خاطره‌‌ام از بازی ایران و استرالیا اون روز اصرار بچه‌ها و خانم ناظم برای تعطیل شدن مدرسه بی‌فایده بود، خانم مدیر از خودرو شیطان پائین بیا نبودند که نبودند، تازه پیغام داده بودند: هر کی غایب کنه دو نمره از انضباطش کم می‌کنم، حسابی کفری شده بودیم و مثل برادران حضرت یوسف جلسه گرفتیم تا ببینیم چکار کنیم: - یکی گفت: ماشین خانم دیناری رو پنچر کنیم.🧟‍♀ - من گفتم: که چه، اما اگه الانم بود می‌گفتم ثم ماذا😄 این‌ نقشه مورد توافق قرار نگرفت. - فاطمه مشکل‌گشا فکری به ذهنش خورد و گفت: من آنتن میارم تا از تلویزیون نمازخونه فوتبال رو تماشا کنیم.📺 همه اکی دادیم👌🖐 - اما میرزایی متفکر گفت: ساده‌اید، شما خانم دیناری رو نشناختین، اون راضی نمی‌شه مدرسه رو تعطیل کنه، فکر کردین می‌ذاره ما تو مدرسه فوتبال ببینیم😒 - بچه‌ها با ذوق‌ کور شده پرسیدند پس میگی چکار کنیم؟🤕 - سامره عزیز دردانه‌ی خانم احمدی گفت: من میرم به خانم احمدی التماس می‌کنم تا به مدیر صحبت کنند و راضی‌شون کنن. خانم احمدی که خودشونم دلشون قیلی ویلی می‌رفت فوتبال ببینند با یک نقشه‌ی تاکتیکی که حضور فیزیکی بچه‌ها در کلاس چه حاصل وقتی دل‌شان در گرو فوتبال است پس لطفا اجازه دهید آنتن بیاورند و در عوض کمی دیرتر تعطیل‌شان کنید، موجب شد طفلکی خانم مدیر از یک خودرو شیطان پیاده و با وسوسه‌‌ی خانم احمدی سوار بر خودروی دیگر شیطان شد😂 بالاخره ما موفق به دیدن فوتبال شدیم اما من با اعمال شاقه فوتبال را تماشا کردم، چون مریم حق‌وردی از شوق گل ایران پرید بغلم و چنان جیغی در گوشم کشید که هنوز که هنوز است تا یادم می‌آید آه از نهادم بلند می‌شود. اما عمل نیک خانم مدیر که به یمن پیروزی ایران، مدرسه را زودتر از موعد تعطیل و رانندگانی که از ذوق‌شان مسافران را رایگان جابجا می‌کردند تسکین دهنده‌ی گوش دردم شد. و امروز که استاد، کلاس درس را تعطیل کردند اما نه برای تماشای بازی فوتبال بلکه صرفا برای انجام تحقیق، حقیر باز با اعمال شاقه فوتبال را دنبال می‌کنم و انجام تحقیق را در تقدیر می‌گیرم خصوصا که درس‌زبان‌تخصصی (خوانش متون عربی‌ست)😁 🖊مرضیه رمضان‌قاسم #تماشای_فوتبال ⏰زنگ بیداری👇 https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef ‍‌ ‎‌‌‌‎࿐჻ᭂ⸙🌺🌺⸙჻ᭂ࿐