📌وقتی یک مورخ در دومین روز #دهه_فجر، روی آنتن زنده تلویزیون جمهوری اسلامی، #شاه مخلوع را #اعلیحضرت مینامد‼
🇮🇷امروز و در دومین روز #دهه_فجر ۱۳۹۹، آقای #خسرو_معتضد مهمان برنامه صبحی دیگر در شبکه آموزش بود. قرار بود درباره علتهای وقوع انقلاب اسلامی حرف بزند.
🇮🇷خودش همان آغاز گفت: من درباره هر موضوع معمولاً چیزهایی میگویم که جدید است و بقیه آنها را نگفتهاند. الحق هم که حرفهای امروزش درباره ریشههای انقلاب اسلامی، خیلی جدید و خاص بود.
🇮🇷تا آنجایی که من دیدم، ایشان دو علت برای نارضایتی مردم و زمینهسازی انقلاب گفت: تغییر تاریخ رسمی کشور از تاریخ جلالی به تاریخ شاهنشاهی و اینکه در سال ۱۳۵۰ به دستور محمدرضا ساعتها یک ساعت و نیم جلو کشیده شد!!
🇮🇷آقای معتضد توضیح داد که چون مردم با تاریخ جلالی که به دست خیام طراحی شده بود انس داشتند، تغییر تاریخ آنها را ناراضی کرد. همچنین، چون یک ساعت و نیم جلو کشیدن ساعت، سبب به هم ریختن نظم زندگی مردم در تشخیص وقت ادای نمازها شده بود و چون بازاریان، ساعت ۱۲ (که در حقیقت هنوز ۱۰ و نیم صبح بود) هنوز میل به ناهار نداشتند، از این اقدام ناراضی شدند!!
🇮🇷از این تحلیلهای جناب معتضد که بگذریم، ایشان در بخشی از سخنان خود، از محمدرضا پهلوی با عنوان #اعلیحضرت یاد کرد و بی درنگ در توضیح این گفتار خود گفت: اینکه من ادب به خرج میدهم، از مرحوم #مصدق یاد گرفتهام که حتی در نقد رضا خان و خطاب به او از لقب اعلیحضرت استفاده میکرد.
🇮🇷کاری به تحلیل ریشههای انقلاب از منظر جناب معتضد هم نداشته باشیم، باید خدمت ایشان بگوییم: ادب هر فرد در چارچوب نظام فکری او معنا میشود. در یک اندیشه توحیدی و ضد طاغوت، هیچ گاه یک ظالم را با لقب #اعلیحضرت نمیخوانند؛ که این کار سبب تقویت توهم در خود او و دیگران میشود. گواه این مطلب رفتار انبیا و اولیا و سردمداران نهضت ما مثل #امام_خمینی است.
🇮🇷تنها توجیه استفاده از یک لقب نادرست برای یک #طاغوت، قرار داشتن در شرایط #تقیه است؛ مانند شرایطی که امام هادی (سلاماللهعلیه) خلیفه جائر #بنی_عباس را #امیرالمؤمنین نامید. ولی آقای معتضد، ما و شما که در شرایط تقیه نیستیم؛ هستیم؟!
#تاریخ_انقلاب
#تحلیل_سیاسی
#تربیت_سیاسی
#ادب_سیاسی
نشانی در همه پیامرسانها:
🆔️ @mrajaaei
🟡🟡متن زیر نوشته استاد احمد قدیری است که بعد از سخنرانی در یک دبیرستان دخترانه نگاشتهاند . بسیار کارامد است
لطفاتا آخر بخوانید.
حضور و سخنرانی دیروزم در دبیرستان دخترانهای را بهانهای قرار میدهم برای تجربهنگاری نحوه تعامل و تبیین برای جمعیت موسوم به دهه هشتادی و نودیها:
۱. ویژگی بارز و عمومی این جماعت بیاطلاعی محض از مسائل و حصر در پیلهای به نام فضای مجازی و مشخصا اینستاگرام است. آنلاین بودن، خصیصه درلحظه زندگی کردن را نهادینه کرده و جامعنگری، دوراندیشی و حتی جمیع ارزشهای دینی و ملی را در تمام شؤن زندگی از آنان سلب نموده است. همچنین زیست و هویت مجازی، سلبریتیهای اینفلوئنسر را مرجع فکریشان ساخته و نتیجه آنکه شدیدا تحت تأثیر هنرمندان و ورزشکاران هستند.
۲. بچه دبیرستانیهای در ستیز با #انقلاب، دو دستهاند؛ کسانی که والدین و معلمان انقلابی یا حداقل خنثییی دارند، و عدهای که والدین و معلمانشان خود ضدانقلاباند.
طبیعتا تبیین برای این دسته که در محاصره فکری مثلث رسانه، خانه و مدرسه قرار دارند، مصداق آب در هاون کوبیدن است و حداقل نگارنده امیدی به نجاتشان ندارد.
اما دسته اول که در محاصره قرار ندارند را میتوان در شرایط خاصی نجات داد که به شرح آن میپردازیم.
۳. گفتیم که دانشآموزان به طور طبیعی متأثر از رسانه، خانه و مدرسه هستند. بنابراین دو مسیر برای اصلاح ذهنیتشان نسبت به مسائل وجود دارد: یکی #گفتگوی مستقیم با آنها و دیگری اصلاح منشأ تغذیه فکریشان (رسانه، خانه و مدرسه).
طبیعتا برنامه گذاشتن برای دانشآموزان کافی نیست و امکان ارتباط مستمر و همیشگی با آنان نیز اساسا وجود ندارد. برای مؤثر کردن تبیین، باید در حضور یا غیاب #دانشآموزان، همزمان برنامههایی برای والدین و معلمان نیز داشت؛ در غیر این صورت همه رشتهها توسط آنان پنبه خواهد شد!
۴. حذف یا محدودسازی رسانههای مرجع، کار جهادگران تبیین نیست و اقدامی در حیطه حکمرانی و اکنون در هالهای از ابهام است.
کاری که ما میتوانیم در رابطه با ضلع نخست (رسانه) انجام دهیم اتصال آنان به رسانههای سالم و ارسال محتوای غنی است تا از مسیر یکسویه اطلاعات خارج شوند.
برای اینجانب جالب بود که بچههایی که جسته و گریخته گزارشهای افشاگرانه صداوسیما از جعلیات ضدانقلاب را دیده بودند، تفاوت و فاصله آشکاری با دیگر همکلاسیهایشان در نگاه به مسائل داشتند.
همینجا حکمت #صداوسیما ستیزی دشمن و دروغگو نامیدن آن مشخص میشود: خارج نشدن مردم از پیله اخبار جعلی رسانههای معاند.
راهکار مواجهه چیست؟ ضدارزش معرفی کردن نگاه بسته و یکسویه، و ارزش نامیدن مراجعه دو طرفه به منابع خبری.
۵. ارزشهای دیگری نیز میان این جماعت وجود دارد که کار را به شدت سخت میکند: عصیانگری، پهلویگرایی، مقابله با #تبیینگر و انکار کور هرچه او میگوید.
اینجا باید عصیان را برایشان قیام علیه پیشفرضهای غلط معرفی کرد، شجاعت را جسارت مخالفت با حلقه همکلاسیهای نادان تعریف نمود و انکار واقعیات و مستندات را ستیز با عقل و انسانیت ذکر کرد.
۶. درخصوص پهلویگرایی نیز چند راهکار وجود دارد که مختصرا ذکر میگردد:
اول. معرفی خصلت مشترک دیکتاتورهای سرنگون شده منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و یکسانانگاری حامیان #پهلوی و صدام و قذافی.
دوم. نمایش فیلمهایی از آنچه شاه راجع به زنان گفت، دربار درباره شاه گفتهاند، فرح راجع به رفتار آمریکاییها با #شاه بیمار بیان کرد، و آنچه اشخاص و رسانههای خارجی راجع به مفاسد و خیانات پهلوی و افتخارات و خدمات #جمهوری اسلامی منتشر کردهاند.
۷. مدیران بسیاری از #مدارس، مانع برگزاری جلسات تبیینی برای دانشآموزان هستند و احتمال «شلوغ شدن کلاس» و «اعتراض والدین» را دلیل یا بهانه میآورند.
فارغ از آنکه این سیاست، ناشی از خطای مدیران مدارس است یا خیانت، کار اگر به خودشان واگذار شود، کاری از پیش نخواهند برد. این وزارت آموزش و پرورش است که باید با اهرم حکمرانی، مدیران را وادار به تشکیل جلسات رفع شبهه نماید.
۸. در پایان، مجدد خاطر نشان میکنم ارزش و اهمیت مستندمحوری را در برنامههای تبیینی. برنامهای که حتما جذابیتی بیش از سخنرانی و تنشی کمتر از آن دارد.
احمد قدیری
@jahad_tabyeen
✍از دیشب داشتم درباره اوضاع این روزهای طفلهای معصوممان در محاصره هجوم رسانهای دشمنان خارجی و خائنان داخلی فکر میکردم و اینکه چه میشود کرد.
این متن را که الآن دیدم، تأملاتی دارد؛ هرچند کوتاه و گذرا.
🆔 @rajaaei_ir