eitaa logo
روزنوشتهای رسول محمدزاده
2.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
4هزار ویدیو
105 فایل
سخنرانی ها، نوشته ها و گزیده های د.رسول محمدزاده (موسس مدارس قرآنی آیات)
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ (۱) چند روز قبل پیش نویس یک کتاب را به دوستی فرهیخته ام دادم تا قبل از چاپ نهایی، ایشان هم نظری مرحمت کنند. در اثنای کتاب به ترجمه حدیثی از پیامبر (ص) اشاره کرد بودم که فرموده اند: « کار کردن برای به دست آوردن پول حلال، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. » بعد از پس گرفتن کتاب از ایشان، دیدم ضمن نظراتشان در گوشه ای از کتاب هم به این حدیث اشاره کرده اند و از بنده پرسیده اند آیا واقعاً در متن حدیث ، کلمه «زن» هم آمده است؟ تا این سوال را دیدم عین برق گرفته ها به یک باره جا خوردم. خوب معلوم است دیگر! این عین حدیث پیامبر ص است. کجایش عجیب است؟ چند ثانیه ای مبهوت بودم که این سوال چه محلی از اعراب دارد تا این که بعد از چند ثانیه حواسم سر جایش آمد و مطلب را حل شده یافتم. راستش را بخواهید این دوستم با آن که انسان فرهیخته و آگاهی هستند، ولی با همان پیش فرض های سنتی ملبس به لباس دین و عرف به قضایا نگاه کرده بودند. که بله دیگر! بعید است پیامبر کسب رزق را هم بر زن واجب کرده باشد. اصلا بعید است زن برای کار بیرون ساخته شده باشد. لطفاً چند ثانیه قبل از متهم کردن من به این نکته توجه کنید که : من می فهمم اشتغال زن در غرب مدرن وحشی، ابزاری برای ابتذال بوده و هست. من می فهمم استقلال مالی زن ممکن است تبعات دیگری برای بنیان خانواده های ضعیف الحال داشته باشد. من می فهمم که حضور زن در جامعه ، می تواند مقدمه اختلاط و بعد از آن افول عفاف و حریم خانواده باشد و... اما مگر می شود صورت مساله را به همین سادگی پاک کرد؟! پس این همه آیه و روایت را چه کنیم؟ وقتی قرآن می گوید: دختران شعیب با حفظ حیا، به شغل سخت چوپانی مشغولند و این امر در کلام الله مجید امری ممدوح است، چه کنیم؟ وقتی قرآن می فرماید زن و مرد هر کدام کسب خود را دارند : «للرجال نصیب مما کسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن» و... بگوییم قران اشتباه کرده که گفته؟ معاذ الله! پس زن هم می تواند اکتساب داشته باشد. پس به تبع آن باید شغل داشته باشد و به دلالت تضمنی، حتماً باید بپذیریم به اقتضای این شغل، بیرون از خانه هم خواهد رفت و با نامحرم هم ممکن است حشر و نشر داشته باشد. بگذارید کمی دقیق تر بگویم: شیوه قرآن و زبان عرب معمولاً آن طور است که برای زن و مرد مجموعاً صیغه جمع مذکر می آورد و هر دو را با هم خطاب قرار می دهد تا در عین ایجاز، بکمک یک فعل، بیشترین مخاطب را منظور کرده باشد. اما وقتی بعد از مذکر، مونث ها را به طور جداگانه خطاب کرده یا درباره شان سخنی می گوید، احتمالاً تأکید بیشتری بر مونث دارد.(ذکر خاص بعد العام) مثلاً وقتی بعد از بیان کسب روزی مردان، مشخصاً به روزی و اشتغال زنان اشاره دارد، گویی می خواهد این جواز برای زنان را تاکید بیشتر نماید تا آن ذهنیت سنتی خانه نشینی و مملوک بودن از زن گرفته شود تا هم خود او به جایگاهی اجتماعی برسد و هم احتمالاً باری از جامعه برداشته شود. و این یعنی آن که قرآن به جد به دنبال اشتغال زن است به همان میزانی که مراقب عفاف و حریم خانواده است. من معتقدم این ساده انگاری ها، حذف های ساده صورت مساله ها، توجه نکردن به نیازهای واقعی زنان ، بی توجهی به این نیمه ی دیگر نفس انسانی، امتزاج بی دلیل نفسانیات، خواست ها، عرف ها، آداب و عادات جوامع با دین خدا ، موجب شد تا زن به این نتیجه برسد که یا باید مومن، سنتی، پرده نشین، گوشه گیر، ندار، بی چیز، وابسته، بی هویت، بی شخصیت و جنس دوم بماند، یا برای آن که بشود جنس اول ( لا اقل در حرف و شعار و ظاهر و تظاهر ) باید قید یک سری خواست های حقیقی و هویت های انسانی خود مثل خانواده، همسر، فرزند، انسانیت، تعلقات، عشق و در یک کلام «زن بودن» را برای همیشه زندگیش بزند! و این افراط مومنانه بود که موجب تفریط ابلیسانه زنان و هرزگان شد. ما متدینین تاریخ، یک انسانیت به زنان بدهکاریم. ما با ممزوج کردن ادیان الهی با خواست های نفسانی مردانه مان باعث شده ایم که زنان تصور نَرینه ای از دین برایشان پدید آمده و برای گریز از این خشونت نا مردانه ی مردان سنتی دین فروش، چاره ای جز دست کشیدن از زنانگی خود، انسانیت، عفاف و حیای زنانه و دینداری نبینند. ما به زنان بدهکاریم! جنبش های اجتماعی غربی یا وطنی که بنام زنان است نیز همگی از همین خطا یا خیانت تاریخی دین و مرد استفاده کرده اند. برای همین است که کسی مثل در عرض 5 سال دیوار برلین عفاف را که سابقه چند هزار ساله در این کشور دارد را به این راحتی تخریب می کند و در نهایت با یک شورش اجتماعی برون زا، زنان درون را از اسارت این قرائت مردانه خارج و به اسارت یک سیاهچال شیطانی فرو می افکند. پایان مقاله لطفاً نظرات تان را برایم بفرستید تا هم من روشن تر شوم و هم برای استحضار دیگران در کانال درج کنم @rasoul6236 https://eitaa.com/rasooll_ir/3114
✍️ (2) تبیین چندد سوء برداشت 1- اولین نکته ای که بعد از نگارش متن توجهم را جلب کرد، برداشتی بود که عزیزان از متن اینجانب داشتند مبنی بر این که مقاله شما دالّ بر وجوب اشتغال خانم هاست. دلایل شان هم یکی ترجمه حدیثی است که در متن مندرج بود و دیگری فحوای کلام و این که ما نوشته ایم که «قرآن به جد به دنبال اشتغال زنان است.» راستش را بخواهید موضوع آن قدر برایم بدیهی بود که تصور نمی کردم این کژ تابی هم بر آن قابل حمل باشد. بدیهی است با هیج منطق و ایده ای نمی توان وجوب اشتغال زنان در اسلام را استخراج کرد. پس معنای حدیث مذکور چه می شود؟ راستش را بخواهید ظهور بیشتر حدیث در واژه «حلال» است نه «طلب» یعنی چه؟ یعنی کسب حلال برای همه واجب است. نه کسب کردن! از طرف شما عزیزان خواهم پرسید: پس چرا شما در مقاله تان وجوب طلب روزی را استخراج کرده اید؟ ببینید! روایت ناظر به امری فراجنسیتی و عام اسلامی است. این که آدمیزاد اساساً باید دنبال کسب حلال باشد. اما وقتی مشخصاً در انتهای حدیث، لفظ «مسلمه» را می آورد، دلالت دارد به این که گویی زنان هم چون در عرف فرهنگ اسلامی ممکن است دنبال کسب روزی باشند، آنها هم واجب است دنبال روزی حلال باشند. پس ما از نص روایت نفهمیدیم. بلکه از ظاهر آن این مطلب را استفاده کردیم. 2- نکته دوم کلمه «واجب» است. این که آیا حدیث دارد به وجوب شرعی اشاره می کند؟ یعنی اگر مرد یا زنی نرود دنبال روزی حلال، مرتکب معصیت شده؟ بدیهی است که جواب این سوال هم منفی است. پس این واجب کدام واجب است؟ این واجب اولاً به «وجوب کسب حلال» اشاره می کند نه به مطلق «کسب حلال» یعنی چه؟ یعنی حلال خوردن واجبه نه خود خوردن! اگر هم وجوب شرعی برای کسب بخواهیم قائل شویم، «وجوب کفایی» است. یعنی اگر مردی نیاز مالی داشت، واجب است برود کار کند. یا اگر زنی نیازهای اولیه مالی داشت و مردش نتواند آن را برآورده کند (به هر دلیل. مثلاً مردش از کار افتاده باشد، مجنون باشد و...) بر او هم واجب شرعی می شود که برود کار کند و شکم خودش، بچه هایش و حتی مردش هم تامین کند. پس ما به هیچ وجه معتقد به وجوب شرعی عینی نیستیم و این را بدیهی دانستیم برای خوانندگان. به همین دلیل چون بنا به اختصار بود، از آن گذشتیم. 3- نقد سوم هم این بود که ایه «و للنساء نصیب مما اکتسبن» لزوماً به معنای شغل نیست و یک زن می تواند درآمدی داشته باشد که شغل محسوب نشود. مانند ارث یا نفقه یا... این فرمایش هم فرمایش غلطی نست. خصوصاً آن که فضای نزول این آیه چندان به مسائل مالی و درآمد زن و... هم دلالت ندارد. اما وقتی این آیه را می گذاریم کنار اَمارات و قرائن دیگر، می بینیم واقعاً شغل زن در اسلام محترم است و آیه می توانند اعم از درآمد های شاغلانه و غیرشاغلانه زن باشد. راستش را بخواهید بعضی وقت ها حس می کنم ما اسلام را واقعاً چیزی فرا انسانی حس کردده ایم. در حالی که این دین به هیچ وجه با فرهنگ عمومی جامعه عصر نزول در نیفتاده بلکه فقط آن جاهایی که با روح بندگی و... ناسازگار بوده را یا تغییر داده یا تعدیل کرده. شما احکام حج را ببینید ببینید چقدرش با حج جاهلیت نزدیک است؟ حتی مسلمانان وقتی مثلاً دستورات حج نازل شد، انتظار داشتند احکام جاهلی کلاً نسخ شوند ولی قران آمد و بسیاری را تعدیل کرد. مثلا سعی صفا و مروه را بدلیل وجود دو بت در دوره جاهلیت می خواستند بعد از اسلام انجام ندهند ولی خداوند فرمود گناهی ندارد و انجام دهید. 4- مطلب دیگر فهم نادرست فحوای مطالب مقاله توسط عده ای از عزیزان بود. ببینید! ما اصلاً در صدد شاغل کردن همه یا بخشی از خانم ها نیستیم. بلکه می خواهیم در این مجموعه مقالات بگوییم اشتغال خانم ها 1- امری غیر معنوی و غیر اسلامی نیست. که هر که خانه نشین تر معنوی تر 2- لزوماً به معنای تقدس یک خانواده و غیرت مرد و عفت زن نیست. 3- احکام حجاب و... برای حضور اجتماعی زن وضع شده است. پس اصل این موضوع به گونه ای پیش فرض خداوند هست. ادامه دارد @rasooll_ir
✍️ (2) پاسخ به نقدهایی چند اما نظرات مخالفان اشتغال زنان و جواب های بنده 1- در حال حاضر جنگ تمدنی ما با غرب ، غرب اصرار به بیرون کشیدن زن از خانه و ریختن او کف جامعه دارد. ببینید! من کاملا می فهمم و موافقم که حضور فیزیکی زن در جامعه امروز نه متاثر از تعدیل آراء فقهی فقها و نگاهی اسلامی تازه به زن است. بلکه ریشه در تهاجم فرهنگی غرب بر علیه بشریت و مشخصاً مسلمین و علی تاکید ایران دارد. اما دو سخن دیگر هم در این باره وجود دارد: اول آن که مگر نه این بود که ما با افراط هایمان ورود غرب به این عرصه و آمادگی و پذیرش ذهنی خانم ها را فراهم کردیم؟! مگر این طور نبود که برای یک طلاق ناقابل از یک مرد عیاش معتاد، یک زن مظلوم عفیفه را چند سال در دادگاه ها دواندیم و بعد هم گفتیم شرع حق طلاق و حضانت و اذن خروج از منزل و... را به مرد داده است؟! اتفاقا ما چون می دانیم و قبول داریم که وسط یک جنگ تمدنی با غرب هستیم، می گوییم باید یک الگوی صالح از زن شاغل هم داشته باشیم. و تمهیداتش را هم برای زن فراهم کنیم. 2- این موضوع مساله ما نیست بلکه مسائلی است که نظام هژمونی غربی برای ما طراحی کرده. ما خودمان باید نظام مسائل خودمان را داشته باشیم. باز عزیز دیگری فرمده اند اصلا این موضوع اشتغال زن مساله ما نبودده است بلکه این هم از آن مسائلی بوده است که غرب به ما مسلمین حقنه کرده است. خوب به فرض که قبول کنیم این مساله نیز مثل هزاران مساله دیگر وارداتی است. خوب در صورت مساله چه تغییری می کند. آیا تمام و حل می شود؟ خیر! ما چه بخواهیم و چه نخواهیم مساله ای بنام اشتغال زنان را داریم و خواهیم داشت. ما باید به نسل نو شفاف جواب بدهیم. بالاخره با این پدیده موضع مان چیست؟ نمی شود مثل هزاران مساله دیگر که گذاشتیم تا به دمل چرکی تبدیل شد رهایش کنیم. موسیقی، ازدواج جوانان، مسائل جنسی شان، متعه و... مگر بانکداری و رسانه و شبکه های اجتماعی نظام مساله ما بودند؟ خیر نبودند. ولی غرب به ما دیکته کرد. و الان در منجلابش داریم غوطه می زنیم. پس باید رفت سراغ این موضوعات. حل مساله کرد و به نسل جدید جواب درست داد. وگرنه همان غربی که نظام مساله داد، جواب مساله هم می دهد. کما این که در هزاران موضوع دیگر داد!!! 3- اشتغال زن برای خود زن، بچه ها و همسرش و در کل نظام خانواده آسیب زاست. _ نگهداری بچه ها در مهدهای کودک یا پای تلویزیون و گوشی _ رسیدگی به همسر و حُسن تَبَعُّل زن مخدوش خواهد شد. _ خود زن نیز در فرایند کار فرسوده و خسته تر می شود. چه ببینیم و چه نبینیم، چه اقرار کنیم و چه انکار، این ها و ده ها عنوان دیگر، واقعیات تلخ اشتغال زنان است. اما کدام فرم زندگی را سراغ دارید که آسیب نداشته باشد؟ زنان خانه دار آسیب نداشته اند؟ خصوصاً بعد از در آمدن بچه ها از آب و گل. فراغت زیاد زنان خانه دار مشکل افرین نبوده است؟ چرا آن روی سکه را نمی بینید؟ آین همه جنگ عروس و مادرشوهر که نظام خانوادگی سنتی وجودد داشت که بهش اعظمی از آن بدلیل فراغت طرفین نزاع بود. یا نا آگاهی مادر خانه دار که بدلیل دور بودن از جامعه بود. یا ظلم هایی که توسط بعضی از مردان جامعه سنتی به زن می شد و زن نیز بخاطر عدم استقلال مالی یا... باید تا آخر عمر می سوخت و می ساخت بپذیریم که بعضی از اینها با اشتغال زنان تعدیل شدند. باز هم تاکید می کنم: من هم می فهمم که ممکن است مشکلات این طرف بیشتر و خطرساز تر باشد. اما آن طرف هم بی مشکل نبوده است. یا درباره فرسودگی زنان شاغل قبول مگر ما می گوییم صبح به صبح زن را باید به زور از خانه بیرون کرد و مثل بچه های کار عصر به عصر با یک کیسه پول برگردد؟ مگر ما می گوییم واجب است؟ باید کار کند؟ خیر ما می گوییم اگر شرایط زندگی یا جامعه به هر دلیل اقتضا کرد، این اشتغال نه نافی عفاف زن و غیرت مرد است و نه حتی تنزل دهنده معنوی زن. بلکه در صورت ضرورت یا اقتضاء، لحظه به لحظه کار زن در بیرون منزل، عین عبادت بوده و همارن روایاتی که برای فضیلت کسب حلال بر مردان مترتب است بر زنان نیز ایضاً صادق است. ادامه دارد.
✍️ (3) پاسخ به نقدهایی چند 4- خانم های کمی می توانند تعادل بین منزل و کار را حفظ کنند. این سخن هم سخن درستی است ولی به عرض ما ارتباطی ندارد. یک موقع شما می گویی یک کار مستحب وجود دارد که انسان می تواند انجام بدهد و می تواند انجام هم ندهد. خوب در این صورت بررسی می کنیم که حالا مثلاً ممکن است فلان مشکل هم داشته باشد یا نه ولی یک موقع می بینی باید کاری را انجام بدهی. در این صورت اگر مشکلی هم در اثنای کار بوجود بیاید باید آن را حل کنی. در همین مورد خودمان یعنی اشتغال زنان یک موقع می گویید فلان خانم فقط برای پرستیژ اجتماعی یا طمع درآمد بیشتر سر کار می رود. خوب چنین کسی اگر نتوانست تعادل کار و منزل را برقرار کند، باید برگردد بنشیند خانه و به زندگیش برسد ولی وقتی بخاطر شرایط اقتصادی و نیازهای اولیه خانواده، مثل مسکن، خورد و خوراک، داشتن یک وسیله نقلیه معمولی و... یک خانم مجبور به کار می شود، در آن صورت دیگر این اشکالات اگر از یک حد معقولی نگذرند، نمی تواند آن هدف اولیه را آن قدر کمرنگ کنند که آن خانم کار را کنار بگذارد و بنشیند منزل کما این که یک آقا هم که خیلی پیش می اید بین کار و خانه تعادل برقرار نکند. درباره او چرا نمی گوییم نباید سر کار برود؟ چون درآمد خانواده با اوست. درباره یک خانم هم به هزار دلیل ممکن است این وظیفه به عهده اش باشد. بدیهی است که در این صورت باید سر کار برود و باید تلاش کند که این تعادل را برقرار کند. 5- خانم ها مشاغل دون و سطح پایین جامعه را گرفته اند و این با شأن زنان جور در نمی آید. خوب این هم که نشد دلیل. اگر یک آقا مشاغل دون داشته باشد چه؟ در آن صورت به او هم باید گفت برگرد منزل چون شأن اجتماعیت پایین می آید؟ یا این که درباره آقایان می گوییم کار عار نیست؟! می ددانید این نقدها از کجا پیدا می شود؟ از ضرورت من هم حرفم همین است. من می گویم اگر ضرورت بود، پس کار نه عار است و نه به بهانه هایی چون نداشتن تعادل بین خانه و کار باید تعطیل شود. من بر خلاف بسیاری از شما عزیزان معتقدم اقتضائات امروزمان ایجاب می کند که زن و مرد هر دو دوشادوش هم در اقتصاد خانواده همراهی کنند. چقدر از دوستانم بخاطر اجاره منزل مجبور شدند تهران را ترک کنند. فقط بدلیل آن که یکی از زوجین کار می کرد. چقدر خانواده نتوانستند بچه هایشان را در مدرسه آیات ثبت نام کنند، فقط بدلیل آن که معتقد بودند کار مادر تربیت فرزند آن هم تمام وقت در خانه است چقدر خانم موفق می شناسم که شغلی که فقط آنها می توانستند به خوبی از پس آن برآیند را کنار گذاشتند و الان در اولیات زندگی مانده اند. چقدر خانم سراغ دارم که بیش فعال فرهنگی اجتماعی یا اقتصادی بودند ولی بدلیل التزام شوهر سنتی شان به ماندن در خانه، هزار مشکل روحی و خانوادگی پیدا کردند و بعد هم شد آنچه نباید می شد. من حرفم الزام خانم ها به اشتغال نیست. ولی تعریف یک فرمت از زن مومن، آن هم زن خانه نشین و پرده نشین، باعث شد: 1- احساس عذاب وجددان در خانم های مذهبی شاغل همیشه در درون شان فعال باشد. 2- خانم هایی که نمی توانند با این فرمت خانه دارانه زن ، زندگی کنند، خود را خارج از تعریف های معنوی و مومنانه زنانه ببینند و به مرور از این فضا و فرهنگ خارج شوند. 3- استعدادهای فراوانی بی بهره بمانند. 4- برای تیپ های شخصیتی مختلف ، فقط یک فرم زن تراز تعریف کرده باشیم. 5- خانواده های زیادی بخاطر مشکلات اقتصادی آسیب ببینند. ملاحظات و نگرانی ها و آسیب هایی که اشتغال زنان وارد کرد را هم می دانم و قبول دارم و باید آنها را هم حل کرد. اما آنها نباید این باب عظیم و ضرورت واقعی امروزمان را ببندد.
خلاصه نظرات موافقان را هم ببینیم: 1-اسلام با کسب زن مخالف نیست. بلکه وظیفه امرار معاش را از دوش او برداشته. این دو موضوع جدا از هم هستند. 2- در طول تاریخ ، با گرفتن حق شغل از زنان، به آنها آسیب زده ایم. و آنچه امروز داریم تبعات آن تفریط است. - خواهران من بخاطر همین تناقضات و سخت گیری های عرفی-دینی حجاب را کامل کنار گذاشتند 3- زنان شاغل در صدر اسلام مانند «ام منذر بنت قیس» است که ظاهرا در زمان رسول اللّه (ص) خرما می فروخت و «اسماء بنت مخرمه بن جندل» که عطرفروش بود و از یمن عطر وارد می کرد و در مدینه می فروخت. برخی از زنان تجارت خارجی می کردند و ثروتمند بودند، مثل «هند بنت عتبه» و «خدیجه بنت خویلد»، اولین همسر پیامبر گرامی(ص). 4- حضرت خدیجه ، حضرت زهرا ، حضرت زینب مساوی حضور اجتماعی زن هستند. 5- اسلام مانع حضور اجتماعی زن نشده بلکه مانع ظهور جنسیتی زن شده - خضرت زهرا س خودشان فدک را اداره می کردند. 6- از قرآن شخصیت زن پرده نشین و خانه نشین در نمیاد. در حالی که در فقه سنتی ما در میاد. 7- نمی شود حقوق اصلی را به مرد بدهیم و بگوییم دختر امروزی چرا از دین گریزان شد؟! 8- مردسالاری ویژگی اسلام نیست. بلکه توسط فضای مسلمین در طول تاریخ و فقه متاثر از همان فضا ، بر اسلام عارض شده است. 9- تعصبات بی جا و ممانعت زنان از شغل آسیب های جبران ناپذیری به نسل امروز زده و دختران امروزی اسلام را مانع می دانند. - حتی خانم های مذهبی هم از بعضی احکام خانواده و... آسیب دیده اند و ناراحتند 10- می شود سبک زندگی ای اتخاذ کرد که اولویت خانواده باشد و انسان در محیط عفیفانه کار کند. 11- این مطلب تان برای ما (زنان شاغل) امید بخش و آرامش زا بود. - این مطلب عذاب وجدان منِ شاغل را گرفت. 12- بعضی مشاغل ذاتاً زنانه هستند. پس اسلام جواز به شغل زن داده است. @rasooll_ir
✅پیام یکی از همراهان کانال راجع به موضوع : سلام و احترام در مورد جمع بندی مطالبتون راجع به اشتغال بانوان خواستم به نکته ای اشاره کنم این مطلب رو به عنوان یک مادر شاغل و به عنوان کسی که ۱۷ سال در حوزه مسایل خانواده داره کار میکنه عرض میکنم درسته که درباره اشتغال بانوان هیچ منعی در اسلام و در قانون ما وجود نداره و حتی بنا به اقتضائات امروز اشتغال بانوان یکی از ضروریات زندگی شده اما به شهادت تحقیقات و پژوهشهای علمی همین اشتغال بانوان آسیب‌هایی هم داره. آمار و نتایج برآمده از تحقیقات نشون میده که اشتغال بانوان با ازدواج و فرزندآوری رابطه معکوس و با طلاق رابطه همسو داره. این واقعیت وجود داره که زنی که استقلال مالی داره معیارهای ازدواجش با یک بانوی غیرشاغل فرق میکنه و حتی نیازش برای ازدواج رو کاهش میده لذا افزایش اشتغال زنان باعث کاهش ازدواج میشه. زن شاغل بخاطر مشغولیتهاش کمتر حاضره خودش رو درگیر مشکلات فرزندآوری و نگهداری بچه هاش کنه چون معمولا نمیتونه هردو رو باهم جمع کنه و باید یکی رو انتخاب کنه لذا مادران شاغل یک یا نهایتا دو فرزند میارن، زنی که شاغله به دلیل استقلال مالی معمولا سازگاریش با شوهر کمتره و همین امر باعث میشه راحت‌تره طلاق رو انتخاب کنه و افزایش اشتغال باعث افزایش طلاق میشه. همینطور زنی که شاغله بنا به اقتضائات فعالیت اجتماعی روحیه مردانه پیدا میکنه و ظرافتهای زنانه ش که باعث جذب همسرش میشه کاهش پیدا میکنه لذا از حمایت کمتری از سوی مرد برخوردار میشه، زنی که شاغله ساعات طلایی روزش رو که پرانرژیه بیرون از خونه میگذرونه و بدون اینکه بخواد با کوله باری از خستگی به همسرش و بچه هاش میرسه و هرچقدر هم به لحاظ جسمی براشون تلاش میکنه ولی روحش خسته است. همه این عوامل واقعا به خانواده ضربه میزنه. در کنار همه این عوامل این رو هم ببینید که امروزه ا. نظر بعضی از مردان اشتغال و مشارکت در تامین هزینه های زندگی جزو وظایف زنان شده و بعضی از آقایون یکی از ملاکهای مهم ازدواجشون انتخاب دختری است که شاغل باشه ، استخدام رسمی دولت باشه و … و حتی داشتن زن شاغل برای برخی از آقایون یک پرستیژ اجتماعی شده غافل از اینکه واقعا زن به لحاظ شرعی و قانونی هیچ تکلیف شرعی در قبال تامین هزینه های زندگی نداره اینها نتیجه تحقیقات علمیه درسته که این وضعیت درباره همه زنان شاغل صدق نمیکنه ولی متاسفانه از پیامدهای فراگیر اشتغال بانوان نباید غافل شد. شاید بخاطر همین اسلام اشتغال رو برای زن حق دانسته ولی تکلیف نکرده که اگر زنی تمایل یا توان داشت و یا بنا به ضرورت ناچار بود بتونه از این حق استفاده کنه ولی زن به این امر تکلیف نشده و در بعضی موارد حکومت مکلف به تامین هزینه های زنان سرپرست خانوار شده خلاصه سخنم اینکه دین مترقی اسلام به دور از تحجر فعالیت اجتماعی برای زن رو منعی نکرده ولی اشتغال تمام وقت بانوان در کنار کمکهایی که به خانواده میکنه قطعا تبعاتی هم برای خانواده و البته خود زن داره بنابراین نمیشه نسخه واحدی پیچید و اشتغال بانوان رو صرفا مثبت یا منفی تلقی کرد
این پیام هم راجع به بحث را هم که همان چند روز پیش یکی از دوستان کانال فرستاده بودند را تا امشب ندیده بودم فرمایشات «آقا» ست. بنظرم خیلی خوبه و موید نظر ماست
روزنوشتهای رسول محمدزاده
سلام. وقتتون بخیر. در تایید مقاله ای که این آخر در ‌کانال قرار دادید، نظر رهبر راجع به اشتغال بانوا
سلام علیکم، وقتتون بخیر با توجه به مطلبی که در مورد مسئله اشتغال زنان از دیدگاه حضرت آقا مطرح کردید نکته ای جاموند در واقع سه اصل رو ایشون مد نظر قرار می‌دهند که در کانال به دو اصل اشاره شد اصل سوم؛ زنان به قدری که توان جسمی و نیازها و ضرورتهایشان اجازه میدهد، میتوانند در فعّالیتها شرکت کنند. آنها هر چه میتوانند، تلاش اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کنند. شرع مقدّس، مانع نیست. البته چون از لحاظ جسمانی زن ظریفتر از مرد است، لذا ضرورتهایی دارد. تحمیلِ کار سنگین بر زن، ظلم به زن است. اسلام این را توصیه نمیکند؛ چنان که منع هم نمیکند. البته از امام علیبن ابی‌طالب علیه‌الصّلاة و السّلام نقل است که فرمود: «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانه(2).» یعنی زن گل است، قهرمانه نیست. «قهرمان» یعنی پیشکار و خدمتگزارِ آبرومند. خطاب به مردان میگوید که زنان در خانه‌های شما مثل گلی لطیفند که باید نسبت به آنها با کمال ظرافت و دقّت رفتار کرد. زن، پیشکار شما و خدمتگزار شما نیست که خیال میکنید کارهای سنگین را باید به او محوّل کرد. این، مسأله مهمّی است... 🍃 بیانات در جمع زنان شهر ارومیه‌ - 1375/06/28