eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.7هزار ویدیو
10 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
کنارهرزن بی حجاب یه مرد بی غیرتی هم هست @ranggarang
🌱حکایت مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید: «چه کسی بر مرده‌های شما نماز می‌خواند؟» چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم. خودم نماز آنها را می‌خوانم.» مرد گفت: «خوب، لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!» چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله‌ای زمزمه کرد و گفت: «نمازش تمام شد!» مرد که تعجب کرده بود، گفت: «این چه نمازی بود؟» چوپان گفت: «بهتر از این بلد نبودم.» مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت. شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد. از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده‌ای؟» پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!» مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده است. چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد، با خدا گفتم: خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش زمین می‌زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می‌کنی؟» د_یک_گوسفند_میزدم_زمین @ranggarang
خدایا دستانم خالی است اما دلم قرص است، چون تو هستی، توکل میکنم و اطمینان به قدرتت، که تنهایم نمیگذاری فردا بیشتر از همیشه مراقبم باش، فردا تو دریایم باش و مرا چون قایقی به سوی ساحل هدایت کن، خدایا هیچ ندارم جز امید به تو، کمکم کن، تارو پود دلم دست توست @ranggarang
🍃🍂 حضرت نوح 🍃🍂 قسمت ششم👇 💠فرار و گريز خرابكاران از حمله نوح هنگامى كه نوح طبق فرمان خدا به ساختن كشتى مشغول شد، مشركان شب‏ها در تاريكى كنار كشتى مى ‏آمدند و آن چه را نوح از كشتى درست كرده بود، خراب مى ‏كردند (تخته ‏هايش را از هم جدا كرده و مى ‏شكستند). نوح از درگاه الهى استمداد كرد و گفت: خدايا! به من فرمان دادى تا كشتى را بسازم، و من مدتى است به ساختن آن مشغول شده ‏ام، ولى آن چه را درست مى ‏كنم شب‏ها مخالفان مى ‏آيند و خراب مى‏ كنند، بنابراين چه زمانى كار من به سامان و پايان مى ‏رسد! خداوند به نوح وحى كرد: سگى را براى نگهبانى كشتى بگمار. حضرت نوح از آن پس، سگى را كنار كشتى آورد تا نگهبانى دهد. آن حضرت روزها به ساختن كشتى مى ‏پرداخت و شبها مى ‏خوابيد، وقتى كه شبانه مخالفان براى خراب كردن كشتى مى ‏آمدند، سگ به طرف آن‏ها مى ‏رفت و صداى خود را بلند مى ‏نمود، نوح بيدار مى ‏شد و با دسته بيل يا دسته كلنگ به مهاجمان حمله مى ‏كرد، و آن‏ها فرار مى ‏كردند، مدتى برنامه نوح اينگونه بود تا ساختن كشتى به پايان رسيد. ادامه دارد... @ranggarang