🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
سلام فاطمه خانم عزیزم هم گروهیهای عزیزم میخام بپرسم کسی تواین گروه هست از این دمنوش لاغری ک آقای حیاطی ازش تبلیغ میکنن استفاده کرده باشه ونتیجه گرفته بنده شصت سالمه چند نوع دمنوش تو همین پیجای ایتا گرفتم ولی اصلا دروغ بود هرچی هم رژیم میگیرم فایده ای نداره اگه کسی راه کاری بلده لطفا راهنمایی کنید ممنونم ازلطفتون💝
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام ووقت بخیر ❤️
ان شالله همگی خوب باشید
عزیزانی که بحث سر دولت وقطعی اب وبرق بقیه چیزا دارید
قشنگها نمی دونم کجای ایرانید که خیلی چیزا را نداشتید اما خودم از بچگی شاهد قطعی اب وبرق بودم.
روستای مادریم تا شهر فقط۴۵ دقیقه فاصله داشت اما هفته به هفته اب نداشت باید تانکر پر میکردن یا میدید یهو سه روز برق ندارن که زمان اقای خاتمی تازه گاز کشی کردن.حالا این روستا یکی از نزدیکترین روستاها به شهر وپایتخت بود.
یا مثلا دارید مقایسه بین دولت اقای رییسی واقای پزشکیان میکنید
عزیزان من ساکن شهریارم یعنی نیم ساعت تا خوده تهران پایتخت اما زمان اقای رییسی هم ما تابستون ها هر روز دوساعت قطعی اب وبرق داشتیم☺️واقعاااا چطور میگید اون موقع ها هیچ اشکالی نبود قطعی نبوده؟؟
خواهشا برای تخریب کسی از قیامت خودتون دست نکشید،
شاید دلتون با ریاست الان نیست اما خدا را ندید نگیرید.
هر دولتی کاستی وکمی داره.این گرونی این تورم یهو نشده ایشون که هنوز نصف سال نیست به ریاست رسیدن همه ی مشکلات که با ایشون نیومده.
بس لطفا الکی کسی را تخریب نکنید.
البته من خودم یه ادم بی طرف هستم واز سیاست به دور هستم.
فقط خواستم بگم با دروغ نخوایید بت سازی کنید چون همه در ایران زندگی میکنیم واز اوضاع خبر داریم😊
برای ظهورحضرت مهدی عج عشق بیکران قلبها صلوات😍
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
الهی ؛
داننده تویی
هر آنچه دانی آن ده ...🧡🌿
#آرامش
#عاشقانه
#انگیزشی
🍃🍃🍃🌸🍃
**🍃🍃🍃🌸🍃
#برای_ایلای
دلم میخواد داستان ایلای تمام بشه زود ازبس استرس زا شده وقتی موقع پارت گذاری میشه من تپش قلب میگیرم به خدا 🥲کاش پارت هارا بیشتر بارگذاری میکردین. خوب ما گناه داریم به خدا ☹️🥺
سلام منم با نظر این دوستون موافقم که گفتن مخاطب را زجر کش میکنید برا داستان ایل ای
بعضی وقت میگم کاش از این استرس خارج میشدم و این داستان زندگی تمام بشه منم گوشی بزنم تو دیوار از دستش راحت بشم😬😅
و
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#برشی_از_زندگی_اعضا
#عشق_و_حسرت
به قلم پاک آسمان
🍃🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رعنا🌱 به قلم پاک آسمان ... لیلا تمام عصبانیتشو از من توی چشماش ریخت و پرید وسط حرفم و گ
🍃🍃🍃🌸🍃
#رعنا
به قلم پاک آسمان
-آخه چه جوری میخوای سر از کارش دراری؟
-نمیدونم ولی اینجوری که نمیشه!من دارم همه ی خواستگارمو به خاطرش رد میکنم ولی اون حتی روحشم از احساسات من خبر نداره
-فقط می مونه یه راه که بفهمیم.اینکه یه روز که داره میره خونش تعقیبش کنیم ببینیم کجا زندگی میکنه و چه جور خانواده ای داره؟ولی این فقط یه قسمت ماجراست تو باید با پسره حرف بزنی و یه جورایی سر صحبتو باهاش باز کنی
-کی؟من سر صحبتو وا کنم؟من که اصلا روم نمیشه باهاش چشم تو چشم بشم!
-بلاخره که چی ؟باید یه جوری احساسشو بفهمی دیگه
-لیلا تو باهاش حرف بزن نمیدونم چه حرفی ولی خیلی زشته من پیشقدم بشم و باهاش حرف بزنم
-آخه من چه حرفی دارم با یه کارگر نونوایی بزنم؟
-میشه انقد کلمه (کارگر) رو تکرار نکنی بسه دیگه به اندازه کافی تحقیر شدم
-از قصدی تکرار میکنم تا بدونی اگه تا الان لای پَرِقو بزرگ شدی توی زندگی با اون پسره از این چیزا خبری نیست
-فردا وقت داری نونوایی که تعطیل شد تعقیبش کنیم ببنیم خونشون کجاس؟
-با اینکه من عاشق کارای هیجانی و پلیسی هستم ولی اصلا علاقه ای به این مورد ندارم ولی خب بدمم نمیاد بیام این تحفه رو ببینم .حالا تا فردا
پتو روی سرش کشید و خوابید.اون شب تا نزدیک صبح خوابم نبرد.دوس داشتم انتخابمو نشون لیلا بدم تا بدونه منم خوش سلیقم!ولی میترسیدم نکنه تو یه محله بد زندگی کنه.نکنه متوجه بشه که تعقیبش میکنیم.و هزار فکر و خیال دیگه
ولی در کل خوشحال بودم که این رازو با یکی درمیون گذاشتم هرچند لیلا خیلی تحقیر و سرزنشم کرد ولی به هرحال من یه قدم برداشته بودم برای رسیدن به کسی که دوسش داشتم.خدایا یعنی اونم منو دوس داره؟یعنی چهره ی من به عنوان یه مشتری توی ذهنش مونده؟اصلا احساسی داره یا تمام این احساسات یه طرفس؟باید بخوابم فردا روز مهمیه و باید با انرژی شروعش کنم
🍃🍃۱۳🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام عزیزم.برا خانمی که گفته بچش آبله‌مرغان گرفت عزیز جو بخر بپز با آب فراوون خوب که پخت با آبش بدن بچت بشور بزار یه نیم ساعتی بگذره بعد با آب خالی بدنش بشور هرروز این کار کن تند خوب میشه البته پماد که دکتر هم بهش داده بزن انشالله زودی خوب میشه.بچه ها من هرسه تاش باهم گرفتن نگو چندروز چ بلایی سرشون اومده.حواست باشه جای آبله ها را نکنه با دست وگرنه جاشون تا عمری میمونه.مرسی فاطمه عزیز ❤️بابت کانال بی نظریرتون😘😍
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی -پسرم بیا بشین اینجا . به بغل دست خودش اشاره کرد. روی مبل سه نفره نشسته بود .
🍃🍃🍃🌸🍃
#رسوایی
یک روز حلیم و یک روز حلوا و یک روز شله زرد نذری های خان جون بود.
کم بود اما هر گونه که بود نذرش را به بهترین نحو آماده می کرد و به تکیه ی بهنام و بهزاد میفرستاد.
شب ها نیز در حیاط بزرگ خانه ی بی بی تعزیه خوانی بر پا بود و شور و حالی برای روزهای بی حس و حالم بود .
با احتیاط گام بر میداشتم تا اگر اُلگا آمد بتوان با متکه سنگی که در دست داشتم از
خود حفاظت کنم.
این بار به جای رفتن در باغ به پشت ساختمان رفتم. کنجکاو دیدن آن جا بودم .
با دیدن اُلگا میخکوب شدم، لعنتی همه جا حضور داشت.
پارس کنان جلو آمد، به دیوار ساختمان چسبیده بودم اما او در چند قدمی ایستاده بود و مدام پارس می کرد .
پشت سر را نگاه کردم فاصله ی زیادی نداشتم اگه با تمام قدرت می دویدم می شد
خودم را به ایوان برسانم .
قدمی عقب گذاشتم که سریع واکنش نشان داد. حالا او پشت سرم ایستاده بود و راه
برای گریختنم بسته بود.
جلو نمی آمد اما همچنان پارس می کرد .
نامحسوس جلو می رفتم آن حیوان هنوز آنجا ایستاده بود. با ترس کمی بعد از فاصله
به سویش چرخیدم که مبادا از پشت به طرفم حمله ور شود .
با پیچیدنم به پشت ساختمان، سکندری خوردم، جسمی روی زمین افتاده بود.
با دیدن بدن بی جان ساسان هینی از ترس کشیدم.
کنارش زانو زدم .
-آقا ساسان؟
تکان نمی خورد. با همان لباس های دیشبش بود .
یقه ی پیراهنش را گرفتم و تکانش دادم .
حتی پلک هایش نمی لرزید تا احتمال دهم خوابش سنگین است.
لگا آمده بود و بی آن که پارس کند، حرکاتم را دنبال می کرد. با هول وال از بلند شدم
و به خانه دویدم .
با باز کردن در خانه، فهیمه خانم در درگاه آشپزخانه متوقف شد .
-چیزی شده بهارجان؟
آب دهانم را به سختی قورت دادم
-ب...بیاید...با من بیاید دامنش را با انگشتانش بالا کشیده بود و به دنبالم می آمد. مهسا از وسواسی بودنمادرشوهر آینده لش برایم گفته بود .
الگا همان جان چمبک زده بود که با دیدنمان بلند شد.
فهیمه خانم کمی عقب بود و جسم بی جان پسرش را نمی دید با پارس الگا در جاخشکش زد .
-بهار جان !
به طرفش چرخیدم .
-بیاید کاریتون نداره .
هنوز ساسان در همان حالی که رها کرده بودم، بود. با دیدن پسرش فریادش به هوا رفت
- یا امام حسین...
او راحت می توانست پسرش را بیدار کند اما خواب نبود. هر چه فهیمه خانم تکانش
داد، حرکتی نکرد .
دیگر زن بیچاره به گریه افتاده بود و عقلش به کاری قد نمی داد .
-برید به یکی زنگ بزنید باید ببرنش دکتر...
از جا جهید .
-الان...
رفت و آمدش پنج دقیقه هم طول نکشید. لیوان آبی در دستش بود، بی اهمیت به
دامنی که چند دقیقه قبل با دقت حواسش بود گرد و خاکی نشود، روی زمین زانو
کوبید .
در حالی که آب در دست ریخته اش را به صورت ساسان می پاشید، با گریه گفت :
زنگ زدم بهار جان اما سامانم گوشیش خونه تو شارژه، آقا داریوشم تلفن نداره دیگه
شماره از کسی نداشتم .
نچی گفتم و برای زنگ زدن به عمران پا تند کردم. شماره اش را از بر بود .
بی رحمانه پوست لب هایم را به دندان می کشیدم، نمی دانم بار چندم بود که شماره
اش را می گرفتم و هر بار بعد از کلی بوق خوردن قطع می شد .
عصبی گوشی را روی تلفن کوبیدم. چرخی در کنار زیم تلفن زدم، از استرس مغزم کار
نمی کرد
ادامه دارد...
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#پیشنهاد_اعضا ❤️
سلام فاطمه جان ممنون از کانال خوبت که باعث آشنایی مجازی بادوستانم شدید ودر رفع مشکلات خیرخواه بوده اید
خدمت دوست عزیزم که تازه دارند داستانشون را میزاند عرض کنم که ما قرار است از سرنوشت شما یه تجربه ای کسب کنیم .زندگی شما رمان نیست که این قدر وارد جزئیات شده اید و داستان زندگیتان را حوصله بر کرده اید . من به شخصه دیگه حوصله نمیکنم بخونم چون وقتم محدوده. خواهشا اینقدر با آب وتاب وجزئیات تعریف نکنیدوبه وقت خواننده داستان احترام بزارید
ممنون از همگی دوستان
با آرزوی عاقبت بخیری برای دوستانم
درپناه خداوند متعال
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#پیشنهاد_اعضا ❤️
سلام بر بانو فاطمه عزیز با این کانال بی نظیرشون
عزیزم در مورد خانومی که گفتند مادرشون ۶۰سال سن دارند و بشدت پاهاشون درد میکنه و یکی از پاهاشون کوفتگی داره. من ۳۲سالمه یک سالی میشه که از ساق پا پاهام درد میگیره در زمستون بیشتر. به گفته قدیمی ها. کرسی زغالی درست کرد شوهرم. از وقتی پاهامو زیر کرسی گرم میکنم با گرمای زغال. خیلی خوب شدم. چون زغال و باید هر چند ساعت یک بار ببری بیرون و خاکسترش و ازش بتکونی. همون کرسی برقی هم خوبه. و کرسی چون گرمه و جریان خون رو تو بدن متعادل میکنه احتمال سکته رو خیلی کم میکنه. شما دوست عزیز حالا دنبال یک پزشک حاذق باشید برای مادر بزرگوارتون. در کنار درمان شیمیایی یک کرسی هم برای مادر عزیزتون در گوشه ای از اتاق درست کنید. تا پاهاشون همیشه تو زمستون گرم باشه انشاالله که هر چه زودتر بهتر شوند. انشاالله
ندیده همتونو دوست دارم برای سلامتی خانواده من هم اگه دوست داشتید یک صلوات بفرستید.
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸