تو به ما جرات طوفان دادی...
#طوفان_الاقصی
🌱 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌐 @rasta_isfahan
15.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 مقلد خمینی 🔸
«دسته عزای بنیالزهرا وارد بازار شد. جمعیتِ همراهش نشان از هیئتی پرآوازه داشت. میانه بازار حاجمحمدآقا روی چهارپایه ایستاد. همه جمع شدند؛ کاسب و رهگذر.«وقتی میخواستند نواب را تیرباران کنند، اجازه نداد چشمهایش را ببندند. سبوحٌقدوسهایش یادتان هست؟ یادتان است میگفت ما دیگر بیدار شدهایم، نکند به خواب برویم؟»
| بخشی از کتاب خون میگذشت، بهقلم هادی لطفی
هفته گذشته در حسینیه هنر اصفهان میزبان هادی لطفی بودیم. او از فراز و نشیبهای مصاحبه و تدوین این کتاب گفت.
🎥 این فیلم بخشی از نشست با حضور هادی لطفی است.
🛎کتاب «خون میگذشت» سرگذشت داستانی حاجمحمدآقا رسولزاده از مبارزان و پیشگامان مردمی انقلاب اسلامی در کاشان توسط انتشارات راه یار منتشر و راهی بازار نشر شده است.
🛎پس از تشییع آیتالله بروجردی، رسولزاده در مسیر برگشت به کاشان به همه میگوید: «از این به بعد من مقلد آیتالله خمینی هستم.» و این تصمیم آغاز مبارزات پر فراز و نشیب «حاجمحمدآقا» در کاشان است.
🌱رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌱انتشارات راهیار، ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
🌐 @rasta_isfahan
🌐 @raheyarpub
27.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻بغضی که بعد از ۳۵ سال ترکید ...
▪️ گریه های بی امان سرکار خانم همدم معمار؛ مادر شهید محمود شاه آبادی در برنامه تلویزیونی هشت بهشت اصفهان....
▪️به والله قسم بعد از شنیدن خبر شهادت پسرم گریه نکردم . جبهه بودم که خبر را به من دادند؛ اما وقتی خبر ارتحال امام را شنیدم ...
🌱رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌐 @rasta_isfahan
🔸حواستون بیشتر به ما باشه🔸
_ حَرِک زائر. حَرِک.
پیرزنها قبول نمیکردند. دوتا بودند. چادرهایشان افتاده بود روی شانهها و پته چادر را زده بودند زیر بغلشان.
_ به خدا اگه بریم. اینهمه راه از ایران اومدیم که وایسیم جلوی حضرت علی، امینالله بخونیم. حالا بریم.
خادمها اصرار کردند، بیفایده بود. بیخیال شدند.
دوتایی ایستادند به زیارت خواندن. بلندبلند میخواندند و غلطهای هم را میگرفتند.
_ مَترعَه نه، مُترَعَه.
_ این چیچیه؟
_ مَثوای
خودم را چسبانده بودم به میلههای کنار دیوار تا خادمها گیر ندهند و همهی حواسم رفته بود پی زیارتنامه خواندن آنها. امینالله که تمام شد، یکی از پیرزنها همانطور که چادرش پخش زمین شده بود و داشت کتابش را میگذاشت توی کیفش، رو به امام گفت: "دیدید آقا! دیدید! رییسی هم رفت. وای..."
سرش را تکانی داد و چادرش را از روی زمین برداشت و سرش کرد: "حواستون به ما بیشتر باشه."
پیرزن کناریاش هم گفت: "انتخاباته دوباره. شما شفیع شید یه خوب بیاد سر کار." بعد با بغض گفت: "بمیرم براش، بمیرم. سوخت. خدا رحمتش کنه. وااااای"
بعد هم دوتایی دستانشان را بردند بالا و تکانی دادند و آخرین نگاه و رفتند.
چقدر کوتاه خبر را دادند. چقدر عمق فاجعه را با آههایشان رساندند. چقدر ظریفانه غر زدند و شکایت کردند و چه جمعوجور خواستهشان را گفتند و رفتند. چه بَلَدِ کار بودند. چقدر باور داشتند که امام حی و حاضر است.
معلومم شد که دود از کُنده بلند میشود.
✍ملیحه نقشزن
اصفهان، ۱۷خرداد۱۴۰۳
#رییسجمهور_شهید
#انتخابات
#دغدغهی_ملی
🌱 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌐 @rasta_isfahan
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☘روایت کفایت
💫الگوی حکمرانی دولت اسلامی
🎥 کلیپ ۱
🔺ماجرای سفر رئیسی به آفریقا
🗣به روایت امیرحسین بانکیپورفرد
#روایت_کفایت
#روایت_شفاهی_شهید_جمهور
#شهید_خدمت
🌱 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌐 @rasta_isfahan
🔸 اسب تازان 🔸
☘روایت کفایت
💫الگوی حکمرانی دولت اسلامی
🔺روایت ۱
تابستان هزار و چهارصد بود توی رسانهها پیچیده بود، دولت آقای رییسی شش ماه هم دوام نمیآورد. مصاحبه پشت مصاحبه برای پیشبینی نرخ ارز دویست و هفتاد هزار تومانی، سه رقمی شدن تورم و ونزوئلایی شدن. کارشناسان میگفتند باید اقتصاد را جراحی کرد. میخواستند برای دولت جدید، تصمیمسازی بکنند. این حرف به کف جامعه هم رسیده بود. اما کارشناسان اقتصادی میدانستند چه جراحی بشود چه نشود، تورم هست. یعنی دوراهی بود که هر دو به تورم میرسید. دولت تحویل آقای رییسی شد در حالی که تورم مصرفکننده حدود چهلو هشت درصد بود و تازان. تورم مثل اسب تازان، در حال تازیدن بود. لحظه به لحظه سرعتش را زیادتر میکرد تا به ابرتورم برسد.
در این شرایط آقای رییسی رفت سراغ جوانها. مشاور هرکدام را هم فرد باتجربهای گذاشت. هم تحرک جوانان را میخواست و هم مغز متفکر مشاوران را. چهار وزارتخانه، اقتصاد، رفاه، صنعت و کشاورزی را سپرد به جوانها. جوانهایی که عضو هیئت علمی بودند، همه هم اهل پژوهش و بحث.
در دولت بحثهای مختلفی بود. یکی میگوید باید ارز را تثبیت کرد و گرنه اقتصاد نابود میشود. دیگری میگوید باید ارز را تعدیل کرد و گرنه اقتصاد نابود میشود. اما همه قبول داشتند که تولید احیا شود، پروژههای نیمهتمام، تمام شود، به معیشت مردم به محرومین رسیدگی شود، شکاف دستمزد و شکافت طبقاتی از بین برود. اگر هیئت دولت به تصمیم واحدی میرسیدند آن تصمیم را اجرا میکردند حتی اگر شخصی این تصمیم را قبول نداشت. انجامش میداد و از تصمیم واحد دفاع میکرد. این همدلی دو دلیل داشت. یکی عمل به اشتراکات نظری و دوم، شخص آقای رئیسی. اعضای هیئت دولت آقای رئیسی را رئیس جمهور میدانستند نه فردی در عرض خودشان.
این سبک مدیریتی بود که توی وضعیت بحرانی که دولت واگذار شد به آقای رئیسی ظرف مدت کوتاهی ریل را عوض کرد. رشدی که سالهای گذشته منفی بود تبدیل شد به مثبت پنج و شش دهم درصد. تورمی که پیشبینی میشد برود سه رقمی، کنترل شد. اسب تازان تورم آرام گرفت.
🗣به روایت حمیدرضا مقصودی
#روایت_کفایت
#روایت_شفاهی_شهید_جمهور
#شهید_خدمت
🌱 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌐 @rasta_isfahan
🌐 @revayate_kefayat
🔸️شنبههای تاریخ شفاهی🔸️
💡 سوالات چالشی در تاریخ شفاهی
🛎 چند سوال چالشی در تاریخ شفاهی:
۱. چرا تاریخ شفاهی این همه مورد اقبال عمومی است؟
۲. کارفرما چه انتظاری از تاریخ شفاهی دارد؟
۳. تاریخ شفاهی چه دردی را ازجامعه دوا میکند؟
۴. پناه به تاریخ شفاهی ناشی از چیست؟
۵. محصولاتی که در حوزه تاریخ شفاهی حرف میزنند، چه ویژگی تاریخ شفاهی دارند؟
۶. کسانی که در حوزه تاریخ شفاهی کار میکنند از ماهیت آن خبر دارن؟
۷. کجا آموزش دیدند؟
۸. یکی از ویژگیهای تاریخ شفاهی دموکرات بودن آن است.
۹. چرا علاوه بر آنکه تاریخ شفاهی میتواند باعث کارآفرینی بشود در حد تفاهمنامه است؟
۱۰. چرا تاریخ شفاهی، دچار سیاستزدگی شده؟
۱۱. تاریخ شفاهی به عنوان یک کالا دارد عرضه میشود؟
بخشی از صحبتهای علی ططری، مدیر مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در چهاردهمین همایش تاریخ شفاهی ایران.
🌱رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌐 @rasta_isfahan
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 طبق کدام قواعد؟!🔸
با امامعلی رحمان راه افتادند. هوا بارانی بود.
به مردی که پشتش سرش راه میآمد و برایش چتر گرفته بود، گفت که چتر را بردارید.
به اشارهی دست امامعلیرحمان، مرد چتر را بست و کنار رفت. قطرههای باران آرام آرام روی صورت و محاسن و عبایش مینشست و خیسش میکرد.
حالا فقط امامعلی رحمان چتر داشت؛ اما او شبیه گروه تشریفات شده بوده که همگی چند ساعت زیر باران چشم به راه او بودند.
برخی گفتند: "روابط دیپلماتیک را رعایت نکرده"؛
گفتند: "آن مرد، وظیفهاش چترگرفتن بوده"؛ اما قواعد انسانیت میگوید: "کسی که حتی مردی از تبار دوشنبهی تاجیکستان را هم به خدمت خودش نمیگیرد، خودش را بالاتر و برتر از دیگری نمیبیند، قابلاعتماد است و میتوان کشوری را به او سپرد."
✍ ملیحه نقشزن
#روایت_کفایت
#رییسجمهور_شهید
#انتخابات
#حکمرانی_اسلامی
#روایت_خدمت
.....................................................
پ.ن: آقای رییسی، ۱۷ آبان ۱۴۰۲ با همتای خود در تاجیکستان دیدار کرد.
🌱 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌐 @rasta_isfahan
قصههای دنبالهدار، شخصیتهای ماندگار
☘ مادر کتاب آزاده و آبگینه را برایش خوانده.
نرگس، دخترهای کتاب را نقاشی کرده.😍
✨نقاشی ارسالی از نرگس، پنج ساله، از شاهرود
#آزاده_کارآگاه_میشود
#آبگینه_به_مهمانی_میرود
🔻 برای تهیه مجموعه کتابهای آزاده در سرزمین رویان، میتوانید با شماره 09130307937 تماس بگیرید.
🌱 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌱 انتشارات راهیار، ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
🌐 @rasta_isfahan
🌐 @raheyarpub
☘روایت کفایت
💫الگوی حکمرانی دولت اسلامی
🚨 روایت ۲
🔸آقای رئیسی چطور به جنگ کرونا رفت؟
دولت که به آقای رئیسی رسید، کرونا در کشور جولان میداد و سکون و رکود اجتماعی حاکم بود. مردم از خانهها بیرون نمیآمدند. برخی ادارات نیمهتعطیل، مدارس مجازی یا نیمهمجازی و دانشگاهها تعطیل یا نیمهتعطیل بود. در این اوضاع پول هم نبود. دولت قبل یا نخواسته یا نتوانسته نفت بفروشد. تولید در رکود بود. میانگین نرخ تشکیل سرمایه توی سه سال آخر دولت آقای روحانی منفی سیزده درصد بود و این یعنی کوچک شدن اقتصاد. بدتر از این، مردم در استرس اجتماعی سنگینی بودند. انگار منتظر بودند از کرونا بمیرند. نقشه ایران یک روز سیاه میشد و یک روز قرمز. در این شرایط دو نظریه وجود داشت: کرونا بیماری است و درمانش با واکسن است یا استرس اجتماعی حاصل از کرونا، کشور را به نابودی کشانده و باعث مرگ مضاعف شده.
آقای رئیسی به مصاف هر دو رفت: رفت توی صف داروخانۀ بیست و نه فروردین در تهران. ماسکش را شل زد. دستکش هم نپوشید. میخواست استرس اجتماعی را از بین ببرد. بعد از اینکه خودش بین مردم رفت، دستور داد ادارات باز شوند با این شرط که هر کس وارد میشود باید ماسک زده باشد. همزمان نظریه اول را هم دنبال کرد. به کشورهای مختلف سفر کرد. حاصل تحرک اجتماعیاش، وارد شدن حجم عظیمی از واکسن به کشور بود. بعضی از این واکسنها حتّی با هواپیماهای دولتی وارد شدند. مردم را از استرس نیاز به واکسن هم نجات داد. حالا حق انتخاب با مردم بود که کدام واکسن را بزنند، داخلی یا خارجی. مردم آرامش پیدا کردند. خیابانها شلوغ شد. تحرک اجتماعی مردم آغاز شد. تولید تابعی از نیروی کار و سرمایه است. تحرک جای سرمایه را گرفت. نگاه از سرمایهمحوری منتقل شد به کارمحوری. نگاه آقای رییسی به خود تحرک بود. تحرک اجتماعی تولید را راه انداخت. تحرک اجتماعی توی دولت هم پدید آمد. توانستند نفت بفروشند و نظام مالیاتی را راهاندازی کنند. در یکی دو سال تعداد مودیان مالیاتی افزایش پیدا کرد و دولت توانست درآمد جذب کند. توانست به تعهداتی که دولت قبل برایش بار کرده بود عمل کند. حقوق را افزایش داد. آثار تحرک اجتماعی تابع تولید دولت آقای رئیسی بود. مدل اساسی حکمرانیاش همین تحرک اجتماعی بود. مدام حرکت میکرد. حتی شهادتش هم از تحرک اجتماعیاش بود.
🗣به روایت حمیدرضا مقصودی
#روایت_کفایت
#روایت_شفاهی_شهید_جمهور
#شهید_خدمت
🌱 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌐 @rasta_isfahan
🌐 @revayate_kefayat
13.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 *رئیس جمهور؛ رئیس همه*
☘روایت کفایت
💫الگوی حکمرانی دولت اسلامی
🎥 کلیپ ۲
🔺 رئیسی انتقادپذیر بود
🗣به روایت امیرحسین بانکیپورفرد
#روایت_کفایت
#روایت_شفاهی_شهید_جمهور
#شهید_خدمت
🌱 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🌐 @rasta_isfahan
🌐 @revayate_kefayat