🖊〰🖊〰🖊〰🖊〰🖊〰🖊〰🖊
〰
🖊
〰
🖊
"فوائد و قواعد نویسندگی"
یک نویسنده حتی در دوران پیری، احساس پیری نمیکند چون همیشه بروز است با نوهها و بچهها که همصحبت میشود هیچ از آنها کم ندارد چون دنیای آنها را میشناسد.
مادر بزرگها بهتر میتوانند نویسندگی کنند چون هم دغدغهی کمتری دارند و هم تجربهی زیستی بیشتری دارند.
برای داستاننویسی باید خوب دید و خوب شنید
مهمتر از همه خواندن و نوشتن است، ولو یک صفحه یا نصف صفحه.
مبادا کاسه و کوزههای داخل ویترینمان از تعداد کتابهای منزلمان سبقت بگیرند در ضمن سعی کنیم علاوه بر کتابهای شخصیمان به کتابخانههای عمومی نیز سری بزنیم و هر ۱۵ روز یکبار سهتا کتاب امانت بگیریم چون یه موقع یک کتاب میگیرم علیرغم معروف بودنش دوستش نداریم پس آن را میگذاریم کنار و سراغ دیگری میرویم.
با قلم هر نویسندهای که توانستیم بیشتر همزاد پنداری کنیم از تالیفات او بخوانیم گاهی ما میترسیم سراغ محصولات خارجی برویم که مبادا با فرهنگ و مبانی اعتقادی ما سازگار نباشد سعی کنیم تعصب بر آثار ایرانی نداشته باشیم، داستانهای خوب خارجی را نیز بخوانیم زیرا ممکن است برخی داستانهای خارجی به ما راه و ایدهی خوبی بدهند البته اعتقاداتی که به اعتقادات ما نمیخورد را ازش عبور میکنیم.
داستایفسکی داستان کوتاه عالی است هر کلمه یک عالمه مطلب دارد
آگاتاکریستی خوب مینویسه البته باید قلمش رو دوست داشته باشی اما گاهی اتفاق میافتد در یک زمان خاص یک کتاب را دوست نداشته باشیم اما به مرور زمان بر اثر تجربه علائق انسان تغییر میکند.
از نویسندههای ایرانی ساعدی و درویشی داستان خوب داره داستان کلیدر هم خوبه
فیلمهای خوب را نیز تماشا کنیم زیرا به نوشتن ما کمک میکند، البته فیلم را بررسی کنیم تا ببینیم این فیلم چه میخواهد بگوید، آدم دفعهی اول که فیلمی را میبیند فقط دارد فیلم میبیند اصلا متوجه نمیشود نویسندهی فیلم چه میخواسته بگوید اما دفعهی دوم و سوم تازه متوجه میشود که این فرد با این دیالوگ دارد چه حرفهایی را به ما القاء میکند.
ما با دیدن فیلم، سریال و داستان خواندن
غیرمستقیم و بدون اینکه حرفی به ما زده شود آداب معاشرت را به راحتی میآموزیم، ما با تماشای فیلم متوجه میشویم وقتی در خانواده عصبانی شدیم چگونه میتوانیم خود را آرام کنیم، اگر اعضای خانواده عصبانی شدند چطور آرامشان کنیم
اما هیچ چیز جای کتاب خواندن را نمیگیرد
کتاب خواندن خصوصا زندگینامهها و داستانهای زندگی باعث میشود رفتار معقول بهتری در زندگی داشته باشیم زیرا با خواندن داستان و رمانها خیلی راحت شاهد انواع و اقسام زندگیها هستیم و حتی میتوانیم بر آن تامل کنیم چون داریم میخوانیم ولی فیلم رد میشود میرود. با داستانخوانی راحت میتوانیم بفهمیم این شخص چرا این کار را کرد و در درون او چه میگذرد. اگر داستانخوانی هیچ اثری نداشته باشد همین که باعث میشود ما پختهتر رفتار کنیم کافی است.
اگر داستان کوتاه مینویسیم باید داستان کوتاه خوب بخوانیم، اگر داستان بلند مینویسیم، باید داستان بلند خوب بخوانیم در هر رشتهای که هستیم باید در همان رشته بخوانیم و بنویسیم.
از انتشارت میتوانیم بفهمیم کتاب خوب است یا نه مثلا انتشارات ماهی داستان کوتاه دارد کتابهایش خیلی خوب است کتب خارجی و ایرانی نیز دارد.
داستان کوتاه تمرینی است برای داستان بلند و رمان نویسی تا کم کم یاد بگیری یک داستان را گسترش دهی تا تبدیا به داستان بلند و رمان شود.
ما با مشاهدهی یک تصویر از زندگی یک فرد میتوانیم آن را با خاطرات و مطالعات خود آن را بپرورانیم و تبدیل به یک داستان کنیم اینگونه حتی میتوانیم در داستان با تصاویر ذهنی صحنههایی را خلق کنیم که ما در آن نبودهایم اما گویی بودهایم.
سعی کنیم در همهی جشنوارههای نویسندگی شرکت کنیم اما یکسال باید زیر نظر استاد بنویسیم تا ایشان نقد کنند و ما بازنویسی کنیم.
چون ما همهچیز را نمیدانیم پس از اینکه برای آموختن نزد استاد برویم نباید ابا داشته باشیم چون ممکن است آن استاد چیزی به ما بیاموزد که به علایق ما بخورد سعی کنید از تجربیات اساتید مختلف نیز بهرهمند شوید زیرا حتی اگر از هر استادی یک جمله هم یاد بگیریم خیلی به درد بخور است اما سعی کنیم مستمر و ادامهدار زیر نظر یک استاد ثابت باشیم تا ایرادات فنی ما را گوشزد کنند.
ولی با وجود استفاده از تجربیات استاد نباید از خواندن کتابهای خوب و تاثیر آنها غافل شویم.
♻️خلاصهاینکه
برای داستاننویسی باید استاد ببینیم، مطالعه کنیم، فیلم ببینیم و بنویسیم
یادمان باشد به داستاننویسی به چشم منبعی برای درآمدزائی ننگریم، نویسندگی عشق است نه شغل
همیشه یک یار مهربان (کتاب) همراهمان باشد تا هر کجا یک لحظه هم فرصت شد بخوانیم.
#خواهرانه
#تجربیات_نوشتن
@ramezan_ghasem110