eitaa logo
راه و رسم شهدا
202 دنبال‌کننده
956 عکس
991 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مومن دانشگر پدر شهید مدافع حرم می‌گوید : پسرم مقید به شرعیات و فرائض بود و هیچگاه ندیدم که #نماز اول وقتش ترک شود . همیشه به این موضوع اهمیت می‌داد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب می‌کرد .  #شهید_عباس_دانشگر #نماز_اول_وقت 🏴 @rasme_shohada
🥀 موقع نماز می ذاره برم #نماز بخونم یا نه⁉️ 📸 تصویر باز شود #نماز 🆔 @rasme_shohada
در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال می‌کردند . ▫️خبرنگار ژاپنی پرسید : شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ ▪️شیرودی خندید . سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم . تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد . خبرنگاران حیران ایستادند . شیرودی آستینهایش را بالا زد . ▫️چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت است. 🌹 ۸ اردیبهشت سالروز شهادت 🆔 @rasme_shohada
﷽ ‌ • بعد از شهادت محمود یک روز به علت کار در زمین روستا خسته و مانده برگشتم خانه که استراحت کنم. از قضا مهمان آمده بود و نتوانستم زود بخوابم. دیگر تا بخوابم دیر وقت شد و باعث شد صبحم قضا شود. ‌ • بیدار که شدم نمازم را خواندم و دوباره رفتم روستا مشغول کار در زمین بودم که عباس از رفقای مشترک من و که در عملیات جعفر‌ طیار در با ما بود، با من تماس گرفت. ‌‌ • بعد از احوال پرسی گفت: حاجی! راستش موضوعی هست که روی گفتنش را به شما ندارم! از او خواستم راحت باشد و مطلبش را بگوید. گفت: دیشب خواب محمود را دیدم. به من گفت: «به * بگو هیچ وقت نگذارد نماز صبحش قضا شود!» ‌‌ • با شنیدن حرف های عباس پاهایم سست شد و روی پاهایم نشستم. دو ساعت همانجا نشسته بودم. دیگر نتوانستم به کارهایم ادامه دهم. برایم یقین شده بود که محمود است و کنار ما بر کارها و اعمالم است... ‌‌‌‌‌‌ 📚منبع: "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" ‌‌ شهید مدافع حرم 🥀 ‌محل شهادت خانطومان 🌷 مزار شهید: مازندران، ساری، گلزار شهدای ملا مجدالدین 🆔 @rasme_shohada
🌱 اهميـــــت اول وقت 🌷 خاطره شهید مدافع حرم حاج 🌱 در حال حركت به سمت سوريه موقع اذان مغرب و عشاء به همرزمانش گفته بود كه به راننده بگن بايستد بعد راننده ى اتوبوس گفت: الان جايى براي نماز خوندن پيدا نميشه و نيم ساعت بعد به مقصد ميرسيم، شهيد شاليكار در جواب به آنها گفت من يك سال مراقبت كردم نماز اول وقتم را از دست ندهم شما باعث شدين كه من نماز اول وقتمو از دست دادم 🌱 از اينكه نماز اول وقت رو بعد از يك سال از دست داده بود خيلي ناراحت و نگران بود و سرش را به شيشه ى اتوبوس خم كرد و اشك از چشم هايش جارى شد... 🌷 تاریخ ۲۴ آذرماه ۹۴ 🌷 مزار شهید: مازندران، خطه مبارک(شهرستان فریدونکنار)، مسجد (ع) 🆔 @rasme_shohada