باسلام واحترام
برنامه هفتگی
دیدار از مؤمنین رهروان وصال
امشب(شنبه14تیر99)
نمازجماعت
مغرب وعشا مسجد
امامزاده هادی «ع» بیدگل
جهت تسلیت به
خاندان داغدار
حیرانی و ربانی
نذرظهور حضرت مهدی عج صلوات
راه شهیدان ادامه دارد......:
برشی از یک کتاب :امیر حسین نیک روش و جواد عنایتی در اطلاعات لشکر کار می کردند .نیرو های اطلاعات آماده می شدند تا به صورت جمعی وارد منطقه عملیات شوند .امیر حسین ا ز دوستان بسیار صمیمی من بود و دوستی خاصی با یکدیگر داشتیم ما دست برادری به هم داده بودیم .شب قبل از اعزام به منطقه عملیات به گردان ما آمد و شام را میهمانم بود آن شب در اتاق عمو حسین فخری خوابیدیم .چند شب قبل خوابی دیده بود و برایم تعریف کرد :در عالم خواب از سینه ام نوری باریک ،به رنگ قرمز ،خارج شد و به فضا می رفت .وقتی نگاه کردم دیدم نور قرمز آتشین از روی قلبم به صورت یک نوار نازک به بی نهایت آسمان صعود می کند .چند روزی بود که حال روحی امیر حسین خیلی عوض شده بود .کم حرف می زد و کم غذا می خورد .آن شب هم بدون اینکه حرفی بزند پتو را برداشت و روی موکت نازک کف اتاق خوابید .
صبح ،بعد از نماز و صبحانه ، با هم روبوسی و خداحافظی کردیم .شهادت را در چهره امیر حسین می دیدم .احساس می کردم آخرین با ر است که او را می بینم .نمی توانستم از او چشم بردارم .تا وقتی به راه افتاد نگاهم به او دوخته شده بود .حدود سی متر که رفت به پیچ ساختمانی رسید .ایستاد و دوباره به سمتم برگشت .چند ثانیه نگاهم کرد .در آخرین نگاهش به سختی سرش را پایین انداخت و دوباره راهش را ادامه داد و رفت .این آخرین دیدار ما بود ،وداع و فراقی جانسوز ،انگار هر دو می دانستیم آخرین دیدار ماست .امیر حسین رفت و قلب مرا با خودش برد .پنج روز بعد ،خبر شهادتش به ما رسید .بچه های اطلاعات لشکر گفتند که او در آبراه های منطقه هور العظیم از ناحیه سینه به شدت مجروح شد و به شهادت رسید .
کتاب مگر شما ایرانی نیستید ،صفحات 245و 246،خاطرات عباس رئیسی بیدگلی ،انتشارت سوره مهر
بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان آران و بیدگل
@rahrovan_vesal
نذرظهور صلوات
از گابریل گارسیا می پرسند: اگر بخواهی کتابی صد صفحه ای درباره امید بنویسی، چه می نویسی؟
گفت:
99 صفحه رو خالی میذارم.صفحه آخر، سطر آخر
می نویسم:
"یادت باشه دنیا گرده،
هر وقت احساس کردی به آخر رسیدی
شاید در نقطه شروع باشی"
زندگی ساختنی است؛
نه ماندنی..
بمان برای ساختن»
نساز برای«ماندن».
منتطرنباش کسی برایت گل بیاورد!
خاک را زیر و روکن...
بذر را بکار،
از آن مراقبت کن،
گل خواهد داد..
وقتیکه راه نمی روی!
یا نمی دَوی!
زمین هم نمی خوری!!!
و این " زمین نخوردن" ...
محصول سُکون است!
نه مَهارت! ...
وقتیکه تصمیمی نمی گیری!
و کاری نمی کنی!
پس اشتباه هم نمی کنی!!!
و این " اشتباه نکردن" ...
محصول اِنفعال است!
نه انتخاب! ...
خوب بودن ...
به این معنی نیست که ...
درهای تجربه را برخود ببندی!
و فقط پرهیز کنی،
خوب بودن ...
در انتخابهای ماست ...
که معنا پیدا می کند ...
و شکل می گیرد ...
چه جالب...
ناز را می کشیم؛
آه را می کشیم؛
انتظار را می کشیم؛
فریاد را می کشیم؛
درد را می کشیم؛
ولی بعد از این همه سال آنقدر نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم دست بکشیم!
" از هر آنچه آزارمان میدهد"
ديروز قصد داشتم دست اتفاق را بگيرم تا نيفتد ! اما امروز فهميدم که اتفاق خواهد افتاد،
اين ما هستيم که نبايد با او بيفتيم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂بشنوید و بخندید به یاد شوخ طبعی های شهدا👌🌷
✅خاطره جبهه رفتن و آمپول زنی 💉حاج حسین یکتا☺️
#خاطره_طنز
#حاج_حسین_یکتا
هدایت شده از صراط انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢رهبری دخالت نمیکند...
♦️خیلی از تصمیمات اقتصادی را رهبری قبول ندارد؛ رهبری نه میتواند دخالت کند و نه حق دارد دخالت کند و نه قادر است که دخالت کند..
#مقام_معظم_رهبری
✅ #کارگاه تولیدات رسانه ای لقمان
راه شهیدان ادامه دارد...
@rahrovan_vesal
برشی از یک کتاب: * به یاد میثم تمار :میثم در شبانگاه دهمین روز اسفند ماه سال 1358که انقلاب اسلامی نهال نوپایی بود ، دیده به جهان گشود .امرار معاش زندگی ما از طریق قالی بافی بود ،با وجود سختی های بسیار زیاد در آن زمان ، ولی فضای خانوادگی ما ، مملو از صفا ، صمیمیت و محبت بود .میثم ، نامی بود که اطرافیان به ما پیشنهاد داده بودند و من و پدرش هر دو به این نام علاقه بسیار داشتیم ؛چرا که ما را به یاد ((میثم تمار ))می انداخت ؛همان غلامی که حضرت علی (ع) او را آزاد کرده و از یاران و شاگردان ایشان بود .من و پدر میثم در تربیت او بسیار می کوشیدیم و همیشه سعی می کردیم تا او را با اخلاق و روحیات حضرت علی (ع) آشنا نماییم تا روزیعصای دست ما و یار و یاور ،امام زمان (عج)شود .( به نقل از مادر شهید )
*بیمه حضرت علی (ع) :میثم را بیمه حضرت علی (ع) کرده بودم .در همه شرایط زندگی به اهل بیت (ع) متوسل می شدم تا حافظ فرزندانم باشند .تنها پانزده روز از تولد میثم گذشته بود که بیمار شدم و قادر به شیر دادن به او نبودم ،اما به اصرار دیگران و با اکراه ،شیر سنگینی را که حاصل این بیماری بود به او دادم .مدام نگران حال او و چشم به گهواره دوخته بودم .به آشپزخانه رفتم و مشغول آماده کردن ناهار ظهر شدم که ناگهان متوجه صدای خس خس میثم شدم .نفس هایی که به سختی بیرون می آمد .پدرش را صدا زدم و او را بلند کردم و از خفگی نجات دادیم .میثم در آغوش من پدرش ،در آسایش و محبت های بی دریغ بزرگ شد تا اینکه همسرم برای دفاع از وطن عازم مناطق جنگی کردستان شد .میثم سه سال بیشتر نداشت که پدرش بعد از مدت ها از جبهه جنگ بازگشت .میثم از شوق دیدار پدر ، لکنت زبان گرفت و تا ده سالگی با لکنت حرف می زد ،اما به مرور زمان خوب شد ( به نقل از مادر شهید )
کتاب لبخند بزن بسیجی، صفحات 29 و 30 ،نویسنده :مهسا کرامتی ، زندگی و خاطرات شهید مدافع حریم امنیت و انقلاب سرهنگ پاسدار میثم عبداله زاده آرانی ،نشر داخوئین ،چاپ اول سال 1398
بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان آران و بیدگل
@rahrovan_vesal
نذرظهور صلوات
هدایت شده از صراط انقلاب
🔴✅ درخواست یاری از همه خوبان
✏ پیرو بازدید و سرکشی از روستای علی آباد و روستای ریجن نیازمندی هایی به شرح ذیل در اولویت طرحهای خدمت رسانی به اطلاع میرسد 👇👇👇
✅👈 مساعدت در ساخت و تعمیر 2 باب حمام یا تهیه (دو ماشین آجر - 500 کیلو سیمان - 50 متر کاشی - یک ماشین ماسه )
✅👈 یک عدد تخت جهت استفاده یک بیمار خانگی
✅👈 یک عدد توالت فرنگی جهت یک خانواده سالمند و ناتوان
✅👈 پرداخت 2 تا کمک هزینه های درمان جهت خانواده های دارای فرزندان معلول (در حد توان )
✅👈 کمک هزینه تامین مای بی بی جهت یک بیماری که فلج و در خانه نگهداری می شود (درحد توان)
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
♨ در راستای رفع نیازهای آن خانواده های محروم به هر مقدار که توانایی دارید انشااله پیش قدم باشید .
☎هماهنگی جهت مشارکت
09130607562
بنام علی اکبر مصنوعی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⛳ گروههای جهادی شهید قاسم سلیمانی مستقر در مجمع رهروان وصال
گزیده ای ازسخنان سردار دلها حاج قاسم سلیمانی در مراسم اربعین سردارگمنام شهید محمد جندقیان
باید دوستان شهیدبیاینداینجا،
بگویند که او در عملیاتهای برون مرزی
اون طرف،برای ریشه کن کردن،
کسانی که میخواستند، تیشه برریشه
انقلاب بزنند چه جانفشانی هایی کرد،
و چه کارهای برجسته ای انجام داد
سردارشهید محمد جندقیان مایه افتخار
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،
دارای شجاعتی بی نظیر بود
تقدیم به روح مطهرشهدا بویژه
سرداردلها حاج قاسم سلیمانی
وسردارگمنام شهید محمد جندقیان صلوات
رهروان وصال آران و بیدگل
@rahrovan_vesal
هدایت شده از صراط انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢وظایف #رهبری از زبان خود ایشان:
♦️رهبری نمیتواند در تصمیمگیری های موردی دستگاههای گوناگون دخالت کند
♦️#یکبار_برای_همیشه این کلیپ را ببینید؛ تا عدهای طمع نکنند که خیانتها و بیکفایتی خود را به گردن رهبری بیندازند .
# کارگاه تولیدات رسانه ای لقمان
گزیده ای ازسخنان سرلشگر شهید حاج احمد کاظمی در وصف سردارشهید علیمحمد اربابی،؛
علیمحمد اربابی علاوه برآن که انسانی پاک و بالیاقت بود،
قبل ازجنگ وحضوردرجبهه، خود را ساخته بود،
به همین دلیل نهال وجودش در جبهه به ثمر نشست و
مسئولیتهای مختلفی را که درطول جنگ برعهده اش می گذاشتیم به خوبی انجام می داد،
گرچه درابتدا سعی میکرد طفره رود،
شهید اربابی همیشه میگفت:
این مسئولیت را به فرد باکفایت تری
واگذار نمائید،
بنده هم درخدمتش هستم،وهرکمکی از دستم بر آید انجام می دهم،
ولی باکفایت تراز خودش کسی نبود،
وجودش آنچنان مایه برکت بود که هرکجا بود وهرمسئولیتی برعهده اش
بود به خوبی از عهده آن برمیامد،
چون خود را درمقابل خدا مسئول و جوابگو می دید،
تقدیم به روح مطهر سرداران شهید
اربابی کاظمی صلوات
رهروان وصال آران و بیدگل
@rahrovan_vesal
«همزمان با 21 تیرماه روزملی عفاف وحجاب»
☘️آغاز سلسله مباحث:
🌺 زنان و خانواده 🌸
🌷با حضور حجه الاسلام والمسلمین دکترجواد خسروی
🌻مسئول نهاد رهبری دانشگاه کاشان
🌼کارشناس مطالعات زنان وخانواده
☘️عضومرکزتحقیقات زنان وخانواده
📱📱پخش زنده اینستاگرام
🕔:شنبه 21 تیرماه، ساعت 19
🌹کانون طلایه داران عفاف
🌷بنیان محکم خانواده
🌻مجمع رهروان وصال
🍀 خانه فرهنگ دانشگاه کاشان
🌼امامزاده قاسم ابن علی النقی
Live:
tala. yedaran_efaf_ab
rahravan_vesal
khanefarhang94
harame_babolmorad
نذرظهور صلوات
@rahrovan_vesal