🌸🌱🌱
اگر کسی از اشتباهتون ساده میگذره، به این معنی نیست که اشتباهتون کوچیکه یا دلش نشکسته؛ دلیلش اینه که وجود شما برای اون آدم خیلی مهمتر از غرور و دلشکستگیِ خودشه!
حواسمون باشه آدمهارو به نقطهای نرسونیم که بیخیال وجود ما بشن...
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌱
شاد بودن آن قدر هم سخت نیست فرهنگ باستانی ایرانیان بر اساس شاد بودن و شاد کردن پایه گذاری شده است تا انسان ها به توانند قدرتمندتر و تندرست تر زندگی کنند.
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸
هر گاه زنی به تو پناه آورد
برای او بمیر.
زیرا یک زن, هرگز به مردی پناه نمیبرد؛
مگر آنکه نزد او
از بزرگترینِ مردان باشد.
#نزار_قبانی
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
#داستان_آموزنده
🔆پسر حاتم طائى
محقق سبزوارى در روضة الانوار نقل كرده كه پسر حاتم بخشنده و كريم زمان خود بود و در جود و سخاوت به درجه و مقامى رسيد كه زبان از توصيف آن قاصر است و از جمله كارهاى او اين بود كه هر سال ، هشتاد هزار درهم به شعرا صله (هديه ) مى داد، با عين حال كه ثروتش بى اندازه بود ولى مشربش از خُزَفْ و فرش او از فرش هاى كهنه و مندرس بود.
روزى مسئول كارهايش به او گفت : چه مى شود كه شما نيز از ظرفهاى قيمتى و خوب استفاده نمائيد.
پسر حاتم گفت : حساب كرده ام و دانسته ام كه تفاوت بين اين حال و بين تجمل پنجاه هزار درهم طلا است دوست داشتم كه به اين حال زندگانى بكنم ، و مال خود را بر محتاجين و مستحقين انفاق بنمايم .
سيماى صدقه ، ص 81
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔅بر چهره پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات...
🔅تا امر فرج شود مهيا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات...
#سلام_حضرت_خورشید
#امام_زمان♥
♻️ امروز جمعه
۹ آذر ۱۴۰۳ هجری شمسی
۲۷ جمادی الاول ۱۴۴۶ هجری قمری
ذکر مخصوص روز جمعه :
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم» ۱۰۰ مرتبه
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🌸🌱🌱
بهترین حالت را در خودتان و در شرایط موجود اطراف تان پیدا کنید هیچ کس همه چیز ندارد و هرکس اندوهی دارد که با شادی زندگی آمیخته است . هنر آن است که در شرایط سخت بخندیم.
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی بله؟ سر مهسا از میان چهارچوب داخل آمد . -اجازه هست؟ ناچار سری تکان دادم و د
🍃🍃🍃🌸🍃
#رسوایی
از بی توجهی اش به ستوه آمده بودم .
دستم روی شانه اش نشست و صدایم بالا رفت .
-بگو چیکار کردی؟
دلشوره امانم را بریده بود، جوابی نداد .
مسیر کارگاه بود. دستم را عقب کشید و مشت کردم .
شلوغی خیابان نگاهم را به آن سوی خیابان کشاند .
ازدحام جمعیت مقابل کارگاهی بود که سر درش تابلوی بزرگ نصب بود. تابلویی که
نام پدرم در آن حکاکی شده بود. "کارگاه مبل سازی محمودخان توفیقی " با لبخند به
آن طرف خیابان اشاره کرد.
-داغدار شدید !
دست بی جانم برای بار چندم رو دستگیره نشست و با کشیدنش سعی کردم خودم را
به آن جمعیت برسانم اما قفل در مانعم بود. لرزش صدایم مشهود بود .
-باز کن درو .
نوچ کشدارش در میان صدای آژیر آمبوالنس پنهان شد. تنها آشنای آن جمع عمو
احمد بود که دستان خونی اش تکاپویم برای پیاده شدن از ماشین را بیشتر کرد. نوع
پارک کردن آمبوالنس طوری بود که نتوانستم ببینم چه کسی را از دست داده ام. عمو
احمد با حالی مغموم توسط مردی که زیر بغلش را گرفته بود، سوار ماشینش شد .
هر لحظه ضربان قلبم بالا تر می رفت. با رفتن آمبوالنس و بعد از آن ماشین عمو احمدکه با سرعت از جا کنده شده، هر دو دستم را به شانه اش کوبیدم و جیغ زدم .
-چیکار کردی؟ چیکار؟
دست سالمش را بالا آورد و جلوی ضرباتم را گرفت .
-یکی از برادرات دار فانی را وداع گفت !
خونسرد بود و آن قدر کلمات را کشیده و با ادا بیان می کرد که دلم می خواست تکه
پاره اش کنم. عصبی از ضربات دستم که کنترل نمی شد، فریاد بلندی زد جوری که
ناخودآگاه عقب کشیدم .
-بس کن .
دنده عقب گرفت و به راه افتاد .
فکر و خیال مانند خوره مغزم را می خورد .
با توقف ماشین، عصبی توپید .
-برو پایین .
دستپاچه خودم از را روی صندلی پایین کشیدم. کوچه نا آشنا و تاریک بود .
صبر کردم تا او هم پیاده شود. دزدگیر ماشین را زد مرا همراه خودش به طرف درب
کوچک سفید رنگ کشید .
ولم کن باید برم پیش داداشام .
به جای کلید زنگ را فشرد و در بدون این که کسی چیزی بپرسد باز شد .
از پله ها یی که یک قدم از در فاصله داشت بالا رفتیم. چیزی نمی گفت فقط صدای نفس های کشدارش زیر گوشم بود .
در خانه باز بود، کفش هایم را با هول از پا بیرون کشیدم و زیر فشار دستش وارد خانه
شدم .
وارد خانه شدم و خودش نیز وارد شد و بی حوصله سوییچ را روی جا کفشی که تنها
وسیله ی موجود در راهروی ورودی خانه بود، انداخت و از کنارم رد و به سمت
پذیرایی رفت .
ترسیده گام بر می داشتم، تمام وجودم طلب می کرد که از این خانه بگذریم اما
صدایش مجال بیشتری برای این اوهام نداد .
-کجا موندی بهار؟
دستم را از روی دیوار برداشتم و وارد پذیرایی شدم .
روی کاناپه ی بزرگ نشسته بود و با اخم لبش را زیر دندان هایش می فشرد .
-بسه حوصله زر زر ندارم .
دستم را بالا بردم و اشک هایم را پاک کردم.
-من میخوام برگردم اونجا، داداشم...
خیلی سریع خودش را جلو کشید .
-قبلا بهت نگفته بودم حق نداری اسمشونو بیاری؟ !
باز هم پشت دستم را روی صورتم کشیدم، اشک هایم بند نمی آمد .
-معلوم نیست چه بلایی سرشون اومد من نگرانشونم سرش را به عقب داد و با پوزخند گفت: بلا چیه؟ تو بشین براش فاتحه بخون .
بی طاقت پا روی زمین کوبیدم .
-دروغ میگی...ا... اصلأ اتفاقی براشون نیوفتاده، از کجا معلوم که ...
پایش را بالا برد و لبه ی کاناپه گذاشت.
-تو فکر کن دروغه ولی نیست. یکی از اون برادرای بی مصرفت دیگه زنده نیست .
-کدومشون؟
خندید، پر صدا، جوری که در خانه ی کوچک صدایش بیشتر خودنمایی کرد .
-دیگه ...دیگه ...
-چیکار کردی پسر؟
با صدایی که از پشت سرم آمد، ترسیده بالا پریدم .
پسری با قدی بلند و اندامی ورزیده از کنارم گذشت و به طرف عمران رفت .
چهره اش شباهت زیادی به آقا بهروز داشت .
-عمران با توام...
عمران که لحظه ای حواسش پرت تلفن همراهش بود، سرش را بالا کشید و با اخم
غرید: برو وسایلت و جمع کن باید از اینجا بری سریع .
پسر دستش را به معنای برو بابا تکان داد .
-فوتبال داره کجا برم...
با بلند شدن عمران، دستانش را بالا برد و با خنده گفت: باشه بابا تسلیم چرا قاطی کردی تو....
ادامه دارد...
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸**
🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
سلام و وقت بخیر به شما فاطمه عزیز و همه دوستان .من از شما تقاضای راهنمایی دارم راستش شوهر من کارگر فصلی هست در این موقع سال دیگه کار نیست توی برنامه دیوار کارهای مناسبی توی تهران زده شده ما می تونیم به اینها اعتماد کنیم و شوهرم بیاد تهران واسه کار .ما اهل فارس هستیم اما تجربه اومدن به تهران رو نداریم لطفا راهنمایی بفرمایید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
.
🧉امیرالمؤمنین علی ع :
🧉چشم زخم حقیقت دارد.
🧉حکمت 400 نهج البلاغه .
🧉مولا امیرالمؤمنین علی ع میفرمایند :
إنَّ المَودَّةَ يُعَبِّرُ عنها اللِّسانُ ، و عنِ المَحبَّةِ العَيْنانِ .
[غرر الحكم : 3471 .]
🧉یعنی :امام على عليه السلام :دوستى را زبان ابراز مى كند، و عشق و محبّت از چشمها پيداست. یا عشق و محبت رو چشم شما بیان میکنه ...
🧉اینکه چرا خدا گفته حجاب بزارید ،پوشش مناسب داشته باشید ،بر اساس این کلام مولا و مطالبی که قبلا در همین کانال راجع به بحث قدرت انرژی چشم و هاله ی انسان ها و همچین چشم زخم گفتیم ،بر اساس روایات برای در امان ماندن از تیرهاییه که از چشم به سمت شما پرتاب میشه ..حالا وای به حال تیری که از ردی حسادت از چشم خارج بشه ....
🧉👈🏻یعنی چشم زخم ❌
🧉که در قرآن خداوند متعال به صراحت بیان میکنه
إِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونࣱ👈🏻قرآن کریم ،سوره قلم، آیه 51
🧉نزديك بود كافران هنگامى كه آيات قرآن را مىشنيدند، با چشم زخم خود، تو را از پاى در آورند و مىگويند: او ديوانه است.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🌸🍃
#برای_ایل_آی ❤️
سلام فاطمه جان برای ایلای عزیزم مینویسم انشاالله که هر چه زودتر به خانه ی پر مهر محمد بر گرده از خانمهایی که از ایلای عزیزم بد مینویسند بگم دنیا گرده مواظب حرفهایی که میزنید باشید 🙏
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌
🌸 آیه الکرسی 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃
🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃
🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا
أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃
❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
❤️❤️