🔴 هر روز یک سلام و یک حاجت
🟢 آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) به شاگردان خود توصیه می کردند :
🔵 هر صبح که از خانه بیرون می آیید ، یک سلام به حضرت صاحب الامر علیه السلام عرض کرده و یک حاجت بخواهید.
🔻@range_khodaa🔻
🔅علامه طباطبایی:
تا زنده هستید دائم مشغول صلوات فرستادن و خواندن سوره «قل هوالله احد» باشید.
زمانی که انسان در قبر قرار گرفت ارزو میکند شخصی کنارقبرش بیاید وبرایش یک فاتحه ای یا صلواتی بفرستد.
🔻@range_khodaa🔻
✨﷽✨
🔴کارهای خود را تبدیل به عبادت کنیم...
✍استاد ماندگاری: در آخرين آيه ي سوره ي النّبأ مي فرمايد: روز #قيامت ، روز #پاداش نيت ها است.
وقتي که ما مي توانيم کارهايي که به طور کامل مربوط به زندگي است را با يک نيت تبديل به #عبادت کنيم، چرا اين کار را نکنيم؟! تا در روز قيامت به خاطر کفران اين نعمت بگوييم اي کاش ما خاک بوديم.
زماني که نيت ما از کار کردن فقط تحصيل مال باشد، نمي توانيم آن را بعنوان عبادت انجام دهيم. اين کار آسيب هاي جدي هم دارد. افرادي که پول دارند کار نمي کنند. و ارزش گذاري مردم در کارها براساس پولي است که از آن راه بدست مي آيد. در نتيجه برخي از کارها داراي ارزش کم و برخي داراي ارزش زياد است.
اولاً کار يک انجام وظيفه و عبادت است. خدا گفته که شما حرکت کنيد تا من برکت بدهم. کار مجاهدت است حتي يک پله از تکليف هم بالاتر است. کار عبوديت است. چون خدا دائماً در حال فيض است من هم که بنده ي او هستم بايد دائماً در حال تلاش باشم تا شبيه به او بشوم. کار باعث نااميد کردن شيطان مي شود. چون بي کاري معصيت است.
با اين نگاه هاي ديني ما مي توانيم کار خود را تبديل به عبادت کنيم. در اين صورت با دست پر در روز قيامت حاضر مي شويم.
🔻@range_khodaa🔻
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت یازدهم : قهرمان ✔️راوی : حسين الله كرم 🔸مسابقات قهرماني 74 کيلو باشگاه
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت دوازدهم: پورياي ولي
✔️راوی : ايرج گرائي
🔸مسابقات #قهرماني باشگاهها در سال 1355 بود. مقام اول مسابقات، هم #جايزه نقدي ميگرفت هم به انتخابي کشور ميرفت. ابراهيم در اوج آمادگي بود. هرکس يک مسابقه از او ميديد اين مطلب را تأييد ميكرد. مربيان ميگفتند:امسال در 74 کيلو کسي #حريف ابراهيم نيست.
🔸مسابقات شروع شد. ابراهيم همه را يکي يکي از پيش رو برم يداشت. با چهار کشتي که برگزار کرد به نيمه نهائي رسيد. کشتيها را يا ضربه ميکرد يا با #امتياز بالا ميبُرد.
🔸به رفقايم گفتم: مطمئن باشيد، امسال يه کشتي گير از باشگاه ما ميره تيم ملي. در ديدار نيمه نهائي با اينکه حريفش خيلي #مطرح بود ولي ابراهيم برنده شد. او با اقتدار به فينال رفت.
حريف پاياني او آقاي «محمود.ك» بود. ايشان همان سال قهرمان مسابقات ارتش هاي جهان شده بود.
🔸قبل از شروع #فينال رفتم پيش ابراهيم توی رختکن و گفتم: من مسابقه هاي حريفت رو ديدم. خيلي ضعيفه، فقط ابرام جون، تو رو خدا دقت كن. خوب کشتي بگير، من مطمئنم امسال برا تيم ملي انتخاب ميشي.
🔸مربي، آخرين توصيه ها را به #ابراهيم گوشزد ميکرد. در حالي که ابراهيم بندهاي کفشش را ميبست. بعد با هم به سمت تشک رفتند. من سريع رفتم و بين تماشاگرها نشستم. ابراهيم روي تشک رفت. حريف ابراهيم هم وارد شد. هنوز داور نيامده بود. ابراهيم جلو رفت و با #لبخند به حريفش سلام كرد و دست داد. حريف او چيزي گفت كه متوجه نشدم. اما ابراهيم سرش را به علامت تائيد تکان داد. بعد هم حريف او جائي را در بالاي سالن بين تماشاگرها به او نشان داد!
🔸من هم برگشتم و نگاه کردم. ديدم پيرزني تنها، تسبيح به دست، بالاي سکوها نشسته. نفهميدم چه گفتند و چه شد. اما ابراهيم خيلي بد کشتي را شروع کرد. همه اش #دفاع ميکرد. بيچاره مربي ابراهيم، اينقدر داد زد و راهنمائي کرد که صِدايش گرفت. ابراهيم انگار چيزي از فريادهاي مربي و حتي داد زدنهاي من را نميشنيد. فقط وقت را تلف ميکرد!
🔸حريف ابراهيم با اينکه در ابتدا خيلي ترسيده بود اما #جرأت پيدا کرد. مرتب حمله ميکرد. ابراهيم هم با خونسردي مشغول دفاع بود. داور اولين اخطار و بعد هم دومين اخطار را به ابراهيم داد. در پايان هم ابراهيم سه اخطاره شد و #باخت و حريف ابراهيم قهرمان 74 کيلو شد!
وقتي داور دست حريف را بالا م يبرد ابراهيم خوشحال بود! انگار که خودش قهرمان شده! بعد هر دو کشت يگير يکديگر را بغل کردند.
🔸حريفِ ابراهيم در حالي که از خوشحالي گريه ميکرد خم شد و دست ابراهيم را بوسيد! دو کشتي گير در حال خروج از سالن بودند. من از بالاي سکوها پريدم پائين. باعصبانيت سمت ابراهيم آمدم. داد زدم و گفتم: آدم عاقل، اين چه وضع کشتي بود؟ بعد هم از زور عصبانيت با مشت زدم به بازوي ابراهيم و گفتم: آخه اگه نميخواي کشتي بگيري بگو، ما رو هم معطل نکن. ابراهيم خيلي #آرام و با لبخند هميشگي گفت: اينقدر #حرص نخور!
🔸بعد سريع رفت تو رختکن،لباسهايش را پوشيد. سرش را پائين انداخت و رفت.
از زور عصبانيت به در و ديوار مشت ميزدم. بعد يك گوشه نشستم. نيم ساعتي گذشت. کمي آرام شدم. راه افتادم که بروم. جلوي در ورزشگاه هنوز شلوغ بود. همان حريف فينال ابراهيم با مادر و کلي از فاميلها و رفقا دور هم ايستاده بودند. خيلي #خوشحال بودند. يکدفعه همان آقا من را صدا کرد. برگشتم و با اخم گفتم: بله؟! آمد به سمت من و گفت: شما رفيق آقا ابرام هستيد، درسته؟ با عصبانيت گفتم: فرمايش؟!
🔸بي مقدمه گفت: آقا عجب رفيق با مرام يداريد. من قبل مسابقه به آقا ابرام گفتم، شک ندارم که از شما ميخورم، اما هواي ما رو داشته باش، #مادر و برادرام بالاي سالن نشستند. كاري كن ما خيلي ضايع نشيم. بعد ادامه داد: رفيقتون سنگ تموم گذاشت. نميدوني مادرم چقدر خوشحاله. بعد هم گريه اش گرفت و گفت: من تازه #ازدواج کرد هام. به جايزه نقدي مسابقه هم خيلي احتياج داشتم، نميدوني چقدر خوشحالم. مانده بودم كه چه بگويم. کمي سکوت کردم و به چهر هاش نگاه كردم.
🔸تازه فهمیدم ماجرا از چه قرار بوده. بعدگفتم: رفيق جون، اگه من جاي داش ابرام بودم، با اين همه تمرين و سختي کشيدن اين کار رو نميکردم. اين کارا مخصوص آدماي بزرگي مثل آقا ابرامه. از آن پسر خداحافظي کردم. نيم نگاهي به آن پيرزن خوشحال و خندان انداختم و حرکت کردم. در راه به کار ابراهيم فکر ميکردم. اينطور گذشت کردن، اصلاً با عقل جور درنمياد!
🔸با خودم فکر ميکردم، پوريايِ ولي وقتي فهميد حريفش به قهرماني در مسابقه احتياج دارد و حاکم شهر، آنها را اذيت کرده، به حريفش باخت. اما ابراهيم...
ياد تمرينهاي سختي که ابراهيم در اين مدت کشيده بود افتادم. ياد لبخندهاي آن پيرزن وخوشحالي آن جوان، يكدفعه گريه ام گرفت. عجب آدميه اين ابراهيم!
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
🔻@range_khodaa🔻
💎امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
لَيْسَ عَمَلٌ اَحَبَّ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الصَّلاةِ، فَلا يَشْغَلَـنَّـكُمْ عَنْ اَوقاتِها شَىْءٌ مِنْ اُمورِ الدُّنيا؛
هيچ عملى نزد خداوند، محبوبتر از نماز نيست، پس هيچ كار دنيايى شما را در وقت نماز به خود مشغول ندارد.
📗[خصال، ص 621، ح 10]
🔻@range_khodaa🔻
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
🔸 اکونومیست تخمین زده زمستان گذشته ۶۸ هزار اروپایی به خاطر سهمیهبندی برق یا ناتوانی در پرداخت هزینههای گرمایش جان خودشان را از دست دادهاند. بیشتر از تلفاتِ کرونا که ۵۹ هزار نفر بوده. #زمستان_سخت.
🔹 تیتر خبر این است:
Expensive energy may have killed more Europeans than covid-19 last winter.
به بزرگترین کانال جهاد تبیین بپیوندید
┏━━ °•🖌•°━━┓
@jahad_tabein
┗━━ °•🖌•°━━┛
#حدیث
🌸 امام علی (علیه السلام) :
هر روز صفحهای از عمر شماست،
پس آن را با بهترین عمل خود جاویدان کنید.
📚 غررالحکم، ص۱۱۵
🔻@range_khodaa🔻
✍️مردی سالها در آرزوی دیدن #امام_زمان (عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد. مدّت ها ریاضت کشید.شبها بیدار می ماند و #دعا و راز و نیاز می کرد.معروف است، هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان(عج) را خواهد یافت.این مرد عابد مدّت ها این کار را هم کرد، ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شب زنده داری ها و... صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود).تا اینکه روزی، به او الهام شد:
🔸«الان حضرت بقیة الله(عج)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است. اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!»او حرکت کرد، و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.
اینک ادامه داستان از زبان آن شخص:
🔹به امام(عج) سلام دادم. حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن!در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را نشان داد و گفت:
🔸آیا ممکن است برای #رضای_خدا ، این قفل را سه ریال از من بخرید؟ من به این سه ریال پول احتیاج دارم.پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است. گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد. من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم.زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بی انصافی است. اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم.
پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.
🔸تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟! به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید.وقتی پیرزن رفت،امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند:مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم. ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست. مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم.از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم. چون او #دین دارد و #خدا را می شناسد.از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد. درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و #انصافِ این پیرمرد،هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو میکنیم.
امیر مؤمنان علی (ع) :
«هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید». (بحارالانوارج72، ص33.)
🔻@range_khodaa🔻
🔥توبه نمیکنیم چون خود را بد نمیدانیم!
✍ آیتالله بهجت(ره): حوادثی که اتفاق میافتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما میآید: « وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما میرسد، بهواسطه اعمال شماست».(شوری: ۳۰)
آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبتها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمیکنیم، چون کارهای خود را بد نمیدانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! آیا در این حوادث و گرفتاریها که از هزار سال پیش به ما خبر دادهاند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همانطور که دستور دادهاند باشیم؟! که فرمودهاند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]»
یعنی اینکه به یقینیات اعتقاد داشته باشیم و به واضحات و ضروریات دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم. و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنانکه دستور دادهاند، دعای فرج را زیاد بخوانیم.
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص١٣٩
🔻@range_khodaa🔻
🔺مؤمن در راه خدا باید از اول تا آخرِ حرف دلش این باشد که:
خدایا من ضعیف و ناتوان و فقیرم و تو قادر و توانا و غنی هستی. نه اینکه تکیهاش به خودش باشد و گمان کند که باعبادت میتواند طیِمسیر کند . اگر کسی به خدا پناهنده شود، همیشه در حفظ حِصن الهی خواهد بود
🔻@range_khodaa🔻
🔵 اثر حق الناس در عدم پیشرفت معنوی
🌺 آیت الله نجابت نقل می کند :
🔹 وقتی که بنده مشرف شدم خدمت آسید علی آقای قاضی، فرمودند :
🔺 هر حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی.
🔸 خدمت ایشان عرض کردم : « مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند ، یکی خوب درس نمی خواند . بنده ایشان را تنبیه کردم . اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت . در ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم . » می فرمودند : « هیچ راهی نداری ، باید پیدایش کنی . » گفتم : « آدرس ندارم . » گفتند : « باید پیدا کنی . »
🔻@range_khodaa🔻
✍🏻 از پیرمردی کهن سال روایت است که گفت :
🍀 برای پدرم فرزندی زنده نمی ماند تا این که در سنین پیری او ، من به دنیا آمدم و او شادمان شد .
🍃 هفت ساله بودم که پدرم از دنیا رفت و عمویم سرپرستی مرا به عهده گرفت .
🌾 روزی عمویم مرا باخود نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) برد و عرض کرد :
🌻 «ای رسول خدا ، برادرم از دنیا رفته و این پسر از او مانده شما تعویذی (دعای حفظ) بیاموزید که با آن در پناهش دارم .»
💐 پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: چرا به سراغ سوره های «قل» دار نمی روی :
🌹«قُل یا أَیُّها الکافِرون»
🌹قل هُوَاللهُ اَحَد»
🌹«قُل أَعُوذُ بِرَبِّ الفَلَق»
🌹«قُل أَعُوذُ بِرِبِّ النّاس»
🌹 و در روایتی «قُل أُحِیَ اِلَیَّ.....سوره ی جن»
🌸 پیر کهن سال گفت :
«من تابه امروز بدان سوره ها پناه میجویم و تا کنون آسیبی به مال و فرزندم نرسیده است و بیمار و فقیر نگشته ام و به سنی رسیده ام که می بینید.»
🔻@range_khodaa🔻
💚 #رسیدن_به_سعادت_دنیا_و_آخرت
دائم سوره قل هو الله احد را بخوانید و هدیه کنید به امام زمان علیه السلام ان شالله با دعای حضرت مهدی ( سلام الله علیه ) از رسیدن به سعادت دنیا و آخرت بهرمند شوید.
🔻@range_khodaa🔻
💠استاد حسین انصاریان
◽️اگر یتیم دیدید بسیار محبت کنید و گره از کار او باز کنید که خداوند در این عمل
#گره_گشایی_مشکلات شما را قرار داده است
🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️وقتی خدا نخواد
هیـــــچ اتفاق بدی نمیفته‼️
#استاد_عالی
🔻@range_khodaa🔻
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت دوازدهم: پورياي ولي ✔️راوی : ايرج گرائي 🔸مسابقات #قهرماني باشگاهها در س
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت سیزدهم : شکستن نفس
✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد
🔸باران شديدي در #تهران باريده بود. خيابان 17 شهريور را آب گرفته بود. چند پيرمرد ميخواستند به سمت ديگر خيابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهيم از راه رسيد. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پيرمردها، آنها را به طرف ديگر خيابان برد.
🔸ابراهيم از اين کارها زياد انجام ميداد. هدفي هم جز شکستن #نفس خودش نداشت. مخصوصاً زماني که خيلي بين بچه ها مطرح بود!
٭٭٭
🔸همراه ابراهيم راه ميرفتيم. عصر يک روز تابستان بود. رسيديم جلوي يک کوچه. بچه ها مشغول #فوتبال بودند به محض عبور ما، پسر بچه اي محکم توپ را شوت کرد. توپ مستقيم به صورت ابراهيم خورد. به طوري که #ابراهيم لحظه روي زمين نشست. صورت ابراهيم سرخ سرخ شده بود.
🔸خيلي عصباني شدم. به سمت بچه ها نگاه كردم. همه در حال فرار بودند تا از ما کتک نخورند. ابراهيم همينطور که نشسته بود دست کرد توي ساك خودش. پلاستيک #گردو را برداشت. داد زد: بچه ها کجا رفتيد؟! بياييد گردوها رو برداريد!
🔸بعد هم پلاستيک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت كرديم. توي راه با تعجب گفتم: داش ابرام اين چه کاري بود!؟
گفت: بنده هاي خدا ترسيده بودند. از قصد که نزدند. بعد به بحث قبلي برگشت و موضوع را عوض کرد! اما من ميدانستم انسانهاي بزرگ در زندگيشان اينگونه عمل ميکنند.
٭٭٭
🔸در باشگاه #كشتي بوديم. آماده م يشديم براي تمرين. ابراهيم هم وارد شد. چند دقيقه بعد يکي ديگر از دوستان آمد. تا وارد شد بي مقدمه گفت: ابرام جون، تيپ وهيکلت خيلي جالب شده! تو راه كه مي اومدي دو تا دختر پشت سرت بودند. مرتب داشتند از تو حرف ميزدند!
🔸بعد ادامه داد: شلوار و پيراهن #شيك كه پوشيدي، ساک ورزشي هم که دست گرفتي. کاملاً مشخصه ورزشکاري!
به ابراهيم نگاه كردم. رفته بود تو فكر. #ناراحت شد! انگار توقع چنين حرفي را نداشت.
🔸جلسه بعد رفتم برای ورزش. تا ابراهيم را ديدم خنده ام گرفت! پيراهن بلند پوشيده بود و شلوار گشاد!
به جاي ساك ورزشي لباسها را داخل کيسه پلاستيكي ريخته بود! از آن روز به بعد اينگونه به باشگاه مي آمد!
بچه ها ميگفتند: بابا تو ديگه چه جور آدمي هستي؟!
ما #باشگاه مييايم تا #هيکل ورزشکاري پيدا کنيم. بعد هم لباس تنگ بپوشيم. اما تو با اين هيکل قشنگ و رو فُرم، آخه اين چه لباسهائيه که ميپوشي؟!
🔸ابراهيم به حرفهاي آنها اهميت نميداد. به دوستانش هم توصيه ميکرد که: اگر ورزش براي خدا باشد، ميشه #عبادت. اما اگه به هر نيت ديگ هاي باشه ضرر ميکنين.
٭٭٭
🔸توي زمين چمن بودم. مشغول فوتبال. يکدفعه ديدم ابراهيم در كنار سكو ايستاده. سريع رفتم به سراغش. سلام کردم و با #خوشحالي گفتم: چه عجب، اين طرفها اومدي؟!
مجله اي دستش بود. آورد بالا و گفت: عکست رو چاپ کردن!
🔸از خوشحالي داشتم بال در مي آوردم، جلوتر رفتم و خواستم مجله را ازدستش بگيرم.
دستش را كشيد عقب و گفت: يه شرط داره!
گفتم: هر چي باشه قبول
دوباره گفت: هر چي بگم قبول ميکني؟
گفتم: آره بابا قبول. مجله را به من داد. داخل صفحه وسط، عکس قدي و بزرگي از من چاپ شده بود. در كنارآن نوشته بود: «پديده جديد فوتبال جوانان » و کلي از من تعريف کرده بود.
کنار سكو نشستم.
🔸دوباره متن صفحه را خواندم. حسابي مجله را ورق زدم. بعد سرم را بلند کردم و گفتم: دمت گرم ابرام جون، خيلي خوشحالم کردي، راستي شرطت چي بود!؟
آهسته گفت: هر چي باشه قبول ديگه؟
گفتم: آره بابا بگو، کمي مکث کرد و گفت: ديگه دنبال فوتبال نرو!!
خوشکم زد. با چشماني گرد شده و با تعجب گفتم: ديگه فوتبال بازي نکنم؟! يعني چي، من تازه دارم مطرح ميشم!!
گفت: نه اينکه بازي نکني، اما اينطوري دنبال فوتبال حرف هاي نرو. گفتم: چرا؟!
جلو آمد و #مجله را از دستم گرفت. عکسم را به خودم نشان داد و گفت:
🔸اين عکس رنگي رو ببين، اينجا عکس تو با لباس و شورت ورزشيه. اين مجله فقط دست من و تو نيست. دست همه مردم هست. خيلي از دخترها ممکنه اين رو ديده باشن يا ببينن.بعد ادامه داد: چون بچه مسجدي هستي دارم اين حرفهارو ميزنم. وگرنه کاري باهات نداشتم. تو برو اعتقادات رو قوي کن، بعد دنبال #ورزش حرف هاي برو تا برات مشکلي پيش نياد.بعد گفت: کار دارم، خداحافظي کرد و رفت.
🔸من خيلي جاخوردم. نشستم و کلي به حرف هاي ابراهيم فکر کردم. از آدمي که هميشه شوخي ميکرد و حرف هاي عوامانه ميزد اين حرفها بعيد بود.هر چند بعدها به سخن او رسيدم. زماني که ميديدم بعضي از بچه هاي #مسجدي و نمازخوان که #اعتقادات محکمي نداشتند به دنبال ورزش حرفه اي رفتند و به مرور به خاطر جوزدگي و... حتي نمازشان را هم ترک کردند!
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
🔻@range_khodaa🔻
💎امام صادق علیه السلام:
اَلْعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوابِسُ؛
كسى كه به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمى شود.
📗 [تحف العقول، ص 356]
🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️#همه_ی_حاجت_ها_به_واسطه_ی_امام زمان(عج) مستجاب میشود..
حجت الاسلام والمسلمین استاد عالی
🔻@range_khodaa🔻
هدایت شده از قاصدک
دیده ها حیران به داغ صادق است
چشم ها گریان به داغ صادق است
مهدی زهرا که خود صاحب عزاست
در بقیع میهمان به داغ صادق است
🏴به لطف و عنایت خداوند متعال در سالروز شهادت امام صادق علیه السلام به سوگ می نشینیم و به یاد آن امام که مکتب اسلام وام دار تلاش های بی دریغشان است اقامه عزا خواهیم داشت .🏴
⌚️زمان:دوشنبه 25 اردیبهشت ماه ساعت 20
مکان: رباط کریم،فرهنگیان، خیابان دادگستری، کوچه پیام ،مدرسه علمیه امام خمینی (ره)
💠پذیرای نذورات شما بزرگواران و مشارکت در اطعام و برپایی مجلس اهل بیت علیهم السلام هستیم.
🔰مشارکت و پرداخت نذورات 👇👇
شماره کارت
💳
5022291321737809هیئت محبان ولایت (روی شماره کارت بزنید کپی میشود) ❇️همراهی شما باعث افتخار ماست👇 https://eitaa.com/joinchat/3273195800C8511edfe5f #مکتبامامصادقعلیهالسلام #شهادتصادقآلمحمدصلواتاللهعلیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا همه اینها را ندیده گرفتی ؟
مرحوم آیت الله مصباح یزدی
🔻@range_khodaa🔻
📜 #حدیث
🌹امام على عليه السلام:
به اندک بسنده كنيد🧮
و تَن به خوارى ندهيد.💔
📚غررالحكم حدیث 362
🔻@range_khodaa🔻
🚨 #تلنگر
💰 #پول_خورد_نباشیم!
یک وقت هایی؛
بعد از دو شب نماز شب!
بعد از چند روز روزه مستحبی!
بعد از چند روز تسبیح چرخاندن!
بعد از یک کار فرهنگی در فضای مجازی و حقیقی!
و ...
کُلی سر و صدا راه می اندازیم که آقا چرا ما امام زمان(عج) رو نمی بینیم؟
کُلی هم خودمون رو تحویل میگیریم!😐
شاید جلو آیینه هم بریم و ببینیم که #به_به!!
چقدر نورانی شدیم😌😐!!
اونی که دونه درشت بشه!
مخلص بشه!
خالص بشه!
برای امام زمان عج سر و صدا راه نمیندازه☺️🔕
به قول حاج حسین یکتا:
اون پولِ خوردِ که سر و صدا داره!
اسکناس صدایی ازش در نمیاد...
دونه درشت بشیم!
خالص بشیم!
که امام زمان(عج) ماموریت هاشو به ما بسپاره!
🔻@range_khodaa🔻