🌷غروب غفلت🌷
#قسمت_30
🌺"چطور محجبه شدم!"🌺
سارا: چطور محجبه شدی؟ با مشکل روبرو نشدی؟ ⁉️⁉️
فلرا: مشکل که خیلی داشتم. اما می دونستم واقعا حجاب لازمه. البته از مردم می ترسیدم از نگاههای دلسوزانه ، پر حقارتشون وشاید تنفر آمیزشون😏 ....
یه بار خواهرم قرار بود بیاد کلاس دنبالم . وقتی منو با روسری دید عصبانی شد😖 و گفت اون آشغال رو از سرت در بیار . فکر کنم تمام دوستهام شنیدند.😨 خیلی ناراحت شده بودم😰 . البته اون روز تا خونه روسری رو در نیاوردم اما بعدش دیگه نتونستم. تا یه مدت هم دیگه حجاب نداشتم.😔 ولی باید تصمیم خودم رو می گرفتم. به خودم گفتم مثلا اگر پزشکت بهت بگه باید تحت درمان قرار بگیری باز هم می گی نه،😶 بخاطر مردم فعلا نه؟! باید از خدا بترسم یا از مردم؟⁉️ اصلا این کار عقلی یا نه؟
بالاخره تصمیم گرفتم سر کار با حجاب بروم . از شب روسری و لباسهایم رو آماده گذاشتم که بهانه نداشته باشم یادم رفت و وقت نیست.😉 صبح لباسهایم رو پوشیدم و روسری هم سرم کردم . قلبم به شدت می زد ، استرس زیادی داشتم تا شرکت همش فکر می کردم 🙁. منتظر نگاهها و حرفها و متلکهای همکارانم بودم. بسم الله الرحمن الرحیم🌹 گفتم و در شرکت رو باز کردم. فکر می کردم الان همشون می خندن و منو مسخره می کنند .😆 اما همه مثل روزهای قبل مشغول کارهای شون بودند. هیچ اتفاقی نیفتاد. اتفاقا یکی از همکارانم بهم گفت چقدر روسری بهت می آید!💐
اون روز از خوشحالی توی پوستم نمی گنجیدم من بالاخره موفق شده بودم با حجاب سر کاربروم . احساس زیبایی می کردم . احساس می کردم بالاخره تونستم رضایت خدا رو به دست بیاورم. 🙏
حتی باورت نمی شه همکارانم از اون به بعد بیشتر بهم احترام می گذاشتند.
سارا: خیلی جالب. الان توی همون شرکت کار می کنی؟
فلرا: نه از محیط اونجا بدم می اومد . بعد از مسلمان شدنم استعفا دادم. الان توی دفتر یک مجله کار می کنم.
سارا: اونجا چه کار میکنی؟
فلرا: حسابدارم . تو هم کار می کنی؟
سارا:نه کار نمی کنم. راستی رفتار خانواده ات باهات چطوره؟ خواهرت؟
فلرا: اوایل واسه اونها هم سخت بود . خواهرم دلش نمی خواست با من جایی برود.😒
اما به نظرم اگر همیشه روی عقیده و اعتقادات محکم بایستی کسی جرات نمی کنه دخالت کنه. اگر خود انسان سست نباشه دیگه همه چیز حل می شه .اطرافیان کم کم عادت می کنند و تو رو همون طوری که هستی می پذیرن.😶
سعی می کردم با رفتارم اونها رو جذب کنم. تا ظاهرم براشون مشکل ساز نشه.😊 البته طبق سفارشات دینی توی خونه لباسهای خوب می پوشم. سعی می کنم ظاهر شیکی داشته باشم.
می دونی ما کارمون برعکس. زینتمون رو توی خیابون آشکار می کنیم و افراد توی خونه از قیافه مون کسل می شن.
سارا: واقعا همین طور. می تونم ایمیلت رو داشته باشم و هر وقت سوال داشتم باهات تماس بگیرم؟
فلرا : بله حتما. منتظرت هستم.🙂
ادامه دارد......
🌐 @rahyafte_com