eitaa logo
راشِدون
185 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
194 ویدیو
14 فایل
اگردنیاراغاری‌تصورکنیم‌وماهمان‌انسانهای‌اولیه‌باشیم که‌کمی‌رشدکرده وصاحب‌تکنولوژی‌شده‌ایم هنوزهم‌برای‌بقاواثرگذاری،به‌نوشتن‌نیازداریم. مهمان کارشناس‌اتاق‌عملی هستیدکه جهان معمولی وفهم ناکاملش را به‌ کلمه تبدیل می‌کند. محب‌مولاعلی|همسر|مادر|دانشجو‌معماری
مشاهده در ایتا
دانلود
دم غروب خورشید بود. نسیم ملایمی می‌وزید. آنقدر ملایم که دریا موج نداشت. صدای جریان رودخانه به گوش می‌رسید.. قطره قطره با شور و هیجان و ذوق فراوانی خود را به آن بی‌نهایت می‌رساندند و در آن حل میشدند.. شعری از ذهنم گذشت.. دریا شود آن رود که پیوسته روان است.. آری حرکت همیشه وسعت می‌بخشد.. از بلندی نشسته بودم و پاهایم را روی رود در جریان آویزان کرده بودم و تکان میدادم و هم نوا با صدای دلنشین آب، در حال خودم قرآن می‌خواندم و هراز گاهی سرم را بالا می آوردم و از منظره ی غروب آفتاب استفاده میکردم و در وسعت بی‌نهایت آب، غرق میشدم.. سرم در قرآنم بود که احساس کردم تور ماهیگیری ای در نزدیکی پاهایم درون آب انداخته شد. سرم را بالا آوردم و دیدمش درحالیکه جثه ی ریزی داشت و عینک گردی به صورت. کیسه‌ای را هم به شکل کوله روی دوشش انداخته بود که احتمالا برای ماهی های به دام افتاده طراحی شده بودند و قدم به قدم تور می‌انداخت تا شاید چیزی نصیبش شود ولی دریغ.. صدای قدم‌هایی از پشت سرم توجهم را جلب کرد. برگشتم و دیدم همسرش هم پا به پایش می‌رفت و حمایتش را با راهنمایی هایش نشان میداد.. از کنارم رد شد. سلامی کرد و گفت حاجت روا باشید.. لبخندی زدم و تشکر کردم. قرآن را بستم و مشغول تماشایشان شدم. جلوتر رفتند و تصمیم گرفتم عکسی به یادگار داشته باشم از لحظه ای که برایشان دعا کردم تا خدا روزی طیب و طاهر را قسمتشان کند.. همین + سمت چپ، منظره ی غروب امروزه
استاد علی صفایی حائری4_5918194093250318739.mp3
زمان: حجم: 2.9M
+چندین بار گوش دادم.. +اگر به باطل کاری نداشته باشی، باطل تو را رها نمی‌کند.. +رزق امشب
کاش فارسی می‌نوشت: ساخت ایران ..🇮🇷🌱 +دیدنش لذتبخش و قشنگ بود.. ولی اون نام الله زیبای روی پرچم اگه حواسمون نباشه، میره توی سطل زباله و این اصلا قشنگ نیست..
حَلقه بَر هَر دَر زَدن، سَرگَشتگی می‌آوَرَد چون کلیدِ قفل، می‌باید به یک دَرْ ساختن.. ❞صائب تبریزی
هرکه گردد مبتلایِ دردِ هجر از وصالِ دوست، درمانَش دهند.. هرکه بی سامان شود در راهِ عشق در دیار دوست، سامانش دهند..
صبح به صبح قبل از رفتن به شیفت و همینطور موقع برگشت از شیفت یا اصلا هربار که از کنارشون رد میشم یه دور قربون صدقه خودشونو خالقشون میرمو میشینم یه کم باهاشون حرف میزنمو ازشون انرژی میگیرمو میرم پی کار و زندگیم :)
رحمت به غیرتِ تو وُ لعنت به دشمَنَت حک می‌شود «شهید» به بالای مدفَنَت گفتی به اهل شهر که غیرت نمرده‌ است!‌ با خون دفاع کرده‌ای از دخت میهنَت ای عاملِ دودستگیِ بین این و آن آتش بگیرد عاقبت ای کاش دامنت! می‌بینی آخرَش که جهالت خیانت است در آخرت که خونِ شهید است گردنت دنیا ولی برای تو آغازِ نور بود این بود بخش تیره و آن بخشِ روشنَت سید علی حسنی
روز معلم رو به چند نفر ویژه تر تبریک گفتمو دوست دارم اینجام بذارم بمونه به یادگار برای روزهایی که نیستیم..