eitaa logo
مجمع رهروان وصال
1.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
43 فایل
『بسم‌اللھ‌ِ:)!』 کانال رسمی مجمع رهروان وصال 🇮🇷 عاشقیـم و قوتِ غالبـمان دیانـت است و سیاسـت! حرفی سخنی🍀 @Aliakbar2
مشاهده در ایتا
دانلود
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 معرفی سردارشهید اربابی بعنوان فرمانده گردان علی ابن ابیطالب لشگر۸نجف توسط فرماندهی لشکر سردار شهید حاج احمد کاظمی عملیات نصر ۵ تیرماه ۱۳۶۶ درسردشت انجام شد، ازگردان عملیاتی علی ابن ابیطالب دو گروهان بیشتروارد عمل نشد دراین عملیات فرمانده گردان آقای عباس تابنده به شهادت رسید، دراین عملیات ناصرالمهدی،محسن خاره ای،ابراهیم نعلبندی رحمانی مشرقیان مقدم طاهریان و تعدادی دیگر از رفقا به شهادت رسیدند ، بعداز عملیات آمدیم مرخصی چند روزی ماندیم درآن زمان گردان فرمانده مشخصی نداشت، چند روزی از مرخصی گذشت همه گردان را فراخوان دادند، ازطرف لشکر عازم مشهد مقدس شدیم واین سفر هم برای ما خاطره ای شد بیادماندنی، چندروزی مشهد بودیم که دوباره به کاشان آران بیدگل برگشتیم،بعدازپایان مرخصی کل گردان درشهرداری کاشان جمع شدیم وبه پادگان انبیا حرکت کردیم درآن مقطع گردان حال و روز خوبی نداشت نه فرمانده گردانی داشتیم ونه................................!!!!!!!!!!!!! سازمان مشخصی!........ هرکسی سازخود را درگردان میزد، تا اینکه یک هفته قبل از معرفی فرمانده گردان. آقای اربابی یکی دوبار ناشناس آمدندنزدیک مقرگردان، خیلی ها ایشان را اصلا نمیشناختند، چون ایشان اصلا در لشکر نجف نبود تمام ماموریتهای ایشان درلشکر امام حسین وتیپ قمربنی هاشم علیه السلام بود. چندبار که ما ایشان را دیدیم تقریبا حدس می زدیم که این بزرگوار جهت فرماندهی گردان به لشکر نجف آمده، حدس مان درست بود، یک روز کل گردان راجمع کردند که یک موقع دیدیم حاج احمد کاظمی با علی آقا اربابی همراه چندنفردیگه بایک ماشین جیپ نظامی وارد محوطه گردان شدند درآن مراسم حاج احمد سخنرانی کردند ودرپایان سخنانش علی آقا اربابی را بعنوان فرمانده گردان معرفی کردند وجمله ای که هنوز توی ذهن من از آن روز باصفا مانده این جمله شهید حاج احمدکاظمی با اون لهجه شیرین نجف آبادی هست،( فرمود: بچه های کاشون بچه های گردان هواستون جمع این آقای اربابی باشه دیگه نگذارید ایشون شهیدبشه) گرامی باد یادونام شهدا تقدیم به روح مطهرشان صلوات 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 راوی: حسین پنجی
هدایت شده از صراط انقلاب
🔴 مروری بر دوران زندگانی امام رضا(ع) به مناسبت ایام ولادت آن بزرگوار 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✏ پس از شهادت موسی بن جعفر (ع) در دورانی که از شمشیر هارون خون می چکید بزرگترین هنر امام رضا (ع) آن بود که توانست درخت تشیع را با شیوه تقیه آمیز شگفت آوری حفظ کند و مبارزات عمیق امامت را ادامه دهد . ✏مامون در ارزیابی خطر شیعیان برای دستگاه خود واقع بینانه فکر کرد و زیرکانه حدس زد و به دنبال همین ارزیابی پیشنهاد الزامی ولیعهدی امام رضا(ع) را مطرح کرد . 🔴📣📣 📣 اهداف مامون از دعوت امام رضا (ع) به خراسان 👇👇👇 ✅1-تبدیل صحنه مبارزات انقلابی شیعیان به عرصه فعالیت سیاسی آرام و بی خطر ✅2-تخطئه ادعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودخلافتها اموی و عباسی و مشروعیت دادن به این خلافتها ✅3- او با این کار امام را در کنترل دستگاه های خود قرار می داد ✅4-رفته رفته رنگ مردمی بودن امام را بزداید و میان او و مردم فاصله ایجاد کند . ✅5- مامون می خواست با این کار وجهه و حیثیتی معنوی کسب کند . ✅6- در پندار مامون امام رضا (ع) به توجیه گر دستگاه خلافت بدل می گشت ✏حقا باید گفت که حتی مقرب ترین فرد به دستگاه خلافت نیز از حقیقت ومحتوای این سیاست مامون بی خبر بوده و سیاست مامون از پختگی و عمق بی نظیری برخوردار بوده است . 🔴📣📣📣 تشریح سیاستها و تدابیر امام رضا (ع) در این حادثه 👇👇👇 ✅1- هنگامی که امام را از مدینه به خراسان دعوت کردند امام بدبینی خود به مامون را با هر زبان ممکن به همه گوشها رساند . ✅2- خود امام از هر فرصتی اجباری بودن منصب ولیعهدی را شرح وی داد و همواره می گفت من تهدید به قتل شدم تا ولیعهدی را قبول کردم . ✅3- امام به شرطی ولیعهدی را پذیرفت که در هیچ یک از شئون حکومت دخالت نکند ✅4- امام با قبول ولیعهدی دست به حرکتی می زند که در تاریخ زندگی ائمه بی نظیر بود و آن بر ملا کردن داعیه امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمان هاست . ✅5-تریبون عظیم خلافت در اختیار امام قرار گرفت و سخنانی که در طول 150 سال جز در خفا و با تقیه گفته نشده بود به صدای بلند فریاد کرد . ✅6-بر خلاف خواست مامون امام در هر فرصتی خود را در معرض ارتباط با مردم قرار می داد . ✅7-نه تنها سرجنبانان تشیع از سوی امام به سکوت و سازش تشویق نشدند بلکه وضع جدید امام موجب دلگرمی آنان شد ✏مامون پیش از اقدام قطعی خود برای به شهادت رساندن امام رضا(ع) به کارهای دیگری دست زد . شایعه پراکنی و نقل سخنان دروغ از قول امام از جمله این تدابیر بود. نهایتا مامون در سال 203 هجری یعنی قریب دوسال پس از آوردن حضرت به خراسان و یک سال و اندی پس از صدور فرمان ولیعهدی دست خود را به جنایت بزرگ قتل امام آلود . ♨📝گردآورنده : سعید فاضل بیدگلی ♨منبع : کتاب انسان 250 ساله (بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی-مبارزاتی ائمه معصومین
شهدا را یاد کنیم باذکرصلوات برمحمدوآل محمد رهروان وصال آران و بیدگل @rahrovan_vesal
شهدارایادکنیم باذکرصلوات برمحمدوآل محمد رهروان وصال آران و بیدگل @rahrovan_vesal
✴️دوره آموزش تدبر در قرآن 🗓شروع دوره: 7 تیر 99 🔹روزهای شنبه 🕰ساعت: 19 الی 20 🔘هزینه دوره: رایگان
باسلام واحترام برنامه هفتگی دیدار از مؤمنین رهروان وصال امشب(شنبه14تیر99) نمازجماعت مغرب وعشا مسجد امامزاده هادی «ع» بیدگل جهت تسلیت به خاندان داغدار حیرانی و ربانی نذرظهور حضرت مهدی عج صلوات
شهدا را یاد کنیم باذکرصلوات برمحمدوآل محمد رهروان وصال آران و بیدگل @rahrovan_vesal
راه شهیدان ادامه دارد......: برشی از یک کتاب :امیر حسین نیک روش و جواد عنایتی در اطلاعات لشکر کار می کردند .نیرو های اطلاعات آماده می شدند تا به صورت جمعی وارد منطقه عملیات شوند .امیر حسین ا ز دوستان بسیار صمیمی من بود و دوستی خاصی با یکدیگر داشتیم ما دست برادری به هم داده بودیم .شب قبل از اعزام به منطقه عملیات به گردان ما آمد و شام را میهمانم بود آن شب در اتاق عمو حسین فخری خوابیدیم .چند شب قبل خوابی دیده بود و برایم تعریف کرد :در عالم خواب از سینه ام نوری باریک ،به رنگ قرمز ،خارج شد و به فضا می رفت .وقتی نگاه کردم دیدم نور قرمز آتشین از روی قلبم به صورت یک نوار نازک به بی نهایت آسمان صعود می کند .چند روزی بود که حال روحی امیر حسین خیلی عوض شده بود .کم حرف می زد و کم غذا می خورد .آن شب هم بدون اینکه حرفی بزند پتو را برداشت و روی موکت نازک کف اتاق خوابید . صبح ،بعد از نماز و صبحانه ، با هم روبوسی و خداحافظی کردیم .شهادت را در چهره امیر حسین می دیدم .احساس می کردم آخرین با ر است که او را می بینم .نمی توانستم از او چشم بردارم .تا وقتی به راه افتاد نگاهم به او دوخته شده بود .حدود سی متر که رفت به پیچ ساختمانی رسید .ایستاد و دوباره به سمتم برگشت .چند ثانیه نگاهم کرد .در آخرین نگاهش به سختی سرش را پایین انداخت و دوباره راهش را ادامه داد و رفت .این آخرین دیدار ما بود ،وداع و فراقی جانسوز ،انگار هر دو می دانستیم آخرین دیدار ماست .امیر حسین رفت و قلب مرا با خودش برد .پنج روز بعد ،خبر شهادتش به ما رسید .بچه های اطلاعات لشکر گفتند که او در آبراه های منطقه هور العظیم از ناحیه سینه به شدت مجروح شد و به شهادت رسید . کتاب مگر شما ایرانی نیستید ،صفحات 245و 246،خاطرات عباس رئیسی بیدگلی ،انتشارت سوره مهر بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان آران و بیدگل @rahrovan_vesal نذرظهور صلوات
از گابریل گارسیا می پرسند: اگر بخواهی کتابی صد صفحه ای درباره امید بنویسی، چه می نویسی؟ گفت: 99 صفحه رو خالی میذارم.صفحه آخر، سطر آخر می نویسم: "یادت باشه دنیا گرده، هر وقت احساس کردی به آخر رسیدی شاید در نقطه شروع باشی" زندگی ساختنی است؛ نه ماندنی.. بمان برای ساختن» نساز برای«ماندن». منتطرنباش کسی برایت گل بیاورد! خاک را زیر و روکن... بذر را بکار، از آن مراقبت کن، گل خواهد داد.. وقتیکه راه نمی روی! یا نمی دَوی! زمین هم نمی خوری!!! و این " زمین نخوردن" ... محصول سُکون است! نه مَهارت! ... وقتیکه تصمیمی نمی گیری! و کاری نمی کنی! پس اشتباه هم نمی کنی!!! و این " اشتباه نکردن" ... محصول اِنفعال است! نه انتخاب! ... خوب بودن ... به این معنی نیست که ... درهای تجربه را برخود ببندی! و فقط پرهیز کنی، خوب بودن ... در انتخابهای ماست ... که معنا پیدا می کند ... و شکل می گیرد ... چه جالب... ناز را می کشیم؛ آه را می کشیم؛ انتظار را می کشیم؛ فریاد را می کشیم؛ درد را می کشیم؛ ولی بعد از این همه سال آنقدر نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم دست بکشیم! " از هر آنچه آزارمان میدهد" ديروز قصد داشتم دست اتفاق را بگيرم تا نيفتد ! اما امروز فهميدم که اتفاق خواهد افتاد، اين ما هستيم که نبايد با او بيفتيم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂بشنوید و بخندید به یاد شوخ طبعی های شهدا👌🌷 ✅خاطره جبهه رفتن و آمپول زنی 💉حاج حسین یکتا☺️ #خاطره_طنز #حاج_حسین_یکتا
شهدارایادکنیم باذکرصلوات برمحمدوآل محمد رهروان وصال آران و بیدگل @rahrovan_vesal
شهدا را یاد کنیم باذکرصلوات برمحمدوآل محمد رهروان وصال آران و بیدگل @rahrovan_vesal
هدایت شده از صراط انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢رهبری دخالت نمی‌کند... ♦️خیلی از تصمیمات اقتصادی را رهبری قبول ندارد؛ رهبری نه می‌تواند دخالت کند و نه حق دارد دخالت کند و نه قادر است که دخالت کند.. #مقام_معظم_رهبری ✅ #کارگاه تولیدات رسانه ای لقمان
شهدا را یاد کنیم باذکرصلوات برمحمدوآل محمد رهروان وصال آران و بیدگل @rahrovan_vesal
راه شهیدان ادامه دارد... @rahrovan_vesal برشی از یک کتاب: * به یاد میثم تمار :میثم در شبانگاه دهمین روز اسفند ماه سال 1358که انقلاب اسلامی نهال نوپایی بود ، دیده به جهان گشود .امرار معاش زندگی ما از طریق قالی بافی بود ،با وجود سختی های بسیار زیاد در آن زمان ، ولی فضای خانوادگی ما ، مملو از صفا ، صمیمیت و محبت بود .میثم ، نامی بود که اطرافیان به ما پیشنهاد داده بودند و من و پدرش هر دو به این نام علاقه بسیار داشتیم ؛چرا که ما را به یاد ((میثم تمار ))می انداخت ؛همان غلامی که حضرت علی (ع) او را آزاد کرده و از یاران و شاگردان ایشان بود .من و پدر میثم در تربیت او بسیار می کوشیدیم و همیشه سعی می کردیم تا او را با اخلاق و روحیات حضرت علی (ع) آشنا نماییم تا روزیعصای دست ما و یار و یاور ،امام زمان (عج)شود .( به نقل از مادر شهید ) *بیمه حضرت علی (ع) :میثم را بیمه حضرت علی (ع) کرده بودم .در همه شرایط زندگی به اهل بیت (ع) متوسل می شدم تا حافظ فرزندانم باشند .تنها پانزده روز از تولد میثم گذشته بود که بیمار شدم و قادر به شیر دادن به او نبودم ،اما به اصرار دیگران و با اکراه ،شیر سنگینی را که حاصل این بیماری بود به او دادم .مدام نگران حال او و چشم به گهواره دوخته بودم .به آشپزخانه رفتم و مشغول آماده کردن ناهار ظهر شدم که ناگهان متوجه صدای خس خس میثم شدم .نفس هایی که به سختی بیرون می آمد .پدرش را صدا زدم و او را بلند کردم و از خفگی نجات دادیم .میثم در آغوش من پدرش ،در آسایش و محبت های بی دریغ بزرگ شد تا اینکه همسرم برای دفاع از وطن عازم مناطق جنگی کردستان شد .میثم سه سال بیشتر نداشت که پدرش بعد از مدت ها از جبهه جنگ بازگشت .میثم از شوق دیدار پدر ، لکنت زبان گرفت و تا ده سالگی با لکنت حرف می زد ،اما به مرور زمان خوب شد ( به نقل از مادر شهید ) کتاب لبخند بزن بسیجی، صفحات 29 و 30 ،نویسنده :مهسا کرامتی ، زندگی و خاطرات شهید مدافع حریم امنیت و انقلاب سرهنگ پاسدار میثم عبداله زاده آرانی ،نشر داخوئین ،چاپ اول سال 1398 بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان آران و بیدگل @rahrovan_vesal نذرظهور صلوات
هدایت شده از صراط انقلاب
🔴✅ درخواست یاری از همه خوبان ✏ پیرو بازدید و سرکشی از روستای علی آباد و روستای ریجن نیازمندی هایی به شرح ذیل در اولویت طرحهای خدمت رسانی به اطلاع میرسد 👇👇👇 ✅👈 مساعدت در ساخت و تعمیر 2 باب حمام یا تهیه (دو ماشین آجر - 500 کیلو سیمان - 50 متر کاشی - یک ماشین ماسه ) ✅👈 یک عدد تخت جهت استفاده یک بیمار خانگی ✅👈 یک عدد توالت فرنگی جهت یک خانواده سالمند و ناتوان ✅👈 پرداخت 2 تا کمک هزینه های درمان جهت خانواده های دارای فرزندان معلول (در حد توان ) ✅👈 کمک هزینه تامین مای بی بی جهت یک بیماری که فلج و در خانه نگهداری می شود (درحد توان) 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ♨ در راستای رفع نیازهای آن خانواده های محروم به هر مقدار که توانایی دارید انشااله پیش قدم باشید . ☎هماهنگی جهت مشارکت 09130607562 بنام علی اکبر مصنوعی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⛳ گروههای جهادی شهید قاسم سلیمانی مستقر در مجمع رهروان وصال
گزیده ای ازسخنان سردار دلها حاج قاسم سلیمانی در مراسم اربعین سردارگمنام شهید محمد جندقیان باید دوستان شهیدبیاینداینجا، بگویند که او در عملیاتهای برون مرزی اون طرف،برای ریشه کن کردن، کسانی که میخواستند، تیشه برریشه انقلاب بزنند چه جانفشانی هایی کرد، و چه کارهای برجسته ای انجام داد سردارشهید محمد جندقیان مایه افتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دارای شجاعتی بی نظیر بود تقدیم به روح مطهرشهدا بویژه سرداردلها حاج قاسم سلیمانی وسردارگمنام شهید محمد جندقیان صلوات رهروان وصال آران و بیدگل @rahrovan_vesal
هدایت شده از صراط انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢وظایف #رهبری از زبان خود ایشان: ♦️رهبری نمی‌تواند در تصمیم‌گیری های موردی دستگاه‌های گوناگون دخالت کند ♦️#یکبار_برای_همیشه این کلیپ را ببینید؛ تا عده‌ای طمع نکنند که خیانت‌ها و بی‌کفایتی خود را به گردن رهبری بیندازند . # کارگاه تولیدات رسانه ای لقمان
گزیده ای ازسخنان سرلشگر شهید حاج احمد کاظمی در وصف سردارشهید علیمحمد اربابی،؛ علیمحمد اربابی علاوه برآن که انسانی پاک و بالیاقت بود، قبل ازجنگ وحضوردرجبهه، خود را ساخته بود، به همین دلیل نهال وجودش در جبهه به ثمر نشست و مسئولیتهای مختلفی را که درطول جنگ برعهده اش می گذاشتیم به خوبی انجام می داد، گرچه درابتدا سعی میکرد طفره رود، شهید اربابی همیشه میگفت: این مسئولیت را به فرد باکفایت تری واگذار نمائید، بنده هم درخدمتش هستم،وهرکمکی از دستم بر آید انجام می دهم، ولی باکفایت تراز خودش کسی نبود، وجودش آنچنان مایه برکت بود که هرکجا بود وهرمسئولیتی برعهده اش بود به خوبی از عهده آن برمیامد، چون خود را درمقابل خدا مسئول و جوابگو می دید، تقدیم به روح مطهر سرداران شهید اربابی کاظمی صلوات رهروان وصال آران و بیدگل @rahrovan_vesal
#ایستاده_ایم_مثل_گوهرشاد @rahrovan_vesal