گفتیم بچه ها آب بریزن سر و صورتمونو بشوریم. + البته یه ذره از سر و صورتتون فراتره. جناب دیگه کارتون به مایو رسیده. – گفتیم حالا که هم فضا هست هم آب هم خدا توفیق داده… ثواب داره یه غسل ارتماسی انجام بدیم. احکام غسل ارتماسی رو که دیگه بلدی ان شاء الله؟ یا اونم میخوای از من بپرسی؟ +من یه ذره گیج شدم قربان. نوک زبونمه ها… اگه یه توضیح مختصر بفرمایید ممنون میشم. (حوله را بر صورت خبرنگار پرتاب کرده و مجددا در استخر شیرجه می زند.) 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 /2: با بوم بوم که روغن عوض نمی کنن!😐 توی قسمت دوم بیلبورد رفتیم سراغ آگهی های بازرگانی مرتبط با مواد غذایی رفتیم. آگهی های بازرگانی ای که بعد از خوردن محصول شون، یه بلایی سر اون بازیگر میاد و وارد دنیای جدیدی میشه! البته با آگهی‌ های بازرگانی که سعی می‌کنن با شعر و ترانه محصولات رو تبلیغ کنن هم شوخی کردیم. آخه برای روغن موتور هم دیگه ترانه میگین که فروش بره؟! 🌐 نسخه با کیفیت را در سایت ببینید: b2n.ir/434497 📍سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 | مرد مثل بارسلونا ✍️ 🌐 در سایت راه راه| b2n.ir/562270 مرد در این دوره فقط درد و بلا میخورد شیک ترین حالت تیپش به گدا میخورد پول از او رو به فرار است چنان اسکافیلد توی کتش هم که شپش، باد هوا میخورد از غم نان و نمک و گوشت، جدا میکشد از در و دیوار و زن و بچه، جدا میخورد البته گهگاه که چشمش بشود چون عقاب سیلی ناغافلی آید که به جا میخورد نیش و کنایه میخورد از همه جا مثل آب درد اجاره خانه را جای غذا میخورد رنج و بلا، مهر و طلا، قسط و ربا،کیف و کفش مثل دمی که هشت گل، بارسلونا میخورد قوم زنش میخورد از سفره‌‌ی او، همچو خرس قوم خودش قاعده‌ی، مار بوآ میخورد مرد اگر جان ندهد، از ستم روزگار مثل آکاردئون قدش، یکسره تا میخورد شعر را با صدای شاعر بشنوید👇👇👇👇 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
بارسلونا.mp3
2.15M
🎧 راه راه گوش کنید 💢 مرد مثل بارسلونا 🎙 با صدای شاعر: 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 | بالاشهر آری، بقیه اش پیف پیف بو میده! 🔘 مصاحبه‌ای با کننده‌گان از بنیاد ✍️ در سایت راه راه: /b2n.ir/456911 درپی افشاگری رئیس بنیاد مستضعفان مبنی بر چتر شدن افراد، ارگان و سازمان‌ ای مختلف بر زمین‌های بنیاد، مصاحبه‌ای با چند تن از چترشوندگان تنظیم شده است. +خب آقای محترم شنیدیم زمین‌هایی با ارزش بالای ۲۰۰ میلیارد از بنیاد بلند کردید و توش پرکن بخور زدید. – اولندش سلام. دویومندش ما چی‌مون از بقیه کمتره؟! پرکن بخور از مدرسه که دیگه واجب‌تره! اصن میدونی نخود چقد خاصیت داره + خب قبول؛ چرا محله به این گرونی؟ یه زمینی چیزی تو مرکز شهر می‌گرفتید. – دکی؛ چیزی که تو مرکز شهر زیاده پر کن بخوره، اما شوما از پایین تا بالای این خیابون فرشته رو بگرد، غیر این هشتصد متری که ما توش پرکن بخور زدیم، یه دونه پرکن بخور پیدا نمی‌کنی! همش از این غذا سوسولیای ایتالیاییه! انصاف نیست داش من، انصاف نیست! + خانم محترم شما با چه هدفی از بنیاد زمین گرفتید؟ # با هدف آرایشگری + خب چرا تو ولنجک؟ یجا همون وسط مسطای شهر میکندید از این بدبختا…اینجا که کمبود آرایشگاه نداره دیگه! # آره کمبود نداره، اتفاقا دست زیاده. ولی اخه کجای این خراب شده غیر از اینجا بابت یه مانیکور ساده سه میلیون میدن؟! مگه دیوونه‌م برم مرکز شهر + خیلی خب؛ آقا آخه دیگه کافی نت؟ شما چرا… & چیه لابد میگی برم تو مرکز شهر کافی‌نت بزنم؟ + بله & که چی بشه؟ اینجا ملت پول دارن میان بورس ثبت نام می‌کنن، همه گرگای وال استریت اینجان…مرکز شهر نهایتش بیان یه یارانه ثبت‌نام کنن تموم بشه بره! + پوووف؛ خدایی دیگه پایان‌نامه فروشی جاش انقلابه، الهیه جاش نیست خدایی…اونم تو جای به این بزرگی! * نه این کاره نیستی…معلومه! همونایی ام که میان انقلاب از همین ورا میان. خب تو این آلودگی چرا پاشن بیان تا اونجا. نصف ترافیک شهر واسه همینه + خب شمام بفرمایید ¢ دیگه نیاز به گفتنه؟ اینجا ملت یه زیرپیرهنی و جورابشونو خودشون نمیشورن، اونم میارن ما می‌شوریم خشک می‌کنیم. اینجا رو ول کنم برم مرکز شهر که طرف عروسی به عروسی، بلکه یه کت شلوار بیاره ما اتو کنیم؟! 📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 /3: اینا چرا اینجوری ان؟😐 قسمت سوم بیلبورد رو بردیم سمت پیام های بازرگانی که اصلا هیچی شون شبیه زندگی معمولی بقیه نیست! طرف توی یه خونه شیک و بزرگ نشسته، بعد میگه می خوام با پولی که تو قرعه کشی این پنیره برنده میشم، برم ماشین بخرم! البته در مورد دستگاه فتوکپی کاله و یه بیلبورد که چند وقت پیش توی خیابون زده بودن هم صحبت کردیم! 🌐 نسخه با کیفیت را در سایت ببینید: b2n.ir/307658 📍سایت راه راه | @rahrahtanz_ir