🔍شنبههای تاریخ شفاهی
(۱) حقوق مصاحبهشونده👤
🔸️مصاحبه در تاریخ شفاهی، عمیق بوده و به زندگی خصوصی افراد نزدیک میشود. لذا ملاحظات اخلاقی فراوانی در مقابل محقق قرار میگیرد. به همین دلیل، جلب اعتماد راوی در این روش بسیار مهم و اساسی است.
🔸️مصاحبهشونده باید از اهداف و شیوههای کاری تاریخ شفاهی آگاه شده و از استفادههای پیشبینی شده در پروژههای خاصی که در آن مشارکت میکنند، آگاه گردند.
🔸️مصاحبهشونده باید از قوانین دو جانبه در مراحل تاریخ شفاهی مانند ویرایش، محدودیتهای دسترسی، کپیرایت، استفاده اولیه، حق تألیف و تمامی ابعاد و انتظاراتی که از مصاحبه ازجمله استفاده بالقوه از نشر الکتریکی میرود، آگاه شود.
🔸️مصاحبهشونده باید آگاه شود که از او درخواست امضاء یک فرم قانونی خواهد شد. مصاحبهها باید تا زمانی که مصاحبهشوندگان اجازه استفاده آنها را ندادهاند، محرمانه باشند.
🔸️بر اساس این استانداردها مصاحبهشونده از عدم امکان هرگونه سوء استفاده از سخنانش اطمینان پیدا میکند و با این حال نیز این حق را دارد که در مورد موضوعات خاصی از پاسخگویی اجتناب کند. در پایان نیز متن پیاده شده مصاحبه را مشاهده خواهد کرد.
(۲) حقوق مصاحبهشونده 👤
🔸️ ایجاد آشنایی، اعتماد و صمیمیت نسبی بین محقق و مصاحبهشونده، سبب از بین بردن احساس غربتی است که مانع از صحبتکردن راحت و بیدغدغه و جریان یافتن گفتگوی پویاست.
🔸️در تحقیق تاریخ شفاهی و سایر تحقیقات اجتماعی ممکن است مصاحبهشونده چنین تصور کند که دانستهها و خاطرات او برای تحقیقات ما چندان ارزشمند نیستند. در چنین وضعیتی محقق باید با رفتار و گفتار خود این تصور را اصلاح کند.
🔸️به منظور احترام گذاشتن به پاسخگو و ایجاد فضایی که او به راحتی در مورد موضوع صحبت کند، بهتر است محقق از مصاحبهشونده بخواهد که زمان و مکان مصاحبه را انتخاب نماید و با حضور به موقع خود در محل انجام مصاحبه به مصاحبهشونده نشان دهد که مصاحبه برای وی ارزشمند است.
🗣📼
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سرای انقلاب
روایت بازاریان اصفهان از انقلاب
روایت دوم
👤راوی: سیدحسین شیرانی
🍁پیشه: خرازیفروش
🍃موضوع: دست به سر کردن ساواک
رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞سرای انقلاب
"روایت بازاریان اصفهان از انقلاب"
روایت سوم
👤راوی: سیدحسین رضازاده
⚜پیشه: خرازیفروش
📝موضوع: ورود امام
💠رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
🏷@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞سرای انقلاب
"روایت بازاریان اصفهان از انقلاب"
روایت چهارم
👤راوی: مصطفی حجهفروش
⚜پیشه: رئیس خیریه
📝موضوع: فروش رساله
💠رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
🏷@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞سرای انقلاب
"روایت بازاریان اصفهان از انقلاب"
روایت پنجم
👤راوی: مصطفی حجهفروش
⚜پیشه: رئیس خیریه
📝موضوع: پخش نوار کاست
💠رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
🏷@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞سرای انقلاب
"روایت بازاریان اصفهان از انقلاب"
روایت ششم
👤راوی: رمضان معمار، متولد ۱۳۲۸
⚜پیشه: زرگر
📝موضوع: برخورد با ساواکیها
💠رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
🏷@rasta_isf_1401
36.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞مردم قهرمان
"روایت بازاریان اصفهان از انقلاب"
روایت اول
👤راوی: سیدمحمد حنایی، متولد ۱۳۲۵
⚜پیشه: پارچهفروش
📝موضوع: جشن نیمه شعبان سال ۱۳۵۷
💠رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
🏷@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞سرای انقلاب
"روایت بازاریان اصفهان از انقلاب"
روایت هفتم
👤راوی: غلامعلی صباغزاده، متولد ۱۳۱۷
⚜پیشه: تریکوفروش
📝موضوع: بستن مغازه
💠رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
🏷@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞سرای انقلاب
"روایت بازاریان اصفهان از انقلاب"
روایت هشتم
👤راوی: اصغر نمنبات (پدر شهید نمنبات)، متولد۱۳۱۷
⚜پیشه: طلاساز
📝موضوع: کمبود ارزاق در تهران
💠رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
🏷@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبودون و ستون
قرار بود فرح برای افتتاح ستون یادبود بیاید خانوک. دایی، کدخدا بود و غلام پهلوی. میدانستیم ستون نیمهکاره است و میخواهند با پارچه و سبودون سر شهبانو کلاه بگذارند. شب قبل از مراسم با دخترها دستبهیکی کردیم و سبودون را انداختیم پایین. صبح که رسیدند، با ستون نصفهنیمه روبهرو شدند. برنامهشان را ریختیم بههم. مراسم تعلیق شد.
📚گردان نانواها
خاطرات شفاهی مردم خانوک از پشتیبانی دفاع مقدس
🖌 به قلم فاطمه ملکی
🔹نشر راهیار
رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
شعر از #حامد_عسکری
با صدای #علیرضا_افتخاری
#چریک_پیر
#کل_زهرا
#گردان_نانواها
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞سرای انقلاب
"روایت بازاریان اصفهان از انقلاب"
روایت نهم
👤راوی: سیدمحمدحسین مقدس، متولد ۱۳۲۲
⚜پیشه: تولیدی پوشاک
📝موضوع: جدایی بحرین از ایران
💠رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
🏷@rasta_isf_1401
شنبههای تاریخ شفاهی
💁♂زبان بدن و معانی آن در مصاحبه تاریخ شفاهی (1) 🗣
۱. چشم👀
چشمها زبان مخصوص به خود دارند؛ تبسم میکنند، اخم میکنند و خستگی یا نگرانی را نشان میدهند. تماس چشمی نقش مهمی در تنظیم ارتباط متقابل در مصاحبه تاریخ شفاهی دارد.
۲. بینی👃
الف؛ لمس بینی: وقتی دست فردی در هنگام گفتگو با بینیاش تماس پیدا میکند، نشانة آن است که فرد موضوعی را کتمان میکند. ظاهر وی ممکن است آرام به نظر برسد؛ اما باطن فرد پریشان و آشفته است. روانشناسان معتقدند که دستزدن به بینی یک حرکت غیرارادی برای پوشاندن دهان و کتمان دروغ است.
ب؛ چین و چروک بینی: وقتی عضلات اطراف بینی منقبض میشوند، چین و چروک مابین چشمها پدید میآید که افشاکنندهی تنفر است و مفهوم دقیق آن یعنی یک طرد ملایم تا تنفر شدید.
ج: فراخ کردن بینی: خشم، غضب و عصبانیت.
د: حرکت بینی به سمت بالا: وقتی بینی با کج کردن سر به عقب، به سمت بالا میرود بهطور ضمنی نشانهی آن است که فرد میگوید: «من برتر هستم، من بهتر از شما هستم».
ر: گشاد شدن پرههای بینی: نشانة عصبانیت و خشم زیاد.
۳. دهان و لبها:👄
الف: گاز گرفتن لب پایین به معنی تعجب یا تأثر یا تحسر.
ب: دهان بسته به حرکتی به طرف پایین و ابروان به طرف بالا به معنی بیاعتنایی یا تمسخر.
ج:باز ماندن دهان به معنی تعجب.
د: دهانکجی همراه با گفتن «یه یه یه» و حرکت فک پایین به راست و چپ به معنی تمسخر.
ر: پر کردن دهان از هوا و باد کردن لپها و فوت کردن هوا به بیرون: نشانهی خستگی یا فارغ شدن از کاری خسته کننده.
ز: گزیدن لب پایین: تأسف از خطایی که صورت گرفته است.
@rasta_isf_1401
✒موجودی که در میانه تصویر می بینید، شاید برای جوانانِ امروز ناشناخته باشد، اما برای نسل انقلاب یا تاریخ پژوهان معاصر، پدیده ای آشناست. او از تیره بهائیان سنگسرِ سمنان است، چون هژبر یزدانی. خودش می گوید بی دین است، بعید هم نیست، چه منحنی حیات او با این مدعا مماس می نماید.
او در دوره مسئولیت خود در ساواک و به ویژه اداره سوم، معتقد بود که مردم ایران لایق دموکراسی نیستند و برقرار شدن آن تنها دست ما را می بندد، هم از این روی، هر کس از "بودنِ" خود سخن می کرد، به دستور او به آپولو و داغ و درفش رهنمون می شد! زخمِ اوامر او، هنوز بر تن و روح مبارزان انقلاب هست.
او در کمیته مشترک، از شنیدن صدای ناله و فریاد شکنجه شوندگان لذت می بُرد و سرِحال می آمد! این را شلاق به دستانش می گفتند. از همین طریق هم چنان قاپ شاه را دزدید، که به او اختیار داده بود که تلفنِ هر کَس، از جمله مافوق خود نعمت الله نصیری را کنترل کند.
او هر از گاه نویسندگانی چون جلال آل احمد را می خواست و به آنها می گفت: "اگر در جاده، یک مرتبه احساس کردید که ترمز ماشین تان کار نمی کند، یاد قلمفرسایی های خود بیفتید! تازه در آن زمان هم خودمان یک دسته گل روی قبرتان می گذاریم و اجازه شهیدنمایی نمیدهیم!..."
او حتی در روزهای اوج گیری انقلاب هم، "مشت آهنین" را چاره کار می دانست و در پاسخ به نگرانی از نهادهای حقوق بشری دنیا می گفت: "به جهنم، هر چه می خواهند بگویند!".
او هنگامی که دریافت دیگر تاریخ مصرف ندارد، خانه مجلل خود در شهرک غرب را به یکی از سفرای خارجی فروخت و خانه مجلل تری در سانفرانسیسکوی آمریکا خرید.
ادامه پیام قبلی
او از آن تاریخ، به تجارت ساختمانی مشغول است و بعید است که داد و ستد اطلاعاتی و حتی عملی خود را، با سرویس های آمریکا، انگلیس و اسرائیل وانهاده باشد.
او "پرویز ثابتی" است که دیروز پس از چهل و چهار سال و به گمان آفتابی شدن هوا و البته از سر نابخردی، از لانه خود بیرون زده است! بیش از این کلمات را خرج او کردن، توهین به زبان فاخر فارسی است!
به نقل از کانال محمدرضا کائینی
♦️آدرس کانال ایتا: http://eitaa.com/r_kaeini
@rasta_isf_1401
*تغییر اَمر اُمَراء از زاهدان به شیراز*
3⃣ بخش ۳-۱
نگاهم به دستبند و پابند متهمین روی صندلی کناری بود که با صدای قاضی سرم را بالا آوردم.
متهم ردیف اول به جایگاه رفت.
«محمد رامز ... هستم، فرزند محمد، ساکن تهران»
قسمت عقب نشسته بودم و تسلط کامل به حرکات متهم داشتم. دستانش را در هم گره کرده و سر انگشتانش را محکم فشار می داد.
رئیس دادگاه: اتهامات خود را قبول داری مبنی بر همکاری مستمر؟
محمد رامز کمی سرش را بالا گرفت و گفت:
«عضویت در داعش را قبول دارم اما قصد انجام این عملیات را نداشتم.»
آرام و شمرده صحبت می کرد و صدایش هنوز بم مردانه را نداشت.
نگاهم به متهم بود و باورش برایم سخت که جوانی به این سن و سال متهم ردیف اول یک حادثه تروریستی باشد.
قاضی از محمد رامز خواست تا نحوه عضویت خود در داعش را شرح دهد.
محمد کمی پاهایش را جا به جا کرد و گفت: «در سال ۸۷ من به همراه خانواده ام به ایران آمدیم و در تهران مستقر شدیم. بزرگتر که شدم به افغانستان برگشتم.
زمانی که طالب(عضو طالبان) بودم با مسائل نظامی آشنا شدم که دستگیر و راهی زندان بگرام شدم.
در زندان با افراد داعش ارتباط گرفتم. هرچند تشویق های دایی اَم در تغییر گرایشم از طالبان به داعشی شدن من، بی تاثیر نبود چون او هم عضو داعش بود. اخیرا نیز از زندان بگرام آزاد شدم.»
متهم ادامه داد:
«بعد از آزاد شدن در ولایت جَوزجان افغانستان با عبدالله سعید معروف به عبدالحسین ملاقات کردم. او را با نام ابراهیم بَدَخشی هم می شناختم.
آشنایی ما از داعش بود. اوایل سال ۱۴۰۱ برای اولین بار با عبدالله سعید ملاقات کردم. حدود خرداد ماه بود که عبدالله سعید از من خواست بروم به ایران.
علتش را پرسیدم. گفت: برو، بعد میگم بهت.
قبل از آمدن به ایران در افغانستان با عبدالحکیم توحیدی بیعت کردم.
لحظه ی بیعت، جملات را به عربی می خواند و من نمی دانستم چه می گوید، حتی نمی دانستم از من به عنوان داعشی چه کاری می خواهند که انجام بدهم!
با هویت خودم اما به صورت قاچاقی وارد ایران شدم.
به زرند کرمان رفتم و در شرکت انشعاب و فاضلاب، مشغول کار شدم.
هزینه زندگی ام را با کار در شرکت تامین می کردم و در آن مدت، عبدالله سعید من را پشتیبانی مالی نمی کرد.
زمانی که زرند بودم، ارتباط کمی با عبدالله سعید داشتم و راه ارتباطی ما تلگرام بود. دو سه ماه گذشت و من همچنان زرند بودم. ۲۲ مهر ۱۴۰۱ عبدالله سعید پیام داد که برو زاهدان.
پرسیدم: چرا؟ و در جواب شنیدم که: سوال نپرس، برو. امر، امرِ اُمَراء هست.
قاضی نگاهی به متهم انداخت و پرسید: امراء چه کسی هست؟
_امیر داعش، ابوشهاب المهاجر
و به صحبتش ادامه داد.
از اختلاف قومیتی در زاهدان خبر نداشتم و عبدالله هم شرایط آنجا را برایم شرح نداده بود. ۲۳ مهر عبدالله پیام داد که اَمر امراء گفتند زاهدان نشد، برو شیراز.
روایتهای دادگاه رسیدگی به اتهامات عاملین حمله تروریستی به حرم مطهر شاهچراغ را در کانال حافظه بخوانید
@hafezeh_shz
@rasta_isf_1401
زمانی که مردم نانِ کپکزده میخوردند
نقاشی بالا برگرفته از روایتِ خوردنِ نانهای کپک زدهای که یک خانواده برای مدت زیادی نگهداشتن تا به حیوانات بدن ولی با اومدن قحطی مجبور شدن خودشون بخورن.
ماجرای وضعیت اسفناک این قحطی توی یکی از محلههای اصفهان رو توی کتاب #ننگ_سالی میتونید بخونید. در این قحطی نزدیک یک چهارم جمعیت کشور تلف شدند.
منبع: کانال شام آخر
#رضاخان
#جهاد_تبیین_با_هنر
#کشف_حجاب
#حسینیه_هنر_اصفهان
@rasta_isf_1401
کتاب ننگ سالی نوشه فائزه دره گزنی است. این کتاب خاطرات مردم محله علی قلی آقای اصفهان از دوران کشف حجاب، ممنوعیت روضه و قحطی است و انتشارات راه یار آن را منتشر کرده است.
پینوشت: 《توی کتاب با حاج خانوم و حاجآقاهایی مصاحبه شده که مثلا متولد ۱۳۱۷ هستند و برامون تعریف کردن که آژانها چه طور از سر خانمها روسری میکشیدن، البته خانمهای اصفهان، هم خلاقیتهای خودشون و برای عبور از این بحران داشتن.》
#ننگ_سالی
#کشف_حجاب
#قحطی
#ممنوعیت_روضه
@rasta_isf_1401
رستا
کتاب ننگ سالی نوشه فائزه دره گزنی است. این کتاب خاطرات مردم محله علی قلی آقای اصفهان از دوران کشف حج
برای تهیه کتاب میتوانید با شماره
۰۹۲۰۱۲۴۱۰۵۲ تماس بگیرید.
@rasta_isf_1401
رستا
دیدار اعضای حسینیه هنر اصفهان با فرزانه کلاهدوزان، عضو شورای اسلامی شهر اصفهان
درست چهار روز پیش بود. دستهایم از سرما داشت یخ میزد. به زحمت کلید را از توی کیفم درآوردم تا توی قفل بچرخانم و در را باز کنم. از پلههای حسینیه رفتم بالا. باران پرشتابتر از همیشه به بام میکوبید و صدای ترق ترقش را بالاتر میبرد. دستهایم را از سوز سرمای بهمن، فرو بردم توی جیبم.
صدای بچهها از اتاق بغلی میآمد. داشتند توی سر و کلهشان میزدند و روی پروژههای سال آینده حرف میزدند. به جمعشان پیوستم، انقدر گرم صحبت بودیم که گذر زمان از دستمان در رفت. سریع دفتر و دستکمان را جمع و جور کردیم تا مهیای میزبانی از مهمانمان باشیم.
حوالی ظهر بود که زنگ حسینیه به صدا درآمد. خانم کلاهدوزان، عضو شورای شهر اصفهان وارد حسینیه و شد و با رویی گشاده به بچهها سلام داد. همه دور میز نشستیم و گزارشی از پروژهها دادیم.
بچهها از پروژه اطلس محله علیقلیآقا و کشف حجاب دوران رضاخان گفتند و رسیدند به پروژه پیشرفت. خانم کلاهدوزان با دقت به حرفهای محققهای جوان، گوش میداد و بچهها ادامه میدادند.
مسوول پروژه پیشرفت از اینکه پیشرفت، پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است گفت و اینکه زن ایرانی و انقلابی را درست روایت نکردهایم. همچنین گفت در دنیای جنگ روایتها، برگ برنده با کسانی است که واقعیات نهفته درون سینههای مردم را برای مردم بازگویی کنند و این نفسِ تاریخ شفاهی است.
بچهها تند تند گزارش میدادند و خانم کلاهدوزان تند تند توی دفترش یادداشت میکرد و به بچهها خداقوت میگفت.
بچهها میگفتند تاریخ شفاهی موضوعات روز را هم دربرمیگیرد و به پروژههای مربوط به شرکتهای دانشبنیان اشاره کردند. در ادامه هم خانم کلاهدوزان از کارهای ارزشمندی که تاکنون انجام گرفته، تشکر کرد و این اقدامات و پروژهها را ضروری شمرد.
در ادامه خانم کلاهدوزان از نقش خانمها گفت و از سوژههای شهر اصفهان. از چهره های ناشناس و زنان گمنامی که روایت نشدهاند. از قلههایی گفت که ناخواسته ساخته شده و برای دختران جوان دستنایافتنی هستند. همانطور که کتاب ننگسالی را ورق میزد، از کارهای ارزشمند دخترهای حسینیه هنر اصفهان تشکر کرد.
در پایان هم خانم کلاهدوزان، دلسوزانه قول مساعدت و همکاری در ادامه مسیر فعالیتهای حسینیه هنر را داد.
#شورای_شهر_اصفهان
#کشف_حجاب
#حسینیه_هنر
#کلاهدوزان
@rasta_isf_1401
⚛کارگاه روش تحقیق در تاریخ شفاهی
⏰یکشنبهها، ساعت ۱۰ تا ۱۲
🏠مکان: حسینیه هنر اصفهان
☎️برای ثبتنام میتوانید با شماره ۰۹۲۰۱۲۴۱۰۵۲ تماس بگیرید
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸خدمات متقابل رسانه و تاریخ شفاهی در روایت زن انقلاب اسلامی
☘محدودیتها در روایت زن انقلاب اسلامی در رسانه
☘ابعاد مغفولمانده در روایت زن انقلاب اسلامی
☘ خط اصلی در روایت بعد علمی زنان
در نشست صمیمانه با مهدیهسادات محور
یکشنبه ۳۰بهمن
حسینیه هنر اصفهان
@rasta_isf_1401
▫️"هروقت از اوضاع گوشت و مرغ و آب و برق و گاز و هوا شاکی میشم، به این فکر میکنم که ممکن بود در کشوری متولد بشم که رتبهٔ یک نانوتکنولوژی در منطقه نباشه."
✅ @ketab_pishraft
📌 ravayatepishraft.ir
@rasta_isf_1401
تاریخ شفاهی در سینما
مهدیه سادات محور ، فیلمساز و برگزیده جشنواره حقیقت مهمان حسینیه هنر اصفهان بود. او ضمن اشاره به تفاوت سینمای مستند و سینمای داستانی در پاسخ به این سوال که «جای تاریخ شفاهی در سینمای مستند و در چه سوژههایی است؟» گفت: سوژههایی که روایت و درحقیقت فراز و فرود داشته باشد. منطق مستند این است که انگیزه مانع عمل داشته باشد، درواقع ضمن وجود انگیزه، حین کار مانعی وجود داشته باشد که سوژه بتواند مانع را کنار بزند و در نهایت به نتیجه برسد. نکته دیگر این است که در سینما شخصیت داریم. این درحالی است که در بیشتر موارد به تیپ، پرداخته میشود. این معلم با معلم دیگر، تیپ معلم میشوند. معلم باید با اقتضائات شخصیتی و تجربه زیستی از تیپ خارج و به شخصیت تبدیل شود.
#حسینیه_هنر
#مهدیهسادات_محور
#تاریخ_شفاهی
@rasta_isf_1401
یک فرصت استثنایی در آخر سال
کارگاه یادداشتنویسی
با تدریس دکتر آزاده جهاناحمدی
🏡حسینیه هنر اصفهان
🗓دوشنبه ۱۵ اسفند
🕰۸:۳۰ تا ۱۲
برای ثبتنام به شماره ۰۹۲۰۱۲۴۱۰۵۲ پیام دهید.
@rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر هالیوود یک خانم دباغ داشت...
مهدیهسادات محور از روایت زن ایرانی در سینمای بعد از انقلاب چه میگوید؟
#دباغ
#هالیوود
#بانو
#رستا_روایتسرای_تاریخ_شفاهی_اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
@rasta_isf_1401
سومین #بازارچه_خیریه مرکز سلاله
🔴 باسلام و عرض ادب خدمت اعضای محترم
در سومین بازارچه خیریه مرکز سلاله در غرفه کتاب انتشارات #راه_یار منتظرتان هستیم.
(بازدید و خرید برای عموم آزاد است)
📆 تاریخ برگزاری بازارچه؛
جمعه ۱۲ اسفند
🕙 از ساعت ۹ الی ۱۶
📌 مکان برگزاری بازارچه؛
خیابان بزرگمهر، مسجدالامام
@rasta_isf_1401