این غزل را ۲ آبان ۹۹ گفته ام
یک سال بعد از فتنه ۹۸
و دو سال قبل از اغتشاشات امسال
آیا شما هم #دولت_بنفش و #اغتشاشات امسال را یک پروژه می دانید؟
غزل تقدیم به شما:
#ارباب_فتن
فتنه بر فتنه سوار است، جمل می بینم
زیر آرایش این شهر دُمل می بینم
خلق در سعی و طوافند و کمی آن سو تر
بین رکن و حجر و بیت ، هُبّل می بینم
سنگ در دست به دیدار شیاطین رفته
ساربان را به منا گرم جدل می بینم
عوض ذکر برائت به لبش لبخند است
و رجزخوانی او را چو غزل می بینم
نا امیدیم ز تدبیر ، افق تاریک است
جاده ای نیست، فقط کوه و کتل می بینم
رفته با حضرت ابلیس گره بگشاید
شیخ و بت را همه شب غرق بغل می بینم
برسانید به ارباب فتن این پیغام
مرگ در راه خدا را چو عسل می بینم
سحری نیست که آبستن یک حادثه نیست
صبح فردا همه را عز و جل می بینم
#رسول_محمدزاده