#رفیق_مثل_رسول
روز بیست و پنجم ماه صفر و درست در آخرین روز ماموریتمان محرم شهید شد.
بنا بر شرایط موجود خبر شهادت و محل شهادت محرم جز به خانواده و تعداد محدودی از دوستان اعلام نشد و به قول قدیمی ترها آستین بر دهان گذاشتیم و آرام گریه کردیم تا این خبر به گوش نااهلان نرسد.
روز مراسم تشیع محرم من به واسطه حسین با محمد آشنا شدم.محمد شاگرد اول دوره ها بود؛برای همین سعی می کرد نشان بدهد که خیلی راغب به آشنایی و دوستی با کسی نیست.برایم جالب بود که من هم خیلی برای دوستی سخت میگرفتم.بعدها محمد گفت:《توی رفاقت خیلی مشتی و پایه هستی من خیلی دوست داشتم باهات رفاقت کنم》.
جزوه محرم تنها یادگاری روزهای سخت و غریبانه حضور ما در سوریه،دست من امانت ماند.هر وقت دل تنگ محرم می شدم سرمزارش می رفتم و به خاطر نشانه ای که به من امانت داده بود از او تشکر میکردم.یک بار وقتی با حاج محمد برای زیارت مزار محرم رفتیم از حاج محمد خواستم اگر من شهید شدم بالای سر محرم که یک جای خالی وجود داشت به خاک بسپارند.به شوخی به حاج محمد گفتم:(اینجا خوش نقشه است و دسترسی بهدپارکینگ هم راحته).حاج محمد خندید و گفت:(اگه هم من شهید شدم تو برای من همین کار انجام بده).
📚#رفیق_مثل_رسول
💥کپی با ذکر نام شهید رسول خلیلی و صلوات جایز است.
🆔 @Rasoulkhalili
#مهدویت
#معرفی_حضرت_مهدی_عج
دل خوش دار که به زودی به دیدار ابی محمد موفق میشوی...
و من هم چنان آن کلمات را میگفتم که از خواب بیدار شدم،بیشتر شوق دیدار او مرا به گریه انداخت.باز خواب مرا فرا گرفت،بار دیگر حضرت امام حسن عسکری را در عالم رویا دیدم و خطاب به او گفتم:
ای محبوب من!شما که دلم را به محبت خویش فریفتی و اسیر خود گردانیدی حال چرا جفا میکنید؟
فرمودند:تاخیر من از دیدار،شرک تو بود و این که تو در آیین مسیحیت بودی.اکنون که مسلمان شده ای هرشب به ملاقات تو می آیم تا روزی که حق تعالی فراق ما را مبدل به وصال گرداند،بدین ترتیب شبی نبود که وجود نازنینش را به خواب نبینم تا اینکه شبی ابی محمد به من فرمود:
جد تو به زودی لشکری به جنگ مسلمانان خواهد فرستاد ما از تو می خواهیم با لباس خدمتکاران به همراه عده ای کنیز به آنان ملحق شده و از فلان راه رفته تا ما به تو برسیم.....
⏸ ادامه دارد....
📕 #رسالت_جهانی_حضرت_مهدی_عج
✍ #فریده_گل_محمدی_آرمان
📚 مبحث فوق از کتب: #نجم_الثاقب، #بحارالانوار، #آخرین_سفیر و...اقتباس یافته است.
🆔 @Rasoulkhalili
🌸 حافـظ! تو خبـر داری از عالم شیـدایــی...
یلدای #فراق آمد، رفته است شکـیبایـی...
♻️برخیز و بخوان با ما «ای پادشه خوبان»...
دل بی تو به جان آمد، وقت است که #بازآیی...
🌤 اَللّهُمَّ عَجِّلِّ لِوَلیِّکَ الفَرَج...
#طرح
🍁یلدا مبارک
🆔 @Rasoulkhalili
وقتی مهدی عزیزی و رضا کارگر برزی که باهم شهید شدن ,یک هفته دنبال کارهاشون بود . شهید کارگر برزی که کرج بود ;فقط دنبال بنرو عکس و اینجور کارهاش بود .یه عکسی هم داره که با بلوز سفید زیر تابوت شهید کارگر رو گرفته. دفعه آخر که داشت می رفت سوریه یه آمادگی عجیبی پیدا کرده بود . هر وقت میرفت منطقه می گفت نمیتونم وصیت نامه بنویسم .سخته . چی بگم .ولی بار آخر گفت که ;وصیت نامه مو نوشتم .به ماهم. همش می گفت منو تو گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها دفن کنید.گلزار شهدا رو خیلی دوست داشت .
📚 به نقل از مادر شهید رسول خلیلی
#خاطرات
🆔 @Rasoulkhalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 #شهید_رسول_خلیلی در کنار تابوت دوست و همکارش شهیدرضاکارگربرزی
#فیلم
🆔 @Rasoulkhalili
❤ محبت "اهل بیت(علیهم السّلام)" ؛ کشتی امن در طوفان بلا
🔻 "رهبرانقلاب(مدظله العالی)" در دیدار اخیر: در این دریای طوفانیِ این منطقه و این دنیا -این طوفان، امروز به اروپا هم رسیده است؛ فرانسه را ملاحظه کنید؛ کشورهای اروپایی هم اسیر طوفانند- در این طوفان، ملّت ایران به برکت اسلام در کشتی امن محبّت "اهلبیت و اسلام" قرار گرفتهاند. ۹۷/۹/۲۱
🆔 @Khamenei_ir
🆔 @Rasoulkhalili
🍃🌷🍃
خاطرم هست رسول هفت هشت ساله بود، روزی برای رفتن به جایی ماشین خطی گرفتیم که راننده داخل ماشین موسیقی گذاشته بود یک لحظه دیدم رسول انگشتانش داخل گوشش برده و سرش را بین زانوانش و در حال "قرائت قرآن" است. با تعجب و آرام به او گفتم رسول چه کار میکنی؟ او اشاره کرد که نمیخواهم صدای موسیقی را بشنوم بعد به راننده تذکر دادم و موسیقی را خاموش کرد. رسول وجود خاصی داشت نمیخواهم بگویم استثنا بود، او هم مثل همه بچههای دیگر بود و شیطنت و خطاهای خاص خودش را داشت، اما بچهای بود که تمام کارهایش در جهت مثبت بود.
#خاطرات
🆔 @Rasoulkhalili