eitaa logo
رهروان ولایت
382 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
34 فایل
┄┅═✧ ❀ 🔅 ❀ ✧═┅┄ 🆔 @rahrovanehvelayat ┄┅═✧ ❀ 🔅 ❀ ✧═┅┄
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عبرت های عاشورا و شاخصه های فکری آن (۲) 1ـ استكبار فكرى: ✍️ ايـن بيمارى زيانبار، كه بيماران خويش را وادار به هر جنايتى مى کند، از دير باز قربانى هايى بـسـيـار گـرفـتـه است. همه سران جبهه كفر به جنون فكرى خود برتربينى دچار بوده اند و نمونه آشكار آن فرعون است كه مى گفت: اَنَا رَبُّكُمُ الاَْعْلى، نازعات/23 من پروردگارِ برترينِ شمايم. ✅ سـران بنى اميه نيز بدين جنون دچار بوده اند و هرگز به خداى واحد ايمان نياوردند و تظاهر آنـان بـه بـرخـى آداب اسـلامـى خدعه اى بيش نبوده و دين را ابزار تحكيم حكومت خويش ساخته اند؛ مثلاً يزيد خود را نماينده خدا و سلطنت را هديه اى از سوى او مى دانست. چنان كه نقل است او براى توجيح جنايات خود، اين آيه را بر زبان مى رانده است: قُلِ اللّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِى الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ، آل عمران/26 بگو: بارخدايا! تويى كه فرمانروايى ! هر آن كس را كه خواهى، فرمانروايى بخشى؛ و از هر كس خواهى فرمان روايى را باز ستانى. ✅ با اين كه حكومت اموى هيچ اعتقادى به خدا نداشت، ولی جنايت هاى خود را به عهده خدا مى نهاد؛ چنانچه پس از آن كه اهل بيت امام حسين (ع) را به مجلس عبيداللّه آوردند، آن نابخرد نـگـاهـى بـه امـام سـجّاد(ع)كرد و گفت: (اين كيست ؟) گفتند: (على بن الحسين است.) گفت: (مگر عـلى بـن الحـسـيـن را خداوند در كربلا نكشت ؟!) امام سجّاد (ع) پاسخ داد: (من برادرى داشتم كه نـامـش عـلى بـن الحـسـيـن بـود و مـزدوران تـو او را كـشتند.) عبيد اللّه گفت: (خدا او را كشت.) 📚 تاريخ طبرى، ج 5، ص 433. ‌•┈┈••✾••┈┈•
💠 عبرت هاى عاشورا و شاخصه های فکری آن ۲ ـ فريب دادن مردم: ✍️ در زمـان وقـوع حـادثـه عـاشـورا، اذهـان بـيـشـتـر مـردم نـسـبـت بـه مـسـائل بـنـيادين اسلام، مشوّش بود و خلفاى ناحق، برداشت هاى نادرست خود از اسلام را، در ذهن آنـان جـاى داده بودند. مردم، آن گونه مى انديشيدند كه حاكمان مى خواستند، نه آن گونه كه خـداونـد مـى خواست. خداوند می فرماید: (لا يَنالُ عَهْدِى الظّالِمينَ، بقره /124. عهد [امامت ] من هرگز به ستمگران نمى رسد. ✅ بـا ايـنكه يزيد و معاويه و ديگر امويان صلاحیت زمامداری مردم را نداشتند ولی سالها بر سرنوشت مردم و دين و مال و ناموس آنان حكم راندند و مردم نيز اطاعت از آنان را برخود لازم دانستند. ✅ از این رو امام حسين (ع) در نامه اى به مردم كوفه مى نويسد: 🌷 فـَلَعـَمْرى مَا الاِْمامُ اِلا الْحاكِمُ بِالْكِتابِ الْقائِمُ بِالْقِسْطِ الدّائِنُ بِدينِ الْحَقِّ الْحابِسُ نَفْسَهُ عَلى ذلِكَ لِلّهِ، (1) بـه جـانم سوگند! كسى شايسته امامت نيست مگر آن كس كه به كتاب خدا حكم كند، بر پا دارنده عدالت و به دين حق پايبند باشد و خويشتن را براى خدا وقف آن كند. ✅ حـضـرت فـاطـمـه صـغـرى (س) هـنـگـام ورود بـه كـوفـه، اهل شهر را مخاطب ساخت و فرمود: 🌹 قـَسـَتْ وَاللّهِ قـُلُوبـُكـُمْ وَ غـَلَظـَتْ اَكـْبـادُكـُمْ وَ طُبِعَ عَلى اَفْئِدَتِكُمْ وَ خُتِمَ عَلى اَسْماعِكُمْ وَ اَبـْصـارِكـُمْ وَ سـَوَّلَ لَكـُمُ الشَّيـْطـانُ وَاَمـْلى لَكـُمْ وَ جـَعـَلَ عـَلى بـَصـَرِكـُمْ غـِشـاوَةً فـَاَنـْتـُمـْ لاتَهْتَدُونَ، (2) بـه خـدا سـوگـنـد! قـلب هـايـتـان سـنـگ و جـگـرهـايـتـان سـخـت گـشـتـه و بـر دل هـا و گـوشـهـا وچـشـمـانـتان مهر خورده و شيطان شما را فريفته و به بازى گرفته و بر ديدگانتان پرده (اى از جهل و غفلت) افكنده است. از اين رو، ديگر به راه راست در نخواهيد آمد. 📚 (1) بحار الانوار، ج 44، ص 334 ـ 335. (2) لهوف، ص 196. ┈┈••✾••┈┈•
ماجرای تابوت مرد عاصي و غبار کربلا❗️ ⬅️مرحوم تاج الدّين حسن سلطان محمد(رضوان اللّه تعالي عليه) در کتاب خود مينويسد: ⬅️در بغداد مرد فاسقي بود که هنگام احتضار وصيّت کرده بود که مرا ببريد نجف اشرف دفن کنيد شايد خداوند مرا بيامرزد و بخاطر حضرت امير المومنين عليه السلام ببخشد. ⬅️چون وفات کرد قوم و خويشان او حسب الوصيّة او را غسل داده و کفن نمودند و در تابوتي گذاردند و بسوي نجف حمل کردند. شب حضرت امير عليه السلام به خواب بعضي از خدّام حرم خود آمدند، و فرمودند: فردا صبح نعش يک فاسق را از بغداد مي آورند که در زمين نجف دفن کنند، برويد و مانع اين کار شويد! و نگذاريد او را در جوار من دفن کنند. ⬅️فردا که شد خدّام حرم مطهّر يکديگر را خبر کردند، رفتند و در بيرون دروازه نجف ايستادند، که نگذارند که نعش آن فاسق را وارد کنند، هر قدر انتظار کشيدند کسي را نياوردند. ⬅️شب بعد باز در خواب ديدند حضرت امير عليه السلام را که فرمود: آن مرد فاسق را که شب گذشته گفتم نگذاريد وارد شوند فردا ميآيند، برويد و به استقبال او، و او را با عزّت و احترام تمام بياوريد و در بهترين جاها دفن کنيد. گفتند: آقا شب قبل فرموديد نگذاريد و حالا ميفرمائيد بهترين جا دفن شود!؟ حضرت فرمود: آنهايي که نعش را مي آوردند، شب گذشته راه را گم کردند، و عبورشان به زمين کربلا افتاد، باد وزيد خاک و غبار زمين کربلا را در تابوت او ريخته از برکت خاک کربلا و احترام فرزندم حسين عليه السلام خداوند از جميع تقصيرات او گذشت او را آمرزيد و رحمت خود را شامل حالش ‍ گردانيده است.
بخشی از زيبایی های وقايع کربلا ...! ✿ زيباترین خواهش یک زن ↯ همراه کردن زهير با امام حسین (ع) توسط همسرش ✿ زيباترين بازگشت ↯ توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (ع) ✿ زيباترين وفاداری ↯ آب نخوردن حضرت اباالفضل (ع) در شط فرات ✿ زيباترين جنگ ↯ نبرد حضرت علی اکبر (ع) با دشمن ✿ زيباترين واکنش ↯ پرتاب کردن سر وهب توسط مادرش به طرف دشمن ✿ زيباترين پاسخ ↯ احلیٰ مِن الْعَسَل جناب قاسم ابن الحسن(ع) ✿ زيباترين هديه ↯ تقديم عون و محمد به امام حسين (ع) توسط مادرشان حضرت زينب (س) ✿ زيباترين نماز ↯ نماز ظهر عاشورا در زير باران تير ✿ زيباترين جان نثاری ↯ حائل قرار دادن دست ها، توسط عبدالله ابن الحسن (ع) و دفاع از عمو ✿ زيباترين سخنرانی ↯ سخنرانی امام سجاد (ع) و حضرت زينب (س) در کاخ ظلم ❗️ از همه زيبايى ها زيباتر، جمله «ما رأيتُ إلّٰا جميلاً» که حضرت زينب (س) حيدر وار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید: خب, چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: ⇦ غیر از زیبایی چیزی ندیدم
هدایت شده از حرم
⚫آيا سربريده امام حسين قرآن خوانده، و اگر اينگونه بوده چرا کسي به حقانيت آنها ايمان نياورده؟ ✳️ صدای قرآن خواندن امام حسین علیه السلام را فقط یک عده خاصی از روی نیزه شنیدند،نه همه ی افراد. 🔰در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌: 🌹 سر مبارک حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در کوفه در حال خواندن آیات قرآن دیدم: «اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَب‌َ الکَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ کانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا ؛ آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟ » . 🍃موی بر تنم راست شد و گفتم‌ یابن رسول الله، ماجرای شما عجیب‌تر از جریان اصحاب کهف است‌! 💠در نقل دیگری آمده: وقتی سر مبارک را در جایگاهی که برایش معین کرده بودند، نهادند، 🌟چون آن جا شلوغ بود، سر مبارک برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف کرد به گونه ای که همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارک به تلاوت آیات سوره کهف پرداخت و تا : انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا تلاوت کرد. 🔵ابن وکیده گوید: از سر مبارک شنیدم که سوره کهف را می خواند. شک کردم که صدا از سر هست یا از جای دیگر که ناگاه سر مبارک تلاوت را ترک کرد و متوجه من شد و فرمود: ❓ای فرزند وکیده! مگر نمی دانی که ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. ✨ابن وکیده با شنیدن این کلام تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن کند که سر مبارک به او می فرماید: 🔆ای فرزند وکیده ! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد.پس آن ها را واگذار. ♻️غالب این روایات معتبرند و نقل آن ها بلامانع است. 🌟تلاوت قرآن هم توسط سر بریده شده، عجیب و محال نیست ؛ زیرا امام بنده خاص خدا بود که مظلومانه به شهادت رسید و خدا برای نشان دادن آیت بودن او و ظالم بودن دشمنانش این کرامت را به او عطا فرمود. 📙الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 116، کنگره شیخ مفید. 📙مقتل الحسین ، مقرم، ص 332. 📙مناقب، ابن شهراشوب ، ج 2 ، ص 188. 📙اسرار الشهادة ، ص 488. 📙شرح قصيدة ابيفراس ،ص 148. 📙مقتل العوالم،ص 151.
هدایت شده از حرم
🔥عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را به سمت شام و برای یزید فرستاد،یزید دستور داد که اسرا را هم به شام بفرستید. ⚡️کسانی که همراه سرهای مقدس سفر میکردند در اولین منزل فرود امدند تا غذا بخورند. در حالیکه مامورین مشغول خوشحالی و خوردن غذا و شرب خمر بودند، ناگهان دستی روی دیوار پدیدار شد و نوشت: 📛"آیا امتی که حسین را میکشند امید شفاعت جدش را روز حساب و قیامت دارند؟" 🔰مامورین مضطرب و هراسان شدند و خواستند دست را بگیرند که دست ناپدید شد. دوباره مامورین مشغول خوردن غذا شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت: 📛" نه این چنین نیست،بخدا قسم که اینها شفیعی ندارند و روز قیامت در عذاب خواهند بود." 🔴 مامورین دوباره سعی کردند دست را بگیرند و نتوانستند. دوباره مشغول غذا خوردن شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت: 📛"حسین را به حکم حاکم جور کشتند و این خلاف حکم خدا است." ♨️ غذا خوردن برای همه ناگوار شد و از آنجا کوچ کردند. ♻️مامورین ابن زیاد در راه سر حسین علیه السلام را از صندوق در آوردند و روی نی قرار دادند تا به منزلی رسیدند که راهبی در انجا زندگی میکرد. 🌹نیمه شب راهب متوجه شد از بیرون نوری از زمین تا آسمان✨ میدرخشد. بیرون امد و دید نور از سر حسین علیه السلام هست،نزد مامورین آمد و گفت: شماها کی هستید؟ 🔹مامورین ابن زیاد. 🔸این سر کیست؟ 🔹 سر حسین ابن علی 🔸کدام علی؟ 🔹 علی ابن ابیطالب. 🔸 مادرش کیست؟ 🔹فاطمه دختر رسول خدا. 🔸دختر پیامبرتان؟ 🔹بلی! 🔸وای بر شما که چه بد مردمی هستید! اگر مسیح فرزندی داشت او را روی مژه ی چشمانمان نگه میداشتیم... ♦️ممکن است ده هزار دینار به شما بدهم و این سر را تا صبح به من بسپارید؟ مانعی ندارد. 🔴ده هزار دینار را گرفتند و سر را به راهب دادند. 🌸راهب سر را شستشو داد و معطر گردانید و روی زانو گذاشت و تمام شب گریه میکرد تا صبح سر حسین را مخاطب قرار داد و گفت: ای سر مقدس من گواهی میدهم که جز خدای یکتا خدایی نیست و گواهی میدهم که محمد جد تو رسول خداست و من بر دین جد تو هستم.. 🌷 💥فردا صبح نزدیک شام که رسیدند،ماموران سر ابی عبدالله گفتند: بیایید دینارها را تقسیم کنیم مبادا یزید از ما بستاند، وقتی کیسه های زر را گشودند دیدند که دینارهای طلا به خزف تبدیل شده بود که یک طرف آن مکتوب بود: 🔴"و لا تحسبن الله غافلا عمّا یعمل الظالمون. و در طرف دیگر: 🔴 "و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون" 🌺اسرای اهل بیت چون نزدیک شام رسیدند ،تمام مردمان شام از کوچک و بزرگ برای تماشای اهل بیت و اظهار شادمانی از پیروزی یزید به استقبال شتافتند. ⚡️به منظور تکمیل تزیین شهر سه روز اهل بیت را در خارج شهر متوقف ساختند و شهر را با انواع تزیینات اراستند. 🔥مردم مشغول لهو و لعب و رقص و پایکوبی شدند . اهل بیت وارد دمشق شدند... 📙 نفس المهموم ص423، 📔 صواعق المحرقه ص197. 📘مناقب ابن شهراشوب ج4 ص 82 📕نفس الهموم ص 429 📓 کامل بهایی ج2،ص186
هدایت شده از حرم
(ع)📜 💕 💙 💙 این دو برادر مادرى به همراه غلامشان شبیب روز عاشورا هنگامى كه امام حسین علیه‏السلام را در آن حال مشاهده كردند، گریه كنان به خدمت امام آمده و به اردوى او ملحق شدند. امام (ع)به آنها فرمود: اى فرزندان برادرم! چرا مى‏گریید؟! به خدا سوگند بعد از گذشت ساعتى چشمانتان روشن خواهد شد. گفتند: خدا ما را فداى تو گرداند، بر خود نمى‏گرییم بلكه گریه مى‏كنیم براى این كه شما را در محاصره این گروه مى‏بینیم و قدرت نداریم تا به چیزى بیش از جانمان از تو حمایت كنیم! امام (ع) فرمود: خدا شما را به خاطر این همراهى و یارى، بهترین پاداشى كه به متقین می‏دهد، عطا نماید. این دو برادر ایستاده بودند و حنظلة بن اسعد مردم كوفه را موعظه مى‏نمود و مبارزه كرد تا به شهادت رسید، آنگاه این دو برادر به سوى سپاه كوفه حركت كرده و روى به امام حسین علیه‏السلام نموده گفتند: السلام علیك یابن رسول الله! امام علیه ‏السلام فرمود: رحمت و سلام و بركات خدا بر شما باد. پس در حالى كه هماهنگ مبارزه مى‏كردند و یكى از دنبال دیگرى بود، هر دو به فیض شهادت نائل آمدند. ..... 📗این دو برادر مادرى هستند و پدران آنها حارث و عبدالله فرزندان سریع بن جابر از قبیله همدان هستند. (وسیلة الدارین 154). 📒 ابصار العین، 78. 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
هدایت شده از حرم
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 امشب سی امین و آخرین ملعونی که در کربلا حضور داشت را خدمتتان معرفی می کنم. لعنت الله علیه نام او در تاریخ، عبدالله بن بطة (قطنه) طائی، عبدالله بن قطبه التیهانی، عبدالله قطبه نبهانی نیز آمده است. جنایاتش: تمام مقاتل، متفق هستند که او در روز عاشورا، در میدان جنگ بر عون بن عبدالله حمله کرد و او را به شهادت رساند. عون بعد از برادرش به میدان آمد و علیه دشمن مبارزه کرد و چند نفر از آنها را کشت، ناگهان مردم از هر طرف به او حمله کرده و عبدالله بن قطبه طائی به او تاخت و شهیدش کرد. حضرت مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، در زیارت شهداء کربلا از ناحیه مقدسه بعد از سلام و درود بر عون بن عبدالله، قاتلش را لعنت کرده است. السلام علی عون بن عبدالله بن جعفر الطیار فی الجنان، حلیف الایمان و منازل الاقران الناصح للرحمن، التالی للمثانی و القرآن، لعن الله قاتله عبدالله بن قطبه النبهانی. سرنوشت او: در مورد مرگش مطلبی پیدا نشد.
هدایت شده از حرم
15 محرّم 1 ـ فرستادن سرهای مطهّر شهداء به سوی شام بنابر بعضی اقوال، در این روز سرهای مطهّر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را به سوی شام حرکت دادند. (1) البته بعداً اهل بیت علیهم السلام سرهای مطهّر را به بدن ها ملحق کردند. (2) 📚 منابع : 1. ارشاد : ج 2، ص 118. و ... . 2. امالی صدوق : ص 232. و ... .
💫💚💫 💚💫 💫 🦋 امام زمان (عج) فرزند امام حسین(علیه السلام) است و مهم تر این که خون خواه واقعی او می باشد. نخستین کلامش یاد امام حسین(علیه السلام) است. در القاب«ثارالله» «وترالموتور» «طرید الشرید» هر دو شریکند. 📗(ابن بابویه، کمال الدین،ج1 ص318) هر دو امام در هدف مشترکند. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل را از بین می برد. 📘(کلینی، اصول کافی، ج8، ص278) و هدف امام حسین(علیه السلام) نیز در زیارت اربعین آمده است: خون خود را تقدیم تو کرد تا انسان ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد. 📒(شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین) زمانه آن دو در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی مشابه یکدیگرند. یاران هر دو از معرفت محبت و اطاعت نسبت به امام خود برخوردارند. 📔( مجلسی، بحار الانوار، ج52، ص308و 386) ...
هدایت شده از حرم
✨مرحوم بهجت(ره) به جوانان تأکید داشتند که: حسینی بشوند نه هیئتی! زیرا اگر گرم هیئت بشوید حسینتان را آنگونه که خود دوست دارید و باب میلتان است میسازید و هرکس با میل شمامخالف باشد میگویید باحسین(ع) مخالف است؛ ولی اگر حسینی باشید هیئت و رفتارتان را برمبنای حسین میسازید! هیئتی شدن کاری ندارد کافیست ریش بگذارید و با پیراهن مشکی ازاین هیئت به آن هیئت بروید ! حسینی شدن است که مشکل است..
🌸🍃🌸🍃 به بچه هایتان یاد بدهید امام حسین(ع) از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی... حضرت عباس(ع) از معرفت و مرام بی دست شد نه به خاطر مشک آب... آنجا که امام حسین (ع)فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟ یار میخواست نه آب... به بچه هایتان از آزادگی امام حسین بگویید نه از لبهای تشنه...خیلی ها لب تشنه از دنیا رفتند اما امام حسین نشدند. امام حسین (ع) یعنی مردانگی،آزادگی،غیرت،شجاعت و شهامت. حضرت عباس یعنی جوانمردی معرفت حیا غیرت ،عباس ، یعنی پشت برادر حتی بدون دست... امام حسین(ع) یعنی آزادگی حتی لحظه ای که گلوی نوزادت دریده شد... افسوس که لبهای تشنه باعث شد راه اصلی کربلا از یاد خیلی ها برود. پیام کربلا ایستادن در مقابل ظلم است. به بچه هایتان راه اصلی کربلا را نشان بدهید.
💞✨ ❌آهاـــے.. ✓دُختـَرے↯ کِه نَــذر کَردے این یِه ماهو واسه امام حسیڹ چادر سیاه سَـر کُنــے✓ 🏴 ❌آهاــے✘ ✓پِسَـرے↯ کِه موهات آخرین مُدِ فَشِنہ ولے این شبا یه تیپ یه دَست مِشکی زَدے و سَرِت رو پاییـــن اِنداختــے✓ 😌 ❌آهاــے✘ ✓دُختـَرے↯ کِه تو خیابون صِداےِ نوحہ شِنیدے و روسَریتو کِشیدے جُلو و گُفتے اِمشَبو بیخیـــال✓ 😇 ❌آهاــے✘ ✓پِسـَرے↯ که اِمشَب دوستِت خواست بِه یـِه دُختـَر تیـکہ بِندازه ✓دَست گُذاشتے رو شونَــش گُفتـــے : ✓این شبا ⇱مُحرَمہ⇲ بیخیـــال . . . ✋️ ❌آهاــے✘ ✓دوستــے↯ کہ به احترامِ این شَبا بی خیال جُک و ۱۸+ شُدے " آهاـــــــے" ـ⇙⇙ با تـــ⇩ ⇩ـــو ام ⇘⇘ـ ↫⇇ واقعـا دمٺـــــــ گـــرم ⇉↬ ـ ⇖⇖⇖⇧⇧⇧⇧⇗⇗⇗ ـ ✔️ ولی ای کاش همه میدونستیم : ڪل یوم عاشورا 💔 و ڪل ارض ڪربلاست ...!💔 ✔️ ای کاش همیشه همینطور بودیم ..😓
رفـت رفـت در برخی موارد عکـس پروفایل‌ها عوض شد اسـم گروهها تغییر کرد خیلی‌ها از کانال‌های مذهبی لفت دادن پیـراهـن مشکیا دراومد جوک‌ها شروع شد آهنـگ گوش کردنها شروع شد ولی غـم‌های زینـب تـازه شـروع شـد یتیـمی تـازه شـروع شـد اسیـر بودن تـازه شـروع شـد کتـک خوردن تـازه شـروع شـد 💔 فقط یادمون باشه هی نگیم ان شاءالله بریم کربـلا چون کربـلا رو باید از بی‌بی زینـب خواست ڪه پیشش رو سیاهیم... التمــاس تفکــر ...
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 (حریم) لعنت الله علیه جنایاتش: ظهر روز عاشورا سال 61 هـ.ق که حسین بن علی علیه السلام در سرزمین کربلا می خواست با یارانش نماز را به جا آورند و از سپاه کوفه مهلتی می خواست، یکی از مردان سپاه دشمن به نام حصین بن نمیر گفت: نماز شما پذیرفته نیست. حبیب که از اصحاب خاص امام حسین علیه السلام بود در جوابش گفت: ای احمق نادان! گمان می کنی که نماز از آل رسول صلی الله علیه و آله و سلم قبول نیست ولی از تو پذیرفته است؟ ناگهان حصین به حبیب حمله کرد و حبیب نیز به او حمله ور شد و ضربه ای بر صورت اسب آن ملعون زد که بر اثر آن، حصین بن تمیم از اسب به زمین افتاد عده ای از نیروهای سپاه کوفه با عجله آمدند و او را نجات دادند. حبیب جنگ سختی کرد و عده زیادی از دشمن را کشت و این بار، بدیل بن صریم بر حبیب بن مظاهر حمله نمود و شمشیر بر سر مبارکش زد که حبیب بر زمین افتاد. این واقعه از همین جا با کمی اختلاف نقل شده است برخی مورخین گویند که پس از ضربه شمشیر بدیل بن صریم، دیگر حبیب نتوانست از جا برخیزد و لذا یک مرد تمیمی دیگر سر مبارک او را از بدن جدا کرد. بعضی مقاتل می نویسند که خود بدیل بن صریم، بعد از این که حبیب بن مظاهر بر زمین افتاد سرش را از بدن جدا نمود و آن را بر گردن اسب خود آویزان کرد. 📚مجلسی، جلاء العیون و عده ای بر این باورند که: بعد از ضربت شمشیر بدیل بن صریم، یک مرد تمیمی دیگر با نیزه بر او حمله کرد و چون حبیب بن مظاهر خواست از زمین بلند شود بار دیگر حصین بن تمیم، با ضربه ای دیگر شمشیر به او زد و آن مرد تمیمی سر از بدن حبیب جدا کرد. از این رو، همه متفق هستند که بدیل بن صریم، بدون شک از قاتلان حضرت حبیب بن مظاهر اسدی است. پس از شهادت او، بین حصین بن تمیم و بدیل بن صریم، بحث زیادی درگرفت و هر کدام مدعی کشتن آن بزرگوار بودند و آخر الامر به این نتیجه رسیدند که حصین، سر او را گرفت و در لشگر بنی امیه جولان داد و بعد به بدیل بن صریم برگرداند تا او نزد ابن زیاد برد و جایزه بگیرد و بدیل بعد از واقعه عاشورا، سر را به گردن اسب خود آویزان کرد و به کوفه آمد تا به قصر عبیدالله بن زیاد برد. قاسم، فرزند حبیب بن مظاهر در کوفه، که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود با این صحنه رو به رو شد مدتی به دنبال آن مرد کثیف می رفت تا سر پدر را از او مطالبه کند. بدیل گفت: که چرا از من جدا نمی شوی؟ قاسم گفت: این سر پدر من است. آن را به من بده تا دفنش کنم! بدیل گفت: ولی امیر راضی نخواهد شد و من امیدوارم که جایزه و انعام خوبی بگیرم. قاسم گفت: امیدوارم که خدا به خاطر این جنایت، بدترین پاداش را بدهد. سرنوشت او: قاسم همیشه در انتظار روزی بود تا قاتل پدرش را از صفحه روزگار برچیند و این امر بعد از چند سال در زمان مصعب بن زبیر که به جنگ با جمیرا (خمیرا) لشگر کشیده بود و آن مرد تمیمی در آن لشگر بود، اتفاق افتاد. قاسم بن حبیب توانست داخل اردوگاه مصعب شود و آنجا قاتل پدرش را دید و در نیمروزی، موقعی که قاتل در خیمه ای در خواب بود، او را با شمشیر به قتل رساند و هلاکش کرد. بر (حریم) تا قیامت لعنت ✨یا علی✨
⚫️ قاتل امام حسین علیه السلام الان کجاست؟ 🌷 از پیغمبر اعظم اسلام صلی الله علیه و آله روایت میکند که فرمود: 🔥قاتل حسین بن علی علیه السلام در تابوتی است از آتش و عذاب نصف اهل دنیا نصیب او خواهد بود. ♨️دست و پای او با زنجیرهای آتشین بسته میگردند و در جهنم سراشیب میشود تا اینکه به قعر جهنم میرسد. 📛وی دارای یک بوی متعفنی خواهد بود که اهل جهنم از تعفن آن به پروردگار خود پناهنده خواهند شد. 🔴او دائما با جمیع افرادی که در قتل امام حسین علیه السلام دخیل بودند و پشتیبانی و حمایت کردند،در جهنم دچار عذابی دردناک خواهند بود. 🔥 هرگاه پوست بدن آنان بریان شود خدای توانا پوست دیگری برای بدن ایشان میافریند تا این که همیشه عذاب دردناک را بچشند و یک ساعتی از آن آزاد نباشند. 💥آنان از آب جوش جهنم سیراب میشوند. وای بر ایشان از عذاب آتش!! 🌺 پیامبر معظم اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: حضرت موسی بن عمران علیه السلام دعا کرد و گفت: 🌹پروردگارا! برادرم هارون از دنیا رفت، او را بیامرز! 🌼 خدا به آن حضرت وحی کرد: یا موسی!اگر این دعا را درباره ی جمیع خلق اولین و آخرین میکردی من مستجاب مینمودم،غیر از قاتل حسین (علیه السلام) ⚡ زیرا من انتقام حسین را از او خواهم کشید..! 🌴عبدالله بن بکر ارجانى مى‌گوید: با امام صادق(علیه السلام) در مسافرت از مدینه به مکه همراه بودم، به توقفگاهى به نام «عسفان» رسیده و آنجا توقف کردیم، آن گاه حرکت کرده و در راه کوه سیاه وحشتناکى دیدیم... 🔰عرض کردم: اى پسر رسول خدا! چقدر این کوه وحشتناک است! اولین بار است که در راه به چنین کوهى بر مى‌خوریم. 🌷آن حضرت فرمودند: مى‌دانى این چه کوهى است؟ این کوه «کمد» نام دارد و بر دره‌اى از دره‌هاى جهنم که خداوند قاتلان امام حسین را در آن جاى داده است، قرار دارد. 🔥 زیر آن آب‌هاى جهنم جارى است؛ یعنى چرک و خون جهنمیان و آلودگى‌هاى آنان، آب جوش سوزان، چرک‌هایى که از فرج زناکاران خارج مى‌شود و آبهایى که از جهنم، لظى، حطمه، سقر، جحیم و هاویه و سعیر بیرون مى‌آید. ⚡هرگاه که از اینجا عبور مى‌کنم و این کوه را مى‌بینم، مى‌ایستم و آن دو نفر را مى‌بینم که گریه و کمک مى‌خواهند، به قاتلان پدرم نگریسته و به آن دو مى‌گویم: بدون شک شما این کار آنان را پى‌ریزى کردید، هنگامى که قدرت را به دست گرفتید، به ما رحم نکردید، خدا رحم نکند به کسى که به شما رحم کند! مجازات کار خود را بچشید که خدا به بندگان خود هیچ ظلمى نمى‌کند! 🍁🍂🔥🍁🍂🔥🍁🍂🔥🍁 📕برگرفته از کتاب عیون اخبار رضا علیه السلام. 📙ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق
✳️چون اهل بیت علیه السلام وارد شهر شدند، ام کلثوم علیها السلام به شمر گفت: حاجتی دارم ممکن است آنرا انجام دهی؟ 🔘 ما را از دروازه ای وارد کنید که تماشاچی کمتر باشد و به کسانی که سرها را حمل میکنند بگو سرها را از محفل زنها دور کنند که در معرض دید اینهمه تماشاچی نباشیم! 🔥شمر پست فطرت دقیقا برعکس دستور داد سرها را بالای نیزه ها نصب کنند و در کنار محمل زنها حرکت دهند و آنها را از دروازه بزرگ شهر وارد کردند... ✳️ سهل ابن سعد میگوید: برای زیارت بیت المقدس رفته بودم عبورم به شام افتاد . ❗️دیدم تمام شهر آذین بسته شده و مردم به رقص و پایکوبی مشغولند! با خودم گفتم ایا برای مردم شام عیدی هست که من بیخبرم؟! 💠 ناگهان دیدم در گوشه ای چند نفر به آرامی مشغول صحبت هستند. گفتم: آیا برای شما شامی ها عیدی است که ما بی خبریم؟ 🔰گفتند : پیرمرد غریبی؟ گفتم من سهل از صحابه رسول خدایم. 🔅گفتند: سهل تعجب نمیکنی چرا از آسمان خون نمیبارد و زمین اهلش را فرو نمیبرد؟ گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: سر حسین فرزند رسول خدا را برای یزید هدیه آورده اند! ❗️گفتم: الله اکبر! سرحسین را می اورند و مردم این چنین خوشحالی میکنند؟!! 🔴 جلوی دروازه آمدم، سواری را دیدم که نیزه ای در دست دارد که سری روی آن است که شبیه ترین انسانها به رسول خدا است. 🍃نزدیک یکی از زنان اهل بیت رفتم و گفتم: ایا حاجتی داری که من بتوانم انجام دهم؟ 🌷حضرت سکینه فرمود: ای سهل به کسی که این سر را حمل میکند بگو اندکی جلوتر برود تا مردان کمتر مارا نگاه کنند.. 🍀جلوتر رفتم و به آن مرد گفتم: اگر سر را جلوتر ببری چهارصد دینار به تو میدهم. مرد پذیرفت و سر را جلوتر برد. 🌺 از علی ابن الحسین روایت شده: هنگامیکه مارا بر یزید وارد کردند دوازده جوان و اطفال ذکور که همه را به ریسمان بسته بودند جلو یزید قرار گرفتیم و گفتیم: 🔥 یزید تو رو به خدا چه فکر میکنی اگر رسول خدا ما را به این حالت ببیند؟ ♨️یزید دستور داد بند از ما برداشتند. 🌹 فاطمه دختر ابی عبدالله فرمود: ای یزید! دختران رسول خدا و اسیری..؟ 💥ناگهان زنی از بنی هاشم و دوستداران اهل بیت که در قصر یزید بود شیون کشید و گفت: ای حبیبم حسین، ای سید اهل بیت رسول خدا...ای پسر رسول خدا..ای کشته ی اولاد زنا.. ⚡️ ندبه و گریه های این زن همه زنان اهل مجلس را گریانید. ♨️مردی از اهل شام که فکر میکرد اهل بیت پیغمبر از خوارج هستند فاطمه دختر امام حسین را دید و از یزید خواست دختر را به او ببخشد. 🌸زینب دختر علی علیه السلام غضبناک شد و با پرخاش گفت: دعوی دروغ کردی و پست تر از انی هستی که چنین خواهشی کنی که نه برای تو و نه امیرت جایز نیست! 🔥 یزید از گفتار حضرت زینب خشمگین شد و گفت: ادعای دروغ میکنی!اگر بخواهم میتوانم! ⭐️زینب سلام الله فرمود: چنین نیست! خدا چنین اختیاری به تو نداده مگر اینکه از دین ما خارج بشی و به دین دیگری در آیی! 🌑مرد شامی دوباره درخواستش را تکرار کرد و گفت این دختر را به من ببخش. 🔥یزید نتوانست جوابی به حضرت زینب بدهد و چون سرشکسته شده بود به مرد شامی گفت: خفه شو خدا مرگ حتمی به تو ببخشد... ✍ادامه دارد... 📔بحار ج 45،ص129. 📗حیات الحسین ج 3/ص371 📕 نفس المهموم ص 433 📚 طبری ج 7 ص381. 📘ارشاد ص246. 📙کامل ج4 ص86 📓روضه الواعظین ص 164
❌خون پشه 🔸در حج قطره خون پشه ای بر احرامی یکی از اهل کوفه افتاده بود، چون بر عبدالله بن عُمر وارد شد از او پرسید که آیا خون افتاده بر احرامی‌ام پاک است یا نجس؟ عبدالله گفت: از شما اهل کوفه در شگفتم، پارسال خون حسین بن علی را بر خاک ریختند و امثال تو (من و تو) سکوت کردید و حالا از من می پرسی که احرامی ات با این خون نجس است یا پاک؟! 📌ابن اثیر، علی بن ابی الکریم، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌دار صادر، ۱۳۸۶ ه‍.ق 🤔🤔
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 ⚫️هشت خاصیت تربت امام حسین علیه السلام ◾️1- امام صادق عليه السلام مى فرمايد: سجده كردن بر تربت امام حسين عليه السلام هفت حجاب را از (منع قبولى آن) نماز بر مى دارد. ◾️2- ذكر با تسبيح تربت سيّدالشّهدا براى هر ذكر چهل حسنه در نامه اعمال مى نويسند، و حتّى بدون ذكر، تسبيح را در دست چرخاندن هر يك بيست حسنه دارد. ◾️3 - هر گاه كام نوزاد را با تربت سيّد الشّهداء باز كنند مانند اكسيرى كه مس را به طلا مبدل ميسازد و وجود نوزاد را از هر پليدى دور نموده و محبّت اهل بيت رسول خدا صلی الله علیه و آله را در دل او مى كارد. ◾️4 - بر لحد يعنى قبر هر ميّتى كه تربت كربلا باشد از عذاب قبر رهانيده ميشود. ◾️5 - تربت كربلا بر هر درد بى درمانى شفا بخش مى باشد كما اينكه بسيار تجربه شده است و در كتب مختلف ذكر گرديده است . ◾️6 - خاك مقتل حسين بن على عليه السلام حصن ، يعنى حصار مى باشد از هر آفات و هر گزندى ، و هر كس آن را با خود حمل نمايد، محفوظ خواهد ماند. ◾️7- آرام بخش تلاطم موّاج درياهاست يعنى هرگاه دريا به تلاطم آيد، و چاره از همه جا قطع گردد،كمى تربت كربلا بر آن بپاشند دريا آرام ميگيرد. ◾️8 - تربت مظلوم كربلا تحفه حوريان بهشت است آن گاه كه در روز قيامت ماه و خورشيدى نيست تا نور افشانى كند و ظلمات محشر همه جا را فرا مى گيرد، 🌹 به دستور خداوند خاك كربلا كه تربت سيّدالشّهداء عليه السلام مى باشد برداشته شده و در بالاى بهشت قرار داده مى شود ✨و نور عظيمى از تربت آن حضرت همه جا را روشن مى كند و همه ديدگان را خيره مى سازد كما اينكه خورشيد چشم انسان را مى زند و كسى نمى تواند مستقيم به آن نگاه كند... 📘كشكول النور ج 1 ص 186/ 📙سفينة النّجاة ص 72 - بحار الانوار ج 10 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 معروف به ظاهرا زمان جاهلیت قبل از اسلام بوده و بعد از اسلام، از بزرگان تابعین شد. در اصل و نسب او اختلاف زیادی است ولی اصالتا یمنی بود و در کوفه (عراق)، زندگی می کرد. مردی دنیاپرست و طرفدار حکومت های غاصب بود در عقل و ذکاوت، بسیار تیز و اعلم مردم به قضاء و قضاوت در زمان خودش. طبعی شوخ داشت و شعر هم می گفت. به گفته برخی اقوال، روایاتی از او نقل شده ولی بعضی از بزرگان شیعه او را مذموم می دانند. شریح در زمان خلافت عمر بن الخطاب، از طرف خلیفه، منصب قضاوت را در کوفه گرفت و در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام نیز از طرف آن حضرت، قاضی کوفه شد، اگر چه حضرت علی علیه السلام با او شرط کرد که هیچ حکمی را جز با نظر آن حضرت اجرا نکند! امیرالمؤمنین علی علیه السلام یک بار آن قدر از او خشمگین شد که تصمیم گرفت او را از شهر کوفه به شهر بانقیا یا مانیقیا که یهودیان در آنجا ساکن بودند تبعید کند. زمان بنی امیه، او هم چنان قاضی آن شهر و از هواداران دستگاه و دربار امویان بود. در زمان یزید بن معاویه، به فرمان عبیدالله بن زیاد، قاضی کوفه بود و در قیام حضرت مسلم بن عقیل وقتی که ابن زیاد هانی بن عروه یار و هوادار مسلم را دستگیر و در قصر دارالاماره، با او بد رفتاری کرد قبیله مذحج که هواداران هانی بودند در بیرون قصر به فکر این که او را کشتند، سر و صدا راه انداختند، اما شریح قاضی به دستور ابن زیاد در نقشی خائنانه بیرون آمد و شهادت داد که هانی زنده و میهمان ابن زیاد است و جمعیت هوادار هانی بن عروه را متفرق کرد و این کار، خود باعث شد که افراد قبیله هانی رفته و از رفتن آنها سوء استفاده شد و هانی را در تنهایی شکنجه داده و بعد به شهادت رساندند. شریح در زمان عبدالله ابن زبیر، بعد از واقعه عاشورا (کربلا)، 3 سال از قضاوت کناره گرفت و در زمان حکمرانی حجاج بن یوسف استعفا داد و حجاج هم با استعفایش موافقت کرد و دیگر خانه نشین شد. او مجموعا 60 سال قاضی بود و همیشه سوءاستفاده هایی از موقعیتش به نفع حکومت جور، انجام می گرفت. جنایاتش: مشهور است که او به دستور عبیدالله بن زیاد فتوای قتل حضرت حسین بن علی علیه السلام را صادر کرده، مبنی بر این که چون امام حسین علیه السلام بر خلیفه وقت، یزید، خروج کرده، دفع او بر مسلمانان واجب است. اما در بیشتر کتب معتبره، این خبر نیامده و برخی معتقدند که شریح مردی بد سیرت و دشمن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام معرفی شده و در عناد او هیچ شکی نیست و نسبت به حجر بن عدی شهادت ناحق داد و نسبت به هانی بن عروه خیانت کرد. سرنوشت او: با روی کار آمدن مختار ثقفی، او تبعید شد و سال 97 یا 98 هجری قمری که سن او بیشتر از صد سال بود، در کوفه از دنیا رفت. سن او را به هنگام مرگ از 107 تا 120 سال، بنا به اقوال مختلف گفته اند. بر معروف به تا قیامت لعنت ✨یا علی✨
(ع)📜 💕 🧡 🧡 نام او یزید بن زیاد است و با عمر بن سعد به كربلا آمده بود، و چون كار به مقاتله انجامید، و سخنان امام را رد كردند، به جانب حسین علیه ‏السلام آمد. او كه تیرانداز ماهرى بود در برابر امام حسین علیه ‏السلام زانو زد و صد تیر به سوى دشمن پرتاب كرد و امام مى‏فرمود: خدایا! تیرهاى او را به هدف بنشان و بهشت خود را پاداش او قرار ده! و هنگامى كه تیرهاى او تمام شد، در حالى كه بپا مى‏خواست گفت: پنج تن از سپاه عمر بن سعد را كشتم، سپس بر سپاه دشمن حمله كرد و نوزده نفر را به قتل رساند و بعد به شهادت رسید. او هنگام حمله این رجز را می‏خواند: "انا یزید و ابى‌مهاجر اشجع من لیث نبیل خادر یارب انى للحسین ناصر ولا بن سعد تارك و هاجر. ..... 📗در زیارت ناحیه آمده است: «السلام على یزید بن مهاجر الكندى». او مردى شجاع و شریف بود و از كوفه بیرون آمد و به امام حسین علیه‏ السلام قبل از برخورد با حر بن یزید پیوست و به كربلا آمد. 📔(وسیلة الدارین 103). 📘 مقتل الحسین، مقرم 243. 📒 «منم یزید فرزند مهاجر، شجاع‌تر از شیر كه در بیشه باشد؛ خدایا من حسین را ناصرم، و از ابن سعد دور و بیزار هستم». 📕 وسیلة الدارین، 103. 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
هدایت شده از حرم
⚫️امام صادق عليه‌السلام: اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَرَضَ عَلَيكُمُ الصَّلَواتِ الخَمْسَ فِى اَفضَلِ السّاعاتِ فَعَلَيكُم بِالدُّعاءِ فِى اَدبارِ الصَّلَواتِ خداوند عزّوجل نمازهاى پنج‌گانه را در بهترين اوقات بر شما واجب نموده است؛ پس بعد از نمازها، دعا كنيد. 📚خصال ص۲۷۸ «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یکشِفُ السُّوءَ»🤲
هدایت شده از حرم
⚫️رسول خدا صلّی‌الله علیه و آله: شَرُّ النّاسِ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ، وَ شَرٌّ مِنْ ذلِكَ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيا غَيْرِهِ بدترين افراد كسی است كه آخرت خود را به دنيايش بفروشد و بدتر از او آن كسی خواهد بود كه آخرت خود را برای دنيای ديگری بفروشد!!! 📚من لايحضره الفقيه ج۴ ص۳۵۳ «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم وَاحشُرنَا مَعَهُم وَالعَنْ اَعدَائَهُم اَجمَعِینَ اِلَی قِیَامِ یَومَ الدِّین»
هدایت شده از حرم
⚫️امام حسين عليه‌السلام: ای بندگان خدا! خود را مشغول و سرگرم دنيا (و تجمّلات آن) قرار ندهيد كه همانا قبر، خانه‌ای است كه تنها عمل (صالح) در آن مفيد و نجات‌بخش می‌باشد؛ پس مواظب باشيد كه غفلت نكنيد. 📚نهج‌الشّهادة ص۴۷ «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم»
⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° یکی از نمایندگان حضرت آیت الله خوئی رحمت الله علیه می‌گوید: یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم و در آن گرمای شدید ایشان را در حالی دیدم که از سر تا پایشان سیاه‌پوش بود، حتی لباس‌های زیر و جوراب‌های ایشان نیز سیاه بود. من در حالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم که آیا فکر نمی‌کنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟! ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هر چه دارم از سیاه‌پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام دارم. پرسیدم: چطور؟؟ فرمود: بنشین تا برایت تعریف کنم سپس این گونه برایم تعریف نمود: پدر من مرحوم حاج سید علی‌اکبر خوئی از وعاظ و منبری‌های معروف زمان خود بود. همسرش که مادر من باشد هر چه از ایشان باردار می‌شد پس از دو سه ماه بارداری بچه‌اش سقط می‌شد و خلاصه بچه‌دار نمی‌شدند. روزی پدرم بالای منبر این جمله را به مردم می‌گوید که ایها الناس دستتان را از دست امام حسین و اهلبیت علیهم السلام رها نکنید که اینها خاندان کرامت و بخشش اند و هر حاجت یا مشکل بزرگی که دارید جز درب خانهٔ ایشان جای دیگری نروید که این خانواده حلال مشکلات اند پس از آنکه پدرم از منبر پائین می‌آید زنی به او می‌گوید آسید علی‌اکبر شما که به ما سفارش می‌کنید تا برای حل مشکلات و گرفتن حوائجمان درب خانهٔ اهلبیت و امام حسین علیهم السلام برویم، چرا خودت از امام حسین علیه‌السلام نمی‌خواهی تا به تو فرزندی عنایت فرماید؟؟!! ایشان در حالیکه به شدت ناراحت می‌شوند به خانه می‌رود. همسرشان (مادربنده) می‌پرسد: آقا چرا اینقدر ناراحتید؟ و ایشان قضیه منبر و صحبت آن زن را بازگو می‌کنند. مادرم می‌گوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه‌السلام نمی‌کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه‌دار شویم؟ پدرم می‌گوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم! مادرم در جواب می‌گوید حتماً لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم، اصلاً شما نذر کن که امسال تمام دو ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه‌السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید. در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه‌پوش شد. در همان سال هم مادرم باردار می‌شود و 7ماه نیز از بارداری‌اش می‌گذرد و بچه‌اش سقط نمی‌شود. یک شبی یکی از طلبه‌ها که از شاگردان پدرم بوده در آخر شب درب منزل ایشان می‌آید وقتی پدرم درب را باز می‌کند پس از سلام و احوال پرسی عرض می‌کند که من یک سوال دارم پدرم که گمان می‌کند سوال او یک مسئله علمی و یا فقهی باشد می‌گوید بپرس اما در کمال ناباوری آن طلبه می‌پرسد آیا همسر شما باردار است؟ ایشان با تعجب می‌گوید بله، تو از کجا می‌دانی؟کسی از این قضیه اطلاع ندارد باز می‌پرسد ایشان 7ماهه باردارند؟ پدرم با تعجب بیشتری پاسخ مثبت می‌دهد، ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن می‌کند و می‌گوید: آسیدعلی‌اکبر من الان خواب بودم، در خواب وجود مبارک پیامبراکرم ﷺ را زیارت کردم حضرت فرمودند: برو و به آسیدعلی‌اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و دوماه از سرتاپا سیاه پوشیدی این بچه‌ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ می‌کنیم و او سالم می‌ماند و ما او را بزرگ می‌کنیم و او را فقیه و عالم در دین می‌گردانیم و به او شهرت می‌دهیم. و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار حالا فهمیدی که من هر چه دارم از سیاه‌پوشی سرتاپایی دارم!!؟ 🌷شادی روح حضرت آیت الله حاج سید ابوالقاسم خوئی و تمام علمایی که مدافع شعائر اهلبیت علیهم السلام بودند، 🍃اَللهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّد وَ آل مُحَـمَّد🍃 ‌〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
⁉️❕⁉️⁉️ آیا جنگ و از یاران و حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام بود و بعدها راهش عوض شد و قاتل علیه السلام گردید؟؟؟ 〰〰〰〰〰〰〰▪️▪️ ✍... یکی از مطالبی که این روزها دست به دست می شود این است که شمر از جانبازان جنگ و از شیعیان امیرالمومنین بوده و بارها به رفته بود و از بس خوانده بود پیشانی و زانوهایش پینه بسته بود؛ تمام تلاش نویسنده و گوینده مطلب این است که می خواهد طوری القا کند که آری امام حسین علیه السلام را شیعیان کشتند! پس آی شیعیان مواظب باشید شمر نشوید!!! حال واقعیت چیست؟ از ۵ جهت مطلب را بررسی می‌کنیم: ▪️تولد شمر ▪️قبل از جنگ ▪️حضور در جنگ صفین ▪️جانبازی در جنگ صفین ▪️بعد از جنگ صفین ❌ ۱) تولد شمر از راه حرام: در نحوه زنازادگى وى نقل شده که روزى مادر شمر که زن بزچرانى بود و در بیابان به کار خود مشغول بود ، از چوپانى که از کنار او مى‌گذشت ، تقاضاى آب کرد تا با آن رفع عطش کند . چوپان تقاضاى شیطانى خود را شرط دادن آب قرار داد و مادر شمر نیز پذیرفت و از این طریق ، شمر منعقد شد! و به این دلیل بود که در کربلا هم امام حسین علیه السلام شمر را پسر زن بز چران خطاب کرد و هم جناب زهیر بن قین علیه السلام خطاب به شمر گفت: ای فرزند زنی که بر پاشنه پایش ادرار می‌کند(استعاره از زنی که در سن کم زنا کرده) بحارالانوار ج۴۵ص۵ http://lib.eshia.ir/71860/45/5 ❌ ۲) شمر قبل از جنگ : شمر از قبیله ی هوازن بود که پدرش و قبیله اش مسلمان نمی‌شدند تا وقتی که از مسلمانان شکست خوردند و بعد اسلام آوردند! ❌۳) حضور شمر در جنگ حضور شمر در جنگ صفین به همراه قبیله اش هوازن و تیره اش بنی ضباب در جبههء امیرالمومنین علیه السلام قطعی است ؛ اما مساله حضور اوست! در زمان جنگ صفین، شمر از بزرگان قبیلهء خودش نبوده و به دستور بزرگان قبیله خودش که تصمیم گرفته اند در لشکر امیرالمومنین باشند، بر مبنای سنت قبیله گرایی مانند سایر مردان قبیله‌اش در جبههء امیرالمومنین علیه السلام قرار گرفته و با انگیزه‌های قومی قبیله ای در جنگ حضور داشته است. 👈 شاید برای تان سوال باشد که مگر می‌شود؟ باید گفت بله در عرب آن روزها سنت قبیله‌گرایی رواج زیادی داشته و نمونه‌اش شخصی که حکایت او در منابع مخالفین ما آمده، به اسم قزمان بن حارث از افراد حاضر در جبهه رسول خدا در جنگ اُحد بود که وقتی در جنگ جراحت دید و در حال مرگ بود اطرافیانش گفتند: ای قزمان تو امروز به امتحان و بلای سختی گرفتار شدی بنابراین بشارت باد تو را شهادت و باغ بهشت بر تو گوارا باد. قزمان جواب داد: باغی از بهشت؟ لب فرو بندید، شما گمان کرده اید که من به خاطر اسلام جنگیدم؟ نه.چنین نیست. من تنها برای ام و جنگیدم. قزمان این را گفت و برای رهایی از رنج جراحت با بریدن رگهای پشت آرنج دست خود،خودکشی کرد. و رسول خدا گفت او از اهل جهنم است. ❌۴) جانبازی شمر در جنگ روایت طبری و نصر بن مزاحم از شمشیر خوردن صورت شمر در جنگ صفین قابل استناد نیست. زیرا روایت طبری مستقل نیست و همان روایت نصر بن مزاحم است پس این روایت خبر واحد است و راوی خبر واحد جانبازی شمر ، اشخاصی هستند که یکی در کارنامه‌اش نوکری را کرده است و دیگری نوکری خاندان عمر را. و برای شیعیان این روایات قابل پذیرش نیست. حتی در صورت پذیرش اینکه شمر در جنگ صفین جانباز شده باید بگوییم او جانباز سنت و دستور بزرگان قبیله خودش شده نه جانباز راه امام معصوم علیه السلام. ❌۵) شمر از جنگ شمر بعد از صفین با بیعت کرد. در صورتی که بعد از صفین افراد دو دسته شدند یا به امیرالمومنین علیه السلام وفادار ماندند یا به خوارج پیوستند و هم با امیرالمومنین و هم با معاویه دشمنی کردند. اما شمر راه سوم را انتخاب کرد و با معاویه بیعت کرد و مامور شد که شیعیان را بکشد که نمونه بارز آن کشتن حجر بن عدی بود؛ تا نشان دهد که از سر محبت به علی علیه السلام در صفین حضور نداشته!و بعدها هم که ماجرای کربلا را به وجود آورد. ____ از تمام این مطالب اثبات می شود که شمر نه تنها شیعه و از جانبازان صفین نیست بلکه زنازاده‌ای است که از تولد تا مرگ ، دشمنی اهل بیت علیهم السلام را داشته است. و رفتن و خواندن به تنهایی دلیل بر عاقبت به خیری نیست و حرامزاده ترین های تاریخ مانند شمر هم اهل نماز و حج بوده اند و آن چه مهم است اهل بیت علیهم السلام است. و هیچ شیعه ای حاضر نیست امام‌ خود را بکشد و قاتلین سیدالشهداء علیه‌السلام همگی غیر شیعه بودند. 〰〰〰〰〰〰
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 (جَبَلی) لعنت الله علیه جنایاتش: از نیروهای تحت امر عمر بن سعد در کربلا و قاتل حضرت مسلم بن عوسجه! این عنصر خبیث در دو مقطع حساس تاریخ عاشورا (کربلا) نامش مطرح است. روز عاشورا سال 61 هـ.ق، مسلم بن عوسجه اسدی یکی از یاران امام حسین علیه السلام در جنگ تن به تن با دشمن به درجه رفیع شهادت رسید. قاتلش عبدالرحمان که در بعضی نقل ها عبدالله گفته شده، فرزند ابی خشکاره با همدستی عبدالله ضبابی و مسلم بن عبدالله ضبابی (خبابی) او را شهید کردند. او بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، ورسی (ورس رنگی است گیاهی که برای سرخ شدن لباس به کار می رفته است) را که با آن حضرت بود با چند نفر دیگر غارت کرد و به یغما برد یعنی همان لباس سرخ رنگ امام علیه السلام را. (شاید مقصود لباس و پیراهن خونین آن حضرت باشد) ملاحظات: این افراد که نامشان در زیارت ناحیه مقدسه آمده، مورد لعنت امام زمان علیه السلام قرار گرفته اند. آن جا که امام زمان علیه السلام بر مسلم بن عوسجه سلام و درود فرستاده و بعد می فرماید: ای مسلم خداوند لعنت کند کسانی که تو را کشتند. پسر عبدالله ضبابی که در بعضی نقل ها خبابی آمده شاید که همان عبدالله بن خولانی نیز باشد. (این اسامی در گذر تاریخ به نقل های مختلف درآمد) و دیگر عبدالله (عبدالرحمان) بن ابی خشکاره بجلی (جبلی نیز آمده است) سرنوشت او: سال 66 / 67 هـ.ق، در زمان قیام مختار ثقفی، عبدالرحمان به دست مأمورانش دستگیر و نزد مختار آورده شد. همین که مختار چشمش به عبدالرحمان و همدستش افتاد فریاد زد: ای قاتلان و کشندگان نیکان و آقای جوانان بهشت! دیدید که چگونه خداوند شما را به دست انتقام سپرد. امروز خدا شما را قصاص می کند؛ دیدید که آن پیراهن سرخ رنگ، چه نحوستی برای شما پیش آورد و بلافاصله دستور داد آنها را در مقابل بازار و ملاء عام، گردن بزنید. مأمورانش او را کشتند. بر [جَبَلی] تا قیامت لعنت ✨یا علی✨
💠چرا انسان هنگام درد، ناخودآگاه «آه» می‌گوید؟ 🌿...حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ يَحْيَى الْخُزَاعِيُّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: دَخَلْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى بَعْضِ مَوَالِيهِ يَعُودُهُ فَرَأَيْتُ الرَّجُلَ يُكْثِرُ مِنْ قَوْلِ آهِ فَقُلْتُ لَهُ يَا أَخِي اذْكُرْ رَبَّكَ وَ اسْتَغِثْ بِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «إِنَ‏ آهِ‏ اسْمٌ‏ مِنْ‏ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ فَمَنْ قَالَ آهِ فَقَدِ اسْتَغَاثَ بِاللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى.» 📚التوحيد (للصدوق)، ص۲۱۹ 🌿جعفر بن یحیی خُزاعی از پدرش نقل کرده است: 🔷همراه با امام صادق (علیه‌السلام) نزد یکی از شیعیان ایشان رفتیم تا او را عیادت کنیم. دیدم آن مرد زیاد می‌گوید «آه». 🔹به او گفتم: برادر من! پروردگارت را یاد کن و از او یاری بطلب. 🔶در این هنگام، امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸««آه» نامی است از نام‌های خداوند (عزّوجلّ) پس کسی که بگوید «آه» از خداوند (تبارک‌وتعالی) یاری طلبیده است.»
🔥در همین وقت ماموران ابن زیاد وارد شدند و سرها را نزد یزید قرار دادند. 🌺سر حسین علیه السلام درون طشت طلا قرار داشت. سکینه و فاطمه دختران ابی عبدالله قد میکشیدند تا سر پدر را ببینند، همینکه چشمشان به سر پدر افتاد صدای شیونشان بلند شد... ♨️یزید خبیث با خوشحالی با چوب خیزران بر لب و دندان حسین علیه السلام میزد و میگفت: انتقام جنگ بدر را گرفتیم! سپس اشعاری خواند که مضمون اشعار بدین شرح است: 📛آرزو میکند کشته های بدر که به جهنم واصل شده بودند ،حضور داشتند و این روز را میدیدند. 📛 به کشتن پسر پیغمبر افتخار میکند. 📛 تصور میکند دیگر مخالفی ندارد و حکومتش تثبیت شده و تزلزل ناپذیر است. 📛 منکر اصل دین و وحی و رسالت و تمام مسائل الهی میشود! 🌷حضرت زینب سلام الله مظلومانه با اینکه در دست دشمن اسیر است و حامی و پشتیبانی ندارد، اما با یک شجاعت بی نظیر و شهامت بی مثال بیاناتی میفرماید که بینی یزید را به خاک میمالد تا آنجا که میفرماید: 🔥من تورا انسانی بی ارزش و بی مقدار میبینم و بسیار سرزنش و توبیخ میکنم ، 🔥تو هرچه تلاش کنی و خدعه و نیرنگ به کار ببری که نام ما را از سر زبانها برداری ، و محبت مارا از قلبها خارج کنی هرگز نخواهی توانست. ننگ کار پلید تو تا ابد با هیچ آبی شسته نمیشود. 🔥یزید! گمان میکنی از اینکه تمام راههای آسمان و زمین را بر ما بستی و مارا مانند اسیران شهر به شهر میگردانی،نزد خدا بی مقدار شده ایم و تو مورد عنایت پروردگار قرار گرفته ای و مقامت نزد خدا افزون گشته که بر ما پیروز گشتی و این چنین اظهار خوشحالی میکنی؟ 🔥چون دنیا به کام توست و حکومت ما در دست تو قرار گرفته؟ نه چنین نیست! گفته ی خدا را فراموش نکن: ⛔️"کفار گمان نکنند که مهلت دادن به آنها به خیر آنها است،بلکه به آنها مهلت میدهیم تا بر گناهانشان بیفزایند که برای آنان عذابی دردناک است" 🔥 ای پسر آزاد شدگان! آیا رواست که کنیزکان خود را در پس پرده ی حجاب نگه داری و دختران رسول الله را در مسیر دید دشمنان باز بذاری تا به چهره آنان بنگرند در حالیکه مرد و محرمی ندارند تا از آنان حمایت کند؟! ❗️چگونه انتظار حمایت داشته باشیم از کسی که فرزند هند جگرخواره هست و گوشت او از خون شهدای ما روییده! 🔥 کسی که با چوب خیزران بر لب و دندان سید جوانان اهل بهشت میزند .. ♨️صبر کن که بزودی به پدران خود ملحق خواهی شد در حالیکه آرزو میکنی ای کاش فلج و لال بودم و چنین حرفایی نمیزدم.. 🌷هرچند سخن گفتن با تو مصیبتم را تشدید میکند و اندوهم را افزون میسازد اما باید تورا خوار و کوچک سازم و از این گردن فرازی فرود آورم.. 💥 تمام کوشش خود را به کار بگیر ولی بدان بخدا قسم نمیتوانی یاد مارا از میان مردم محو کنی و احکام الهی را نابود سازی، 🔥ننگ عمل پلیدت تا ابدت ماندگار میشود،مدت زندگیت کوتاه و همدستانت اندک است و روز قیامت منادی ندا میدهد: آگاه باش که لعنت خدا بر ستمکاران محقق است... ✍ادامه دارد... 🍂🍁💥🍁🍂🔥🍁🍂💥🍂🍁 📚 نفس المهموم ص 444 📙حیات الحسین ج 4 📕بحار ج 45 ص133 📘اعلام النسا ج 2 2 504
20 محرّم 1 ـ دفن بدن جُون در کربلا بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جُوْن، غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطّر بود و سپس او را دفن کردند. (1) جُون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السلام او را به 150 دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکّه و از مکه به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند : در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. جون خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت : ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟ جون با خود فکر کرد : من کجا و این خاندان کجا ؟! لذا عرضه داشت : آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ابا عبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند. با آنکه جون پیرمردی 90 ساله بود، ولی بچّه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم نا پاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود : «اللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب رِیحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام : بار الها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما. از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منوّر و بویش معطّر بود. (2) 📚 منابع : 1. بحار الأنوار : ج 45، ص 22، 71. و ... . 2. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 115.