#عاشورا_
🔳 از عاشورا تا ظهور
قسمت دوازدهم
*🔴آمادگی و منتظر بودن …*
✍️اصحاب خاص حضرت مهدی به دلیل آمادگیِ شان، به محض شنیدن ندای حضرت، همگی در مکه جمع می شوند. آنان به گونه ای آماده اند که اگر آب دستشان باشد، زمین گذاشته و به یاری امام می شتابند.
یادش بخیر.. مسلم بن عوسجه را می گویم؛ به سوی حمام بود که حبیب بن مظاهر با او روبرو شد. هنگامی که در جریان وضعیت امام زمانش قرار گرفت حتی به خانه برنگشت و هر دو به طرف کربلا رفتند.
باید به سوی امام از هرچه هست،
گذشت…
ادامه دارد..
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا تو همه جا هستی، تو در تمام چشمهای مهربان و دستهای بخشنده و قلبهای پذیرنده تکرار میشوی...
خدایا تو همیشه هستی، تو همیشه حضور داری. در تمام رفاقتها، حمایتها، لبخندها و اتفاقهای خوب، ردی از تو هست...
خدایا تو همیشه هستی در همهی چشمهای عزیزی که مرا میبینند، و قلبهای عاشقی که مرا دوست دارند... همهی آدمهایی که به من مهربانی میکنند، تویی!
#شبتون_بخیر_
@ranggarang
#سلام_امام_زمانم
به هر طرف نظر کنم اثر ز روی ماه توست
گر این جهان بپا شده بهخاطر صفای توست
ببین که پر شده جهان ز ظلم و جور ای عزیز
بگو کدام لحظهها ظهور روی ماه توست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥سخت گیری امام زمان(عج) برای مردم نیست، برای یه عده علف هرز است...
#استاد_عالی
@ranggarang
▪️از مرحوم علامه حسنزاده آملی پرسیدند:
آدرس امام زمان کجاست؟
فرمود:
آدرس حضرت در آیه آخر سوره قمر است.
{فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر}
هرجا که صدق و درستی باشد، هر جا که دغل کاری و فریبکاری نباشد، هرجا که یاد و ذکر خدا باشد، امام زمان آنجا تشریف دارند.
______________
#شیخ_علی
@ranggarang
👤ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ ..
ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ،
ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮ رﻭﯼﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ..
👤ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ ﺑﺎ ديده ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻣﺮﺩﭘﯿﺮ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ،
ﻭ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ و درعوض غذا را به دهان پدر میگذاشت..
👤ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ پدر ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ،
ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ ﻭ ﻋﯿﻨﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ تميز و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ..
👤ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ آنان ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ!!
👤ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺭﺍﻫﯽ
ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ.
👤ﺩﺭ این هنگام ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ
ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ بلند شد و ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ:
ﭘﺴﺮ.. ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑني ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟!
ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺳﺦ داﺩ؛ خیر ﺟﻨﺎﺏ...فكر نميكنم ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﮕﺬﺍﺷﺘﻪ باشم.
👤ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ :
ﺑﻠﻪ، ﭘﺴﺮم. ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ!
👤ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ..
ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﺍﻥ..
و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ
ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ..!!
👤کاش سوره ای به نام "پدر" بود که این گونه آغاز میشد:
👤قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت...
👤قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند
👤و قسم بر غربتت،
وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست..😔
👤(زنده باد همه ی پدران در قید حیات و شاد باد روح تمامی پدران عزیز سفر کرده..)
@ranggarang