از نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) روايت شده که فرمودند:
انسان، هر موقعی از شب که بیدار می شود و وضو می گیرد و به نماز می ایستد، خداوند به هفت صف از ملائکه دستور می دهد که پشت سر این بنده اقتدا کنند و نماز بخوانند...
عدد هر صف آنها را جز خدا هیچ کس نمی داند...
موقعی که نماز شما تمام شد، به عدد هر يک از این ملائکه، خدا مقامی از مقامات بهشتی به شما می دهد....
📚(بحارالأنوار، ج84، ص136)
@ranggarang
#حکایتهای_پندآموز
✍گویند: صاحب دلی، برای اقامه نماز به مسجدی رفت. نمازگزاران، همه او را شناختند؛ پس، از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گوید. پذیرفت، نماز جماعت تمام شد. چشم ها همه به سوی او بود. مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست. بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود. آن گاه خطاب به جماعت گفت: مردم! هر کس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد! کسی برنخاست. گفت: حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد! باز کسی برنخاست.
گفت: شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛ اما برای رفتن نیز آماده نیستید
📚 تذكرة الاولياء، عطار نیشابوری
#یاد_مرگ
@ranggarang
روضه امام حسین_۲۰۲۳_۰۵_۱۸_۱۹_۳۴_۴۰_۸۶۴.mp3
14.03M
#شب_جمعه
#روضه
امام حسین علیه السلام
🎙#سید_مجید_بنی_فاطمه
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
#کربلای_معلی🎙
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
صلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ...
کاش میشد که شبی درحرمت سر میشد
شب جمعه اگرم بود چه بهتر می شد...
#امام_حسین
#دلتنگ_حرم😭💔
#کربلا
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
#کربلای_معلی🎙
@ranggarang
11.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کی میگه من نوکرشم
حسین کجا وما کجا
چه میکنه این نوجوان مداح درمیان داوران عرب !!!❤️❤️
@ranggarang
سردار شهید مهدی زینالدین:
«هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله(ع) یاد میکنند..»
#شهید_زینالدین_
@ranggarang
«پنهان در غبار»
یک روز قرار بود حاجی از پایگاهی که من فرمانده ی آن بودم، بازدید کند.
به رسم تمام مراسمی که یک فرمانده به بازدید می آید، نیروها را در محوطه به خط کرده بودیم که بالگرد حامل ایشان به زمین نشست... به استقبالش رفتیم.
منطقه خاکی بود و پس از فرود بالگرد ،گرد و خاک زیادی بلند شد.
چند دقیقه ای منتظر پیاده شدن سردار بودیم
درکمال تعجب ایشان نیامدند
ازخلبان پرسیدم که سردار کجا هستند؟
پاسخ داد:سردار از در دیگر رفتند.
چون ایشان را در محوطه ندیدم و در آنجا نیز جز یک آشپزخانه مکان دیگری نبود به آنجا رفتم.
دیدم روی نیمکت چوبی با یک لباس معمولی نشسته و آشپزها هم برایشان چای آورده بودند.
وقتی دلیل عدم حضور ایشان در جمع نیروها را جویا شدم،
گفتند من عمداً از این سمت اومدم تا باعث اذیت نیروها نشم....
خاطره ای از محمدعلی پردل، یاران شاهد ۱۷۱
@ranggarang