eitaa logo
رسانه مردمی رمنت 57 🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
19 فایل
صدای رسای اهالی رمنت _ بابل انعکاس رویداد واتفاقات وخدمات سرباز جهاد تبیین انتقادوحمایت همراه با ارائه پیشنهاد اتحاد و همدلی ، انسجام همیشگی ادمین : @moheb_v https://eitaa.com/joinchat/1216741620C5a4bf80e24
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی او را از اتاقش بیرون آوردند که سوار کامیون (آمبولانس) شود، خواهش کرد یک سیگار به او بدهند. یکی از افسران سیگاری آتش زد و به او داد؛ با وضع خاصی گوشه لب گذاشت که پیدا بود می‌خواهد جرات و قوت قلب خود را نشان دهد. این آخرین تقاضایش از زندانبانانش بود. ‏روز اعدام هوا به شدت سرد بود اما او با یک‌لا پیراهن و پیژامه‌ای پشمینه، پای به میدان تیر لشکر دو زرهی ‎ گذاشت و هنگام ‎ به جای عفوخواهی و تضرع با بلند‌ترین صدایی که در توان جسم تب دار و بیمارش بود، نام عزیزترین‌هایش، ‎ و ‎ را فریاد زد و بعد صدای رگبار گلوله در میدان تیر پیچید.‎ پس از اعدام در مصاحبه‌ای باتوصیف حالات وروحیه او پیش از تیرباران گفت: آن موقع روحیه‌اش به قدری قوی بود که اگر کسی وارد اتاق می‌شد و از جریان اوضاع اطلاع نداشت،هرگز باور نمی‌کرد این شخص کسی است که چند دقیقه دیگر باید تیرباران شود و وصیت‌نامه‌اش را نیز نوشته است او که سحرگاه۱۹ ‎ سربلند تن به جوخه اعدام سپرد، ‎ دولت مصدق، ‎ «‎ » بود. ميرا قربانى فر ‎ عضو شوید 👇👇 @ramnet57