💠حضرت علی (ع)میفرمایند :
📖 تورات و انجیل و زبور و قرآن را خواندم و از هر یک کلمه ای انتخاب کردم: از تورات : (( هرکه سکوت اختیار کند نجات یابد )) از انجیل : (( هرکه قناعت کند سیر شود )) از زبور : (( هرکه تمایلات را رها کند از آفتها سالم ماند )) و از قرآن : (( هرکه به خدا توکل نماید خدای برای او کافی است.))
📚کتاب نصایح صفحه 187 حدیث 115
@ranggarang
🔴چهار اشتباه بزرگ مردم!
💚امیرالمؤمنین (علیه السلام) در یک حدیثی میفرماید:
🔅خدا چهار چیز را در چهار جا پنهان کرده است. مردم حواستان باشد اشتباه نکنید!
💥1- خدا اجابت را در دعا قرار داده است. هیچ دعایی را سبک نشمارید! نگو حتماً در مهدیه! حتماً شب جمعه! یکوقتی پشت فرمان ماشین هم که هستی یک دعا که یادت آمد بکن! همانجا میگیرد. همیشه دعا کنید!
💥2- خدا سخط و غضبش را در گناه قرار داده است.
هیچ گناهی را سبک نشمارید. یکوقت میبینید خدا سخطش را در همان گناهی که شما سبک میشمارید و فکر میکنید این که گناهی نبود! قرار داده است.
💥3- خدا اولیائش را در بین مردم پنهان کرده است. به هیچکس به دیده حقارت نگاه نکنید.
بله حالا این خانم حجابش بد است. ما میگوییم. اما شاید همو از اولیاء باشد( شاید توبه کنه و خیلی از گناهای بزرگ ما رو انجام نده) لذا عزیزان! ظاهر ملاک نیست.
💥4- خدا رضایتش را در اعمال قرار داده است. هیچ طاعتی را سبک نشمارید. یکوقتی همان طاعتی که شما میگویید بارم را نمیبندد همان بارت را میبندد.
📙از سخنرانی های استاد حدائق
@ranggarang
طرف مادربزرگشو برد سر خاک پدر بزرگش،
۵ دقیقه که گذشت مادربزرگه گفت :
دیگه پاشیم بریم این وقتی زنده بود هم حوصله کسی رو نداشت
#خندیدنی
@ranggarang
ﻃﺮﻑ ﻓﺎﻣﯿﻠﯿﺶ "خبردار" ﺑﻮﺩﻩ!
ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ: ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ
ﯾﺎﺭﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ: ﺣﺎﺿﺮ ﻗﺮﺑﺎﻥ!
ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ: ﺍﺣﻤﻖ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻡ!
ﺻﺎﻑ ﺑﺎﯾﺴﺖ!
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮏ ﻫﯿﺄﺕ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺑﯿﺎﻥ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ!
ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺁﺑﺮﻭﺵ ﻧﺮﻩ ﺑﻬﺶ ﯾﮏ ﻣﺎﻩ ﻣﺮﺧﺼﯽ ﻣﯿﺪﻩ!
ﻫﯿﺄﺕ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﻭﻣﺪﻧﺪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺖ: ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ
ﻫﻤﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻧﺪ: ﺭﻓﺘﻪ ﻣﺮﺧﺼﯽ 😆😆😆
#خندیدنی
@ranggarang
انسان باید آنقدر بزرگ باشد که
اشتباهات خود را قبول کند،
آنقدر باهوش باشد که
از آنها سود ببرد،
و آنقدر قوی باشد که
آنها را اصلاح کند...
💕💜💕
@ranggarang
💠#داستان بسیار آموزنده
👈اصالت و بزرگی به چیست ؟
روزی در دُر گرانبهای پادشاه لکه سیاهی مشاهده شد
هر کاری درباریان کردند نتوانستد رفع لکه کنند
هر جایی وزیرمراجعه کرد کسی علت را نتوانست پیدا کندتا مرد فقیری گفت من میدانم چرا دُر سیاه شده
پس مرد فقیر را پیش پادشاه بردند او به پادشاه گفت در دُر گرانبهای شما کرمی هست که دارد از آن میخورد
پادشاه به او خندید و گفت ای مردک مگر میشود در دُر کرم زندگی کند
ولی مرد فقیر گفت ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد
پادشاه گفت اگر نبود گردنت را میزنم و مرد بیچاره پذیرفت وقتی دُر را شکافتند دیدند کرمی زیر قسمت سیاهی رنگ وجود دارد
پادشاه از دانایی مرد فقیر خوشش آمد و دستور داد او را در گوشه ای از آشپزخانه جا دهند و مقداری از پس مانده غذاها نیز به او دادند
روز بعد پادشاه سوار بر اسب شد و رو به مرد فقیر کرد و گفت این بهترین اسب من است نظرت تو چیست
مرد فقیر گفت بهترین در تند دویدن هست ولی یه ایرادی نیز دارد
پادشاه گفت چه ایرادی؟
فقیر گفت در اوج دویدن اگر هم باشد وقتی رودخانه را دید به درون رودخانه میپرد
پادشاه باورش نشد و برای امتحان اسب و صحت ادعای مرد فقیر سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشتکه اسب سریع خودش را درون آب انداخت
پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و یک شب دیگر نیز او را در محل قبلی با پس مانده غذا جا داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند
وقتی نزد پادشاه آمد پادشاه از او سوال کرد ای مرد دیگر چه میدانی
مرد که به شدت میترسید با ترس گفت: میدانم که تو شاهزاده نیستی
پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه را در پی کشف واقعیت وا داشت
پادشاه نزد مادرش رفت و گفت: ای مادر راستش را بگو من کیستم این درست است که شاهزاده نیستم
مادرش بعد کمی طفره رفتن گفت:حقیقت دارد پسرم چون من و شاه بی بهره از داشتن بچه بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم و بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد
پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست ولی این مرتبه برای چگونگی پی بردن به این وقایع بود و به مرد فقر گفت چطور آن دُر و اسب و شاهزاده نبودن مرا فهمیدی؟
مرد فقیر گفت دُر را از آنجایی که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمیرود را فهمیدم
و اسب را چون پاهایش پشمی بود و کُلک داشتند فهمیدم که این اسب در زمان کُره ای چون اسب ها و گاومیش ها یک جا چرامیکردن با گاومیشی اُنس گرفته و از شیر گاومیش خورده بود و به همین خاطر از آب خوشش می آید
سپس پادشاه گفت: اصالت مرا چگونه فهمیدی، مرد فقیر گفت
موضوع اسب و دُر که برایت مهم بودند را گفته بودم ولی تو دو شب مرا در گوشه ای از آشپز خانه جا دادی و پاداشی به من ندادی و این کار دور از کرامت یک شاهزاده بودو من هم فهمیدم تو شاهزاده نیستی....!!
*آری اکثر خصایص ذاتی است
*یعنی در خون طرف باید باشد
اصالت به ریشه است
هیچگاه آدم کوچک بزرگ نمی شود وبرعکس هیچوقت بزرگی کوچک نمی شود
*نه هر گرسنه ای فقیر است!
*ونه هر بزرگی بزرگوار!
#خواندنی
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 حجتالاسلام عالی
💢#بهترین_همنشین_کیه؟!
🔸کوتاه و شنیدنی
الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🌹🍃
@ranggarang
6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕ اگه جون خودتون و عزیزانت برای مهمه این کلیپ رو تار آخر ببینید..
#پیشنهاد_دانلود
@ranggarang
#نماز_شب
💠 آیت الله فیاض دستجردی رحمةالله علیه؛
🔸نماز شب را مقید باشید، کار به کار کسی هم نداشته باش، این گنج است، هرکسی استعداد و توان دنبال گنج رفتن را ندارد، البته همه به گنج علاقه دارند.
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
@ranggarang