eitaa logo
رهـــروانــ🇮🇷ــ و✌️یــت
1.8هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
14.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
این کانال درجهت روشنگری و بصیرت افزایی سیاسی؛اجتماعی واطلاع رسانی می باشد. نظرات انتقادات و پیشنهادات خود را بااین آیدی در میان بگذارید سپاسگزارم https://eitaa.com/Besmeallah110 @rahrovanevelayat2
مشاهده در ایتا
دانلود
📺 نیمه‌کاره تمام شد 🔹امشب در اواسط نمایش گاندو ۲، پخش این سریال ناگهان متوقف شد و ادامه آن پس از حدود ۱۵ دقیقه روی آنتن رفت. همزمان مشاور رییس شبکه سه از فشارهای گسترده به صداوسیما بابت پخش گاندو خبر داد. 🔹مدیر گروه سریال شبکه نیز خبر داده بود که پخش «سریال گاندو ۲» از این پس متوقف شده و نمایش قسمت‌های بعدی آن به بعد از انتخابات موکول شد. پ ن: گاندو را می توان سریالی در تراز گام دوم انقلاب نامید به چند دلیل: 🔹 اینکه توانست مردم‌ را با حقایق امنیتی و استراتژیک نظام آشنا کند و مباحث راهبردی به معنای واقعی کلمه از غربت در آمدند. 🔹 اینکه توانست نقد حرفه ای و مستند را به تصویر بکشد و نقادی جسورانه را که سوپاپ اطمینان نظام و انقلاب است استارت بزند. 🔹 اینکه صدا و سیما را که بایستی دیده بان انقلاب باشد ولی از این ماموریت اصیل، بدلیل محافظه کاری ها و کج سلیقه ها در تعلیق برخی برنامه ها یا حذف برخی شخصیت های انقلابی رسانه دان فاصله گرفته بود، تا حدودی به مسیر اصلی باز گرداند. اساسا وقتی در دستان بچه های انقلاب باشد، پلشتی ها و ضعف ها و اشتباهات و حتی خیانت مسئولین، باعث غرش و نارضایتی و افسردگی نمی شود که باعث تحرک، امید آفرینی و مطالبه گری و انتخاب اصلح خواهد شد. 🌺🇮🇷 @rahrovanevelayat2
✍️ ده سکانس از جنگ شناختی و ضدروایت علیه روحانیت 🔸روایت این شبکه معاند در باب از چندسوال مهم و جهت دار و سمی شروع می شود و بعد از کاشت تردید و ایجاد شکاف، در ادامه نیز عمامه تا نعلین روحانیت را تحت آنالیز کامل قرار می‌دهد. اما اهداف تاکتیکی و این گزارش چیست؟ 1️⃣ تولید تصویر منفی از روحانیت: وقتی از روحانیت می گوید و واژه را با بار منفی روایت می‌کند و بحث قبل و بعد انقلاب را چاشنی این نوع خوانش قرار می‌دهد. 2️⃣ تولید ادبیات اپوزیسیونی: جایی که سخن از می‌کند و اصرار بر تعمیق این واژه دارد. 3️⃣ تولید تبعیض و دوقطبی‌سازی: جایی که روحانیت را مقابل قشر دانشجو و دانش‌آموز قرار می‌دهد و به گرفتن طلاب طعنه می‌زند و آنرا نوعی تبعیض می‌خواند. 4️⃣ تصویر شبه کاستی و طبقاتی از روحانیت: وقتی که مدل‌های عمامه را روایت می‌کند و از سبک‌‌های نجفی و طبرستانی و طلبگی و علمایی سخن می‌گوید. 5️⃣ تحقیر علمی روحانیت با یک چاشنی معروف انتخاباتی: وقتی که وارد بحث تلبس می‌شود، کفایت شش‌کلاس سواد را برای عمامه‌گذاری طرح می‌کند. نیازی به گفتن نیست که کلیدواژه ، گریز زدن به واژه‌ای است که در ایام انتخابات برای تخریب آقای پخت و پز شده بود و بار دیگر علیه نظام علمی روحانیت مورد سوءاستفاده قرار گرفت. 6️⃣ ترور شخصیت با تمسخر منزلت روحانیت: وقتی در قالب اندازه عمامه ها صحبت می‌کند و چنین گزارش غلطی را سعی در نهادینه سازی دارد که هرچقدر عمامه بزرگتر باشد، مقام و منزلت هم ارتقا یافته و افزایش پیدا می‌کند. 7️⃣ تولید انشقاق و دوقطبی در روحانیت: وقتی از تفاوت عمامه مشکی و سفید گزارش می‌دهد و صاحبان عمامه ‌سفید را با این تعبیر روایت می‌کند که هیچ نسبتی با نداشته و گویی در فقر اعتبارمحض به سر می‌برند. یا جایی که نگاه و لایف استایل سنتی و مدرن را از هم تفکیک می‌کند نیز این تفکیک و انشقاق را تعمیق می‌بخشد. 8️⃣ تولید نفرت و القای کاهش منزلت روحانیت: در بخشی از این گزارش به نقل از می گوید که احترام روحانیت قبل از نزد مردم بیشتر بود. وسط گزارش نیز خیلی موذیانه کلیپی از آقای مجتهدی پخش می‌کند که چیزی جز نفرت‌انگیزی و تولید خشم علیه روحانیت نخواهد داشت. کلیپی که قطعا برش خورده و طنزی که اگر قبل و بعدش بررسی شود مطمئنا چنین برداشتی از آن قریب به محال بنظر می‌رسد. 9️⃣ خوانش فاشیستی از ولایت‌فقیه: وقتی که از شرایط و قوانین تلبس گزارش می‌دهد، التزام به را به گونه‌ای طرح می‌کند که گویی یک مکانیزم اجباری و دیکتاتورگونه در فرایند عمامه گذاری در حوزه وجود دارد. 🔟 روحانیت،حامی حاکمیت و بانی مشکلات: در بخش پایانی که شیب مشکلات را با یک روایت ساده و سرازیری ذهنی که در طول این گزارش ایجاد کرده است به سمت روحانیت هل می‌دهد و چنین خوانشی را القا می نماید که لباس روحانیت، نماد حاکمیت بوده و این قشر، بانی مصائب اقتصادی و جامعه است و در تقابل با مردم قرار دارد. 🛎 اما حوزه علمیه باید بداند و می‌داند که اگر روایت نکند، روایت می‌شود. اگر جزییات زندگی طلبگی را هنرمندانه برای مردم و افکار عمومی به نمایش در نیاورد، خوانش وارونه، زخمی، مقطع و مضحک، صورت‌ خواهد گرفت. 🔸اگر فکر می‌کنیم که هنوز شیوه مواجهه ساختار حوزوی با را چنان امنیتی و با تحفظات ویژه مدلسازی باید نمود که هیچ از ما و مختصات و محیط روحانیت به بیرون حوزه درز نکند و با کوچکترین اطلاعات سرریز شده در خبرگزاری‌های دیگر آشفته شویم، بنظر می‌رسد که سخت در اشتباهیم. 🔹امروز که سینما و تلویزیون هم در صدد تصویرسازی از روحانیت هستند و معنای خود را از دست داده، باید کنشگرانه با این چالش برخورد نمود و ارتباط حوزه با هنر و رسانه را بازخوانی نمود. 🔸سناریوهای نوینی برای ساختار حوزه در نسبت با افکار عمومی و فضای مجازی بایستی طراحی نمود تا حواشی موجود، باعث انزوا یا انحراف از ماموریت‌های حوزوی نگردند. 🔹روایت و روزمره نویسی در عصرجدید، استراتژی نوینی است که برای مدیریت افکار عمومی بکار می‌رود و حتی قوی‌ترین دکترین‌ها با توجه حداکثری به جزییات، توان اقناع و مهندسی اجتماعی را بدست می‌آورند. ✍️حجت الاسلام علیرضامحمدلو @rahrovanevelayat2
🔎براندازی با تکنیک تصویرسازی و مسمومیت خبری و مبتنی بر فراواقعیت 🔸ژان بودریار، اندیشمند فرانسوی معتقد است که مدرنیته به فرجام رسیده و ما وارد دوره‌ی پسامدرن شده‌ایم که ویژگیِ متمایزکننده‌اش است. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مهم‌ترین کالا در آن اطلاعات است و ما دائما در حال خرید و مصرف اطلاعات از منابع و مجاری متکثر هستیم. ولی ما به خود واقعیت و آن رویدادی که در رسانه‌ها گزارش می‌شود دسترسی نداریم، بلکه به اطلاعاتی که آن ها در اختیار ما می‌گذارند دسترسی داریم. 🔹بودریار اعتقاد دارد که پسامدرنیته دوره‌ای است که در آن فناوری فرمانشی (Cybernetics) و فناوری اطلاعات منجر به شبیه‌سازی‌های بسیار گسترده، مخصوصا شده است. سیطره‌ی وانمودها و تصاویر شبیه‌سازی شده در جامعه‌ی پسامدرن به‌حدی زیاد است که نمی‌توان اصل و بدل را از یکدیگر تشخیص داد. 🔸او در کتاب "توهم فرجام"، که در سال 1994 منتشر شده است، می‌گوید: «رویدادها اعتصاب کرده‌اند... اکنون دیگر خود رویدادها اهمیت ندارند، بلکه معنای مورد انتظار و مهندسی شده هر رویداد، در رسانه‌ها و ، اهمیت پیدا کرده است. ما هم در مقام مصرف‌کننده ایماژهایی(نشانه‌ها) که رسانه‌ها به ما می‌دهند، در واقع توسط رسانه‌ها به گروگان گرفته شده‌ایم.» 🔹بودریار در کتاب دیگر خود به نام "جنایت تمام عیار" می‌نویسد: آنقدر شبیه‌سازی‌ها زیاد شده‌اند که «امر واقع به قتل رسیده است» و واقعیت چنان کم‌اهمیت شده که انگار وجود ندارد.  ▫️ امروز با توجه به این دیدگاه، در خدمت خلق واقعیت و تصویرسازی قرار گرفته است. چند تجمع در چند دانشگاه توسط چند دانشجو در کل کشور ولی با اسپانسرینگ مجازی و ، طوری وانمود می شود که به براندازی نزدیک شده ایم. ▫️ناآرامی های اهواز و سیستان و بلوچستان هم مضاف بر ماجرا شده و در خدمت قتل واقعیت و ریل تصویرسازی براندازانه از وضعیت کنونی کشور قرار می‌گیرند. و جولان فیک نیوزها، افکار عمومی را دچار مسمومیت خبری می‌کند بطوری که واقعیت متعارف جامعه را ملتهب و انقلاب‌طور، تصویرسازی می‌کند. ▫️از آنجایی که برخلاف فرهنگ عمومی که معرفت پایه است، و روایت محور بوده و تنفس موقعیتی و لحظه ای دارد، با دومینوی خبری مذکور، دچار اختلال می شود. مکث و تامل و تفکر با چاشنی سرعت و هیجان و دروغ و شایعه، به حاشیه می‌رود و و دروازه بانی خبر بر عقلانیت جامعه سایه می اندازد و مهیای همراهی خشن یا سکوت دیوانه وار می‌شود. ▫️این شیوه براندازی که با توسل به فرواقعیت(خلق واقعیت و غرق حقیقت با نشانه ها و ایماژها) و به خدمت گرفتن کلان داده‌های منفی و سیاه و در بستر شبکه های اجتماعی اتفاق می‌افتد، نوع نوینی از عملیات های مخملی است که بایستی با ، تبیین و انتقال داده های واقعی و آرامش آفرین و تحلیل دقیق پشت صحنه ها و تشریح ابعاد ترکیبی حوادث، خنثی می‌شوند. ✍علیرضا محمدلو، تحلیگر رسانه @rahrovanevelayat2
از تبار قاسم...: 🔎واژه "افکار عمومی" در بیانات رهبرانقلاب و یک دِرَنگ راهبردی_عملیاتی ▫️رهبر انقلاب در بخشی از صحبت هایشان در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی فرمودند:...وقتی خواص در یک راهی وارد شدند، را به آن سمت حرکت می‌دهند. وقتی افکار عمومی در یک کشوری شکل گرفت، سیاست‌های اداره‌ کشور هم به‌طور قهری به آن سمت حرکت می‌کند. 🔹هرچند که این خطاب، ناظر به کشورها و ملت های منطقه بود، اما نسبت اضلاع مثلث ۱.خواص جامعه، ۲.افکارعمومی و ۳.تغییر سیاست های یک کشور را می توان از باب الغاء خصوصیت و یک مورد تامل جدی قرار داد. در این مجال پیرامون واژه افکار عمومی تاملی کوتاه خواهیم داشت. 🔹در اندیشه کلاسیک، واژه و مفهومی که بر عمومیت و فراگیری یک اندیشه یا رفتار و نماد دلالت داشت را می‌نامیدند. اما در عصرجدید و با ظهور تکتولوژی و رسانه با بنام افکارعمومی مواجه هستیم. تفاوت ایندو چیست و کجاست؟ ▫️وقتی جوزف نای در به سه مدل سخت و نیمه سخت و اشاره می‌کند، رگه هایی از این پدیده را پرده برداری می‌نماید. اما در داخل کشور، توجهات از سطح مباحث فرهنگی جابجا نمی‌شود و یک مواجهه کلاسیک و روتین با مساله صورت می‌گیرد که چه بسا باعث آرایش ضعیف، کُند و غلط در موضوع پدافندغیرعامل در بلندمدت می‌شود. اما تفاوت های فرهنگ با افکار عمومی چیست؟ 1⃣ فرهنگ، معرفت پایه بوده، درحالیکه افکارعمومی، اطلاعات محور و تعریف شده است. 2⃣ فرهنگ، بنیادین، عمیق و با پایداری نسبتا بالاست ولی افکار عمومی موقعیتی، سطحی و بشدت است. 3⃣ فرهنگ به تدریج شکل می‌گیرد و درونی سازی می‌شود، افکارعمومی چه بسا یک روزه و با رقم می‌خورد. 4⃣ اهداف فرهنگ، باورسازی برای سبک زندگی است ولی هدف در افکارعمومی، برای کنشگری یا تقویت مارپیچ سکوت است. 5⃣ ابزار فرهنگ، کار فرهنگی و مطالعاتی است ولی ابزار در موضوع افکار عمومی، کنش رسانه‌ ای، و فعالیت ژورنالیستی_مطبوعاتی است. 6⃣ فرهنگ، خواص و مرجعیت‌ فکری متمرکز دارد(شاید یک مطهری در سرچشمه کافی بود) ولی افکار عمومی دچار و شهروند_خبرنگار است و افسران جنگ نرم میطلبد. 7⃣ فرهنگ با تقویت عقاید و اخلاق و احکام، قوام می‌یابد ولی افکارعمومی با و آشنایی با جنگ شناختی واکسینه می‌شود. 8⃣ برای تعمیق فرهنگ بایستی تاریخ را دوره کرد و برای مصونیت افکارعمومی باید و درست را جا انداحت. 💢بزرگان عرصه سیاست و فرهنگ و اجتماع و بطورکلی خواص جامعه؛ لطفا افکارعمومی و مختصاتش را جدی‌ بگیرید و را در جنگ رسانه ای امروز، تدارک و طراحی نمایید. وااسفا که فرهنگ را مدت‌هاست رها کردیم و نتیجه اش را در بی‌ثباتی گاه و بیگاه افکارعمومی درو می‌کنیم. ✍علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی @rahrovanevelayat2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔎فرافکنی و منطق دکارتی هشتگ سازان حامی تروریست ها! 🔸هشتگ سازان ماجرای مهسا امینی، حادثه خونین با حرم حضرت شاهچراغ را کار خود نظام برای انحراف افکار عمومی توییت زدند. 🔹عجیب است که قبل از حادثه، آموزش ترور می‌دهند و بعد از حادثه با وقاحت نجومی نظام را متهم می‌کنند! مصیبت ماجرا جایی است که برخی در تله جنگ شناختی ، بدیهیات ماجرا را حتی بعد از اعتراف داعش هم انکار می‌کنند! 🔸اما فرمول چیست؟ بلحاظ معرفت شناختی چگونه می‌شود که آفتاب روشن را هم انکار کرد؟ در فلسفه مسیر این مدل قبلا طی شده است. سندروم شک فراگیر یا که می‌گقت: "من شک می‌کنم، پس هستم". یعنی نسبت به همه چیز شک بکنیم و فقط به شک خود یقین داشته باشیم.(ولو اینکه چون دکارت به دنبال روزنه ای برای کشف واقعیت نباشیم) 🔹این عارضه ، محصول بلندمدت است و حاصل مین‌گذاری نفرت و سم‌پاشی مستمر شک و شبهات در زمین مجازی و فضای افکار عمومی است. البته ماهم مقصریم که گاهی با صدای پایین پاسخ دادیم و گاهی پاسخی نداشتیم و گاهی بی‌پاسخ گذاشتیم که باعث و شد. 🔸با همه این اوصاف، پژوهش‌های راهبردی باید برای کنترل این عارضه و ترمیم و تیمار ترکش های جامانده بر قلب و ذهن اقدام پژوهی عاجلی ترتیب دهند. 🔹اما درباره این وقاحت نجومی اغتشاشگران هم باید گفت: فرار رو به جلو و به سبک شما یعنی همین که آموزش‌ کوکتول مولوتولف و مسلح کردن کُلت را بدهید و در وقت حادثه، طرف مقابل را مقصر بدانید! ✍علیرضامحمدلو @rahrovanevelayat2