eitaa logo
رهروان بسیج حُر
697 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
211 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم جهت اطلاع رسانی از برنامه های پایگاه مقاومت بسیج حُر ایجاد شده است..
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇📌 اگر نمازتان را مراقبت و محافظت نڪنید اگر میلیاردها قطره اشڪ هم براے سیدالشہداء بریزید در آخرت شما را نجات نمیدهد...! @basij_nojavanan_hor
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به عکس ها نگاه کنید و انتخاب کنید
⁉️ 💠👶💠👦💠⁉️ ✓ حضرت آقا چند روز پیش تو صحبتهاشون جوری حرف زدند که گویا دیگه از افزایش جمعیت نا امید شدند.😞 گفتند ما که هر چه گفتیم کسی گوش نداد!!! حداقل تا وقتی نیروی جوان داریم کشور را ثروتمند کنید. چون در اینده دیگر بدون جمعیت جوان نمی شود.!!!! ✓ یکی از جملات مهم حضرت آقا امروز: «ما امروز در کشورمان جوان خیلی داریم. اما آیا فردا هم همین اندازه جوان خواهیم داشت؟ معلوم نیست. 🥺 با این وضعی که من مشاهده می‌کنم، با این‌‌همه تاکیدی هم که کردیم، در عین حال نتایج، خیلی نتایجِ دلگرم‌کننده‌ای نیست.»!!! این حرفهارو با چهره دلخور و پرغصه‌ای بیان کردند. کاش این تلنگری باشه برامون پرورش: ✨ای کاش همه خانواده های شیعه اهل بیت نیت میکردند و بچه اضافه تر از برنامه ریزیشون به دنیا می آوردند غیراز اونی که خدادلش خواسته و خودش داده😊 همون که به دنیا آوردنش دیوونگیه همون که بدنمون نمی‌کشه همون که نونشو از کجا بیاریم همون بچه ای که به خاطرش حرف و حدیث میشنویم و گاهی از جمع خانواده و دوست و آشنا طرد میشیم همون که به خاطرش کلی باید دوا درمون کنیم تا به دنیا بیاد همون بچه ای که همسن نوه هامونه و...... اصلا جهاد بودنش به همینه.... والا سال ۵۹ که جنگ شروع شد و مادربزرگ هامون دسته گلاشون رو یکی یکی راهی جبهه کردن هم این کارشون دیوونگی بود شاید یه دیوونگی خیلی غلیظ تر از دیوونگی های مامان بابا های الان ما الان اگه دیوونگی کنیم یه دلخوشی به دلخوشی هامون اضافه میکنیم ولی اونا یه تیکه از قلبشون رو از وجودشون میکندن دیوونگی اونا از جنس دل بریدن بود و دیوونگی ما از جنس رسیدن و دل بستن جهاد اینه که مشکل اقتصادی داشته باشی و بچه بیاری!!! جهاد اینه که حاملگی ت سخت باشه و بچه بیاری!! جهاد اینه که دست تنها باشی و بچه بیاری! جهاد اینه که بدنت توان نداشته باشه و بچه بیاری!! جهاد اینه که حرف بشنوی و بچه بیاری؛ جهاد اینه که خونه ت آپارتمانی باشه و بچه بیاری جهاد اینه که تربیت مشکل باشه و بچه بیاری اگه همه چی فراهم باشه و بچه بیاری که جهاد که چه عرض کنم ، هنر هم نکردی...باید میاوردی... خدا به همه مون کمک کنه و این رو سربلند پشت سر بذاریم.
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دیدن این کلیپ برای همه به ویژه اون دسته از بچه مذهبی ها و انقلابیونی که حوادث چند سال اخیر باعث شده نا امیدی بر آنها غلبه کنه واجب و ضروریست. چقدر دیدن این فیلم پنج دقیقه ای به انسان آرامش میده. اثراتش از هزاران قرص آرامش بخش و دیدن هزاران ساعت فیلم و کلیپ امیدوار کننده و انگیزشی بیشتر هست😍❤️ حتما و با دقت تا اخر ببینید و تا می تونید منتشر کنید تا همه ببینند. اینها وعده الهی هست که از لسان نائب امام زمان (عچ) بیان گردیده است.❤️
شبی که همسرم از من خواست با زن دیگری برای شام بیرون بروم: پس از سال‌ها زندگی مشترک، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم. زنم گفت که مرا دوست دارد ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست دارد. و از بیرون رفتن با من لذت خواهد برد. زن دیگر که همسرم خواست با او بیرون برم، مادرم بود. او 19سال پیش بیوه شده بود ولی مشغله‌های زندگی و داشتن 3فرزند باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی و نامنظم به او سر بزنم. آن شب به او زنگ زدم و... با نگرانی از من پرسید مگر چه شده؟ نگران شده‌بود، گفتم: به نظرم رسید بسیار دلپذیر خواهد بود اگر امشب با هم باشیم...جمعه عصر وقتی برای بردنش می‌رفتم کمی عصبی بودم، او جلوی در خانه ایستاده بود و لباسی را پوشیده بود که در آخرین جشن سالگرد ازدواجش پوشیده بود. با چهره‌ای روشن همچون فرشتگان به من لبخند می‌زد. وقتی سوار ماشین شد گفت به دوستانش گفته که امشب با پسرم برای گردش بیرون می‌روم و آنها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته بودند...به رستورانی رفتیم که خیلی لوکس نبود اما جای دنجی بود. وقتی منو را نگاه می‌کرد، لبخند حاکی از رضایت را بر چهره‌اش می‌دیدم... به من گفت وقتی کوچک بودیم و با هم رستوران می‌رفتیم، او بود که منوی رستوران را می‌خواند...من هم گفتم حالا وقتش رسیده که تو استراحت کنی و بگذاری من این لطف را در حق تو انجام دهم...هنگام صرف شام گپ و گفت صمیمانه‌ای داشتیم...آنقدر حرف زدیم که سینما را از دست دادیم...وقتی او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بیرون خواهد آمد به شرط اینکه او مرا دعوت کند و من هم قبول کردم... چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی درگذشت، کمی بعدتر پاکتی حاوی کپی رسیدی از رستورانی که با مادرم آن شب غذا خوردیم به دستم رسید. همراه با یادداشتی که به آن ضمیمه شده بود: نمی‌دانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه ولی هزینه را برای 2نفر پرداخت کرده‌ام یکی برای تو و یکی هم برای همسرت. و تو هرگز نخواهی فهمید آن شب برای من چه مفهومی داشته است، دوستت دارم پسرم. آن هنگام بود که دریافتم چقدر اهمیت دارد که به موقع به عزیزانمان بگوییم که دوستشان داریم و زمانی که شایسته آنهاست به آنها اختصاص دهیم...به نظرم هیچ چیز در زندگی مهمتر از خداوند و خانواده نیست، زمانی که شایسته عزیزانتان است به آنها اختصاص دهید زیرا هرگز نمی‌توان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود... ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
««یوم الحسرة»» شنبه برای سه دسته یوم‌الحسره می باشد؛ دسته اول: ای کاش در انتخابات شرکت میکردیم . دسته دوم: ای کاش درست انتخاب میکردیم . دسته سوم: ای کاش بیشتر تلاش میکردیم . فرصت ها سریع میگذارد خیلی زود دیر میشود ان شاء الله شنبه شرمنده شهداء نباشیم