eitaa logo
رنگ خدا
71.7هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6.7هزار ویدیو
83 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/aB6V.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 امام سجّاد عليه السلام: 🔰 ألا و إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلَى اللّه ِ مَن يَقتَدي بِسُنَّةِ إمامٍ و لا يَقتَدِي بِأعمالِهِ 🔹 هشدار كه منفورترين مردم نزد خداوند كسى است كه سيره امامى را برگزيند ولى از كارهاى او پيروى نكند. 📚 الكافى، ج 8، ص 234 ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‎🌈 @range_khodaa
🌺 قالَ الباقِرُ عَلَیه السَلام: ✅ انَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللّه‌ِ اَشَدُّكُمْ اِكْراما لِحَلائِـلِهِمْ؛ 🌸 باقر عليه‌ السلام : ✴️ شما نزد خداوند، كسى است كه بيشتر به خود بگذارد. 📚 وسائل الشيعه ، ج ۱۵، ص۵۸ 🌈 @range_khodaa
علی علیه السلام: "دل ها گاهی نشاط دارند و گاهی ملالت. اگر نشاط داشت آن را به مستحبّات وادارید، و اگر ملالت دست داد به واجبات بسنده کنید!" #"حکمت ۳۱۲ نهج البلاغه" 🌈 @range_khodaa
🍃حدیث🍃 ❤️ مهدی عجل‌الله فرمودند: 🍀إنَّ اللهَ مَعَنا، فَلا فاقَهَ بِنا إلى غَیْرِهِ، وَالْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا. 🍃 خدا با ما است و نیازى به دیگران نداریم; و با ما است و هر که از ما روى گرداند باکى نداریم.👌 📖 بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۹۱ 🌈 @range_khodaa
💠آیت الله : 🍃در وسائلِ [به دست آوردن خرسندی خدا و نزدیکی به او] چیزی که مختصر و کارکن و مفید باشد، زیاد است و با آن، خدا شما را بالا می برد. صلوات عاشقانه و محبّانه [انسان را بالا می برد]. 🍁او [خداوند متعال] حاضر است و ما را می بیند [اما] ما او را نمی بینیم؛ همانطور که ما حاضر است و ما غائبیم. 📚نفس مطمئنه/ص32 ‎‎‌‌‎‎‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‎🌈 @range_khodaa
1.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله و آیت الله محضر مبارک زمان علیه السلام 🌈 @range_khodaa
54.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# حدیث روز صادق علیه‌السلام 💠موضوع هرگاه کسی را دوست داشتی... 🌈 @range_khodaa
# حدیث روز جواد علیه‌السلام 💠موضوع از دید خداوند پنهان نیستی 🌈 @range_khodaa
♥️ _على عليه السلام فرمودند: 🍀 التَّواضُعُ يَرفَعُ ، التَّكبُّرُ يَضَعُ . 🍃 فروتنى رفعت مى بخشد و تكبّر پست مى گرداند. 📖غرر الحكم, ح۱۱ 🌈 @range_khodaa
🌸 برگرفته از سخنراني آيت الله ناصري (حفظه الله) 🔹گله نکن که چرا این ناراحتی‌ها وجود دارد؟ چرا این وضع اقتصاد ماست؟ چرا باران نمي‌بارد؟ چرا هر یک مرض تازه پيدا مي‌شود؟ 👈 زيرا هر روز یک گناه تازه ای انجام مي‌دهی و اين مشكلات هم اثر عمل تو است. هر روز یک گناه تازه؛ درد تازه برایت مي‌فرستد. اين‌ها لازمة هم هستند. از رضا علیه السلام روايت نقل شده است كه:👇👇 كُلَّما أحدَثَ العِبادُ مِن الذُّنوبِ ما لَم يَكُونوا يَعمَلُونَ أحدَثَ اللّه ُ لَهُم مِن البَلاءِ ما لَم يَكُونُوا يَعرِفُونَ؛ 💠هر گاه بندگان، مرتكب گناهانى شوند كه پيش‌تر انجام نمى داده اند ، بلاهايى را برايشان پديد مي‌آورد كه سابقه نداشته است و آن را نمي‌شناسند 📒 كافي، ج 2، ص 275. 🌈 @range_khodaa
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت هجدهم : ۱۷ شهریور ✔️ راوی : امیر منجر 🔸صبح روز هفدهم بود. رفتم دنبال
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت نوزدهم : بازگشت امام ✔️ راوی : حسين الله كرم 🔸اوايل بود. با هماهنگي انجام شده، مسئوليت يکي از تيمهاي حفاظت حضرت امام به ما سپرده شد. گروه ما در روز دوازده بهمن در انتهاي خيابان آزادي منتهي به فرودگاه به صورت مسلحانه مستقر شد. صحنه ورود خودرو حضرت امام را فراموش نميکنم. پروان هوار به دور شمع وجودي حضرت امام ميچرخيد. 🔸بلافاصله پس از عبور اتومبيل امام، بچه ها را جمع کرديم. همراه ابراهيم به سمت بهشت زهرا رفتيم. امنيت درب اصلي بهشت زهرا از سمت جاده قم به ما سپرده شد. ابراهيم در کنار در ايستاد. اما دل و جانش در بهشت زهرا بود. آنجا که حضرت مشغول سخنراني بودند. 🔸ابراهيم ميگفت: صاحب اين آمد، ما مطيع ايشانيم. از امروز هر چه امام بگويد همان اجرا ميشود.از آن روز به بعد ابراهيم خواب و خوراک نداشت. در ايام دهه چند روزي بود كه هيچكس از ابراهيم خبري نداشت. تا اينكه روز بيستم بهمن دوباره او را ديدم. بلافاصله پرسيدم: كجائي ابرام جون!؟ مادرت خيلي نگرانه.مكثي كرد وگفت: توي اين چند روز، من و دوستم تلاش ميكرديم تا مشخصات شهدائي كه بودند را پيداكنيم. چون كسي نبود به وضعيت شهدا، تو پزشكي قانوني رسيدگي كنه. ٭٭٭ 🔸شب بيست و دوم بهمن بود. ابراهيم با چند تن از جوانان انقلابي براي تصرف کلانتري محل اقدام كردند. آن شب، بعد از تصرف کلانتري 14 با بچه ها مشغول گشت زني در محل بوديم. صبح روز بعد، خبر انقلاب از راديو سراسري پخش شد. 🔸ابراهيم چند روزي به همراه امير به مدرسه رفاه ميرفت. او مدتی جزء محافظين حضرت امام بود.بعد هم به زندان قصر رفت و مدت کوتاهي از محافظين زندان بود. در اين مدت با بچه هاي کميته در مأموريتهايشان همکاري داشت، ولي رسماً وارد کميته نشد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 🔻@range_khodaa🔻
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت سی و هشتم : شهادت اصغر وصالی ✔️ راوی : علی مقدم 🔸محرم سال 1359 اتفاق مه
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت سی و نهم: ظاهر ساده ✔️ راوی : جمعی از دوستان شهید 🔸در ايام ابتداي جنگ، الگوي بسياري از بچه هاي رزمنده شده بود. خيليها به رفاقت با او افتخار ميكردند. اما او هميشه طوري رفتار ميکرد تا كمتر مطرح شود. مثلاً به لباس نظامي توجهي نداشت، پيراهن بلند و شلوار كردي ميپوشيد. تا هم به مردم محلي آنجا نزديكتر شود، هم جلوي نفس خود را گرفته باشد. ساده و بي آلايش بود. وقتي براي اولين بار او را ديديم فكر كرديم كه او خدمتكار و... براي رزمندگان است. اما مدتي كه گذشت به شخصيت او پي برديم. 🔸ابراهيم به نوعي ساختارشكن بود. به جاي توجه به ظاهر و قيافه، بيشتر به فكر باطن بود. بچه ها هم از او تبعيت ميكردند. هميشه ميگفت: مه متر از اينكه براي بچه ها لباسهاي هم شكل و ظاهر نظامي درست كنيم بايد به فكر و نيروها باشيم و تا ميتوانيم بيشتر با بچه ها رفيق باشيم. نتيجه اين تفكر، در عملياتهاي گروه، كاملاً ديده ميشد. هر چند برخي با تفكرات او مخالفت ميكردند. ٭٭٭ 🔸پارچه لباس پلنگي خريده بود. به يكي از خياطها داد وگفت: يك دست لباس كُردي برايم بدوز. روز بعد لباس را تحويل گرفت وپوشيد. بسيار زيبا شده بود. از مقر گروه خارج شد. ساعتي بعد برگشت. با لباس سربازي! پرسيدم: لباست كو!؟ گفت: يكي از بچه هاي كُرد از لباس من خوشش آمد. من هم دادم به او! ساعتش را هم به يك شخص ديگرداده بود. آن شخص ساعت را پرسيده بود و ساعت را به او بخشيده بود! اين كارهاي ساده باعث شد بسياري از كردهاي محلي مجذوب اخلاق ابراهيم شوند و به گروه اندرزگو ملحق شوند. ابراهيم در عين سادگي ظاهر، به مسائل سياسي كاملاً آگاه بود. 🔸جريانات سياسي را هم خوب تحليل ميكرد. مدتي پس از نصب تصاوير راحل و شهيد بهشتي در مقر، از طرف دفتر فرماندهي كل قوا در غرب كشور كه زير نظر بني صدر اداره ميشد دستور تعطيلي و بستن آذوقه گروه صادر گرديد، اما فرمانده ارتش در آن منطقه اعلام كرد كه حضور اين گروه در منطقه لازم است. تمامي حملات ما توسط اين گروه طراحي و اجرا ميشود.بعد از مدتي با پيگيريهاي اين فرمانده، جلوي اين حركت گرفته شد. 🔸يك روز صبح اعلام كردند كه بني صدر قصد بازديد از را دارد. ابراهيم و جواد و چند نفر از بچه ها به همراه حاج حسين عازم كرمانشاه شدند. فرماندهان نظامي با ظاهري آراسته منتظر بني صدر بودند. اما قيافه بچه هاي اندرزگو جالب بود. با همان شلوار كردي و ظاهر هميشگي به استقبال بني صدر رفتند! هر چند هدفشان چيز ديگري بود. ميگفتند : ما ميخواهيم با اين آدم صحبت كنيم و ببينيم با كدام بينش نظامي جنگ را اداره ميكند! 🔸آن روز خيلي معطل شديم. در پايان هم اعلام كردند رئيس جمهور به علت آسيب ديدن هليكوپتر به كرمانشاه نمي آيد. مدتي بعد حضرت آيت الله خامنه اي به كرمانشاه آمدند. ايشان در آن زمان امام جمعه بودند. ابراهيم تمام بچه ها را به همراه خود آورد. آنها با همان ظاهر ساده و بي آلايش با حضرت آقا ملاقات كردند و بعد هم ايشان را در آغوش گرفتند و روبوسي كردند. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 🔻@range_khodaa🔻