خیلی زیباست 🌹
حواسمان باشد هیچگاه از اطرافیان خود نپرسیم:
پدر یا مادرت، چگونه از دنیا رفت؟
هیچگاه از پدر یا مادری نپرسیم که فرزندتون چطوری درگذشت؟
هیچگاه از كسیكه هنوز كاری واسه خودش پیدا نكرده (خصوصا در جمع) نپرسیم؛ هنوز بیكاری؟
اگر هم کاری از دستمون بر میاد، تو جمع اینکار رو نکنیم.
هیچگاه از فقیر و تنگدست نپرسیم؛ پول احتیاج داری؟
بدون اینكه بخواد، بهش بدیم تا همیشه براش عزیز بمونیم و حرمت و احترام رو حفظ کنیم.
شما خواهرم...
هیچگاه از زنـے كه بچه دار نمیشه نپرسید؛ هنوز بچه دار نشدین؟
بلكه از یزدان پاک بخواهید بهشون فرزندی نیکو عطا كنه.
هیچگاه از میهمان نپرسیم؛ آب یا خوراکـے میل دارید؟
بلكه بدون چون و چرا ازش پذیرایـے كنیم.
به این میگن میهمان نوازی.
هیچگاه از مجردی نپرسیم؛ چرا هنوز ازدواج نکردی؟
بلكه از یزدان پاک بخواهیم، همسری شایسته نصیبش گرداند.
هیچگاه بخاطر خنداندن دیگران کسـے را مسخره نكنیم،
همیشه آنچه برای خود نمـےپسندیم برای دیگران هم نپسندیم.
@ranggarang
♦️ پسرکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت:
یکی از سیب هاتو به من میدی؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید!
سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده
اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان!
این یکی ، شیرین تره!!!!
مادر ، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود..!
هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد .
@ranggarang
📗 #حکایت🌻
💎مردی خسیس طلاهایش را در گودالی پنهان کرد و هر روز به آنها سر میزد. یک روز یکی از همسایگانش طلاها را برداشت. مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت و شروع به شیون و زاری کرد. رهگذری پرسید: چه شده؟ مرد حکایت طلاها را گفت. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست، تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟ ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕ده فرمان دکتر #محمود_انوشه برای داشتن زندگی بهتر
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه آدم همین یک کلمه را باور کنه 👆 ، همه جا می تونه بر خدا توکل کنه....
لطفا چند بار این مطلب را گوش بدید و مدتی روی اون فکر کنید....
@ranggarang
8.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸#محمداصفھانۍ
ارمغانِتاریڪۍ..
@ranggarang
🌹شیرودی در کنار بالگرد جنگیاش ایستاده بود و خبرنگاران هرکدام بهنوبت از او سؤال میکردند.
♦️خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمیجنگیم؛ ما برای اسلام میجنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد.
✨ خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که میرفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان میآید؛ وقت #نماز است.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
🌹۸ اردیبهشت سالروز شهادت/
🦋 شادی روحش صلوات
@ranggarang
🦋قسمتی از وصیتنامه
سردار شهید منوچهر صالحیصمدی
(شهادت ۷ اردیبهشت ۱۳۶۶ ):
.
💚 چشم تمام مستضعفان جهان
به انقلاب اسلامی ایران است؛
شما توجه بکنید وقتی که در رابطه با اجلاسسران کشورهای غیرمتعهد رئیسجمهور محبوب از ایران حرکت میکند و با قدرت و قاطعیت تمام، ابرجنایتکارها و صهیونیستها را رسوا و عمل ننگین آنها را محکوم میکند، بعضی از نمایندگان آن اجلاس در پایان اظهار میدارند که ما همه جنایات اینها را میدانیم و شما علناً و قاطعانه ابراز میکنید ولی ما جرأت نداریم. ببینید این مردان از مکتب حسین درس آموخته و هرگز در برابر چنین ظالمانی سر فرود نمیآورند و اینها از پستانی شیر خوردهاند که مادرشان ادغام شده و چنین مردانی تربیت نمودند. ملت حزب الله؛ ما مثل حسین وارد جنگ شدیم و مثل حسین از این جنگ بیرون میرویم و به قول امام عزیز:
چه بِکشیم؛ چه کشته شویم، پیروزیم...
@ranggarang
#داستان_
🌸ادامه #داستان حضرت هود🌸
قسمت پنجم
🍃عكس العمل لجوجانه قوم عاد در برابر هود🍃
قوم هود در برابر اندرزهاى پر مهر حضرت هود به جاى اين كه پاسخ مثبت بدهند، به لجاجت و سركشى پرداختند، با صراحت او را تكذيب كردند، و گفتند:
براى ما تفاوت نمى كند، چه ما را اندرز بدهى يا ندهى. خود را بيهوده خسته نكن، روش ما همان روش پيشينيان است و از آن دست نمى كشيم، و اين تهديدهاى تو، دروغ است و ما هرگز مجازات نمى شويم.
گفتند: آيا آمده اى كه ما را (با دروغهايت) از معبودهايمان باز گردانى؟ اگر راست مى گويى عذابى را كه به ما وعده داده اى بياور.
حضرت هود قوم خود را پند و اندرز داد، و شب و روز به دعوت آنها به سوى حق پرداخت، و راه روشن نجات را به آنها نشان داد، و با اصرار و تكرار، آنها را از انحراف و گمراهى برحذر مى داشت، ولى تنها اندكى از آن قوم، به هود ايمان آوردند، و اكثريت قاطع مردم، رو در روى هود قرار گرفتند و نسبت دروغگويى، جنون و ابلهى به هود دادند و بر كفر و دشمنی خود افزودند.
قرآن گوشه اى از داستان گفتگوى هود با قومش را چنين بيان مى كند:
هود: اى قوم من! تنها خدا را بپرستيد، جز او معبودى براى شما نيست، آيا پرهيزگارى پيشه نمى كنيد؟
بزرگان قوم: ما تو را در مقام نادانى و سبك مغزى مى بینیم، ما به طور قطع تو را دروغگو مى دانيم.
هود: اى قوم من! هيچ گونه ابلهى و سفاهت در من نيست، بلكه من فرستاده اى از سوى خدا به سوى شما هستم، پيامهاى خدا را به گوش شما مى رسانم و خيرخواه امين براى شما هستم.
آيا تعجّب مى كنيد كه دستور آگاهى بخش خداوند توسط مردى از ميان شما به شما برسد، و او شما را از مجازات الهى بترساند؟
بزرگان قوم: آيا به سراغ ما آمده اى كه تنها خداى يگانه را بپرستيم، ولى آنچه را كه پدرانمان مى پرستند، رها سازيم، اگر راست مى گوئى آنچه را كه از عذاب به ما وعده مى دهى، بياور.
هود: پليدى و غضب پروردگارتان، شما را فرا گرفته است، آيا با من در مورد نامهايى كه شما و پدرانتان بر بتها نهاده ايد، ستيز مى كنيد؟ در حالى كه خداوند هيچ دليلى درباره آن نازل نكرده است؟ پس شما منتظر (شكست من) باشيد، و من نيز در انتظار عذاب شما خواهم بود.
ادامه دارد....
@ranggarang