4.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️
سرریز کن از ایمان
لبریز کن از عرفان
جان من دلخون را
ای راحت روح و جان
در دام جهالتها
افتاده دل محزون
آزاد کن این دل را
ای رحمت بیپایان
✍مشهدیزاده
#دههی_کرامت
🌹
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
🤒 🤕 🤒 🤕 🤒 🤕 🤒 🤕
🤕
🤒
اگه حالت بد شده، یه نگاه به خودت بنداز ببین یه موقع خدای نکرده، چنین تفکرات اشتباهی نداشته باشی😐👇
⚀ ذهن خوانی mind reading
بدون شواهد کافی فکر میکنید و مطمئن هستید که دیگران به چه چیزی فکر میکنند.
مثلا: جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.
⚀ پیش گویی furtune telling
پیشبینی میکنید که حوادث آینده، بد از آب درمیآیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید میکند .
مثلا: در امتحان شکست میخورم یا کاری گیر من نخواهد آمد.
⚀ فاجعه سازی catastrophizing
معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیرقابل تحمل است .
مثلا: افتضاح می شود اگر ......
⚀ برچسب زدن labling
به خودتان یا دیگران صفات کلی و منفی نسبت میدهید .
مثلا: من آدم بدبختی هستم یا من آدم بیارزشی هستم .
⚀ نادیده گرفتن جنبه های مثبت
discounting positives
مدعی هستید که کارهای مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند.
مثلا: این کاری که من انجام دادم از عهدهی همه برمی آید و کار مهمی نیست.
⚀ سرزنشگری blaming
دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود میدانید و از این طریق مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش میکنید؛
مثلا میگویی دیگران باعث عصبانیت من میشوند یا دیگران باعث و بانی همه مشکلات من هستند.
⚀ مقایسههای ناعادلانه
Unfair comparisons
حوادث را طبق معیارهای ناعادلانه تفسیر میکنید، خودتان را با کسانی مقایسه میکنید که از شما برترند و به این نتیجه میرسید که آدم حقیری هستید.
مثلا با خود میگویی او خیلی موفقتر از من است یا شاگرد اول کلاس، در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد.
⚀ تاسفگرایی regret orientation
به جای اینکه در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان برمیآید بیشتر به این مساله میاندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل میکردید
مثلا با خود میگوئید: اگر تلاش کرده بودم شغل بهتری پیدا میکردم یا ای کاش این حرف را نمیزدم (کشکول ای کاش، به دست گرفتهای)
⚀ اگه اینطور بشه what if
دائم به خودتون میگید اگر اینطور بشه و این اتفاق بد بیفته چکار کنم، شما با هیچ جوابی راضی نمیشوید؛ شما میدانید حرف شما درست است اما با خود میگویی اگه مضطرب بشم چیکار کنم ؟ یا اگه نفسم تو سینه حبس بشه چکار کنم.
⚀ استدلال هیجانی emotiinal reasoning
از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده میکنید.
مثلا چون دلتان شور میزند با خود میگوئید پس اتفاق ناگواری قرار است بیافتد.
زنگ بیداری
#باورهای_شناختی_نادرست
🍓
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
نوبت ۳۴
در کُل، سلوک ما نویسندگان با نانویسندگان بسیار متفاوت است چون ما هر آنچه ببینیم و بشنویم را آنقدر با سنبادهی تفکر زیر و رو میکنیم تا ببنیم در چه قالبی باید بریزیم؛ آیا این رویداد برای داستانک مناسب است؟ یا برای یادداشت؟ یا دلنوشته؟ ووو به همین جهت وقتی در اماکن عمومی در کنار افراد ناشناس قرار بگیریم سکوت میکنیم و سیستم پخش را خاموش کرده و سیستم ضبط وجودمان را روشن میکنیم؛ چندی قبل گذرم به بیمارستان عیسیبنمریم خورد پشت درِ مطب ایدهای به ذهنم رسید به سرعت دست بُردم تا آن ایدهام را ثبت کنم ناگهان خانم بغل دستی، سوالی در مورد شمارهی نوبتم، مبلغ ویزیت و... پرسید؛ "پرسش" ایشان همان و "پرش" ایده همان؛ هوش از سرم پرید و بدون توجه به چانهزنی بیماران سر نوبت، به ذهنم رجوع و حسابی التماسش کردم تا درخواست ویدئو چکام برای بازبینی ایده را بپذیرد، بالاخره پذیرفت و من موفق به بازیافت ایده شدم، از روی صندلی برخاستم و پشت درِ مطب ایستادم بیماران ریختند سرم که خانم نوبتتان چند است گفتم ۳۴ آنها نچ نچی کردند و گفتند پس کجا بودی ۳۵ رفت داخل، ۳۵ که از مطب بیرون آمد یکی از بیماران به او گفت: نوبت ۳۴ همین جا روی صندلی نشسته بوده و شما نوبتش را گرفتید، شمارهی ۳۵ با ژست نقص و شرم گرفتهای گفت: حلال کنید، نوبتتان که خوانده شد حواستان نبود سر نوبتتان بیائید و من چون حالم خیلی بد بود از خداخواسته زودتر از شما رفتم داخل، به ایشان اشکالی ندارد گفتم و با خود نجوا کردم "فدایِ سرِ ایدهام"
🖊مرضیه رمضانقاسم بنتالعلی
#ایده
🌍https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
╰┈➤Ⓜ️
📝 آموزش نویسندگی مرضیه رمضانقاسم
عنوان جلسه3:
مواجهه با الگوی عملی
💥در جلسه اول گفتیم:
نویسنده اگر میخواهد با جهان انس بگیرد، قلمش جوانه بزند و بتواند با قلمش تاثیرگذار باشد نباید هراسی از قضاوت داشته باشد؛ بلکه باید در قدم اول مقداری از جهان رسمی فاصله بگیرد تا قالب و ساختار ذهنی خشک که مثل تار عنکبوت دور مغزش پیچیده زدوده شود؛ به این مناسبت بجاست نکتهی قابل توجهی محضر شما عرض کنم و آن اینکه در گارگاه نویسندگی اگر کسی از شیطنتهای کودکانهاش نوشت و برایتان خواند، شما به عنوان شنونده در مورد او قضاوت نکرده و هیچ دستورالعملی صادر نکنید؛ زیرا او فعلا در پی پیدا کردن خودش است؛ به عنوان مثال اگر فرد در خاطره نویسی از ظلمی که به کسی در کودکی کرده است نوشت، لازم نیست به او بگوئید برود توبه کند، رد مظالم بدهد و...؛ بلکه تنها کمکی که میتوان به او کرد این است که اجازه دهیم خودِنویسایش به صحنه بیاید؛ البته این کلام بنده با معنای فاصله گرفتن از ارزشها نیست بلکه فقه و حقوق در جای خودش باید گفته شود تا فرد حلالیت بطلبد و جبران کند؛ اما چون فعلا در حال تمرین نوشتن هستیم تا شکل گرفتن شکل و شخصیت قلم باید از خودِ رسمی فاصله بگیریم تا خودِ حقیقیمان زنده شود؛ پس با قضاوتهای بیجا و بیمورد نویسندگان نوپا را زمین نزنیم؛ بلکه عصای دستشان شویم تا خودنویسایشان متولد و متبلور گردد و کلام آنها از نای خودشان برخیزد نه اینکه کپی، تقلیدی و غیر واقعی باشد؛ بلکه به گونهای بنویسد که گمان شود داستانی که خلق ذهن اوست برایش واقعا رخ داده است.
💥در جلسه دوم گفتیم:
نویسنده باید از تقلید پرهیز کند و به مدد جهان درونش با الهام از قلم دیگران طرحی نو در اندازد که ترسیم کنندهی صدا و سیمای خودِ او باشد.
به تعبیر بنده، سرنوشت نویسنده با از سر نوشتن گره خورده است؛ یعنی هم افکار و ایدهاش را به نمایش بگذارد و هم متن را پس از نوشتن به لحاظ محتوا و نکات ادبیاتی ویرایش کند؛ البته در جلسات مقدماتی فعلا ما هیچ اشکالی ویرایشی و ... نمیگیریم تا با کنار گذاشتن خودِ رسمی، خودِ نویسای شما متولد شود؛ بعلاوه اینکه برای اینکه منظم پیش برویم و با پراکندهگویی در اذهان تشویش ایجاد نکنیم، در جلسات آینده به تدریج به نکات ویرایشی، قالبهای نوشتاری و ... میپردازیم؛ چون اگر از ابتدا به مباحث فنی بپردازیم به آفت توقف و تعطیل دچار میشویم؛ اما با پیمودن گام به گام جلسات در حصار نویسندگی اسیر نخواهیم شد در غیر این صورت به دو حصار برمیخوریم که ویروس آنها قلم را خشک میکند.
حصار اول در آغاز راه است که عبارتست از ننوشتن به علت ترس از قضاوت شدن و حصار دوم که ممکن است در ادامهی مسیرِ قلم زنی، نویسنده را زمینگیر کند نقدهایی است که به نوشتهی او میشود، در حالیکه نقد میتواند سکوی پرواز باشد؛ به این صورت که او نه متن خود و نه نقدهای دیگران را حرف مفت تلقی کند؛ بلکه اگر هر دو را ارزشمند بداند، در مواجهه با نقد به نوشتهاش، حتی متونی که به زعم خودش بینقص بوده است ناراحت نمیشود، متن را امحا نمیکند و قید نویسندگی را نمیزند؛ چون میداند برای برنا و تواناتر شدن قلم بعد از خلق اثر باید آن را ویرایش کند؛ بنابراین تلاش میکند دستنوشتههایش را حتی شده برای چندمین مرتبه بازنویسی نماید تا ارتقا یابد.
💥در جلسهی سوم میخواهیم بگوئیم:
اول بیائیم تکلیفِ تمرین جلسه سوم را روشن کنیم، لطف کنید کتاب ابنمشغله را بخوانید و با الهام از آن، از یک زاویهی زندگی خود خاطرهی هدفمند بنویسید.
کتاب ابن مشغله زندگینامه خودنوشت و خاطرهنویسی هدفمند با زاویه دید به مشاغل است، در این کتاب شاهد مصادیق عینی مطالب دو جلسهی پیشین هستیم؛ تا بدانیم زندگی همه یکسان نیست؛ همه مثل ما نیستند که پدر و مادرشان از گل نازکتر به آنها نگفته باشند و مورد نوازش عاطفی قرارشان دادهباشند؛ بلکه برخی افراد نظیر آقای نادر ابراهیمی از بچهگی طعم آوارگی چشیدهاند؛ او پدر و مادرش از هم جدا شده بودند؛ پدرش از بچهگی از او کار میکشیده و او را سرزنش میکرده که چرا نمیرود شاگرد شوفر پارکابی شود و مقابل همه تحقیرش میکرده؛ در ابن مشغله شاهد صدا و سیمای نویسنده هستیم، که با چه شهامتی از یکدندگی خود مینویسد؛ خوانش متن او موجب میشود، نقاب از صدا و سیمای ما نيز برداشته شود؛ بزرگواران ما نمیگوئیم بنویسید که منتشر کنید؛ بلکه حرف اصلی و اساسی ما این است که، شهامت داشته باشید از خودتان بنویسید، حتی شده آن را پاره کنید و دور بریزید، یا در صندوقِخانهتان حبسش کنید؛ اگر قصد نویسندگی و روایت پردازی دارید چارهای نیست جز اینکه به خاطرهنویسی عادت کنید و بدون وقفه بنویسید تا به مرور تبدیل به متون طولانی و منسجم نظیر رمان و... شود.
🖊مرضیه رمضانقاسم
#جلسه_3
#مواجهه_با_الگوی_عملی
╔☕️🖊
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
893.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به جان میجویمت، جانا کجایی؟!
بارانی و بیقرار و عاشق چشمم
در تاب و تبِ مرگِ دقایق چشمم
هستی همهجا و در تماشای رخات
یک عمر نبود و نیست لایق چشمم
#این_صاحبنا
#سهشنبههای_جمکرانی
🌹
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
⌚️
بذلِ وقت، گام اول در دفاع از دین
امروزه آشنایی با فرقههای انحرافی یکی از ضروریترین مسائلی است که باید به آموختن آن مبادرت ورزید؛ اگر حاضر نشویم قسمتی از وقتمان را صرف شناخت جریانهای انحرافی کنیم؛ در آینده هزینهی سنگینی متحمل خواهیم شد.
🖊مرضیهرمضانقاسمبنتالعلی
#بذلِ_زمان
#جهاد_وقت
کانال زنگ بیداری
#جریان_شناسی_فرقههای_انحرافی
🌍https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
╰┈➤Ⓜ️
🤳طرف از صبح تا شب هرکار میکنه حتی آب هم که میخوره استوری میزاره.
بعد داخل پروفایلش میذاره سرتون تو زندگی من نباشه.
[بایِد به ایشون بوگویم آباجی، هیشکی سرش تو زندگید نیس، این شومایند که زندگیدونا کردِیند تو چِشی مَردوم] 😂
لطف کنید عبارت داخل قلاب را با لحن اصفهانی غلیظ بخوانید، الهی خیر ببینید🙏
#طنز
🌹
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
هدایت شده از L Jantarani
لَبیک اللّهُمَ لَبیک
سلام
باعرض ادب و احترام خدمت همه عزیزان گروه شرمنده نتونستم به تک تک تون زنگ بزنم، انشاالله حلالم کنید
بالاخره سعادت نصیب بنده ی حقير هم شد و ان شاالله جمعه صبح ساعت 8 عازم عربستان سعودی هستم.
نائب الزيارة و دعاگوی همه شما در مکه مکرمه و مدینه النبی هستم، بخاطر كمبود وقت، امكان تماس با همه دوستان بزرگوار نبود، بدينوسيله ضمن خداحافظی، صمیمانه تقاضای حلالیت دارم.
خدانگهدار ، التماس دعا
حلالم کنید...
انشاالله مکه مکرمه و مدینه منوره
نصیب و قسمت شما دوست عزیز هم بشود .
ميگم اگه یه روزی خواستم برم مکه به نظرتون اینجوری پيام بدم، خوبه ؟؟ !