eitaa logo
روزنوشتهای رسول محمدزاده
2.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
4هزار ویدیو
105 فایل
سخنرانی ها، نوشته ها و گزیده های د.رسول محمدزاده (موسس مدارس قرآنی آیات)
مشاهده در ایتا
دانلود
گناه بزرگی که امروز کردم😔 سال اولی که مدرسه پسرانه تاسیس شد، یک دانش آموزی داشتیم در پایه سوم که چندان روحیه قوی و مردانه ای نداشت. جثه درشتی داشت ولی روحیه اش خیلی شبیه و نزدیک به کلاس اولی ها و بلکه پیش دبستانی ها بود. یادم می آید در یکی از جشن ها که اعیاد مهم ائمه ع هم بود، من هم پایین برنامه و در کنارش نشسته بودم. مجری برنامه مسابقه ای برگزار کرد و چند تا جایزه معمولی هم به برنده ها داد. این بچه به من گفت اقا ما هم جایزه می خوایم. اولش حس کردم جدی نمی گه. زدم توی شوخی و جدیش نگرفتم. دوباره گفت، سه باره گفت و خلاصه گیر داده بود به جایزه. متاسفانه اون جایزه ها هم که یک نوع اسباب بازی بودند، دیگر تمام شده بود و از بد حادثه او هم فقط همانها را می خواست. وقتی دید که من کاری نمی توانم برایش بکنم بغضش ترکید و همان کنار شروع کرد به گریه کردن. کجا؟ وسط جشن ائمه. هر کاری هم کردم تا آخر جشن نتونستم گریه این بچه را متوقف کنم. همان جا تصمیم گرفتم این و کثیف را در مدرسه آیات هیچ وقت نداشته باشم. معمولاً در اعیاد ائمه هدیه عمومی می دادیم. یا مثلا ناهارهای خاص مثل پیتزا و... همه هم کیف می کردیم. مسابقه هم داشتیم، نه که نداشته باشیم، ولی برای بچه ها یک تفنن و تفریح شده بود. و البته روی انگیزه های درونی بچه ها تمرکز می کردیم نه تشویق های بیرونی! همه چیز خوب پیش می رفت. بچه ها یاد گرفته بودند هیچ جایزه ای از لذت تلاش و نتیجه آن بالاتر نیست. پس نفس کار مهم است نه نگاه و به به و چه چه دیگران و نه یک جایزه حقیر و ناچیز در واقع بچه ها رشد کرده بودند. آن قدر بزرگ شده بودند که این جایزه ها برایشان کوچک بود. تا این که سر و کله ی یک مهمان ناخوانده پیدا شد و با آمدنش هر چه بلد بودیم و درست می دانستیم را پنبه کرد. ! کرونای وبا گرفته! از راه رسید و مدرسه ها تعطیل شدند. دیگر تشویق های درونی که بر پایه ی گفتگو و ارتقا و شناخت احساسات بچه ها شکل گرفته بود، جواب نمی داد. اصلا بچه را نمی دیدیم که بخواهیم با او حرف بزنیم و درونش را به جوشش درآوریم. اوایلش برنامه ها وحشتناک بی حال شده بود. جشن های آنلاین، عزاداری های آنلاین، سرود و نمایش و دست و هورای آنلاین به همین بلاهت! ولی چاره چه بود. جشن ها را با ۵۰ درصد تعداد واقعی بچه ها در پلتفرم های سرد مجازی می رفتیم و مطمئن بود حداکثر نصف همین ۲۵ درصد، بیننده و دنبال کننده واقعیند. در واقع بچه ها از دانش آموز تبدیل شده بودند به فالور غیرفعال! خوب چه باید کرد؟ می شد این طور ادامه داد؟ نشستیم و دوباره عقل هایمان را روی هم ریختیم. بالاخره باید کاری کرد. وای چه ایده نابی انگار دوباره آنرا کشف کرده بودیم !!! و این یعنی بازگشت به تنظیمات کارخانه دهه ۶۰ خودمان! خدایا چقدر جشن ها عالی شده بودند مشارکت بالای ۶۰_۷٠ درصد اونم فعال اونم با کلیه اعضاء فامیل توی مسابقه ها شرکت می کردند. اما خودم حالم بد بود. یه جورایی احساس گناه می کردم. ولی همه چیز داشت خوب پیش می رفت. اصلاً چی باعث شد از این موهبت الهی استفاده نکنیم؟ وقتی برای یک جشن، مثلا ۲۰ میلیون تومان هزینه می کنیم، اصلاً یک میلیون جایزه به کجا می رسد؟ عوضش برنامه را گرم می کند... و چقدر هم خانواده ها خوشحال بودند. شاید اون حس تلخ غیردولتی بودن، زنده کردن کسر ناچیزی از شهریه و... برای همه مان خنده دار باشد، ولی واقعا وجود دارد. البته در قشر کم جمعیتی از خانواده ها و ما دوباره را برگرداندیم. امروز که جشن اهل بیت ع برگزار کردیم، حدود ۲_۳ تومن جایره تهیه کرده بودیم. و خوشحال بودم که تعداد بالایی از بچه ها به جایزه می رسند. وقتی نوبت اهداء جوایز شد، چند تا بچه کوچک آمده بودند جلوی صحنه و بیچاره ها فکر می کردند قرار است به آنها هم جایزه بدهیم. تعدادی هم که عقل شان می رسد، داشتند با چشم هایشان جایره ها را می خوردند. حالم بد بود، اصلا حس خوبی نداشتم. بجز ✅ تشویق به مادی گرایی ✅ بی ارزش کردن نفس عمل ✅ تهییج حس حسادت در بازندگان ✅ تقویت خودپسندی و خودخواهی در برندگان جایزه دادن یک خاصیت مهم دیگر هم دارد: حسرت، حرمان، خاطره تلخ، شکست، دیده نشدن شاید ۲_۳ تا از بچه های کوچک را دیدم که داشتند بخاطر جایزه گریه می کردند. 😔 چقدر تلخ احساس گناه می کنم احساس ناجوانمردی من به اعتماد آنها خیانت کرده بودم من آنها را ندیده بودم من طعم یک شکست تلخ نا عادلانه را به آنها چشانده بودم. در یک کلام ، من معلمی نکرده بودم. امروز از خودم و کارم شرمگین و ناراحتم. شاید می شد بدون جایزه باشد یا بدون این احساسات تلخ البته از اول قرار بود والدین برای گرفتن جایزه بیایند تا کلی با باز کردن جایزه ها شوخی های با مزه کنیم. ولی احساس کردم مادران معذبند. @rasooll_i
: رئیس ستاد برگزاری مسابقات بین‌المللی قرآن: ۱۵۰ شرکت‌کننده از ۸۰ کشور در مرحله مقدماتی مسابقات جهانی قرآن شرکت کردند. 🔹الان ۵۲ شرکت‌کننده از ۳۳ کشور در مرحله نهایی حضور دارند که از فردا شروع می‌شود. شرکت‌کنندگانی هم از ۱۲ کشور اروپایی در این دوره داریم. 🔹امسال برای اولین‌بار بخش خانم‌ها در همان مکان مسابقات بخش آقایان برگزار می‌شود. 🔹دوره‌های قبل عمدتا رقابت خانم‌ها در سالن‌های جانبی و سالن هتل‌های محل اقامت برگزار می‌شد. 🔹جوایز بین آقایان و خانم‌ها هم برابر شده. برای اولین‌بار رشته ترتیل در بخش بانوان به مسابقات بین‌المللی اضافه شده. : فقط یک سوال: اولاً قرآن فرموده پیامبر (ص) اسوه و الگوی مسلمانان هستند. ثانیاً ما می دانیم مهمترین شأن و وظیفه حضرت تعلیم ، تبلیغ ، ترویج و تفسیر قرآن کریم بوده است. ثالثاً می دانیم زمان پیامبر (ص) فرمتی بنام مسابقه وجود داشته است. چنانچه حضرت تشویق به مسابقات سوارکاری و تیراندازی و... داشته اند. بر اساس اولاً تا ثالثاً بدیهی است با توجه به اهمیت تعلیم قران و وجود ظرفیتی بنام مسابقه جهت تعلیم و ترویج قرآن در عصر نبوی، هیچگاه ایشان چنین توصیه ای در این خصوص نداشته و هیچ حدیث ضعیف و یا حتی موضوعه ای (جعلی) در این خصوص نقل نشده است. حالا سوال این است آیا برگزاری مسابقات قرآنی به تقلید از بعضی از کشورهای اسلامی و تبدیل کردن قرآن به فستیوال و جشنواره و مسابقه و ... صرفنظر از این که چه دستاوردی تا کنون برای نظام و کشور و فرهنگ قرآنی جامعه ما داشته است، دلیل و حجت دینی و شرعی برایش داریم؟ آیا اگر کاری توسط پیامبر و ائمه هدی ع نه توصیه و نه تشویق شده، بشود مهمترین و گران ترین فعالیت جمهوری اسلامی در زمینه قرآن، کمی قابل تأمل نیست؟ قضیه زمانی جالب تر می شود که بدانیم بر اساس آنچه در سیره نبوی به ما رسیده است، به فرض محال اگر روزی پیامبر ص در قرن 21 باز بعثت فرموده و در یکی از همین مسابقات شرکت فرمایند، بر اساس معیارهای داوری موجود، حتی از مرحله روستا هم بالا نمی روند. چه رسد به این که به مراحل شهرستان ، استان ، کشور و بین المللی برسند! این یعنی این که پیامبر بر اساس معیارهای ما از آخر اول می شوند. در این صورت گمان می کنید ما از نظر معیارهای پیامبر (ص) کجای داستان باشیم؟ قضیه زمانی بغرنج تر می شود که بفهمیم در طول سال ده ها و بلکه صدها مسابقه این طوری وجود دارد و کودک را از همان کودکی با همین فرم و قالب لیبرال مئاب ، برتری جو و ظاهر گرا بار می آوریم. ، ، ، ، ، ، و... خدا را شکر ما قرآنیان عرضه سلبریتی سازی نداریم و گرنه در آینده باید نگران سلبریتی های قرآنی هم می بودیم. مثل بعضی مداحان و سخنرانان و... که یا خلع لباس شدند یا تکفیر و تفسیق و... تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ آقایان! دلسوزان! و اهل واقعی قرآن! آیا گمان نمی کنید یک جای کار دارد می لنگد؟! بفرمایید به کانال بنده: @rasooll_ir