🔴 قهرمان یا خائن؟!!
🔻۱. #تحریم_ظریف در فضای بینالمللی با واکنشهایی همراه شده که در مجموع به نفع منافع ملی ماست. شدت عهدشکنی آمریکای بدون روتوش به حدی رسیده که جای هیچگونه همراهی با آمریکا (حداقل در سطح رسمی و اعلامی) برای قاطبه کشورها باقی نمیگذارد.
🔻۲. در سطح #فضای_داخلی کشورمان، تحریم ظریف بعضا با واکنشهای سیاه و سفید همراه شده است. #جناح_سادهانگار و غربگرا این مساله را به مثابه یک فرصت برای قهرمان سازی از ظریف و پوشاندن اشتباه راهبردی جمعیشان در اعتماد به غرب و نتایج آن، شبیه دستاورد هیچ #برجام، قلمداد کرده است.
🔻۳. از طرف دیگر برخی از فعالین فضای رسانهای نیز انتقادات جدی به عملکرد ظریف دارند و متاسفانه این انتقادات بحق در مواردی با ادبیات سیاه بیان میشود که دور از واقعیت است. آنچه مسلم است این #فضای_دوقطبی یک محیط ناسالم است که اجازه نمیدهد ضعف و قوت عملکرد ظریف در شرایطی بهدور از حاشیه و احساسات بررسی شود. این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که روایت کاملا سیاه از اقدامات ظریف، خواسته یا ناخواسته در کنار قهرمانسازی بیمبنا از وی (که در زمان برجام به #تمثال_تراشی!!! هم رسید و حال امثال مشاور آشنا!! قصد لقب بخشی و #ماندلاسازی از وی دارند) قرار میگیرد و محصول مشابهی دارد.
🔻۴. اما آنچه صورت مساله است، واضح و بدون ابهام است. #مسئول!!! رفع تحریمها؛ به رغم اعتماد به نفس بالا و وعدههای مکرر دولت تدبیر نه تنها در رفع تحریمها موفق نبود که خود شخصا!!! تحریم!! شد. این مساله نشان میدهد مهارتهای جزئی و فردی در سیاست خارجی، اهمیت پایینی دارد و در واقع برای روحانی و تیم دیپلماسی او، علیرغم ادعاهای بزرگ، اما استراتژی مناسب و کلاننگر هوشمندانه در #عدم_اعتماد به غرب، وجود نداشته است.
🔴 چرا #مذاکره_مجدد نه؟!!
🔸 بعد از پوچ شدن مزایای نسبی برجام و صفر شدن عایدی ایران از چند سال مذاکره فشرده با غرب؛ ظاهرا موج جدیدی برای #مذاکره_جدید شروع شده است. به دلایل زیر مذاکره مجدد (چه مستقیم و چه نیابتی) #خسارت_محض مضاعفی برای جمهوری اسلامی خواهد بود.
🔻۱. آمریکاییها تلاش میکنند از تثبیت و موفقیت سیاستهای ضدتحریمی ایران جلوگیری کنند. بهطور طبیعی این مجموعه سیاستهای مقاومتی با استمرار، تمرکز همه دستگاه ها، ابتکارهای اجرایی و دل بریدن از مسیر مذاکره، به موفقیت خواهید رسید و اکنون نیز موفقیت نسبی و اولیه در این زمینه کسب شده است. #سراب مذاکره مجدد به معنی رها کردن این مسیر و وارد شدن در چرخه تکراری و تلخ؛ مذاکره و اتلاف وقت، سپس مصالحه موقت و حداقلی، سپس بدعهدی و خلف وعده آمریکا و در نهایت چالش با آمریکا است. به طور خلاصه سیکل مذاکره/چالش را پایانی نیست و نتیجه عینی آن برای اقتصاد کشور، #شرطیشدن به مذاکرات، عدم قطعیت و در نهایت خدشهدار شدن ثبات اقتصادی-سیاسی است.
🔻۲. تجربه تلخ تقریبا هیچ (برجام) با توجه به تحولات دوران اوباما _ ترامپ، مشخص میکند تصمیمگیریها در آمریکا تا حد زیادی اقتضایی و کوتاه مدت است و نمیتوان یک مصالحه جدی و پایدار با این رژیم عهدشکن را متصور بود. از طرف دیگر تعارضهایی که به دلیل هویت استکباری آمریکا به وجود میآید، همیشگی و دائمی است.
🔻۳. در حال حاضر برای #ترامپ ؛ مذاکره و توافق جدید با ایران، #کارکرد_موقت و موضوعیتی سیاسی دارد. یعنی قرار نیست در اثر توهم مذاکره مجدد، منافع راهبردی و منفعت اقتصادی بلندمدت یا حتی میان مدت برای ما حاصل شود و اتفاقا #مذاکره_مجدد برای ما سم است چرا که تصمیمگیری اداره امور کشور را دچار کوتاه مدتنگری و دل بستن بیحاصل به مذاکرات میکند. در این صورت آینده نگری و اقتصاد مقاومتی ذبح میشود و زمینه برای فشار دشمن از بین نمیرود.
🔻۴. با وجود سیاست فشار و تحریم حداکثری و اظهارات نژادپرستانه و وقیحانه ترامپ علیه ایران؛ مذاکره مجدد به معنی #تحمیل_پذیری و عقب نشینی ایران تفسیر میشود. یکی از اصلیترین انگیزههای ترامپ؛ #تحقیر ایران است. از این منظر میتوان گفت اصلا مذاکره واقعی مدنظر ترامپ نیست و فقط تحمیل و فشار برای پذیرش مذاکره، موضوعیت دارد.
🔻۵. متاسفانه در این شرایط، برخیها در داخل کشور، #تحریم_ظریف را وسیلهای برای توجیه مذاکره مجدد کردهاند. تلاش میشود در سایه دفاع از ظریف؛ مسیر مذاکره مجدد را باز کنند. اما تحریم ظریف با مذاکره مجدد دو مقوله جدا از هم و غیرمرتبط است. اولی نتیجه #استیصال دشمن است و دومی نتیجه #استیصال ما تلقی خواهد شد. تئوریزه کردن تقریبا هیچ و تفاخر!! به آن، بسیار تعجب آمیز است چرا که برجام یک #عبرت است نه #الگوی موفق!!!!