#ما_باختیم ✍#رسول_محمدزاده ما جنگ غزه و لبنان را باخته ایم تقریباً یک سال است که به جز عملیات وعده صادق، هیچ کار به در بخور دیگری نکرده ایم. به نظر می رسد بخش عمده ای از حاکمان و دولتمردان ما دیگر مثل اوایل انقلاب سرشان بوی قورمه سبزی نمی دهد. و اساساً معتقدند سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند. چرا بی خود و بی جهت خود را وارد معرکه ای کنند که ظاهرا برای آنها نمی جوشد. مساله فلسطین مساله آنهاست و حزب الله را هم دعا می کنیم خود الله نگهدارشان باشد. ظاهراً اهمیت قیمت دلار به مراتب برایشان بیشتر است از قیمت خون بچه حزب اللهی های لبنان که از یک صبح تا عصر به اندازه کربلای امام حسین ع شهید دادند الیگارشی داخلی ما یعنی اتاق های بازرگانی، لابی های مجلس، وزارتخانه های پول ساز، پتروشیمی ها، فولادها و... شده اند تصمیم گیر برای جنگ و صلح با اسراییل و امریکا بگذارید راستش را برایتان بگویم: من دیگر پذیرفته ام که انقلاب اسلامی استحاله ی عمیقی شده است. خواهش می کنم این جور وقتها فرمایشات آقا را توی سرم نکوبید که مردم و جوانان را مدح می‌کنند و وضعیت کشور را خوب توصیف می‌نمایند. لطفا اخباری بازی در نیاورید و قرائن پیرامون یک سخن را نیز لحاظ کنید بپذیرید که مخاطب فرمایشات آقا، خلوتگاه های بچه حزب اللهی ها نیست! جمله به جمله فرمایشات ایشان در اندیشه کده های صهیونیستی تحلیل میشود و روی معادلات و محاسبات دشمن اثر می گذارد. توقع نداشته باشید آقا بیاید عریان بگوید چقدر وضع خراب است خودمان که کور نیستیم. چقدر خودمان را خر و کر نشان دهیم؟ مگر ما مثل مسوولان نان مان در گل و بلبل نشان دادن اوضاع است؟! لطفاً این حرفها را از سر نا امیدی و احساسات تلخ متاثر از شهادت سید حسن نصر الله عزیز نپندارید. خیر این حرفها را سالهاست در گعده ها و خلوتگاه های احباب و انصارم می زنم. الان هم اگر فضای ایتا را محرم نمی دانستم، نمیگفتم بگذارید یکی یکی ببینیم در موضوعات مختلف کشور در چه وضعیتی قرار داریم: ۱. ظاهراٰ پاشنه آشیل ۱۵ سال اخیرمان وضع بد اقتصادی و معیشتی مردم بوده است. آش آن قدر شور شده که الان سالهاست رهبری شعار سال را یک شعار صرفاً اقتصادی می گذارند. ما هم کیک اقتصادمان کوچک است و هم توزیع بشدت ناعادلانه ای داریم ۲. از نظر فرهنگی و اجتماعی اصلاً اوضاع بسامانی نداریم. نسل جوان دچار یک شکاف عمیقی با نسل گذشته و ارزشهای ملی مذهبی مان شده‌اند. حتی فهم بسیاری از مفاهیم ساده انسانی نیز برای جامعه و جوانان‌مان مشکل شده است غربزدگی امروز، هزاران برابر عمیق تر، تلخ تر و گزنده تر از دوران جلال آل احمد شده است. خانواده های زیادی بر اثر لاابالی‌گری و دلایل دیگر فروپاشیده اند آموزش و پرورش مان هم از حیث محتوایی و هم از جهت عملکردی نا موفق بوده و هم از بابت هزینه کرد نسبت به بودجه کشور سهم بسیار پایینی دارد رسانه ملی با تولیدات سریالی، برندسازی اشخاص ناموجه، تبلیغات بازرگانی، و... سهم بسزایی در تزریق فرهنگ غربزدگی و بی هویتی جامعه ایفا کرده است اعتیاد و گونه های جدیدش بخش معظمی از انرژی جامعه را مصروف خود کرده و... ۳. از نظر صنعتی نیز اوضاعمان چنگی به دل نمی زند. سیاست های غلط و سوگیرانه‌ی دولت ها موجب نابودی بعضی صنایع و تورم، لختی و بی عاری بعضی صنایع دیگر شده است. که خودروسازی نماد این صنعت ورشکسته و عقب مانده است. ۴. وضعیت علمی کشور، علیرغم تحرکاتی که در دولتهای نهم و دهم داشت، در ده سال اخیر دوباره به رکود و اغمای سابق بازگشته و عملاً نقش آفرینی جدی، در کف جامعه احساس نمیشود. استخراج سالانه نخبگان در کنکور و خروج آنها از کشور، آن هم بلافاصله بعد از پذیرش در دانشگاه ها، نوید خوبی برای آینده علمی و حتی ژنی کشور نمی دهد 🔶 در این اوضاع وا اسفا، بجز رهبری بی نظیر آقا، یکی دو دلخوشی مهم دیگر داشتیم: 🔹اول موفقیت های دائمی نیروهای نظامی ما در دو دهه گذشته بود که عملا معادلات منطقه ای را تغییر دادند. هم از جهت نظامی در کف میدان و هم از نظر تولید و ساخت سلاح 🔹و دوم عمق راهبردی ما در اقصا نقاط منطقه، خصوصا پیرامون دشمن اصلی مان اسرائیل بود که موجب پوزه بند زدن به این سگ هار شده بود که برای رسیدن به این دو مولفه قدرت حدود ۴۵ سال خون دل ها خورده ایم دلم نمی خواهد بگویم ولی باید اعتراف کنم که در ۶ ماه گذشته، این دو مؤلفه مهم قدرت را نیز از دست دادیم در این ۶ ماه تصویری ترسو، قابل پیش بینی، معامله گر، نا رفیق، نا توان و بی حال از خودمان به نمایش گذاشته ایم و این بیشتر از انکه دشمنان را جری و هار تر کرده است، دل دوستان مان را نیز خالی نموده و به نظر می رسد اگر این وضعیت بی عملی ما ادامه یابد، جبهه مقاومت یا رو به اضمحلال و اغما خواهد رفت و یا محوری دیگر برای خود پیدا می کند. که در این صورت خداوند نیز احتمالاً راضی‌تر خواهد بود. @rasooll_ir