eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
7هزار ویدیو
10 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
به کمیل زیاد گفت: بدانکه در اینجا، ( اشاره به سینه ی مبارک کرده ) دانشِ فراوانی انباشته است. ای کاش کسانی را می یافتم که می توانستد آن را بیاموزند... [ | ۱۴۷ ]
بد ترین توشه برای قیامت، ستم بر بندگان است . . . [ | ۲۲۱ ]
از خدا بترس هر چند اندک، و میانِ خود و خدا پرده ای قرار ده هر چند نازک... [ | ۲۴۲ ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏‌شوند، ميلى ندارد، و خوشبخت سفارش به تقوا را مى‏‌پذيرد هر چَند مخاطب موعظه، كس ديگرى باشد.✨ @ranggarang
‍ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ یکی از روزهای سال اول دبیرستان بود من از مدرسه به خانه برمی‌گشتم که یکی از بچه‌های کلاس را دیدم اسمش مارک بود و انگار همه کتاب‌هایش را با خود به خانه می‌برد با خودم گفتم: کی این همه کتاب رو آخر هفته به خانه می‌بره، حتماً این پسر خیلی بی حالی است! من برای آخر هفته‌ام برنامه‌ ریزی کرده بودم مسابقه فوتبال با بچه‌ها، مهمانی خانه یکی از همکلاسی‌ها بنابراین شانه هایم را بالا انداختم و به راهم ادامه دادم همینطور که می‌رفتم، تعدادی از بچه‌هارو دیدم که به طرف او دویدند و او را به زمین انداختند کتاب‌هایش پخش شد و خودش هم روی خاک‌ها افتاد عینکش افتاد و من دیدم چند متر اون طرف‌تر، ‌روی چمن‌ها پرت شد سرش را که بالا آورد در چشمانش یک غم خیلی بزرگ دیدم بی اختیار قلبم به طرفش کشیده شد و به طرفش دویدم در حالی که به دنبال عینکش میگشت ‌یه قطره درشت اشک در چشم‌هایش دیدم همینطور که عینکش را به دستش می‌دادم گفتم: این بچه‌ها یه مشت آشغالن! او به من نگاهی کرد و گفت: متشکرم و لبخند بزرگی صورتش را پوشاند از آن لبخندهایی که سرشار از سپاسگزاری قلبی بود من کمکش کردم که بلند شود و از لو پرسیدم کجا زندگی می‌کند؟ معلوم شد که او هم نزدیک خانه ما زندگی می‌کند ازش پرسیدم پس چطور من تو را ندیده بودم؟ او گفت که قبلا به یک مدرسه خصوصی میرفته و این برای من خیلی جالب بود پیش از این با چنین کسی آشنا نشده بودم ما تا خانه پیاده قدم زدیم و من بعضی از کتاب‌هایش را برایش آوردم او واقعا پسر جالبی بود من ازش پرسیدم آیا دوست دارد با من و دوستانم فوتبال بازی کند؟ و او جواب مثبت داد ما تمام آخر هفته را با هم گذراندیم و هر چه بیشتر مارک را می‌شناختم بیشتر از او خوشم می‌آمد دوستانم هم چنین احساسی داشتند صبح دوشنبه رسید و من دوباره مارک را با حجم انبوهی از کتاب‌ها دیدم به او گفتم پسر تو واقعاً بعد از مدت کوتاهی عضلات قوی پیدا می‌کنی با این همه کتابی که با خودت این طرف و آن طرف می‌بری! مارک خندید و نصف کتاب‌ها را در دستان من گذاشت در چهار سال بعد من و مارک بهترین دوستان هم بودیم وقتی به سال آخر دبیرستان رسیدیم هر دو به فکر دانشکده افتادیم مارک تصمیم داشت به جورج تاون برود و من به دوک من می‌دانستم که همیشه دوستان خوبی باقی خواهیم ماند مهم نیست کیلومترها فاصله بین ما باشد او تصمیم داشت دکتر شود و من قصد داشتم به دنبال خرید و فروش لوازم فوتبال بروم مارک کسی بود که قرار بود برای جشن فارغ التحصیلی صحبت کند من خوشحال بودم که مجبور نیستم در آن روز روبروی همه صحبت کنم من مارک را دیدم او عالی به نظر می‌رسید و از جمله کسانی به شمار می‌آمد که توانسته‌اند خود را در دوران دبیرستان پیدا کنند حتی عینک زدنش هم به او می‌آمد همه دخترها دوستش داشتند گاهی من بهش حسودی می‌کردم امروز یکی از اون روزها بود من می‌دیدم که برای سخنرانی‌اش کمی عصبی است بنابراین دست محکمی به پشتش زدم و گفتم: هی مرد بزرگ تو عالی خواهی بود او با یکی از اون نگاه‌هایش به من نگاه کرد همان نگاه سپاسگزار واقعی و لبخند زد گلویش را صاف کرد و صحبتش را اینطوری شروع کرد: فارغ التحصیلی زمان سپاس از کسانی است که به شما کمک کرده‌اند این سال‌های سخت را بگذرانید والدین شما، معلمانتان، خواهر برادرهایتان شاید یک مربی ورزش اما مهمتر از همه دوستانتان من اینجا هستم تا به همه شما بگویم دوست کسی بودن بهترین هدیه‌ای است که شما می‌توانید به کسی بدهید من می‌خواهم برای شما داستانی را تعریف کنم من به دوستم با ناباوری نگاه می‌کردم در حالیکه او داستان اولین روز آشنائیمان را تعریف می‌کرد به آرامی گفت که در آن تعطیلات آخر هفته قصد داشته خودش را بکشد! او گفت که چگونه کمد مدرسه‌اش را خالی کرده تا مادرش بعداً وسایل او را به خانه نیاورد مارک نگاه سختی به من کرد و لبخند کوچکی بر لبانش ظاهر شد او ادامه داد: خوشبختانه من نجات پیدا کردم دوستم مرا از انجام این کار غیر قابل بحث بازداشت من به همهمه‌‌ای که در بین جمعیت پراکنده شد گوش میدادم در حالیکه این پسر خوش قیافه و مشهور مدرسه به ما درباره سست ترین لحظه‌های زندگیش توضیح میداد پدر و مادرش را دیدم که به من نگاه می‌کردند و لبخند می‌زدند همان لبخند پر از سپاس من تا آن لحظه عمق این لبخند را درک نکرده بودم هرگز تاثیر رفتارهای خود را دست کم نگیرید با یک رفتار کوچک شما می‌توانید زندگی یک نفر را دگرگون نمائید برای بهتر شدن یا بدتر شدن
در روزگاری که حتی برخی دوستان و همرزمانتان زمین را بلعیدند و از خاک کاخ ساختند! همین خاکی بودن شما را از خاک به افلاک رساندو خواستید و خدایی شدید و آنان که خود را برنده پنداشتند در خاکدان دنیا خاک شدند و‌ گم گشتند دعا کن ما نیز چون تو خاکی بمانیم خاکی و خدایی این عکس خاکی که می بینید شهید حاج احمد کاظمی هست 🔹 🍃🌷🌷🌺🌸🍃🌷🌷🌸 ‎@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افلاطون را گفتند: چرا هرگز غمگین نمیشوی؟ گفت دل بر آنچه نمی ماند، نمی بندم ! فردا یک راز است، نگرانش نباش. دیروز یک خاطره بود، حسرتش را نخور و امروز یک هدیه است ، قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر ! از فشار زندگي نترسيد به ياد داشته باشيد که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبديل ميکنه ... نگران فردايت نباش خدای ديروز و امروز خداى فردا هم هست ... ما اولين بار است كه بندگي ميكنيم. ولى او قرنهاست که خدايى ميكند پس به خدايى او اعتماد كن و فردا و فرداها را به او بسپار... @ranggarang
🔰می‌دونستید دیشب ، شب دوم اکتبر ۲۰۲۴ هست، چه شبی بود؟! 🗓دوم اکتبر ۲۰۲۴ مصادف با اول تیشری سال ۵۷۸۵ عبری و نخستین روز رُوش هاشانا، آغاز سال جدید یهودی است. روش هاشانا یکی از مهم‌ترین اعیاد یهودیان است که دو روز به طول می‌انجامد و به عنوان "روز داوری" و "روز یادبود" شناخته می‌شود. 👈بر اساس اعتقادات یهودی، در این روز خداوند سرنوشت انسان‌ها را برای سال آینده تعیین می‌کند ( که بحمدالله به دست بچه های سپاه پاسداران سرنوشت امسال این ها رقم خورد🇮🇷) 🎉دمیدن شوفار (نوعی شیپور از شاخ قوچ) یکی از اصلی‌ترین اعمال مذهبی روش هاشانا است که در مجموع ۱۰۰ بار در طول این دو روز دمیده می‌شود تا مردم را به توبه و بازگشت به خداوند فرا بخواند ( امشب موشک ها بجای شوفار براشون دمیدن 😅) جشن روش هاشانا همچنین آغاز دوره "عشره توبه" است که ۱۰ روز بعد تا "یوم کیپور" (روز کفاره) ادامه دارد. این روز در قوانین یهودی به عنوان یکی از "یوم توف" یا روزهای مقدس محسوب می‌شود. در طول این چند روز جشن، یهودیان از خداوند می‌خواهند تا آنها را در "کتاب زندگی" ثبت کند و از گناهان گذشته توبه می‌کنند، به امید سالی پربرکت و پر از موفقیت😄✌️ ‎@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی سید علی و یارانش وارد میدان میشوند... حتما ببینید و حتما نشر دهید✌️ @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا