روایتی از #طلبه_شهید_عسکری_نجفی خاطرات من و طلبه شهید عسکری نجفی از تولد تا لحظه شهادتش شروع شد عسکری پسر دایی من بود و بیشتر اوقات خانه یکدیگر بودیم حتی از کلاس اول ابتدایی تا اول راهنمایی باهم بودیم تا اینکه او تصمیم گرفت به حوزه علمیه فیضیه مازندران برود و بعد آن مدتی هم به حوزه علمیه قم رفت او در تمام زمینه سرآمد بود از اخلاق و برخوردش که زبانزد کل فامیل بود و همه او را دوست داشتند عسکری آدم خوش برخورد و بسیار اهل خدا و پیغمبر و اهل بیت علیهم السلام بودند قبل از مدرسه رفتن در کلاس قرآن مرحوم سید صالح فضلی با هم بودیم و دوران مدرسه جز شاگرد ممتاز هر دو جایزه گرفتیم او درس را ادامه داد اما من بنابر دلایلی از ادامه تحصیلی سر باز زدم آن زمان مدارس مختلط بود بعضی دختران رمنتی همکلاس ما بودند در ۵ تیرماه ۱۳۶۶ از طرف بسیج روستای رمنت جهت اعزام به جبهه به پادگان گهرباران ساری شدید تا ۲۵ شهریور ماه ۱۳۶۶ بعد اتمام دوره آموزش نظامی به روستای پیرتکیه شهرستان نکاء و بعنوان کاروان عاشورا به منطقه و دفاع مقدس اعزام شدیم ما را در استان خوزستان ، منطقه هفت تپه ، مقر لشکر ویژه ۲۵ کربلا استان مازندران رسیدیم ما را در گردان های عملیاتی تقسیم کردند طلبه شهید عسکری نجفی عضو گردان الزهرا ( سلام الله علیها) و من عضو گردان حضرت علی ابن ابی طالب (علیهماالسلام) شدم طلبه شهید عسکری نجفی در عملیات بیت المقدس ۷ در شلمچه در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۶۷ به شهادت رسید 🎙 روایتگر : آقای کریم علیپور 🖊 تنظیم : سیدمحمدمجیدی #روایتگری_رزمندگان #رسانه_مردمی_رمنت_57 |عضو شوید👇 @ramnet57

#روایتگری_رزمندگان از سمت راست : 1-شهید محمد اسفندیاری 2-آقای محسن رجبعلیان 3-آقای خلیل احمدنتاج 4- زنده یاد جانباز مهندس سعید خانپور 5-آقای غلامعلی حسن نیا ( رمنتی ) 6-شهید حسن ( حمید ) رسولی 7-زنده یاد مرحوم ذوالفقار حسن نیا ( رمنتی ) سال 1362 روستای رمنت بابل #لشکر_ویژه_۲۵_کربلا #رسانه_مردمی_رمنت_57 |عضو شوید👇 @ramnet57

#روایتگری_رزمندگان این عکس همه ما از نیروهای گروه ضربت سپاه پاسداران ناحیه بابل بودیم . البته بجز برادر مرحومم ذوالفقار حسن نیا و محسن رجبعلیان . نحوه فعالیت ما در گروه ضربت به صورت شیفت ۲۴ ساعته بود یعنی یک گروه ۲۴ ساعت سر مأموریت بود و بعد اتمام بعدی ۲۴ ساعت استراحت میکردیم و گروه بعدی جایگزین ما می شد گروه ما خیلی از کارها از جمله ورزش فوتبال ، رزمی و بدنسازی و ... با هم انجام می دادیم . نیروهای واحد اطلاعات شهرستان بابل آدرس یکی از خانه تیمی های منافقین در خیابان اکبرین به ما دادند و نیروی ما وارد عمل شد یکی از روزها در خیابان اکبرین بابل روبروی دانشکده پزشکی با یک منافق مسلح به اتفاق دو نفر دیگر از همکاران ما آقایان ابوالقاسم اکبرنژاد و سعید نیک پور ، درگیر شدیم که پس از زخمی کردن منافق مزدور او را دستگیر و به نیروهای اطلاعات تحویل دادیم . البته یکی از دوستان این منافق در خانه تیمی که همان نزدیکی بود ، با شنیدن صدای تیر اندازی ما فرار کرد و نتوانستیم او را دستگیر کنیم . البته قرار بود حمله کنیم تو خونه و هر دو نفر رو زنده دستگیر کنیم . با بیرون آمدن یک نفر از خونه برنامه ما عوض شد و بیرون از خانه با یک نفر درگیر شدیم و با زخمی کردنش او رو دستگیر کردیم . 👤 روای : آقای غلامعلی حسن نیا #رسانه_مردمی_رمنت_57 |عضو شوید👇 @ramnet57