eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.1هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی #ایلای صدای ترمز ماشینی اومد و پشت سر آن صدای جر و بحث دختر و پ
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ادامه داستان از زبان محمد گره کوری افتاده بود به زندگیم که نه با دست و نه با دندان باز نمی‌شد ترس و درد سوختگی باعث شده بود آیدین از لحاظ روانی راضی نمی‌شد پاش رو روی زمین بگذاره و دوباره سعی کنه تا راه بره رد سوختگیش که هنوز خوب نشده بود و کمی گوشت اضافه آورده بود چنگ به دلم می‌زد مادربزرگ آیسو روی حرفش مانده بود و من رو به دادگاه کشونده بود تا حضانت آیسو بار دیگر مال خودش کنه و این وسط پا درمیونی هیچکس رو قبول نمی‌کرد دخترش معصومه خانم فکر می‌کرد چند وقت دیگه از تب و تاب می‌افته خانم منطقی بود ولی نمی‌تونست مادرش رو مجاب کنه مریضی لاعلاج مادرشم مضاف بر علت شده بود و معصوم نمی‌خواست مادرش رو تحت فشار بذاره بالاخره حاج خانم و آیناز موضوع آیدین رو فهمیده بودند و طبق انتظارم سیل اشک‌ها و سوز بود که از چشماشون جاری بود دیدن اشک‌های حاج خانم برایم دردناک‌تر از دیدن اشک هر کسی بود با وجود مصیبت‌های زیادی که این چند ماه به سرمون اومده بود با وجود سکته ناقصی که کرده بود ولی روحیش بد نبود و هنوز ناامید نشده بود هر چند مامان می‌گفت همین روحیه داشتن و قبول نکردن واقعیت برایش بدتر از هر چیز دیگر است ولی من معتقد بودم ایلای من زنده است و این‌ها امید واهی نیست معتقد بودم عزیزن برمی‌گرده و دوباره کانون خانوادگی‌مون را گرم و دلچسب می‌کنه امیر سعی داشت آیناز رو به شهرستانشون برگردونه روش نمی‌شد به من بگه باید دیگه همه چیزو تموم کنیم اون هم ناامید شده بود حقم داشت گم شدن ایلای ریتم زندگی اونم به هم ریخته بود و بیچاره یه پاش تو جاده بود یه پاش تهران و حالا که پسرش الوین به دنیا اومده بود دوست داشت زن و بچه‌اش پیش خودش باشه.... 🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🌸🍃 ❤️ برای اون دسته دختری که واقعا ابرو دارن وبه کناه کشیده نشدن اونا که میگن هیچ خواستگاری ندارن ودلشون می خواد ازدواج کنند شبکه 2تلویزیون بعداز ظهرها حولو حوش ساعت6ی برنامه داره به نام عصر خانواده ی سایتی رو اعلام کرد برا ازدواج برن ثبت نام کنند اونا خودشون بقیه کاررا انجام میدن اگه یروز برنامرو دنبال کنند اسم سایت روهم یاد میگیرن از کانالتون هم ممنون هستم انشاالله ماوشمام در این امر خیر شریک باشیم 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🌸🍃 ❤️ فدای دل شکسته و پر از غمت بشم مادر جان... 💯 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🌸🌱🌱 بهترین حالت را در خودتان و در شرایط موجود اطراف تان پیدا کنید هیچ کس همه چیز ندارد و هرکس اندوهی دارد که با شادی زندگی آمیخته است . هنر آن است که در شرایط سخت بخندیم. 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 👌✅ در رستوران بودم که میز بغلی توجه‌م را جلب کرد. زن و مردی حدود ۴۰ ساله روبه‌روی هم نشسته بودند و مثل یک دختر و پسر جوان چیزهایی می‌گفتند و زیرزیرکی می‌خندیدند. بدم آمد. با خودم گفتم چه معنی دارد؟ شما با این سن‌تان باید بچه دبیرستانی داشته باشید. نه مثل بچه دبیرستانی‌ها نامزدبازی و دختربازی کنید. داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که تلفن خانم زنگ خورد و به نفر پشت خط گفت: آره عزیزم. بچه‌ها رو گذاشتیم خونه خودمون اومدیم. واسه‌شون کتلت گذاشتم تو یخچال. خوشم آمد. ذوق کردم. گفتم چه پدر و مادر باحالی. چه عشق زنده‌ای که بعد از این همه سال مثل روز اول همدیگر را دوست دارند. چقدر خوب است که زن و شوهرها گاهی اوقات یک گردش دوتایی بروند. چقدر رویایی. قطعا اگر روزی پدر شدم همین کار را می‌کنم. داشتم با لبخند و ذوق نگاهشان می‌کردم که ناگهان مرد به زن گفت: پاشو بریم تا شوهرت نفهمیده اومدی بیرون. اَی تُف. حالم به هم خورد. زنیکه تو شوهر داری آن‌وقت با مرد غریبه آمدی ددر دودور؟ ما خیر سرمان مسلمانیم. اسلام‌تان کجا رفته؟ زن و مرد نامحرم با هم چه غلطی می‌کنند؟ بی‌شرف‌ها. داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که مرد بلند شد رفت به سمت صندوق تا پول غذا را حساب کند. زن هم دنبالش رفت و بلند گفت: داداش داداش بذار من حساب کنم. اون دفعه پیش مامان اینا تو حساب کردی. آخییی. آبجی و داداش بودن. الهی الهی. چه قشنگ. چه قدر خوبه خواهر و برادر اینقدر به هم نزدیک باشند. داشتم با ذوق و شوق نگاه‌شان می‌کردم و لبخند می‌زدم که آمدند از کنارم رد شدند و در همان حال مرد با لبخندی شیطنت‌آمیز گفت: از کی تا حالا من شدم داداشت؟ زن هم نیش‌خندی زد و گفت: این‌جوری گفتم که مردم فکر کنن خواهر و برادریم. تو روح‌تان. از همان اول هم می‌دانستم یک ریگی به کفش‌تان هست. زنیکه و مردیکه عوضی آشغال بی‌حیا. داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که خواستند خداحافظی کنند. زن به مرد گفت: به مامان سلام برسون. مرد هم گفت: باشه دخترم. تو هم به نوه‌های گلم... وای خدا. پدر و دختر بودند. پس چرا مرد اینقدر جوان به نظر می‌رسید؟ خب با داشتن چنین خانواده دوست‌داشتنی باید هم جوان بماند. هرجا هستند سلامت باشند. ناگهان یادم افتاد یک ساعت است در رستوران منتظر دوست‌دخترم هستم. چرا نیامد این دختر؟ ولش کن. بگذار بروم تا همسرم شک نکرده است. پی‌نوشت: این داستان نانوشته‌ی بسیاری از ماست. هرکدام‌مان به یک شکل. سرمان در زندگی دیگران است. زود قضاوت می‌کنیم و حلال خودمان را برای دیگران حرام می‌دانیم. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام خطاب به خانمی که بچش شیر نمیخوره پسر من ۴ ماه بود که شیر نمی خورد پیش چند دکتر رفتم یکی می گفت با سرنگ بدش یکی میگفت دیگه غذا خورش کن تا بعد از چهار روز وقتی بچه گریه می کرد متوجه دانه های ریز سفید تو گلوش شدم دوباره دکتر بردمش شربت نیستات داد وخوب شد حالا شما هم تهه گلو بچه نگاه کنید شاید گلوش درد داره 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🌸🍃 اونجایی که تو حرمت نشستم، خادم اومد گفت: بین راهی، اینجا نشین راست می‌گفت... هنوز بهت نرسیدم، هنوز بین راهم، هنوز پشت درم.... •🍃🍃🍃🌸🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🌸🍃 توى داراب يه نقاش اومده عكس شهيد بكشه روى ديوار بعد مادر اين شهيد آروم و قرار نداره تاعكس فرزندش رو بكشه ؛ هر روز براى نقاش چايى مياره و همونجا مى‌شینه 🥺 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
*ـ ↶📗🌱↷ * ضرب المثل از هول حلیم افتاد تو دیگ داستان ضرب المثل: گویند در روزگاران قدیم مردی فربه زندگی می کرد که علاقه زیادی به خوردن داشت که بیشتر وقتش صرف خوردن و آشامیدن می شد. یک روز مرد که به بازار رفته بود به خانه برگشت همسرش از او پرسید مرد چه شده امروز زود به خانه آمده ای مرد گفت شنیده ام که امروز همسایه حلیم می پزد آمده ام که حلیم بخورم . وقتی که بوی حلیم همسایه به مشامش رسید سریع به خانه همسایه رفت ولی از بس که عجله کرده بود فراموش کرد که دیگی همراه خود بیاورد تا با خود حلیم ببرد ولی چون ظرفی نداشت رفت بالای دیگ و با قاشق شروع به خوردن کرد ولی وقتی دید فایده ندارد و چون بسیار هول کرده بود که مبادا نتواند به اندازه کافی حلیم بخورد با دو دست سرگرم خوردن شد و چنان بر سر دیگ خم شده بود که به ناگاه درون دیگ افتاد و مردمان با خنده و با صدای بلند گفتند بیچاره این مرد از هول حلیم افتاد توی دیگ *ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🌸🌱🌸 💞 بعضی وقتا حضور یه نفر بهت احساس امنیت و آرامش میده احساس زنده بودن و مهم بودن گاهی بدون اینکه چیزی بگی میفهمه حالتو درک میکنه اونوقت که دلت میخواد محکم بهش بگی: دوستت دارم .. 💙💍 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🌸🍃 ❤️ ⭕️«کلام نور» 🔸«الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» 🔹 کسانی هستند که را، پس از محکم ساختن آن، می شکنند؛ و را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین می کنند؛ اینها ». 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره ۲۷ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c