🕸🕷🕸🕷🕸🕷🕸🕷🕸
🕷
🕸
"روباه دم✂️بریده"
روزی دُم یک روباه در حادثهای قطع شد
روباه دُم بریده شروع کرد به آه و ناله، اما این گریهها فقط بخاطر دردِ ناشی از دُمبریدگی نبود بلکه بیشتر از این میترسید مورد تمسخر و عبرت سایر روباهها قرار میگیره که یه دفعه فکری به ذهنش رسید با خودش گفت: درسته که من نمیتونم مثل بقیهی روباهها بشم اما خیلی نرم و راحت میتونم روباههای دیگه رو مثل خودم کنم👺
تا روباههای دیگه، روباه دُم بریده رو دیدند با تعجب پرسیدند دُمات چی شد؟
😈روباه دمبریدهگفت:خودم قطعاش کردم
روباهها با تعجب پرسیدند چرا؟
روباه گفت: میخواستم از دستش راحت بشم، نمیدونید چقدر الان احساس رهایی، راحتی و سبکی میکنم؛ وای خدای من! چه احساس خوبی دارم؛ وقتی راه میرم فکر میکنم دارم پرواز میکنم.
یکی از روباهها که خیلی ساده بود، رفت و دم خودش رو قطع کرد. چون قطع کردن دُم درد شدیدی داشت که نمیتونست تحمل کنه، برا التیام دردش رفت نزد اولین روباه دمبریده و گفت: برادر تو که گفته بودی سبک شدی و احساس راحتی میکنی! اما نمیدونم چرا من دارم از درد میمیرم؟!
روباه دمبریده اولی در جوابش گفت: هیس یه وقت صداشو درنیاریا وگرنه تمام روز، روباههای دیگه به ما میخندند بلکه شروع کن به ابراز خشنودی و به دمبریدگی بودنت افتخار کن تا تعداد ما بیشتر بشه تا مورد تمسخر دیگران قرار نگیریم.
روباه دم بریدهی دومی آه از نهادش بلند شد و اونم رفت بین روباهها تا به دمبریدگی خودش تفاخر کنه.
نتیجه این شد که روز به روز تعداد روباههای بریده زیاد و زیادتر شد، تعدادشون اینقدر زیاد شد کارشون به جایی کشید که به روباههای دمدار میخندیدند.
بله دوستان داستان روباه دمبریده داستان افرادی هست که چون خودشون تن با کارهای نادرست میدن، برای اینکه مورد توبیخ و تمسخر دیگران واقع نشن میخوان همه رو مثل خودشون کنند! اسیر،معیوب،بیچاره و...
آدم های "خوش قلب" در جامعه زیاد هستند اما متاسفانه زود فریب جملات زیبای این آدمهای روباهصفت رو میخورند.
تو خیلی دوستداشتنی هستی دوست من
"مواظب خوبی هات باش"
#قصهی_ظهر_جمعه
#روباههای_به_ظاهر_خوشبخت
🌹
╰┈➤🌴@ramezan_ghasem110
💶 💶 💶 💶 💶 💶
💶
💶
پزشک پولکی
🦺مامور شهرداری با لباس کارش در حالیکه کودکی را در آغوش داشت به سرعت وارد بيمارستان شد و به پرستار گفت: خواهش میکنم به داد این بچه برسید. یک ماشین بهش زد و فرار کرد.
🧥پرستار گفت: این بچه نیاز به عمل داره باید اول پولشو پرداخت کنید.
🦺مامور شهرداری گفت: اما من پولی ندارم و پدر و مادر این بچه رو هم نمیشناسم. خواهش میکنم عملش کنید من هرجور شده پول رو تا شب براتون جور میکنم.
🧥پرستار گفت: از دست من کاری بر نمییاد لطفا با دکتری که قراره این بچه رو عمل کنه صحبت کنید.
مامور شهرداری با شتاب دوید پيش دكتر.
🥼اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازه گفت: این قانون بیمارستانه که باید پول عمل قبل از عمل پرداخت بشه؛ لطفا از من نخواین قوانین بیمارستان رو زیر پا بگذارم.
🥷صبح روز بعد همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتمزده نشسته بود و به بیرحمی دیروزش میاندیشید.
#قصهی_ظهر_جمعه
#مهربان_باشیم
🔬
╰┈➤🌴@ramezan_ghasem110
680.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦅
👆قصهی بعضی از ماها
بَر نشاطِ کس نخور حسرت، که قسمت، زیرک است
پُشتِ هر گُل میکُند، پنهان هزاران خار را
✍شاعر:شیدا
#قصهی_ظهر_جمعه
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110