◾️◾️◾️◾️ ◾️دست او در آسمان دست شهادت را گرفت بال در بال شهادت مزد خدمت را گرفت دیشب از هرجا خبر می آمد از پرواز او رفته رفته این خبر‌ رنگ حقیقت را گرفت می‌توانست او نباشد در میان کوه و دشت آسمان اما صدایش کرد، دعوت را گرفت چشم‌هایش را تماشا کردم و بغضم گرفت چشم‌هایی‌ را که از آن‌ خواب راحت گرفت کار کرد و کار کرد و‌ کار کرد و کار کرد این دویدن‌ها مسیر بی نهایت را گرفت از علی بن ابی طالب (ع) نشان مِهر را از حسین بن علی (ع) مُهر سیادت را گرفت او دلش تنگ امام مهربان خویش بود در شب میلاد او اذن زیارت را گرفت ◾️◾️◾️◾️ سلام و صبح شما بزرگواران کوی دوست بخیر و پربرکت وسلام بر روح پر فتوح شهدای سانحه بالگرد شهدای عزیز سلام ما را خدمت آقا علی ابن موسی الرضا برسانید و ما راهم دعا کنید تا خدا صبرمان دهد از این داغ و فراق.😭 ◾️◾️◾️◾️ ✨ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ✨ هرگز گمان مبرید کسانى که در راه خدا کشته شدند، مرده‌اند، بلکه زنده هستند و نزد پروردگارشان روزى می‌خورند... ◾️ ◾️◾️◾️◾️

صفحه ۴۵۶ قرآن کریم سوره مبارکه ص ایه ۴۳ الی ۶۱ به نیت سلامتی و فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

صوت ترتیل قرآن کریم صفحه ۴۵۶ با صدای : سعدالغامدی #ترجمه_تصویری_قران_کریم

#صوت_ترجمه #صفحه_۴۵۶ سوره مبارکه ص با صدای مومیوند #ترجمه_تصویری_قران_کریم

ترجمه تصویری قرآن کریم صفحه ۴۵۶ سوره صاد مترجم مسعود ریاعی گوینده : بهروز رضوی #ترجمه_تصویری_قران_کریم

صوت تفسیر قران کریم صفحه ۴۵۶ حجت الاسلام والمسلمین استاد قرائتی بخش اول #تفسیر #احادیث_شان_نزول

صوت تفسیر قران کریم صفحه ۴۵۶ بخش دوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد قرائتی #تفسیر #احادیث_شان_نزول #ترجمه_تصویری_قران_کریم

شرح نکات قرآن کریم صفحه ۴۵۶ استاد سعیدی #تفسیر #احادیث_شان_نزول #ترجمه_تصویری_قران_کریم

احادیث آیه ۴۳ از سوره ص - تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام 🍀🍀🍀🍀🍀 امام صادق (علیه السلام)- خدای متعال آن دسته از فرزندانش که قبل از آن بلا و گرفتاری مرده بودند، زنده کرد و خانواده‌اش را که در یک بلا مرده بودند، زنده کرد. 🍀🍀🍀🍀🍀

احادیث آیه ۴۴ از سوره ص - تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام 🍀🍀🍀🍀🍀 ابن‌عبّاس ( ماجرای زن ایّوب (علیه السلام) این بود که ابلیس در یک صورت زیبا با او ملاقات کرد و به او پیشنهادی برای بهبود وضع جسمانی ایّوب (علیه السلام) داد و گفت: «در ازای این درمانی که به تو می‌دهم تا به همسرت بدهی هیچ چیزی نمی‌خواهم جز اینکه ایّوب (علیه السلام) وقتی شفا یافت بگوید تو (یعنی همسرش) مرا شفا دادی [و خدا را فراموش کند]». زن نیز پذیرفت و همین قضیّه را به ایّوب (علیه السلام) گفت امّا ایشان [ناراحت شد و] قسم خورد که به خاطر این کارش او را بزند. 🍀🍀🍀🍀🍀