eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
8 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
📸اکانت اسرائیل به فارسی درگذشت را تسلیت گفته است! 🔺این تصویر مربوط به باغ وحش خان محمود در غزه است / این حیوان تاکسیدرمی نشده ، بلکه به دلیل محاصره ی رژیم نجس صهیونیستی اینگونه کپک زده است....یک همچین جرثومه هایی حالا برای ما حیوان دوست شده اند. @khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا
🔔 تازه به دوران رسیده ✅ امام صادق علیه السلام: اگر دستت را تا آرنج در دهان اژدها کنی بهتر است از اینکه از تازه به دوران رسیده چیزی بخواهی. 📙 تحف العقول ج۲ ص۳۶۵ @ranggarang
💠 و امام علی(ع): در بامداد شنبه و پنج شنبه برکت است. 📚تصنیف غررالحکم/ص319 پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نیز دعا کرده و فرموده: خدایا! به هر یک از امتم در اش در روز شنبه و پنجشنبه، برکت بده. 📚من لا یحضره الفقیه/ج١/ص4٢5/ح١٢55 @ranggarang
📔داستان_کوتاه مـردی نـزد عالمی از پــدرش شکایت کرد. گفت: پدرم مرا بسیار آزار میدهد. پیــر شده است و از من میخواهد یک روز در مزرعه گندم بکارم روز دیگر میگوید پنبه بکار و خودش هم نمیداند دنبال چیست؟ مرا با این بهانه‌گیری‌هایش خسته کرده است... بگو چه کنم؟ عالم گفت: با او بساز گفت: نمی‌توانم عالم پـرسید: آیا فرزنـد کوچکی در خانه داری؟ گفت: بلی گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب کند آیا او را می‌زنی؟ گفت: نه، چون اقتضای سن اوست آیا او را نصیحت میکنی؟ گفت: نه چون مغزش نمی‌رود و ... گفت؛ میدانی چرا با فــرزندت چنین برخورد میکنی؟! گفت: نه گفت: چون تو دوران کودکی را طی کرده ای و میدانی کودکی چیست، اما چون به سن پیری نرسیده‌ای و تجربه‌اش نکرده‌ای، هرگز نمیتوانی اقتضای یک پیر را بفهمی!! "در پـیـری انـســان زود رنــج میشــود، گوشه‌گیر میشود، عصبی میشود، احساس ناتوانی میکند و ... "پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا کن اقتضای سن پیری جز این نیست."... @ranggarang
💥سخن عزراییل ✍مرحوم شهید دستغیب(ره) در کتاب “داستانهای شگفت” حکایتی درباره اهمیت زیارت عاشورا آورده اند که خلاصه آن چنین است: یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش، در خواب حضرت عزراییل را می بیند. پس از سلام می پرسد: از کجا می آیی؟ ملک الموت می فرماید: از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم. شیخ می پرسد: روح او در چه حالی است؟ عرزاییل می فرماید: در بهترین حالات و بهترین باغهای عالم برزخ. خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است. آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است؟ فرمود: نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت و بیان احکام! فرمود: نه! گفتم پس برای چه؟ فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا. نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست بخواند، نایب می گرفت. “داستان های شگفت،  حکایت ۱۱۰” @Dastan1224
﷽❣ ❣﷽ آب از سرم گذشتہ صدا میکنی مرا⁉️ در یک قنوٺِ سبز🤲دعا میکنی مرا؟ این شوقِ پر زدن کہ بہ جایے نمیرسد بال وپرم شڪستہ🥀هوا میکنی مرا؟ 🌸🍃 ‎‎‌‌‎‎@ranggarang
🔶️روزے حضرت موسے در كوه طور، به هنگام مناجات عرض كرد: 🔶️ای پروردگار جهانیان! 🔶️جواب آمد: لبیك! 🔶️سپس عرض كرد: اے پروردگار اطاعت كنندگان! 🔶️جواب آمد:‌ لبیك! 🔶️سپس عرض كرد:‌ اے پروردگار گناه كاران! موسی علیه السلام شنید: لبیك، لبیك ، لبیك! 🔶️حضرت گفت: خدایا به بهترین اسمے صدایت زدم، یكبار جواب دادی؛ اما تا گفتم: اے خداے گناهكاران، سه مرتبه جواب دادی؟ 🔶️خداوند فرمود: اے موسے! عارفان به معرفت خود و نیكوكاران به كار خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند؛ اما گناهكاران جز به فضل من پناهے ندارند. اگر من هم آنها را از درگاه خود ناامید گردانم به درگاه چه كسے پناهنده شوند؟🍃🍃🍃 📚 ڪتاب قصص التوابین (ص ١٩٨) @ranggarang
پیامبر_اکرم (ص) : ✦همنشیـن بـد مانند آهنـگـر است، که اگر تو را با گرمی آتش ِ خویش نسوزاند، ولی از باد گرم و سوزان آن به تو مےرساند.✦ 🗒 جامع الاخبار ص ۱۸۳ @ranggarang
✨﷽✨ ✍وقتی یوسف نبی (ع) را به کاروانی فروختند، یوسف (ع) را سوار مرکبی کردند و غلامی به نام یلقوس را برای مراقبت از او قرار دادند. وقتی مرکب یوسف از کنار قبرستان آل یعقوب (ع) گذشت٬ یوسفِ کودک، مزار مادرش را دید و سراسیمه خود را از مرکب شتر بر روی قبر مادرش انداخت و زار زار گریست؛ گویی می‌دانست که دیدار مزار مادرش دوباره نصیبش نخواهد شد. وقتی یلقوس مرکب یوسف (ع) را خالی دید، در شبِ تاریک دنبال او گشت و او را بر سر مزار مادرش، اشک‌ریزان یافت. سیلی محکمی بر گوش یوسف (ع) نواخت و درد یوسف (ع) را زمانِ وداع بر مزار مادرش٬ چندین برابر ساخت. یوسف پیامبر (ع) او را با چشمانی اشکبار نفرین کرد. حضرت حق٬ جبرئیل را امر کرد که برو و قافله یوسف را نگه دار. باد شدیدی وزیدن گرفت و زمین لرزید؛ همگان فهمیدند که به‌خاطر نفرین یوسف (ع) بود و حساب دست قافله آمد که کودکی که همراه آنهاست کودک خاص و محبوب خداست. جبرئیل سوال کرد: «خدایا! یوسف (ع) را برادرانش کتک زدند و در چاه انداختند چرا بر آن‌ها چنین خشمگین نشدی؟» حضرت حق فرمود: «یوسف (ع) را برادرانش که پیامبر زادگان بودند در چاه انداختند؛ اما وقتی فردی غریبه٬ بر صورت عزیز من و فرستاده و پیامبر من سیلی زد، مرا غیرتم اجازه تحمل و صبر چنین حقارت و توهینی را نداد @ranggarang
هفت پشتم در هراس روز محشر غصه داشت! یاحسینی گفتم و خیرش به اجدادم رسید.🌺🌺 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یک گروه سرود جالب خاطره انگیز😊😍 به چپ چپ به راست راست از جلو نظام خبردار ... @khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا