eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
4.4هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
103 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸اشک ناخواسته روی گونه‌های ماریا جاری می‌شود، اما نمی‌خواهد ناامید شود. او درک درستی از «توکل» دارد. ماریا هرگز خوشبخت نبوده، اما همیشه پای انتخابش ایستاده است. انتخاب یک شوهر ایرانی با وجود مخالفت‌های خانواده و حالا انتخاب دینی جدید و تغییر از آیین به پشت دیوارهای سرد و سنگین 🔹آرامش در وجود زن میانسال موج می‌زند. اما از یادآوری خاطرات آن روز شوم، آهی می‌کشد و چشمان دریایی‌اش، طوفانی می‌شود: «در شیراز زندگی می‌کردیم. ۲۰ روز از نامزدی‌ام با یک مرد مسلمان می‌گذشت. همسرم در استخر خانه شنا می‌کرد و دختر ۶ ساله همسایه هم به خانه ما آمده و در حال بازی با سگ‌مان بود. نمی‌دانم چه شد که به داخل استخر افتاد و بر اثر ضربه سرش به پلکان بیهوش شد. همسرم هراسان او را به بیمارستان رساند و من همسایه را باخبر کردم. اما بچه جان باخت... 👈ادامه در سایت rahyafteha.ir/70722/
🔸اشک ناخواسته روی گونه‌های ماریا جاری می‌شود، اما نمی‌خواهد ناامید شود. او درک درستی از «توکل» دارد. ماریا هرگز خوشبخت نبوده، اما همیشه پای انتخابش ایستاده است. انتخاب یک شوهر ایرانی با وجود مخالفت‌های خانواده و حالا انتخاب دینی جدید و تغییر از آیین به پشت دیوارهای سرد و سنگین 🔹آرامش در وجود زن میانسال موج می‌زند. اما از یادآوری خاطرات آن روز شوم، آهی می‌کشد و چشمان دریایی‌اش، طوفانی می‌شود: «در شیراز زندگی می‌کردیم. ۲۰ روز از نامزدی‌ام با یک مرد مسلمان می‌گذشت. همسرم در استخر خانه شنا می‌کرد و دختر ۶ ساله همسایه هم به خانه ما آمده و در حال بازی با سگ‌مان بود. نمی‌دانم چه شد که به داخل استخر افتاد و بر اثر ضربه سرش به پلکان بیهوش شد. همسرم هراسان او را به بیمارستان رساند و من همسایه را باخبر کردم. اما بچه جان باخت... 👈ادامه در سایت rahyafteha.ir/70722/
🔸اشک ناخواسته روی گونه‌های ماریا جاری می‌شود، اما نمی‌خواهد ناامید شود. او درک درستی از «توکل» دارد. ماریا هرگز خوشبخت نبوده، اما همیشه پای انتخابش ایستاده است. انتخاب یک شوهر ایرانی با وجود مخالفت‌های خانواده و حالا انتخاب دینی جدید و تغییر از آیین به پشت دیوارهای سرد و سنگین 🔹آرامش در وجود زن میانسال موج می‌زند. اما از یادآوری خاطرات آن روز شوم، آهی می‌کشد و چشمان دریایی‌اش، طوفانی می‌شود: «در شیراز زندگی می‌کردیم. ۲۰ روز از نامزدی‌ام با یک مرد مسلمان می‌گذشت. همسرم در استخر خانه شنا می‌کرد و دختر ۶ ساله همسایه هم به خانه ما آمده و در حال بازی با سگ‌مان بود. نمی‌دانم چه شد که به داخل استخر افتاد و بر اثر ضربه سرش به پلکان بیهوش شد. همسرم هراسان او را به بیمارستان رساند و من همسایه را باخبر کردم. اما بچه جان باخت... 👈ادامه در سایت rahyafteha.ir/70722/