#آداب #برادرى
#پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هرگاه يكى از شما با كسى طرح برادرى افكند از او نام، نام پدر، طايفه و محل سكونتش را بپرسد، كه اين كار از حقوق لازم و مايه صفا و خلوص برادرى است؛ در غير اين صورت ، اين دوستى، دوستى اى نابخردانه است.
#پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : سه چيز نشانه جفا است [ نخست]: آن كه آدمى با كسى همراه شود و از نام و كنيه او نپرسد.
# پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : با برادرت با گشاده رويى برخورد كن.
#پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هرگاه يكى از برادران خود را سه روز نمى ديد جوياى حالش مى شد. اگر در شهر نبود برايش دعا مى كرد و اگر حضور داشت به ديدنش مى رفت و اگر بيمار بود عيادتش مى كرد.
#امام صادق عليه السلام : از برادران خود بدگويى نمى كند مگر حرام زاده
نکته
این آداب برادران دینی است
نه برادران نسبی....
میزان الحکمه. باب الاخوان
@rangarang110
#حدیث_روز
🔸امامِ معصوم به هر زبان و لغتی داناست
❖ أبو بصير مىگويد: به حضرت امام کاظم عليهالسّلام گفتم: قربانت گردم، امام با چه مدركى شناخته مىشود؟
در جواب فرمود: به چند خصلت:🔻
- با چيزى كه از پدر دربارۀ او سابقه دارد(مانند تصريح به امامت و سپردن سلاح و ساير نشانهها به او) تا براى مردم حجت باشد.
- هرچه از او بپرسند جواب گويد و اگر در برابر او خاموش نشينند او خود آغاز سخن كند.
- مىتواند از فردا خبر دهد.
- با مردم به هر لغت و زبانى مىتواند سخن گويد.
●سپس فرمود: اى ابا محمد! من پيش از اينكه تو از جاى خود برخيزى، نشانهاى به تو نشان میدهم. طولی نکشید كه مردى از اهل خراسان وارد مجلس ما شد و به زبان عربى با آن حضرت سخن گفت ولى حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام به فارسى جوابش را داد،
آن خراسانى گفت: قربانت گردم، بهخدا من از سخن گفتن به زبان خراسانی با شما منعی نداشتم جز اينكه گمان میكردم شما آن لغت را خوب نمیدانيد.
حضرت فرمود: سبحان اللّه! اگر من نتوانم بهخوبی جواب تو را بگويم، چه فضيلتى بر تو دارم؟
سپس به من فرمود: اى ابا محمد! همانا سخن هيچ يك از مردم بر امام پوشيده نيست و نه سخن پرندگان و نه سخن چار پايان و نه سخن هيچ جانداری، پس هر كه اين ویژگیها را نداشته باشد، امام نيست.
#امام #صفات_امام
#موسی_بن_جعفر علیهالسلام #علم_امام
📚کافی، ج1، ص285، ح7
@rangarang110
♦️ حتی امام هم نتوانست!!!؟
#امام (ره) هم که میگفت : من دولت تعیین میکنم من تو دهن این دولت میزنم ، هم نتوانست #بنی_صدر راعزل کند ! تا اینکه #مجلس و #مردم چنین کردند!
چون گفت من به پشتوانه این مردم چنین میکنم چنان میکنم.
#هدایت_الهی بر مبنای افزایش فهم مردم است.
قابل توجه کسانی که میگن چرا رهبر فلانی رو کنار نمیگذاره و...
#دولت #روحانی #مجلس
https://chat.whatsapp.com/BaU78kszOF09Jm9FKCmw9N
@rangarang110
*امام خمینی* (ره) از یک دوازده ساله عارفی میسازد.
که وصیتنامه ش
تمام العرفان است برای ما
#وصیتنامه شهید محمد حسین فهمیده *دوازده ساله*
....ــ.....ـ............ـــــ.....
بسم الله الرحمن الرحیم
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه هرکس من را طلب می کند می یابد مرا، و کسی که مرا یافت می شناسد مرا، و کسی که من را دوست داشت، عاشق من می شود و کسی که عاشق من می شود، من عاشق او می شوم و کسی که من عاشق او بشوم، او را می کشم و کسی که من او را بکشم، خون بهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم. هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای را که امام عزیزمان بارها در پیام ها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملت های زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمی تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه می روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم.
تمام ارادت *پیرجماران* به یک شهید دوازده ساله
🌻حضرت #امام خمینی (ره) در پیامی فرمودند :"رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید.
.............
۸آبان سالروز شهادت حسین فهمیده
https://chat.whatsapp.com/DrAjqgXlhrF8ENMF2NisAN
رنگـــــــا رنـــــگ
https://eitaa.com/rangarang110
🌸🍃﷽ا🌸🍃
#علم_آگاهى از تصميم (٢)
🎁هديه دادن قلم
#دست_مبارک_امام_شفاى_ بدخوابى
يكى از اصحاب، امام حسن عسكرى عليه السلام به نام احمد، فرزند اسحاق حكايت می كند:
روزى در محضر شريف آن #حضرت_عسکری_علیه_السلام وارد شدم و خواهش كردم تا مطلبى را به عنوان نمونه خطّ برايم بنويسد.
امام عليه السلام تقاضاى مرا پذيرفت و #فرمود:
اى احمد! خطّ، از هر كسى كه باشد متفاوت خواهد بود، چون قلم يكسان نيست و ريز و درشت دارد، سپس حضرت قلم و دواتى را درخواست نمود.
و چون قلم و دوات آماده شد مشغول نوشتن گرديد و من با دقّت تمام نگاه مى كردم ، وقتى كه قلم را داخل دوات مى نمود و مى خواست خارج كند سر قلم را به لبه دوات مى كشيد تا جوهر اضافى پاك شود و خطّ تميز و زيبا درآيد.
در همين بين ، بدون آن كه حضرت متوجّه شود با خودم گفتم : اى كاش امام عليه السلام اين قلم را به عنوان يادبود و هديه ، به من لطف مى كرد.
پس چون از نوشتن فارغ شد، شروع نمود درباره مسائل مختلف با من صحبت كند و در ضمن صحبت ، قلم را با دستمالى كه كنارش بود پاك نمود و فرمود: بيا احمد، اين قلم را بگير.
هنگامى كه قلم را از دست مبارك حضرت گرفتم عرضه داشتم : فداى شما گردم ، من يك ناراحتى دارم كه چند مرتبه قصد داشتم با شما مطرح كنم ولى ممكن نشد، چنانچه الا ن اجازه بفرمائى آن را عرض كنم ؟
#امام عليه السلام فرمود:
ناراحتى و مشكل خود را بگو.
اظهار داشتم : از پدران بزرگوارت روايت شده است كه
1️⃣ خواب پيامبران الهى صلوات اللّه عليهم بر روى كمر است
2️⃣ و خواب مؤمنين بر سمت راست مى باشد
3️⃣ و خواب منافقين بر سمت چپ خواهد بود
4️⃣ و شياطين بر رو دَمَر و پشت به آسمان مى خوابند؛ آيا اين روايت صحيح است ؟
#امام عليه السلام فرمود: بلى ، همين طور است كه نقل كردى .
سپس عرضه داشتم : اى سرور و مولايم ! من هر چه تلاش مى كنم كه بر سمت راست بخوابم ممكن نمى شود و خوابم نمى برد، اگر ممكن است مرا درمان و معالجه فرما؟
#حضرت لحظه اى سكوت نمود و بعد از آن ، اظهار نمود: جلو بيا، پس نزديك امام عليه السلام رفتم ،
#فرمود: دست خود را داخل پيراهنت كن .
موقعى كه دستم را داخل پيراهنم كردم ، آن گاه حضرت دست خويش را از داخل پيراهنش درآورد و داخل پيراهن من نمود و با دست راست بر پهلوى چپ و با دست چپ بر پهلوى راست من ، سه مرتبه كشيد.
بعد از آن هميشه به طور ساده و راحت بر پهلوى راست مى خوابيدم و نمى توانستم بر پهلوى چپ بخوابم .
📚اصول كافى : ج 1، ص 513، ح 27
📚 إثبات الهداة : ج 3، ص 407، ح 30
📚 مدينة المعاجز: ج 7، ص 563، ح 2550.
https://eitaa.com/rangarang110
❓سوال: 👇👇👇
اگر #امام_حسین به کوفه نمی آمد.. کشته نمیشد؟ آیا او از عهدشکنی #کوفیان خبر نداشت؟
✅ پاسخ: 👇👇👇
امام حسین اگر به کوفه هم نمی آمد کشته میشد.. با شمشیر یا سمّ و..
یزید دستور قتل آنان را داده بود که با او بیعت نکنند و چون امام حسین هرگز با یزید بیعت نمیکردند پایان راه ایشان یا #شهادت بود..
یا #فرار.. چنانکه عبدالله زبیر از مدینه گریخت.
سیدالشهدا(ع) با حرکت به سمت کوفه (بر اساس دعوت مردم) راه را بر هر گونه بهانه بستند و اوج خباثت #یزید را به همه نشان دادند..
آری.. #امام از عهدشکنی کوفیان خبر داشت.. اما اگر به #کوفه نمی آمد
تاریخ مینوشت 18 هزار نفر به ولیّ خدا، نامه نوشتند و او #قیام نکرد.. سیدالشهدا با پذیرش دعوتها، حجت را بر #مسلمانان تمام کرد و نشان داد هر جا #مردم طلب کنند و بخواهند #اهلبیت به کمک شان میشتابند..
و این قاعده #سیاست در تشیع است.. ابتدا باید #مردم بخواهند، مردم به بلوغ برسند و بعد ولی خدا نه تنها کمک شان میکند که جانش را بر سر این دعوت میدهد..
فرمانده گردانی میگفت :
خواب #امام زمان عجلالله رو دیدم ؛
آقا بهم گفت لیست گردان رو بهم بده
لیست گردان رو بهشون دادم
ایشون با خودکار #قرمز زیر بعضی اسما رو خط کشید ..
هر کدوم از اون #اسمایی رو کھ آقا اون شب زیرشون خط کشید #شهید شدن!🚶🏻♂
#شهیدآرمانعلیوردی❤️🌱
#آرمانعزیز
#آرمانایران
#رفیق_شهیدم
🌹🍃
💥حاج شيخ عبدالكريم همان شبى كه از دنيا رفت خانواده او شام نداشتند!
✍ آیت الله #نوری_همدانی :
🔹موسّس حوزه مقدّسه قم آيت الله العظمى #حاج_شيخ عبدالكريم حائرى كه در سال ١٢٧٦ در مهرجرد يزد متولّد و در سال ١٣٥٥ قمرى چشم از اين جهان بستعلاوه بر كمالات و امتيازات فراوانى كه داشت از لحاظ زهد و ساده زيستىنيز نمونهاى بود.
🔸 #امام خمينى (ره) در يكى از سخنراني هاى خود فرمودند:
«مرحوم آقاى حاج شيخ عبدالكريمِ ما وقتى كه فوت شد آقا زادههاى او همان شب چيزی نداشتند ، همان شب شام نداشتند.»
🔹او چون مرجع شيعيان بود وجوه شرعيّه فراوانى به ايشان مىرسيد ولىهنگام وفات همه اثاثيهاش به هزار و پانصد تومان نمىرسيد و مبالغىمقروض بود كه طلبكاران همه طلب خود را به آن بزرگوار بخشيدند.
🔸[شیخ #آقا_بزرگ تهرانی] در كتاب نقباء البشر مىگويد:
«حاج شيخ عبدالكريم حائرى با اينكه اموال فراوانى از وجوهشرعيه براى او آورده مىشد ولى او هرگز آنها را پيش خود نگاه نمىداشت و آن اموال را به تجّارى در بازار قم كه از صُلَحاء بودند، تحويل مىداد و در نزد آنها جمع مىشد و در موقع دادنشهريّه طلاّب يا مواقع ديگرى كه لازم مىشد ايشان حوالهمىدادند و پول از آنها گرفته مىشد و مورد تقسيم قرارمىگرفت و يا به مصارف لازم خرج مىشد.»
📚علمای بزرگ اسلام، حسین نوری همدانی ، صفحه 373
#سیره_علما