🍃🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃🍃 #حدیث ☀️ِاز امام باقر علیه السّلام نقل است که رسول خداصلّی اللّه علیه و آله فرمودند: 🌸 من اوّلین کسی هستم که در روز قیامت، به پیشگاه خداوند توانمند جبّار وارد می شوم👌 بعد کتابِ خدا (قرآن) و اهل بیتم (وارد می شوند) سپس امّتم,👌 آنگاه از آنان می پرسم: با کتابِ خدا و اهل بیتم چه کردید؟! 📚اصول کافی٫ 3464 •┈┈••✾••┈┈• ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🍃🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃 #حدیث🌱 📣 امام علی علیه السلام: هرگاه پدری با نگاه خود فرزند خویش را مسرور کند، خداوند به او اجر آزاد کردن یک بنده را می‌دهد روضه الواعظین، جلد۲ ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #درد_اعضا🌱🌸 #تجربه_اعضا 👌🌺 من 19سالمه و تو خانواده 4 نفری زندگی میکنم ک خانوادم تاحالا نزاشتن حس کمبود کنم چه مالی چه احساسی... 🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃

🍃🍃🍃🍃🌸🍃 سلام وقتتون بخیر. اگه لطف کنید پیام منو بزارید توی کانال ممنون میشم اخه حس میکنم دخترای هم سنم اگه بخونن شاید بیشتر حواسشونو جمع کنن.. من 19سالمه و تو خانواده 4 نفری زندگی میکنم ک خانوادم تاحالا نزاشتن حس کمبود کنم چه مالی چه احساسی. هیچی کم ندارم تو زندگی و بخاطر همینه ک الان عذاب وجدان دارم.. من حدود ۷ ماه پیش توی یک جمعی بودم که مختلط بود و همون اول رفتارای یه اقا پسری نظرمو جلب کرد.. هم شیک لباس پوشیده بود و ب خودش رسیده بود(تیپش مردونه بود و من از همینش خوشم اومد)،خیلی جنتلمن بود و با دخترا شوخی نمیکرد برعکس بقیه پسرا و کلا خیلی از رفتاراش و خودش خوشم اومد ولی ب روی خودم نیاوردم‌ ولی فهمیدم ک این اقا هم از من خوشش اومده و منو رسوندن و تو راه ایدیمو گرفتن و رفتن مغازه وقتی برگشتن دیدم خوراکی ک من دوست داشتم گرفتن و .. وقتی رسیدیم خونه ایشون به من پیام دادن و گفتن دفعه بعدی بگید خودم بیام دنبالتون و.. منم بابت اینکه منو رسوندن و خوراکی گرفتن تشکر کردم و دیگه چت نداشتیم تا دوباره جمع شدیم و من خودم تنها رفتم و ب ایشون نگفتم ک بیان چون غرورم مهمتر بود رفتم دیدم اونجا بودن ایشون موقع برگشتنا بازم گفتن منو برسونن و من گفتم نه ولی ایشون اصرار کردن و قبول کردم. ایشون از من اجازه گرفتن ک بریم یه دور بزنیم بعد منو برسونن که منم دیدم وقت دارم هنوز و گفتم اشکال نداره. ایشون تو ماشین از خودشون و زندگیشون و شغلشون گفتن که اخر گفتن ازتون خوشم اومده و میخوام که وارد زندگیم شین و.. منم قبول کردم ولی گفتم لطفا حرف از ازدواج نزنید و ایشون قبول کردن. وارد رابطه شدیم و واقعا رفتاراش طوری بود که هرکی مارو میدید ب رابطمون حسادت میکرد و به من میگفتن که ایشون خییییلی عاشقمه منم کم کم بهشون حس پیدا کردم و دوسشون داشتم چون یقین پیدا کردم که عاشقمه من ازاون دخترایی نیستم که تا طرف یکاری کرد بگم وای عاشقمه نه! ولی ایشون همه رفتاراش جوری بود که هرکی میرسید میگفت عاشقته خودمم همین حسو داشتم که عاشقمه‌. رابطمون داشت جدی میشد(البته از نظر من) و این اقاهم از ازدواج و اینده حرف میزد منم بدم نمیومد و نظرم عوض شده بود.. ایشون پسری با تحصیلات بالا و مستقل و پولدار بودن یعنی تنها زندگی میکردن و هرچی داشتن خونه و ماشین و موتور همه رو خودشون کار کرده بودن و بدست اورده بودن.. من اصلا پول برام ملاک نبود چون هیچ کمبودی تو خونه خودمون نداشتم فقط برای من جنتلمن بودن و شغل باکلاسشون ملاک بود. و ایشون به من گفته بودن که قبل از من مهمونی های مختلط زیاد میرفتن و......... با من که وارد رابطه شدن نرفتن چون به قول خودشون درگیر من بودن تا یکماه اخر رابطمون حس کردم ایشون سرد شدن و مثل قبل نیستن.. تا قبل ازاین یکماه ما هفته ای دوبار همو میدیدیم اما تو این یکماه کلا سه بار همو دیدیم و بهشون گفتم چرا سرد شدی و ایشون گفتن من درگیر کارام هستن و مجازی نمیتونم زیاد باشم ولی تو هروقت بگی میام دنبالت و.. یعنی حضوری خوب بودن ولی مجازی کم آنلاین میشدن و کم حرف میزدیم من تو این یکماه دوبار خواستم رابطه رو تموم کنم اما خودش میگفت نه دوستت دارم و بمون و... تااینکه متوجه شدم تو این یکماه درگیر یه خانوم دیگه بودن😐 و رابطه س.ک.س. هم داشتن و این خانوم هم پایه پارتی رفتنا و همه چی بودن.. من همون موقع که فهمیدم ایشونو از همه جا بلاک کردم ایشون هم همون موقع این خانوم رو بلاک کردن و سعی در برگردوندن من داشتن من بااین خانوم اشنا شدم و دوست شدیم و این خانوم معلوم بود ب من حسادت میکنه چون این خانوم میدونستن که این اقاپسر با من درارتباطه ولی بازم باهاش رل زده بود و قرارشون این بود که من نفهمم ولی این خانوم وقتی به من زنگ زدن و گفتن این اقاپسر این خانوم رو بلاک کردن و پیگیر من شدن.. این خانوم سنش از من خیلی بیشتر بود ولی عقلی ... من بعد از چندروز جواب این خانوم رو هم دیگه ندادم چون از شخصیتش خوشم نیومد که تو میدونی طرف یکی رو داره ولی بازم باهاش وارد رابطه میشی و .... من اون اقا پسرو دوسش داشتم ولی اون مدتی که باهام سرد شد میخواستم تموم کنم و به نظرم سخت میومد ولی ایشون با خیانتی که به من کرد جوری از چشمم افتاد که زنده و مرده‌ش برام فرقی نداره.بااینکه میدونم پشیمونه ولی ... دختراااا منی که گول هیچکسو‌ نمیخوردم گول خوردمممم و گول جنتلمن بودن و رفتارای سنگینشو خوردم جون هرکی دوس دارین با ادم هوسباز تو رابطه نریددددد من نمیدونستم هوسبازه چون حتی بهم پیشنهاد رابطه جنسی هم نمیداد و میگفت تو عشقمی و... حتی میگفت بزار بیام رابطمونو با خانوادت درمیون بزارم ولی من میگفتم نه زوده الان خیلی خوشحالم که این ادم عوضی از زندگیم حذف شده و حتی دلمم براش تنگ نمیشه چون این ادم ارزش دلتنگی هم نداره گول نخورین دختراااا گول ظاهر و رفتارای اولشونو نخورین...

🍃🍃🍃🍃🍃 سلام عزیزم تشکر بابت کانال قشنگتون من یه مادرم دوتا دختر دارم دوقلو یازده ساله و یه پسر دارم چهارده ساله.... 🍃🌸

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🐚 #درد_اعضا🌱🌺 خدارو شکر زندگیم خوبه من چون پدر و مادر ندارم خواهر هم‌ ندارم خیلی عذاب می کشم ایام تعطیل که میشه جایی برای رفتن ندارم دلم برای بچه هام میسوزه چهارتا برادر دارم ماشاا. وضعشان خوبه اما زن داداشام دلشون خیلی کوچیکه همشون هم اهل خدا پیغمبر حوزه و جلسه اما دلشون بر نمی داره من و بچه هام برا یه روز بریم خونه یا باغشون حتما باید با دعوت خودشون اونم اگه سالی یه بار باشه همیشه خونه هستیم از وقتی کرونا اومد و شرایط مالی اقتصادی سخت شد دیگه مسافرت هم نشده بریم خانواده همسرم خوب هستن ولی جای خانواده و پدر و مادر نمی گیرن خیلی دوست دارم برای بچه هام مادر شادی باشم ولی یاد آوری خاطرات سخت گذشته نمیزاره اینکه دوران مجردی چقدر به زن داداشام خدمت کردم برادر زاده هام نگه داشتم ولی دریغ از یه روز جبران سر بچه هام خیلی سختی کشیدم آخه هیچی بلد نبودم مادرای عزیز گروه خواهشا برام دعا کنید از این شرایط سخت روحی نجات پیدا کنم و راهنماییم کنید در ضمن همسر من آتش نشان هستن هر موقع میخوان برن شیفت یا آماده باش هستن من و بچه ها خیلی نگران هستیم خدا نگهدار همه همسران و پدران این سرزمین باشه منم باشم مامان دوقلوها ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#فال_روزانه فال احساسی فروردین💙💙 دوست داشتنتون دوطرفست ولی شما کمتر لجبازی کنید. اردیبهشت💙💙 دوست داشتنتون دوطرفست ولی رابطه ی گرمی فعلاً ندارید. خرداد💙💙 بحث و دلخوری کوتاه مدت، آشتی دارید دوری و جدایی، قهر کوتاه مدت. تیر 💙💙 عشقتون دوطرفس ، پیشنهاد ازدواج بهتون میده مرداد💙💙 دوستت داره و بهت فکر میکنه. شهریور💙💙 توی دوست داشتنتون کمی فاصله و دلتنگی و سردی دیده میشه. مهر💙💙 نسبت بهت بدقولی میکنه، ازت خواسته ای داره. آبان💙💙 دوستت داره، تماس و یا پیامی که خوشحالت میکنه. آذر💙💙 فاصله و دلتنگی بینتونه. دی💙💙 دیدار داريد، هدیه بهتون داده میشه. بهمن💙💙 دوری، جدایی، امکان داره جدایی بر سر مسائلی باشه، کاری يا مالى. اسفند💙💙 دیدار، رابطتون به سمت و سوی بهتری میره. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 #دعا_درمانی 🙏❤️ دعای هنگام خوابیدن «باسْمِکَ اللَّهُمَّ أَمُوتُ وَ اَحْیَا» «بار الها!با نام تو میمیرم و زنده خواهم شد» دعای بلند شدن از خواب «الْحَمْدُ للهِ الَّذِي أَحْيَانَا بَعْدَ مَا أَمَاتَنَا وَإِلَيْهِ النُّشُورُ» «سپاس پروردگاری را که پس از مرگ، ما را زنده گردانید و بازگشت همه به سوی اوست». منابع: مستدرک الوسائل 🌱 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🍃🍃🍃🍃🌸🍃 کمی عاشقانه برای همسر.... 🍃🌸🍃

🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 ±یه جا بود توی خونه ی پدری ، می گفتیم "ته طاقی" ، یه شکاف بدون در که لحاف تشک‌ ها رو توش می چیدند. یه طاقچه یه متر قد، یه تخت! جلوشو یه  پرده گل گلی می زدند تا خونه قشنگ بشه ! بهمون گفته بودند که وقتایی که زلزله میاد، بدو بدو نرین سمت حیاط؛ برین ته طاقی پناه بگیرین. امن امنه ! ... همیشه اون گوشه اتاق رو بیشتر دوست داشتم. حس خوبی بهم میداد. گرم و نرم. حتی توی بازی همیشه اونجا قایم می شدم. یا وقتی  دعوام میشد اونجا پناهم بود. فک کنم مزه ‹آغوش› اونجوریه. میخواستم بگم  تو همون "ته طاقی" خونه ی منی ؛ پناه، امن، گرم و خاص :). . . ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#تقاضای_همفکری ❓ سلام فاطمه خانم من یه مشکلی دارم میخواستم بدونم میتونم به هم کمک کنم من یه پسر ده ساله دارم که بدون اجازه من همه جا میره و وقتی میره به من اطلاع نمیده اطلاع ندادن منو نگران میکنه چندین بار سر این موضوع تنبیهش کردم اما همیشه تکرار میشه این موضوع باعث شده من در خونه رو بعد ازآمدن پسرم کلید کنم من یه پسر ۵ ساله و یک دختر سه ساله دارم نمیدونم چطور به پسرم بفهمونم باید برای بیرون رفتنش من رو در جریان بزاریه به عنوان مثال امروز بعد از ناهار تا من سفر رو جمع کنم رفته بود خونه دوستش بدونه اینکه از من اجازه بگیرد من نگران و عصبانی شدم بعداز اینکه فهمیدم رفته در روکلید کردم اومد ازش خواستم به من توضیح بده که چرا رفته؟؟؟ فقط خواهی کرد و گریه کرد گفت که اشتباه کردم تقریباً همیشه این موضوع تکرار میشه نمیدونم چطور باید به پسرم بفهمونم باید از من اجازه بگیره؟؟؟ ای کاش اینو تو گروهتون بزارین تا مادر را راهنمایی کنند با پسرم چطور رفتار کنم ممنون این کانال گذاشتین و هم دم حرف ما هستید ❤️❤️❤️❤️❤️ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام فاطمه خانم خسته نباشین ... ببخشید من به مشکل یا بهتر بگم‌راهنمایی میخواستم‌ازدوستان .من مجرد که بود خاستگار برام زیاد میومد خیلی ولی هیچ کدام جور نمیشد یه مشکلی پیش میومد و به تفاهم نمیرسیدیم بیشتر هم ازطرف داماد بود بودتا مادر گفت یعنی چی طرف اول دیده پسندکرده اومده حالا یهو میگه نه یا خانواده راضی بودن پسر راضی بود میومدن بعد یهو میرفتن اصلا عجیب خیلی هم میومد خاستگار خیلی ولی جور نمیشد تااین که مادر رفت پیش دعا نویس ومشکل گفت اونم گفت اره بختشو بستن ودوتادوعا داد ...وقتتونو نگیرم بعدش خاستگار اومد و ازدواج کردم . حالا توزندگی مشترک ما ۱۲سال ازدواج کردم خیلی تلاش کردیم خونه بخریم خیلی یعنی نخوردم نپوشیدم تا بلکه بتونم یه ۴۰متری بخرم ولی هربار نشده نمیدونم چرا جور نمیشه درست پیش نمیره واون پول جای دیگه خرج میشه 😔خیلی ناراحتم خیلی تواین ۱۲سال سختی به خودم‌دادم ولی انگار طلسم شدیم نمیشه . میخواستم بگم من الان میتونم چیکار کنم یعنی ممکن هست کسی طلسم چیزی مارو کرده باشه ؟ممکن هست یعنی اگه هست من چیکار کنم چکاری ازدست من برمیاد؟ممنون میشم راهنمایی کنید 🙏🌹🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ #همفکری #حرف_دل #تقاضای_همفکری آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#حلوا_کاکائویی_دورنگ آرد دو پیمانه پودر شکر یاپودرقند یک پیمانه کره آب شده 200 گرم هل ساییده شده یک قاشق سوپ‌خوری پودر کاکائو دو قاشق سوپ‌خوری پودر پسته و بادام برای تزیین به میزان لازم آرد را روی شعله ملایم قرار می‌دهیم تا بوی خامی آن کاملاً گرفته شود. سپس حرارت را خاموش می‌کنیم. چون بقیه مراحل نیازی به حرارت ندارد.ازحرارت کمی افتاد پودرقند را اضافه میکنیم . پودر شکر، هل و کره را اضافه کرده و خوب با دست ورز می‌دهیم. در این مرحله مواد را دو قسمت کرده و یک قسمت را با پودر کاکائو مخلوط می‌کنیم. در کف قالب حلوای ساده و بعد کاکائویی را ریخته و با پودر پسته و بادام تزیین می‌کنیم. ویااینکه برعکس ابتدا کاکایویی وسپس ساده راپهن میکنیم . حلوا را در یخچال می‌گذاریم تا ببندد سپس در قالب برش می‌زنیم 👩‍🍳 #اشپزی یک هنره,کدبانوی هنرمندخونت باش😌 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✔️فوروارد واسه کدبانوها یادت نره 😍