eitaa logo
رستا
486 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
216 ویدیو
4 فایل
💠رَستــا روایت‌سرای تاریخ شفاهی اصفهان 🌱 (حسینیه هنر اصفهان) ادمین: @f_sarajan کانال ما در بله: https://ble.ir/rasta_isfahan کانال ما در تلگرام: https://t.me/rasta_isfahan پیج ما در اینستاگرام:https://www.instagram.com/rasta.isf?igsh=emNzMGs2MjI0MWxu
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸محسن پدرم آدم‌شناس بود. مثلاً نگاه می‌کرد می‌گفت: «هیمنز، این به درد نمی‌خوره؛ این مشتری کیه هر روز مزاحمه» اما از محسن خوشش می‌آمد. چند دفعه با خود محسن بردیمش دکتر و آوردیمش. قلبش را عمل کرده بودیم و توی بیمارستان بستری بود. ساعت سه نیمه‌شب بیدار شده بود و توی بخش داد می‌زد: «محسن، بیا من رو ببر خونه» می‌گفتم: «بابا، محسن اینجا نیست.» اصرار می‌کرد: «نه، خوابیده. محسن، با توام؛ محسن، بلند شو بیا» از بس این محسن در ذهنش آدم خوبی بود، آنجا هم محسن را صدا می‌زد. راوی: هیمنز داویدیان، خدمات برق اتومبیل، خیابان خرم ۲۵_آبان @rasta_isf_1401
🔸آچار فرانسه حکم آچار فرانسه را داشت. هر چیزی لازم داشتیم، تعمیری، کاری اگر بود محسن جور می‌کرد. ده‌پانزده سال پیش به خاطر ساخت و ساز و تعمیر مسجد، پایگاه تعطیل شد. سابقه آشنایی‌ من و محسن از پایگاه بسیج بود. چند سال پیش محسن و چند نفر دیگر دوباره پایگاه را راه انداختند. محسن، توی باتری‌سازی آقای مسائلی شاگردی می‌کرد. آقای مسائلی رئیس پایگاه‌ بود. تا یاد دارم همیشه محسن همه کارهای مغازه را می‌کرد. زحمت‌کش بود و سرش به کار و زندگی. شب‌های جمعه پایگاه مسلح داشتند. با چند نفر دیگر از بچه‌ها می‌رفتند گشت‌زنی توی منطقه. چندسالی می‌شد که دیگر اسلحه نمی‌دادند برای گشت. این بار هم‌، گشت آخرش بود؛ بدون اسلحه. ▪️راوی: محمدامیر کمالی‌نژاد، متولد1363، خدمات فني تایپ و تکثیر 🖋نگارش: فائزه دره‌گزنی ۲۵_آبان @rasta_isf_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ به من بگو چگونه زیستی تا به تو بگویم چگونه خواهی مُرد... 🍃 تولد و شهادت در یک روز... ۲۵_آبان @rasta_isf_1401
10.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 چهل‌سالگی به مناسبت هفتمین روز خاکسپاری شهدای اغتشاشات اصفهان🥀 🎥 محسن حمیدی به روایت خانواده ۲۵_آبان @rasta_isf_1401