#طنزجبهه
یه دفعه بچه هااا حوصلشون سر رفته بود
که یکی پیشنهاد داد که برای هم جشن پتوبگیرن
هرشب یکی روروش پتو میانداختن وبراش جشن پتو میگرفتن
یه بار یکی از بچه هاا گفت چرا ما برای خودمون همش جشن پتو میگیریم🤔🤔
خب بیاید هر دفعه یکی بره بیرون واولین نفری رو که دید بیاره تو وما براش جشن پتو بگیرم
هر دفعه یکی میرفت بیرون واولین نفری که میدید میوورد تو
امااااااااا......
یه دفعه یکی از بچه هااا وقتی رفت بیرون اولین نفری که دیده بود یه حاج اقا بود
باخودش گفت مجوبرم دیگه
بعد دست حاج اقا رو گرفت واورد تو
همه تعجب کردن😳😳😳😳
وگفتن چاره ای نیس😐
اون شب برای حاج اقا جشن پتوگرفتن
ولی😂
چند روز بعد........
وقتی اون نفری که اون روز حاج اقا رو اورده بود تو وبراش جشن گرفتن
دید که یه گروه حاج اقا دست به سینه با چند تاپتو وایسادن جلوش😱😱😱😱
وبراش یه جشن پتوی مفصل گرفتن😂
@ranyaa313