📺 #گاندو نیمهکاره تمام شد
🔹امشب در اواسط نمایش گاندو ۲، پخش این سریال ناگهان متوقف شد و ادامه آن پس از حدود ۱۵ دقیقه روی آنتن رفت. همزمان مشاور رییس شبکه سه از فشارهای گسترده به صداوسیما بابت پخش گاندو خبر داد.
🔹مدیر گروه سریال شبکه نیز خبر داده بود که پخش «سریال گاندو ۲» از این پس متوقف شده و نمایش قسمتهای بعدی آن به بعد از انتخابات موکول شد.
پ ن: گاندو را می توان سریالی در تراز گام دوم انقلاب نامید به چند دلیل:
🔹 #اول اینکه توانست مردم را با حقایق امنیتی و استراتژیک نظام آشنا کند و مباحث راهبردی به معنای واقعی کلمه از غربت در آمدند.
🔹#دوم اینکه توانست نقد حرفه ای و مستند را به تصویر بکشد و نقادی جسورانه را که سوپاپ اطمینان نظام و انقلاب است استارت بزند.
🔹#سوم اینکه صدا و سیما را که بایستی دیده بان انقلاب باشد ولی از این ماموریت اصیل، بدلیل محافظه کاری ها و کج سلیقه ها در تعلیق برخی برنامه ها یا حذف برخی شخصیت های انقلابی رسانه دان فاصله گرفته بود، تا حدودی به مسیر اصلی باز گرداند.
اساسا وقتی #گفتمان_نقد در دستان بچه های انقلاب باشد، پلشتی ها و ضعف ها و اشتباهات و حتی خیانت مسئولین، باعث غرش و نارضایتی و افسردگی #افکار_عمومی نمی شود که باعث تحرک، امید آفرینی و مطالبه گری و انتخاب اصلح خواهد شد.
#علیرضامحمدلو
🌺🇮🇷 @rahrovanevelayat2
✍️ ده سکانس از جنگ شناختی و ضدروایت علیه روحانیت
🔸روایت این شبکه معاند در باب #روحانیت از چندسوال مهم و جهت دار و سمی شروع می شود و بعد از کاشت تردید و ایجاد شکاف، در ادامه نیز عمامه تا نعلین روحانیت را تحت آنالیز کامل قرار میدهد. اما اهداف تاکتیکی و #راهبردی این گزارش چیست؟
1️⃣ تولید تصویر منفی از روحانیت: وقتی از #ترمینولوژی روحانیت می گوید و واژه #آخوند را با بار منفی روایت میکند و بحث قبل و بعد انقلاب را چاشنی این نوع خوانش قرار میدهد.
2️⃣ تولید ادبیات اپوزیسیونی: جایی که سخن از #آخوند_غیرحکومتی میکند و اصرار بر تعمیق این واژه دارد.
3️⃣ تولید تبعیض و دوقطبیسازی: جایی که روحانیت را مقابل قشر دانشجو و دانشآموز قرار میدهد و به #شهریه گرفتن طلاب طعنه میزند و آنرا نوعی تبعیض میخواند.
4️⃣ تصویر شبه کاستی و طبقاتی از روحانیت: وقتی که مدلهای عمامه را روایت میکند و از سبکهای نجفی و طبرستانی و طلبگی و علمایی سخن میگوید.
5️⃣ تحقیر علمی روحانیت با یک چاشنی معروف انتخاباتی: وقتی که وارد بحث تلبس میشود، کفایت ششکلاس سواد را برای عمامهگذاری طرح میکند. نیازی به گفتن نیست که کلیدواژه #ششکلاس_سواد، گریز زدن به واژهای است که در ایام انتخابات برای تخریب آقای #رئیسی پخت و پز شده بود و بار دیگر علیه نظام علمی روحانیت مورد سوءاستفاده قرار گرفت.
6️⃣ ترور شخصیت با تمسخر منزلت روحانیت: وقتی در قالب اندازه عمامه ها صحبت میکند و چنین گزارش غلطی را سعی در نهادینه سازی دارد که هرچقدر عمامه بزرگتر باشد، مقام و منزلت هم ارتقا یافته و افزایش پیدا میکند.
7️⃣ تولید انشقاق و دوقطبی در روحانیت: وقتی از تفاوت عمامه مشکی و سفید گزارش میدهد و صاحبان عمامه سفید را با این تعبیر روایت میکند که هیچ نسبتی با #اهلبیت نداشته و گویی در فقر اعتبارمحض به سر میبرند. یا جایی که نگاه و لایف استایل سنتی و مدرن را از هم تفکیک میکند نیز این تفکیک و انشقاق را تعمیق میبخشد.
8️⃣ تولید نفرت و القای کاهش منزلت روحانیت: در بخشی از این گزارش به نقل از #فاضل_میبدی می گوید که احترام روحانیت قبل از #انقلاب نزد مردم بیشتر بود. وسط گزارش نیز خیلی موذیانه کلیپی از آقای مجتهدی پخش میکند که چیزی جز نفرتانگیزی و تولید خشم علیه روحانیت نخواهد داشت. کلیپی که قطعا برش خورده و طنزی که اگر قبل و بعدش بررسی شود مطمئنا چنین برداشتی از آن قریب به محال بنظر میرسد.
9️⃣ خوانش فاشیستی از ولایتفقیه: وقتی که از شرایط و قوانین تلبس گزارش میدهد، التزام به #ولایتفقیه را به گونهای طرح میکند که گویی یک مکانیزم اجباری و دیکتاتورگونه در فرایند عمامه گذاری در حوزه وجود دارد.
🔟 روحانیت،حامی حاکمیت و بانی مشکلات: در بخش پایانی که شیب مشکلات را با یک روایت ساده و سرازیری ذهنی که در طول این گزارش ایجاد کرده است به سمت روحانیت هل میدهد و چنین خوانشی را القا می نماید که لباس روحانیت، نماد حاکمیت بوده و این قشر، بانی مصائب اقتصادی و #معیشتی جامعه است و در تقابل با مردم قرار دارد.
🛎 اما حوزه علمیه باید بداند و میداند که اگر روایت نکند، روایت میشود. اگر جزییات زندگی طلبگی را هنرمندانه برای مردم و افکار عمومی به نمایش در نیاورد، خوانش وارونه، زخمی، مقطع و مضحک، صورت خواهد گرفت.
🔸اگر فکر میکنیم که هنوز شیوه مواجهه ساختار حوزوی با #افکار_عمومی را چنان امنیتی و با تحفظات ویژه مدلسازی باید نمود که هیچ از ما و مختصات و محیط روحانیت به بیرون حوزه درز نکند و با کوچکترین اطلاعات سرریز شده در خبرگزاریهای دیگر آشفته شویم، بنظر میرسد که سخت در اشتباهیم.
🔹امروز که سینما و تلویزیون هم در صدد تصویرسازی از روحانیت هستند و #حریم_خصوصی معنای خود را از دست داده، باید کنشگرانه با این چالش برخورد نمود و ارتباط حوزه با هنر و رسانه را بازخوانی نمود.
🔸سناریوهای نوینی برای ساختار حوزه در نسبت با افکار عمومی و فضای مجازی بایستی طراحی نمود تا حواشی موجود، باعث انزوا یا انحراف از ماموریتهای حوزوی نگردند.
🔹روایت #سبک_زندگی و روزمره نویسی در عصرجدید، استراتژی نوینی است که برای مدیریت افکار عمومی بکار میرود و حتی قویترین دکترینها با توجه حداکثری به جزییات، توان اقناع و مهندسی اجتماعی را بدست میآورند.
✍️حجت الاسلام علیرضامحمدلو
@rahrovanevelayat2
🔎براندازی با تکنیک تصویرسازی و مسمومیت خبری و مبتنی بر فراواقعیت
🔸ژان بودریار، اندیشمند فرانسوی معتقد است که مدرنیته به فرجام رسیده و ما وارد دورهی پسامدرن شدهایم که ویژگیِ متمایزکنندهاش #بازتولید_اطلاعات است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که مهمترین کالا در آن اطلاعات است و ما دائما در حال خرید و مصرف اطلاعات از منابع و مجاری متکثر هستیم. ولی ما به خود واقعیت و آن رویدادی که در رسانهها گزارش میشود دسترسی نداریم، بلکه به اطلاعاتی که آن ها در اختیار ما میگذارند دسترسی داریم.
🔹بودریار اعتقاد دارد که پسامدرنیته دورهای است که در آن فناوری فرمانشی (Cybernetics) و فناوری اطلاعات منجر به شبیهسازیهای بسیار گسترده، مخصوصا #شبیهسازیهای_تصویری شده است. سیطرهی وانمودها و تصاویر شبیهسازی شده در جامعهی پسامدرن بهحدی زیاد است که نمیتوان اصل و بدل را از یکدیگر تشخیص داد.
🔸او در کتاب "توهم فرجام"، که در سال 1994 منتشر شده است، میگوید: «رویدادها اعتصاب کردهاند... اکنون دیگر خود رویدادها اهمیت ندارند، بلکه معنای مورد انتظار و مهندسی شده هر رویداد، در رسانهها و #اخبار، اهمیت پیدا کرده است. ما هم در مقام مصرفکننده ایماژهایی(نشانهها) که رسانهها به ما میدهند، در واقع توسط رسانهها به گروگان گرفته شدهایم.»
🔹بودریار در کتاب دیگر خود به نام "جنایت تمام عیار" مینویسد: آنقدر شبیهسازیها زیاد شدهاند که «امر واقع به قتل رسیده است» و واقعیت چنان کماهمیت شده که انگار وجود ندارد.
▫️#جنگ_شناختی امروز با توجه به این دیدگاه، در خدمت خلق واقعیت و تصویرسازی قرار گرفته است. چند تجمع در چند دانشگاه توسط چند دانشجو در کل کشور ولی با اسپانسرینگ مجازی و #دوپینگ_شبکههای_اجتماعی، طوری وانمود می شود که به براندازی نزدیک شده ایم.
▫️ناآرامی های اهواز و سیستان و بلوچستان هم مضاف بر ماجرا شده و در خدمت قتل واقعیت و ریل تصویرسازی براندازانه از وضعیت کنونی کشور قرار میگیرند. #دومینوی_چند_خبر_منفی و جولان فیک نیوزها، افکار عمومی را دچار مسمومیت خبری میکند بطوری که واقعیت متعارف جامعه را ملتهب و انقلابطور، تصویرسازی میکند.
▫️از آنجایی که #افکار_عمومی برخلاف فرهنگ عمومی که معرفت پایه است، #خبرپایه و روایت محور بوده و تنفس موقعیتی و لحظه ای دارد، با دومینوی خبری مذکور، دچار اختلال می شود. مکث و تامل و تفکر با چاشنی سرعت و هیجان و دروغ و شایعه، به حاشیه میرود و #مرگ_مغزی و دروازه بانی خبر بر عقلانیت جامعه سایه می اندازد و مهیای همراهی خشن یا سکوت دیوانه وار میشود.
▫️این شیوه براندازی که با توسل به فرواقعیت(خلق واقعیت و غرق حقیقت با نشانه ها و ایماژها) و به خدمت گرفتن کلان دادههای منفی و سیاه و در بستر شبکه های اجتماعی اتفاق میافتد، نوع نوینی از عملیات های مخملی است که بایستی با #آرایش_درست_خبری، تبیین و انتقال داده های واقعی و آرامش آفرین و تحلیل دقیق پشت صحنه ها و تشریح ابعاد ترکیبی حوادث، خنثی میشوند.
✍علیرضا محمدلو، تحلیگر رسانه
@rahrovanevelayat2
از تبار قاسم...:
🔎واژه "افکار عمومی" در بیانات رهبرانقلاب و یک دِرَنگ راهبردی_عملیاتی
▫️رهبر انقلاب در بخشی از صحبت هایشان در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی فرمودند:...وقتی خواص در یک راهی وارد شدند، #افکار_عمومی را به آن سمت حرکت میدهند. وقتی افکار عمومی در یک کشوری شکل گرفت، سیاستهای اداره کشور هم بهطور قهری به آن سمت حرکت میکند.
🔹هرچند که این خطاب، ناظر به کشورها و ملت های منطقه بود، اما نسبت اضلاع مثلث ۱.خواص جامعه، ۲.افکارعمومی و ۳.تغییر سیاست های یک کشور را می توان از باب الغاء خصوصیت و یک #قاعده_کلی مورد تامل جدی قرار داد. در این مجال پیرامون واژه افکار عمومی تاملی کوتاه خواهیم داشت.
🔹در اندیشه کلاسیک، واژه و مفهومی که بر عمومیت و فراگیری یک اندیشه یا رفتار و نماد دلالت داشت را #فرهنگ مینامیدند. اما در عصرجدید و با ظهور تکتولوژی و رسانه با #پدیده_متفاوتی بنام افکارعمومی مواجه هستیم. تفاوت ایندو چیست و کجاست؟
▫️وقتی جوزف نای در #تقسیمبندی_قدرت به سه مدل سخت و نیمه سخت و #نرم اشاره میکند، رگه هایی از این پدیده را پرده برداری مینماید. اما در داخل کشور، توجهات از سطح مباحث فرهنگی جابجا نمیشود و یک مواجهه کلاسیک و روتین با مساله صورت میگیرد که چه بسا باعث آرایش ضعیف، کُند و غلط در موضوع پدافندغیرعامل در بلندمدت میشود.
اما تفاوت های فرهنگ با افکار عمومی چیست؟
1⃣ فرهنگ، معرفت پایه بوده، درحالیکه افکارعمومی، اطلاعات محور و #خبرپایه تعریف شده است.
2⃣ فرهنگ، بنیادین، عمیق و با پایداری نسبتا بالاست ولی افکار عمومی موقعیتی، سطحی و بشدت #سیال است.
3⃣ فرهنگ به تدریج شکل میگیرد و درونی سازی میشود، افکارعمومی چه بسا یک روزه و با #وایرال_شدن_یک_شایعه رقم میخورد.
4⃣ اهداف فرهنگ، باورسازی برای سبک زندگی است ولی هدف در افکارعمومی، #ذهنیتسازی برای کنشگری یا تقویت مارپیچ سکوت است.
5⃣ ابزار فرهنگ، کار فرهنگی و مطالعاتی است ولی ابزار در موضوع افکار عمومی، کنش رسانه ای، #عملیات_روانی و فعالیت ژورنالیستی_مطبوعاتی است.
6⃣ فرهنگ، خواص و مرجعیت فکری متمرکز دارد(شاید یک مطهری در سرچشمه کافی بود) ولی افکار عمومی دچار #چندمرجعیتی و شهروند_خبرنگار است و افسران جنگ نرم میطلبد.
7⃣ فرهنگ با تقویت عقاید و اخلاق و احکام، قوام مییابد ولی افکارعمومی با #سوادرسانهای و آشنایی با جنگ شناختی واکسینه میشود.
8⃣ برای تعمیق فرهنگ بایستی تاریخ را دوره کرد و برای مصونیت افکارعمومی باید #روایت_نخست و درست را جا انداحت.
💢بزرگان عرصه سیاست و فرهنگ و اجتماع و بطورکلی خواص جامعه؛ لطفا افکارعمومی و مختصاتش را جدی بگیرید و #آرایش_مناسبتری را در جنگ رسانه ای امروز، تدارک و طراحی نمایید. وااسفا که فرهنگ را مدتهاست رها کردیم و نتیجه اش را در بیثباتی گاه و بیگاه افکارعمومی درو میکنیم.
✍علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی
@rahrovanevelayat2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔎فرافکنی و منطق دکارتی هشتگ سازان حامی تروریست ها!
🔸هشتگ سازان ماجرای مهسا امینی، حادثه خونین با #مانیفست_داعشی حرم حضرت شاهچراغ را کار خود نظام برای انحراف افکار عمومی توییت زدند.
🔹عجیب است که قبل از حادثه، آموزش ترور میدهند و بعد از حادثه با وقاحت نجومی نظام را متهم میکنند! مصیبت ماجرا جایی است که برخی در تله جنگ شناختی #هشتگ_سازان، بدیهیات ماجرا را حتی بعد از اعتراف داعش هم انکار میکنند!
🔸اما فرمول #انکار_بدیهیات چیست؟ بلحاظ معرفت شناختی چگونه میشود که آفتاب روشن را هم انکار کرد؟ در فلسفه مسیر این مدل قبلا طی شده است. سندروم شک فراگیر یا #شک_دکارتی که میگقت: "من شک میکنم، پس هستم". یعنی نسبت به همه چیز شک بکنیم و فقط به شک خود یقین داشته باشیم.(ولو اینکه چون دکارت به دنبال روزنه ای برای کشف واقعیت نباشیم)
🔹این عارضه #شک_گرایی_فراگیر، محصول #جنگ_شناختی بلندمدت است و حاصل مینگذاری نفرت و سمپاشی مستمر شک و شبهات در زمین مجازی و فضای افکار عمومی است. البته ماهم مقصریم که گاهی با صدای پایین پاسخ دادیم و گاهی پاسخی نداشتیم و گاهی بیپاسخ گذاشتیم که باعث #تعمیق و #انباشت_شبهات شد.
🔸با همه این اوصاف، پژوهشهای راهبردی باید برای کنترل این عارضه و ترمیم و تیمار ترکش های جامانده بر قلب و ذهن #افکار_عمومی اقدام پژوهی عاجلی ترتیب دهند.
🔹اما درباره این وقاحت نجومی اغتشاشگران هم باید گفت: فرار رو به جلو و #فرافکنی به سبک شما یعنی همین که آموزش کوکتول مولوتولف و مسلح کردن کُلت را بدهید و در وقت حادثه، طرف مقابل را مقصر بدانید!
✍علیرضامحمدلو
@rahrovanevelayat2