798692b5c9-5b0532cac2fbb82d018b6028.mp3
445.3K
📻 #صوت
🚦مادرم کجاست؟!
🎙استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#ویژه سالروز وفات #حضرت_خدیجه سلام الله علیها
📲 @rajabidavani
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#ویژه سالروز وفات #حضرت_خدیجه سلام الله علیها
🚦مادرم کجاست؟!
📍سالروز ارتحال بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه کبری علیهاالسلام را به همه مسلمانان به خصوص مخاطبان عزیز این کانال تسلیت عرض می کنم.
📍هنگام وفات #حضرت_خدیجه علیهاالسلام حضرت #فاطمه_زهرا سلاماللهعلیها پنج ساله بودند و به سبب عمق مصیبتی که بر پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم وارد شده بود، آن حضرت رحلت مادر را از حضرت زهرا علیهاالسلام پنهان میکردند.
📍در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل است که می فرمایند وقتی حضرت خدیجه علیها السلام از دنیا رفتند پیغمبر اکرم این مسئله را از حضرت زهرا علیهاالسلام پنهان فرموده بودند و فاطمه علیهاالسلام به آن حضرت پناه میبرد و دور پدر بزگوار خود میگشت و عرضه میداشت که یا رسولالله! مادرم کجاست؟
📍پیغمبر که خود به شدت مصیبت زده بودند برای اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام دچار غم و اندوه نشود، به او جوابی نمیداد و چون حضرت زهرا از پدر پاسخی نمی گرفت به سراغ دیگران می رفت و از آنها می پرسید و در آن موقعیت هم پیغمبر نمیدانستند چه به فاطمه بگویند تا او به سختی و ناراحتی نیفتد.
📍تا اینکه جبرئیل نازل شد و به پیامبر عرضه داشت که خداوند به فاطمه سلام میرساند. ای پیامبر! به او بگو مادرت در بهشت است.
🔸رسول خدا هم با ابلاغ سلام خداوند و پیام حضرت حق به وجود نازنین حضرت زهرا علیهاالسلام، هم خبر ارتحال مادر را دادند و هم بشارت جایگای والای حضرت خدیجه علیهاالسلام در نزد خداوند...
📲 @rajabidavani
🚦جهت ارسال سوالات و شبهات به آی دی زیر مراجعه فرمایید:
@Elmotamadon
📜 #متن
#پاسخ_به_شبهات
استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی
🚦 #شبهه: نقلی وجود دارد مبنی بر این که جناب محمد حنفیه فرزند امیرالمومنین علیه السلام بعد از امام حسین علیه السلام ادعای امامت داشته و مختار هم او را زعیم شیعه می دانست نه امام سجاد علیه السلام را. پس با این وجود مختار صراط مستقیم را گم کرده و قیام او هم باطل است و محمد حنفیه هم باید مورد مذمت قرار بگیرد در حالی که در سریال #مختار_نامه قضیه چیز دیگری است.
📍ما در کتاب کافی، باب الحجه یا کتاب الحجه (این کتاب شریف)، حدیثی داریم مبنی بر همین مسئله که محمد حنفیه در پی شهادت امام حسین علیه السلام مدعی امامت شده بود و تصورش این بود که تا کنون امامت در دو برادر وجود داشته برادران ارشد او یعنی امام حسن علیه السلام و امام حسین سلام الله علیه حالا نوبت به برادر سوم می رسد و در این ارتباط با امام سجاد علیه السلام به نوعی منازعه داشت ظاهرا این منازعه و ادعا در مکه مطرح شده بود. امام سجاد علیه السلام او را می آورد داخل مسجد الحرام و به او می فرماید عمو از جاهلان نباش، امامت چیزی نیست که در اختیار بنده و تو باشد و لذا با یک معجزه ای یعنی به شهادت گرفتن حجرالأسود بر او ثابت می کند که امامت از آن امام سجاد علیه السلام است و از این به بعد محمد حنفیه اذعان و اعتراف و ایمان به امامت امام سجاد علیه السلام پیدا می کند و بعد از این ما از محمد لغزشی سراغ نداریم.
📍برخی از محققین معتقدند به سبب معذوراتی که امام سجاد علیه السلام داشت، محمد حنفیه به نیابت از آن حضرت با شیعیان ارتباط برقرار می کرد و دستورات امام را به آنها می رسانید. اما اینکه گفته شده مختار او را زعیم شیعه می دانست نه امام سجاد علیه السلام را، این حرف نادرستی است. مختار امام سجاد علیه السلام را امام خود می دانست، این را مرحوم آیت الله العظمی خویی در کتاب ارزشمند معجم رجال الحدیث ثابت می کند که مختار از نظر ایمان و اعتقاد کاملا صالح و درست هست و اینها دروغ هایی است که در مکه به او نسبت داده شده است.
🔸اگر نامه ای برای محمد حنفیه می نویسد نه از باب این که او زعیم شیعه هست بلکه به عنوان رابط با امام سجاد علیه السلام و از این حیث نه محمد قابل مذمت است و نه مختار.
📲 @rajabidavani
غربت_امام_حسن_علیه_السلام_و_در_نتیجه.mp3
899.2K
📻 #صوت
🚦غربت امام حسن علیه السلام و در نتیجه پذیرش صلح
🎙استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پست_ویژه
#امام_حسن_علیه_السلام
📲 @rajabidavani
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پاسخ_به_سوالات
🚦غربت #امام_حسن علیه السلام میان یارانشان
📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند.
📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عدهای که واقعا پای کار هستند بمانند.
📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود.
📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند.
📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید.
📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند.
📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشتهاند که معاویه نامههای برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو میدهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم.
📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود.
📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستادهام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچههایتان میروند درب خانه اینها درخواست میکنند و آنها دریغ میکنند.
📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم.
🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند .
📲 @rajabidavani
واقعه سحرگاه 19 رمضان.mp3
1.26M
📻 #صوت
🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن!
🎙استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پست_ویژه
ایام شهادت #امیرالمومنین_علیه_السلام
📲 @rajabidavani
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#ویژه ایام شهادت مولی الموحدین #امیرالمومنین علیهالسلام
🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن
📍باعرض تسلیت فرارسیدن سالروز ضربت خوردن مولیالموحدین امیرالمومنین علی علیهالسلام و شهادت جانگداز آن وجود مقدس به همه شیعیان جهان، درباره واقعه سحرگاه ۱۹ رمضان باید عرض کرد...
📍در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلاماللهعلیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند.
📍آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود امکلثوم بودند و طبق نقل امکلثوم، امیرمومنان علیهالسلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و امکلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط میآمد و به آسمان نظر می افکند و میفرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. #ام_کلثوم میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد.
📍هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیهالسلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن...
📍حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابیهای خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد میکردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحهگران هستد.
📍اما از سویی دیگر سحرگاه ۱۹ رمضان #حجر_بن_عدی در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربنعدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیهالسلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیهالسلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند...
📍اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت ناامید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود.
📍امیرمومنان علیهالسلام وارد مسجد شد در حالی که قندیلهای مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس میکرد و صلوات میفرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد.
📍#ابن_ملجم همراه با #شبیب_بن_بجره (یکی از همفکران خود در خوارج) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام #وردان_بن_مجالد با فاصلهای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهمالله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیهالسلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا #شبیب_بن_بجره با فریاد لاحکمالالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد.
📍بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش #عمرو_بن_عبدود در جنگ خندق ضربهای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلاماللهعلیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه.
📍مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز میگردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون میآوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت.
🔹مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال میفرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند...
📲 @rajabidavani
وضعیت خانه امیر المومنین علیه السلام هنگام شهادت.mp3
1.01M
📻 #صوت
🚦ای حسن! گریه نکن... تو و برادرت به زودی به من و مادرت ملحق میشوید!
🎙استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پست_ویژه
ایام شهادت #امیرالمومنین_علیه_السلام
📲 @rajabidavani
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#ویژه ایام شهادت مولی الموحدین #امیرالمومنین علیهالسلام
🚦پس از ضربت چه شد...
📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلاماللهعلیه توسط #ابن_ملجم لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و #امام_مجتبی علیهالسلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما #امیرالمومنین علیهالسلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل میشد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد.
📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیهالسلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون میریخت و رنگ رخسار #امیرالمومنین علیهالسلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود.
📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را میگفت و میفرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بیهوش شد و در همان حال امام مجتبی علیهالسلام گریه میکرد. امیرالمومنین علیهالسلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد.
📍پس از این امیرمومنان علیهالسلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است.
📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیهالسلام وصیت معروف خود را نسبت به #امام_مجتبی علیهالسلام بیان داشتند.
📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیهالسلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بیهوش شد. چون به هوش آمد فرمود هماینک پیغمبر خدا، عمویم #حمزه و برادرم #جعفر نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم.
📍آنگاه دیدههای مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون.
🔹آنگاه پیشانی مبارک #امیرالمومنین علیهالسلام عرق کرد، چشمهای خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد...
📲 @rajabidavani
حکومت پس از شهادت حضرت چه شد ؟.mp3
808.1K
📻 #صوت
🚦وضعیت حکومت پس از شهادت امام علیهالسلام...
🎙استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پست_ویژه
ایام شهادت #امیرالمومنین_علیه_السلام
📲 @rajabidavani