eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.6هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
10.1هزار ویدیو
24 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
Mohammad Hossein Poyanfar ~ Music-Fa.ComMohammad Hossein Poyanfar - Man Iranamo To Araghi (320).mp3
زمان: حجم: 15.01M
───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── من ایرانم و تو عراقی؛ چه فراقی چه فراقی! بگیر از دلم یه سراغی؛ چه فراقی چه فراقی! دوری و دوستی سرم نمیشه و هیچ کجا واسم حرم نمیشه و… محمد حسین پویانفر من ایرانم و تو عراقی @ranggarang
12.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دارن میان دونه‌دونه عاشقا دارن میان همه پابرهنه‌ها دارن میان با رفیق و آشنا دارن میان کربلا سید مجید بنی فاطمه🎙 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حبيبي حسين(ع) 🎙 كربلايي_محمد_الجنامي 📍عراق #️⃣ @ranggarang
🔆خدا سخاوت را دوست دارد گروهى از اهل يمن بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وارد شدند. در ميان ايشان مردى بود خشن و تندخو که در گفتگو با پيامبر شديدتر و تندتر صحبت میکرد . تا آنجا كه آن حضرت را به خشم در آورد و رگ پيشانيش از خشم پيچيده شد و رنگ چهره اش دگرگون گشت و چشم را متوجه زمين كرد. جبرئيل فرود آمد و گفت : پروردگارت به تو درود مى فرستد و مى فرمايد: (اين مرد سخى است و به مردم اطعام مى دهد)) پس خشم پيامبر فرو نشست و سر برداشت و فرمود: اگر نه اين بود كه جبرئيل مرا از جانب خداى عزوجل خبر داد كه اهل سخاوت و اطعامى ، تو را از خود مى راندم و عبرت ديگران مى ساختم ! مرد يمنى گفت : آيا خداى تو سخاوت را دوست دارد؟ فرمود: بلى . يمنى گفت : اشهد ان لا اله الا الله و انك رسول الله به خدائى كه تو را به حق برانگيخت هيچ كس را از مال خود محروم نساختم . 📚علم اخلاق اسلامى 2/158 - جامع السعادات 2/115. @ranggarang
🔹 این قضیه را من نقل می‌کنم، ولی از سند آن اطلاع ندارم و شنیده‌ام در جایی با سند نقل شده است. 🔸 شخصی می‌گوید: در سامرا من پیش آمیرزا محمدتقی شیرازی بودم(میرزای دوم) آشيخ فضل‌الله نوری و مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری هم بودند‌. 🔹 پیرمردی ژولیده وارد مجلس شد که قیافه و وضع ظاهری‌اش اقتضای احترام نمی‌کرد. بعضی قیافه‌ها جلب احترام می‌کند، ولی بعضی قیافه‌ها اینگونه نیست، مگر آنکه انسان شخصاً درباره آن شخص اطلاعی داشته باشد. 🔸 آمیرزا محمدتقی به آن پیرمرد فوق العاده احترام گذاشت. پیرمرد نابینا بود. برای پیرمرد معرفی کردند که این شخص آشیخ فضل‌الله است و آن شخص هم شیخ عبدالکریم. 🔹 پیرمرد به آشیخ فضل‌الله رو کرد و گفت: نکند شما همان آشیخ فضل اللهی باشید که در تهران شهید می‌شود؟ و به حاج شیخ عبدالکریم هم گفت: نکند شما همان شیخ عبدالکريمی باشید که عَلَم اسلام را در ایران بلند خواهد کرد؟[ با تاسیس حوزه علمیه قم ] 🔸 میرزا محمّدتقی به آن پیرمرد احترام خیلی غیر عادی گذاشت و وقتی خواست برود، کفش‌هایش را جفت کرد. بعداً از آمیرزا محمد تقی پرسیدیم که آن پیرمرد که بود؟ فرمود: آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی. 📚 جرعه‌ای از دریا؛ جزء ۲، صفحه ۴۹۲. @ranggarang
حضرت موسى عليه السلام فقيرى را ديد كه از شدت تهيدستى ، برهنه روى ريگ بيابان خوابيده است . چون نزديك آمد، او عرض كرد: اى موسى ! دعا كن تا خداوند متعال معاش اندكى به من بدهد كه از بى تابى ، جانم به لب رسيده است . موسى براى او دعا كرد و از آنجا (براى مناجات به كوه طور) رفت . چند روز بعد، موسى عليه السلام از همان مسير باز مى گشت ديد همان فقير را دستگير كرده اند و جمعيتى بسيار در گرد او اجتماع نموده اند، پرسيد: چه حادثه اى رخ داده است ؟ حاضران گفتند: تا به حال پولى نداشته تازه گى مالى بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجوئى نموده و شخصى را كشته است . اكنون او را دستگير كرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام كنند! خداوند در قرآن مى فرمايد: (اگر خدا رزق را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمين طغيان و ستم مى كنند)  پس موسى عليه السلام به حكمت الهى اقرار كرد، و از جسارت و خواهش ‍ خود استغفار و توبه نمود 📚حكايتهاى گلستان ص 161. @ranggarang
🔷جوایز یزید به عبیدالله برای کشتن حسین ع 🔶بعدُ قَتل الحسين رضي الله عنه كَتَب يزيد بنُ معاوية إلى ابن زياد: ... فإذا وقفتَ على كتابي هذا، فاقْدَمْ عليَّ لأُجازيَك على ما فعلت... 🔷پس از کشته شدن حسین (رضی الله عنه)، یزید نامه‌ای به عبیدالله بن زیاد نوشت: 🔹«اما بعد، تو به مقامی بلند دست یافته‌ای .... 🔹وقتی نامه‌ام را دیدی، نزد من بیا تا برای کاری که انجام داده‌ای پاداشت دهم » 🔹ابن زیاد با همه بزرگان بنی‌امیه نزد یزید رفت. وقتی وارد دمشق شد، یزید به استقبالش رفت، و میان دو چشمانش را بوسید. 🔹 ابن زیاد نیز دست یزید را بوسید. یزید او را در کنار خود بر تخت نشاند، و او را در قصر مخصوص "الخضراء"،خود جای داد، ▪️یزید به او ۱/۰۰۰/۰۰۰ درهم ، و جواهرات، چهارپایان و بردگان و کالاهایی بخشید. ▪️یزید درآمد مالیات عراق را برای یک سال در اختیارش گذاشت، ▫️ ابن زیاد بعد از یکماه به کوفه بازگشت. « لعنة الله علیهما» ▪️الکامل في التاریخ ؛ نوشته : عالم سنی ابن اثیر متوفای قرن ۷ ؛ جلد ۴ ص ۸۴ @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت..(قسمت شانزدهم) 🔴 امام حسین لباس کهنه می طلبد 🌺امام که میبیند لحظه به لحظه به شهادت نزدیکتر میشود به خیمه گاه برگشت و فرمود: جامه ای کهنه برایم بیاورید که کسی به آن رغبت نکند تا پس از شهادتم از بدنم خارج نکنند. ⚡️جامه ای آوردند تنگ بود حضرت نپذیرفت و فرمود: این لباس یهودیان است که قلم ذلت برآن جاری شده است. 🌿جامه ی دیگری آوردند ،امام چندجای آن را پاره کرد و در زیر لباسهایش پوشید. ◾️اما هنگام شهادت،دشمن از آن هم نگذشت و ابجر بن کعب آنرا از بدن حضرت خارج کرد و حسین را برهنه گذاشت. 💥و خدای قهار اورا مورد خشم خود قرار داد. تابستانها دستهایش خشک میشد و زمستانها تازه میشد و همش چرک و خون از آنها جاری بود. 🌑وداع اباعبدالله با امام سجاد علیه السلام 🌷امام حسین علیه السلام در آخرین ساعات با تک تک اهل بیت وداع نمود. طبیعتا اولین وداع با امام سجاد علیه السلام است. 🌹امام به خیمه امام سجاد رفت در حالیکه امام سجاد بیحال و مریض در بستر قرار داشت،اسم اعظم و مواریث انبیا را به او سپرد و سفارش های لازم را نمود... 🌑وداع حسین علیه السلام با اهل بیت ♻️اگر بگویند بر اهل بیت امام در عاشورا لحظه ای سخت تر از وداع اباعبدالله وجود نداشت،سخن گزافی نیست. 🌷چرا که همه به شهادت رسیده اند و تنها حسین که مظهر قدرت و شوکت و پناهگاه آنهاست به راهی میرود که بازگشتی ندارد و به جز او دیگر کسی را ندارند... 🍀همه دور اباعبدالله را میگیرند ،کودکی ضجه میزند،گریه و فغان زنان به آسمان بلند است،کودکی طلب امنیت میکند، کودکی آب طلب میکند و ... ✨براستی بر شخصیتی مانند اباعبدالله که غیرت الله است و غیرت الهی در وجود او موج میزند چه میگذرد.... 💥 سکینه جلو آمد و عرض کرد: پدر آماده ی شهادت شده ای؟ امام فرمود: چگونه تسلیم مرگ نشود کسی که یاری برایش باقی نمانده است. 🌹سکینه که انس و الفت خاصی به اباعبدالله داشت آرام نمیشد و از همه بیشتر ناراحت بود. 🌸 علیه السلام اورا به سینه چسباند و اشکهایش را پاک نمود. 🌻سپس فرمود: دخترم بعد از مرگ من گریه زیادی خواهی داشت ولی تا زنده ام با اشک خود قلب مرا آتش نزن... 📕 نفس المهموم ص 347 📒بحار ج45/ص47 📗حیات الحسین 283/3 📘نفس المهموم ص 346 @ranggarang
17.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😔من ایرانم و تو عراقی؛ چه فراقی چه فراقی! بگیر از دلم یه سراغی؛ چه فراقی چه فراقی! دوری و دوستی سرم نمیشه و هیچ کجا واسم حرم نمیشه و… @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا