eitaa logo
راشِدون
185 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
194 ویدیو
14 فایل
اگردنیاراغاری‌تصورکنیم‌وماهمان‌انسانهای‌اولیه‌باشیم که‌کمی‌رشدکرده وصاحب‌تکنولوژی‌شده‌ایم هنوزهم‌برای‌بقاواثرگذاری،به‌نوشتن‌نیازداریم. مهمان کارشناس‌اتاق‌عملی هستیدکه جهان معمولی وفهم ناکاملش را به‌ کلمه تبدیل می‌کند. محب‌مولاعلی|همسر|مادر|دانشجو‌معماری
مشاهده در ایتا
دانلود
+ خانوادم میگن کجایی نیستی؟ دوستام میگن کجایی نیستی؟ واقعا کجام؟ نیستم؟🚬 +خلاصه‌ای از این روزها که می‌گُذَرانم... +آره خلاصه گاهی فکر میکنم که من یه نفر نیستم چند نفرم :)) + لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم + یا واسع الاوقات
500.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کمی با تاخیر اما روز بزرگداشت شیخ بهایی و مبارک :)
حاج‌مهدی رسولی1_10910638111.mp3
زمان: حجم: 12.1M
نوشِ جونم که لحظه‌ی مرگم تو رو می‌بینم..
اعزه! حرمتِ امامزاده رو اول متولیِ اونجا باید نگهداره تا دیگران هم یاد بگیرن و حرمت نگهدارن. برادر ِ من میری باشگاه دوتا دمبل میزنی، فیگور میگیری و پشتِ بازو نشون میدی رو با مداحیِ ذکرِ مولاعلی میکسش نکن! خواهرِ من فست فود میل میکنی و با دوستات میری دَدَر، عکس و فیلمش رو با مداحیِ ذکرِ مولاعلی ادیت نکن! کارایِ معمولی و بی ربط رو با نامِ مولاعلی ادیت نکنین و نشر ندید! همین کارا رو کردید که الان ژانر راه افتاده در اینستاگرام و اول عکس و فیلمِ مذهبیشون رو میذارن و بعدش کپشن میکنن که با من از تغییر حرف نزنید و یهو عکسِ بی حجاب یا عکسِ نامربوط میذارن با زیر صدایِ ذکرِ عربیِ مولاعلی... این مقصرش خودمونیم! ذکرِ علی دمِ دستی نیست باباجان! شیخ جعفر میگه اگه برخی مصلحت هایی نبود من با یک ذکر! (دوتا ذکر هم نگفت!) با یه ذکرِ یاعلی تمامِ بیمارانِ عالَم رو شفا میدادم... داریم چیکار میکنیم با این نام و ذکر؟ میدونید چقدر زبان بریده شد از شیعیان که جرمش فقط بردنِ نامِ علی بود؟ از جلو هم نمی بریدن! قُلابِ مخصوصی داشتن و از پسِ گردن قلاب رو وارد میکردن و از حَلق زبانی که نامِ رو برده بیرون میکشیدن. آی متولیانِ امامزاده! حرمتِ امامزادتون رو نگهدارید...
قند امروز :))
صلی الله علیک یا اباعبدالله..
مستِ بهارم..
امروز یادداشتی از دکتر سعادت خوندم که به لبخند تلخ و نمکینی وادارم کرد. او از حسی نوشته بود که خودم هم گاها دچارش میشوم و مدیریتش میکنم: «حسادتِ مولد» این یادداشت را در حالی می‌نویسم که احساس حسادت می‌کنم. به کسی که مطلبی درباره‌ی او خوانده‌ام و با خودم گفته‌ام کاش در مورد من هم گفته می‌شد. پشت‌بندِ حس حسادت، شرمنده می‌شوم. شروع به سرکوب می‌کنم. همان تلاش ناکام برای ثابت کردن اینکه این حس، حسادت نیست و غبطه است و غبطه فرق دارد و چی و چی. یک لحظه این انکار و سرکوب را متوقف می‌کنم و سراغ کتاب «شغل مورد علاقه» می‌روم. جایی که می‌گوید: «هر فردی که حسادت ما را برمی‌انگیزد، قطعه‌ای از پازل آینده‌ی احتمالی ما را می‌سازد؛ بدون حملاتِ معمولِ حسادت، ما نمی‌توانستیم دریابیم که چه می‌خواهیم باشیم.» به پازل احتمالی آینده‌ام فکر می‌کنم. باید برای کامل شدنش از فرد مورد حسادتم کمک بگیرم. او بی‌آنکه روحش خبر داشته باشد مربی‌ام شده؛ به او حسادت می‌ورزم و از او یاد می‌گیرم. + راستی جایی خواندم که اگر میخواهید خودتان را در باب حسادت به دوست یا عزیزی در اطرافتان مدیریت کنید، به او بیشتر محبت کنید. یعنی اگر حس میکنید که نسبت به یکی از عزیزانتان که واقعا برایتان ارزشمند و محبوب است به هر دلیلی دچار حسادت شده‌اید، بیشتر به او محبت کنید. محبت چاره است.. گفتم شاید نیازتان شود :)
سیدرضا نریمانی4_5855219066553242513.mp3
زمان: حجم: 3.9M
یا الهی به گداهای حسین یه نیم نگاهی..
زنان رو آزار ندید و اون ها رو عصبانی نکنین حتی اگه آبروتون رو بريزن يا امیرانِ شما رو فحش بدن... حتى در زمانى كه زنان مشرک بودند، (پیامبر) به ما گفته بودن كه به اون ها کاری نداشته باشید و حتی در زمانِ جاهليت، رسم بود كه اگر مردى با سنگ يا چوب دستى به زنى تعرض میكرد، اون مرد و فرزندانش رو كه بعد از او مى آمدند سرزنش میکردن. (یعنی اون مرد و خانوادش به خاطرِ کتک زدنِ زن، بدنام میشدن.) ❞حضرت ابوتراب مرتضی علی