ایران قوی، پیروز جنگ استراتژی ها
🔹وقتی سرمایه اجتماعی یک کشور، #پروپاگاندا و شانتاژ رسانه ای را به زانو در می آورد، یعنی این جامعه به یک بلوغ تمدنی نزدیک شده است. وقتی پیش بینی های رقیب، با حداقل بیست درصد اختلاف، به خطا می رود، شیب افسردگی به سمت اتاق های فکر بیگانه سرازیر می شود.
🔹قریب به یکسال، در چندین شبکه فارسی زبان همچون بی بی سی، صدای آمریکا، من و تو و ایران #اینترنشنال، بطور اختصاصی روی مساله انتخابات ایران کار شد.
🔹از تمام #ترفندهای_رسانه_ای همچون، دروغ بزرگ، برچسب زنی، سانسور، پاره حقیقت گویی، منفی بافی، القای بحران و...علیه انتخابات استفاده شد. اما نتیجه نداد.
🔹وقتی جامعه ای، در پارادایم فکری رقیب، قابل تحلیل و پیش بینی نباشد، یعنی به یک منطقه فراامنی نائل شده که تمام اندیشکده های علیه خودش را به یک فروپاشی ذهنی و #انسداداستراتژیک رسانده است.
🔹مردم ایران با عبور از این گردنه سخت و طاقت فرسا، یکی از بزرگترین صحنه های #جنگ_استراتژیک را با موفقیت پشت سر گذاشت.
🔹باید فصل جدیدی در کتب جامعه شناسی و رشته های علوم سیاسی و دروس جنگ روانی رقم بخورد و جمهوری اسلامی و مردم ایران، به عنوان #ابرسوژه_مطالعاتی، مورد واکاوی قرار بگیرد که توانست بارها و بارها، هم غیرقابل پیش بینی عمل کند و هم کنش های نوین و معجزه آسایی را به ارمغان آورد.
🔹از استراتژی هویچ و چماق و قورباغه آب پز و پلیس خوب و بد تا استراتژی مرد دیوانه و ماشه و #چیکن_استراتژی، همگی علیه مردم ایران استفاده شد.
🔹بدلیل اینکه این ملت در جنگ های روانی و شناختی، به یک #ابرروایت_های_غیرقابل_نفوذی چون تاریخ پرافتخار، آرمان مهدویت، مکتب فکری و قهرمانان ملی و رهبری افق گشا مجهز بودند و هستند، نسخه لیبی و مصر و اکراین و تونس و افغانستان و عراق و...عمل نکرد و خنثی شد.
🔹این کشور هم امیدوار است، هم غیور است، هم باهوش است و هم متعصب. این چندویژگی، هنوز از خلوص خاصی برخوردارند و ان شاالله با همین ترکیب درست جمهوریت و اسلامیت، گام دوم و گام های بعدی تمدنی را با دقت و سرعت، طی خواهند نمود.
✍علیرضامحمدلو
✌️🇮🇷 @rahrovanevelayat2
از تبار قاسم...:
🔎عنکبوت مقدس، پادوی لیبرالیسم در جنگ شناختی
🔻خاصیت فیلم و سریال های سکولار و پست مدرن امروزی خصوصا آنهایی که با رویکرد رئالیستی و در ژانر اجتماعی تولید میشوند، علاوه بر سرگرمی و چه بسا آموزش لایف استایل، #نگاه_انتقادی به افراد، ساختارها یا باورهایی است که در جامعه مخاطب وجود دارد.
1⃣افول ابرروایتها در نگاه سینمای سکولار
🔹در واقع با شعار افول ابرروایت ها(علم و اخلاق و دین و..) که ژان بودریار در تحلیل جامعه پسامدرن مطرح کرد، بر پیکر #باورهای_عمیق، با کاور پلورالیستی، تازیانهای دیکتاتورمآبانه می زند و طوری تنبیه میکند که با فطرت و ارتکاز و بدیهی و امثال ذلک، همچون خرافههای مولد خشونت برخورد میشود.
🔸حال این باورهای بنیادین را #ارتکازات_اجتماعی بنامیم و انباشته های دانشی و بینشی لقب نهیم یا عادت واره نامیده و به تعبیر بوردیو، از هبیتاس یا منش و ذهنیت درونی سازی شده گفتگو کنیم.
🔹یا اینکه به تعبیر رادیکال برخی روانشناسان، از #طرحواره و گزارههای عمیق و به یادگار مانده از دوران کودکی برای توصیف این باورهای بنیادین بهره ببریم.
🔸و یا از زبان سیاستمدار سکولار، شاید از بنیادگرایی و فاندامنتالیسم و عقاید افراطی در این رابطه سخن به میان آوریم و در مکتب کانت از اندیشه ها و بینش های #بینالاذهانی سخن بگوییم.
🔹اگر هم دیندار باشیم و باورهای عقلانی و #معرفت_یقینی یا همان "باور صادق موجه" با رویکرد مبناگرا اتخاذ کرده باشیم که با برچسب ایدئولوژیک بودن(آگاهی کاذب) به جرگه بنیادگران هدایت خواهیم شد.
2⃣خشونت زاییده یقین در اندیشه لیبرالیسم
🔸اساسا، #سینمای_سکولار برخلاف روح لیبرالیسم که قرار بود به تمام اندیشه ها احترام گذاشته و پلورلیستیک مشی نماید، در برابر هرگونه بینش تهنشین شده و باور نهادینه گشته، زاویه دار عمل کرده و تیغ از نیام برخواهد کشید.
🔹از نظر لیبرالها هر باوری که بوی نرمش و تسامح و #تلرانس(Tolerance) ندهد، یعنی خشن است و باید مورد ترور واقع شود. هر تفکری که بوی اندکی ثبات و مقداری فطرت و یقین بدهد، پشتوانه خشونت تلقی شده و بایستی حذف شود.
🔸چرا که از نظر لیبرالیسم، خشونت زاییده یقین است و اگر در اندیشه، اهل تساهل باشیم در عمل هم اهل مدارا خواهیم بود و اگر در نظریه اهل یقین باشیم، در عمل هم رادیکال عمل کرده و انتحاری و #شهادت گونه رفتار خواهیم نمود.
🔹بگذریم که همین اندیشه تلورانسیک و پلورال، صدها جنگ را راهبری کرده و #خشن_ترین_صحنه_های_تاریخ را به یادگار گذاشته است و این #پارادوکس اندیشه و عمل را در ترور اندیشه ها و آزادی عمل دیگران در کشورهای به اصطلاح مهد آزادی شاهد هستیم.
3⃣عنکبوت مقدس و به چالش کشیدن باورها
🔸اما چرا عنکبوت مقدس به عقاید مرکزی شیعیان توهین کرده و جشنواره کَن هم تحت استیلای لیبرالیسم برایش رپرتاژ رفته و #پروپاگاندا راه میاندازد در حالیکه نمره حداقلی به لحاظ فنی از نگاه مخاطب دریافت میکند؟
🔹چرا سنبل جشنواره ای سینمای غرب، حیثیت خود را برای چنین فیلم ضعیف و سخیفی هزینه میکند که بخشی از پاسخ با توضیحاتی که گذشت روشن میشود. از نگاه غرب هر چقدر علیه بنیادگرایی از نگاه آنها که آنتی تز تفکرشان محسوب میشود، بنویسید و بسازید و بازی کنید امتیاز بیشتری دارید، چرا که در خدمت ترویج پلورالیسم بوده و #سرباز_لیبرالیسم به شمار میآیید.
🔸از نگاه جنگ های شناختی نیز رخنه و نفوذ و گسست در باورهای اساسی دشمن یک اصل انکارناپذیر محسوب میشود. بطور کلی هر عملیاتی که بتواند #باورهای_مرکزی یا ارتکازات بنیادین یا عادت واره، طرحواره و یا فطریات و بدیهیات جامعه هدف را به چالش بکشد، یک گام به پیروزی محسوب شده و مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.
4⃣عنکبوت مقدس، استیصال در پوشش انتحار و جنون
🔹عنکبوت مقدس با صراحت و وقاحت، بنیادهای فکری ایرانیان را در راستای جنگ شناختی به چالش کشید و در صدد بوده تا دلالت های این تولید تردید را در رفتار جامعه ایرانی درو کند.
🔸و توامان، #حساسیتهای_اعتقادی ما را کمرنگ کرده و تلورانس را نهادینه نماید و با بازنمایی خشونت آلود از اندیشه شیعی، #ترور_عقیدتی نموده و چارچوب های انسجام زا و معنویت ساز را از نرخ بیندازد.
🔹قدرت و یکدستی جامعه ایران در بینشها و جوهر سبکزندگی با قبول تمامی تفاوت ها و تکثرات در منش و جزییات برای رقیب تمدنی مان قابل تحمل نیست و جنون حاکم بر عنکبوت مقدس، نشان از #آشفتگی و انتحار موجود در جبهه شناختی و اتاقهای فکر غرب دارد که اینچنین عریان با فطرت شیعی به مواجهه برمیخیزد. زهی خیال باطل!
✍علیرضامحمدلو، کارشناس و پژوهشگر رسانه
@rahrovanevelayat2
#پدیدارشناسی_سلبریتی؛
🔎صنعت فرهنگ، افول معرفت و مرگ معنا در حاد واقعیت
🔹سلبریتی کیست و اساسا چه نقشی در جامعه شناسی برایش نوشته شده است؟ در یک تعریفی گفته میشود سلبریتی یعنی «آدمی که خیلی ها بدلیل تبلیغات مکرر و سبک خاص زندگی یا جذابیت بصری اش وی را می شناسند و جزییات زندگی اش برای این خیلی ها مهم است.»
🔸اگر بی مقدمه بخواهیم فکت های مربوط به این پدیده را بیان کنیم باید گفت: ستاره ها و قهرمانان در نتیجه شایستگی هایشان صاحب نام میشوند ولی سلبریتیها ضربدر رسانه و بعلاوه رپورتاژ و #پروپاگاندا(تبلیغات مایل به فریب)، اذهان و قلوب را تسخیر کرده و مرکز توجه واقع میشوند.
🔹اما کارکرد اصلی و امروزی این پدیده در جامعه چیست؟ ژان بودریار فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی در این رابطه #حاد_واقعیت را طرح کرده و میگوید: از میانه قرن بیستم ما دوباره به وضعیتی برگشتهایم که #واقعیت_طرد_شده_است. نه اینکه ارجاعی وجود ندارد (دالی به مدلولی ارجاع نمیدهد)، بلکه منظور این است که کمپانیهای تفریحی و رسانههای تودهای، غیر واقعیت را جانشین آن ساختهاند.(دستکاری واقعیت و غیبت حقیقت)
🔸حال این #کاریزمای_برساخته چگونه رقم خورد؟ با صرف نظر از تاریخچه مفهوم سلبریتی و در نگاه فیلسوف علوم اجتماعی، در گذشته و قبل از عصر مدرن و رسانه، میوه فرهنگ، محصول زمین معرفت بود. جلوتر از اقتصاد و سیاست و امنیت، عمیق ترین و پایدارترین عنصر اجتماعی، فرهنگِ معرفت پایه بود. با ظهور مدرنیته و غلبه فراگیر سرمایه داری در سلول های جامعه، #صنعت_فرهنگ به تعبیر آدورنو جای فرهنگ را گرفت.
🔹معرفت که ستون خیمه فرهنگ بود، وجه پایداری اش را از دست داد و تبدیل به #امر_کالایی گشته و وارد فضای بساز و بفروش شد. در بعد فلسفی، نسبیت بر فرهنگ حاکم گردید و با ظهور رسانه، سیالیت فرهنگ به اوج خود رسید و ارتکازات(مفاهیم رسوخ یافته در ذهن به مرور زمان) و عادات برساخته، از معرفت ناب و پایدار سبقت گرفت.
🔸غلبه ارتکازات و اطلاعات بر معرفت باعث شد منزلت دانش و معرفت، در حد #تفننهای_شخصی و تکثرات اجتماعی کاهش یابد. علم، دیگر یک مقوله مقدس تلقی نمیشد و حتی تجربه و science هم همانند دین و تجربه دینی در غرب، به امری شخصی بدل شد.
🔹#مرجعیت_دانش، همه جایی و هرجایی شد و ابتذال و افول معرفت بر جهان غرب سایه انداخت. رسانه بقدری فراگیر شد که هرکسی میتوانست با رسانه ای که در اختیار دارد، ادعای معرفت و کشف یا کنترل واقعیت داشته باشد.
🔸#فوبیای_استبداد_عوام هم در نسبت با همین شرایط ابتذال گونه و با توجیه آزادی و #دمکراتیزه_شدن_معرفت، مطرح شد چرا که هرکسی بدون ضابطه می توانست هر سخن و داده ای را در نزد افکار عمومی منتشر کند.
🔸این غلبه اطلاعات و داده های رسانه ای بر معرفت(باور صادق موجه)، باعث #از_جاکندگی عناصر سرگرمی و تفنن همچون بازیگران و هنرمندان تئاتر و سینما و نشستن آنها بر مسند باورسازی و ساخت ارتکازات اجتماعی گردید.
🔹دیگر عالمان و اندیشمندان و فیلسوفان بر #منبر_تعلیم_و_تربیت_اجتماعی نبودند. راهبردی ترین گزاره های اجتماعی با تکرار و تکرار و تکرار از طریق تریبون های رسانه ای در ذهنیت عموم جامعه رسوب یافت و به #ارتکازات_بنیادین بدل گردید که دستپخت عناصر سرگرمی ساز جامعه بود.
🔸#سرگرم_آموزی(Edutainment) جای تعلیم و تربیت سنتی را گرفت و بازی و بازیگری و هنر بر مسند تولید و انتقال معرفت اجتماعی تکیه زد. اینکه چگونه و به چه چیزی فکر بکنیم را هم رسانه تعیین میکرد! چرا که ارباب رسانه در راس هرم قدرت قرار گرفتند.
🔹در نهایت اینکه معرفت جای خود را به اطلاعات و ارتکازات داد و فرهنگ هم با تغییری بنیادین به معنای "افکار عمومی" تقلیل یافت. پدیده سلبریتی با فالوورها و شخصیت کاذبش، حاد واقعیت و #عبور_از_حقیقت را به بهترین شکل ترجمه کرد و #مرگ_معنا را رقم زده و فاتحه واقعیت را هم خواند.
🔻امروزه و در ساحت افکارعمومی، احترام و قداست و تایید و اطاعتی که همزاد فرهنگ و معرفت بود، در سایه فضای مجازی و جهان رسانهزده، ازآن بلاگرها، ولاگرها و سلبریتی هاست که این پدیده، نتیجه #حادواقعیت یا همان عبور از واقعیت به سمت برساختها، نشانه ها و مجازهاست.
✍علیرضامحمدلو، تحلیلگر رسانه و علوم اجتماعی
@rahrovanevelayat2
هدایت شده از پیروولایت
این دختر سوری اگه کف خیابانهای تهران کشته شده بود
الان تیتر یک همه خبرگزاری های جهان بود اما چون خواسته از ناموس خودش در برابر جولانی ها دفاع کنه و کف خیابانهای سوریه شهید شده تو هیچ رسانه ای دیده نمیشه
#جریان_تحریف
#پروپاگاندا
@peyrovevlayat