eitaa logo
روابط عمومی انتظامی استان کرمان
545 دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
10.3هزار ویدیو
220 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
45.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاداش زیارت امام حسین(علیه‌السلام) شرح حدیثی از امام صادق(علیه‌السلام)، درباره پاداش زیارت امام حسین(علیه‌السلام) توسط رهبر انقلاب در ابتدای درس خارج فقه. ۱۳۹۸/۷/۸
1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 دو خادم در مسیر پیاده‌روی اربعین که بسیار شبیه سلیمانی و المهندس هستند. جالب نیست؟؟💐❤️🇮🇷 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
محمد الجنامیenc_16931716681309496743172.mp3
زمان: حجم: 1.94M
🌹حسین حسین حسین ... حبیبی حسین حسین حسین ... 🎤با نوای کربلایی محمد الجنامی
نماهنگ اول دفتر گریه.mp3
زمان: حجم: 2.9M
اول دفتر گریه نوشته از سر گریه برای مرهم زخمات رسیده لشکر گریه با گریه معتکف محرم شدم مستمع محتشم شدم دخیل شال و علم شدم 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣
امین قدیم و حسین خیرالدیننماهنگ غم کربلا.mp3
زمان: حجم: 6.25M
غم بزرگ زندگیم غم کربلا بمیرم از فراق تو کمه کربلا یه کم منو بیشتر ببین یل کربلا خیلی دوست دارم همین یل کربلا 🎙 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
37.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک توصیه امنیتی برای سفر اربعین: از پذیرش بسته‌های ناشناس برای عبور از مرز ایران و عراق اجتناب کنید انتشار حداکثری با شما ✅
🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 ⚫️سرانجام سیاه پوشیدن برای آقا امام حسین علیه السلام 🔰یکی از نمایندگان حضرت آیت الله ابوالقاسم خوئی رحمت الله علیه می‌گوید: ☑️یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم ودر آن گرمای شدید ایشان را درحالی دیدم که از بود، حتی جوراب های ایشان نیز سیاه بود. 🔰من درحالی که کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم: ❓فکرنمیکنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا، ممکن است و یا شوید؟؟! 💟ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من از سیاه پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه السلام دارم. ❓پرسیدم: چطور🔻 ✔️فرمود:بنشین تا برایت تعریف کنم: ♦️پدر من مرحوم حاج سیدعلی اکبر خوئی از وعاظ و منبری های معروف زمان خود بود.همسرش که مادر من باشد هرچه از ایشان باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری بچه اش میشه وخلاصه . ❄️روزی پس از آنکه پدرم از منبر پائین می آید، زنی به او میگوید آسیدعلی اکبر شما که به ما سفارش میکنید چرا خودتان متوسل نمیشوید تا بچه دار شوید؟ پدرم این حرف را به مادرم بازگو میکند، 🔆مادرم می‌گوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی امام حسین علیه السلام نمی‌کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه دار شویم؟ 🔹پدرم میگوید: ؟ مادرم در جواب می‌گوید حتما لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم، ▪️اصلا شما که امسال تمام 2 ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید. 🔸در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه پوش شد.در همان سال هم مادرم باردار میشود و 7ماه نیز از بارداری اش میگذرد و بچه اش سقط نمی‌شود. 🔹یک شبی یکی از طلبه ها که از شاگردان پدرم بوده در آخرشب درب منزل ایشان می آید. وقتی پدرم درب را باز می‌کند پس از سلام و احوال پرسی عرض می‌کند که من یک سوال دارم. پدرم می‌گوید بپرس. ✳️طلبه می‌پرسد آیا همسرشما باردار است؟ ایشان با تعجب می‌گوید بله،تو از کجا می‌دانی؟ 🔘ناگهان آن طلبه شروع به میکند و می‌گوید: آسیدعلی اکبر من الان خواب بودم، در خواب (صلی الله علیه و آله) را زیارت کردم. ❤️ : برو و به آسیدعلی اکبرخوئی بگو که بخاطر آن که برای کردی و 2 ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی ♦️این بچه ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ میکنیم و او سالم میماند و ما او را بزرگ میکنیم و او را فقیه و عالم در دین میگردانیم و به او شهرت میدهیم. 🔘و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار... ✔️حالا فهمیدی که من هرچه دارم از سیاه پوشی سرتاپایی دارم؟..... 💔 ❣اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🏴کرامات سید الشهدا علیه السلام ▪️یک دانه تسبیح او را خوب کرد. شیخ طوسی قدس الله سره نقل فرموده که حسین بن محمد عبدالله از پدرش نقل نموده: گفت در مسجد جامع مدینه نماز می‌خواندم مردان غریبی را دیدم که به یک طرف نشسته با هم صحبت می کردند. یکی به دیگری می گفت هیچ می دانی که بر من چه واقع شده؟ گفت: نه گفت: مرا مرض داخلی بود که هیچ دکتری تشخیص آن مرض را نتوانست بدهد تا دیگر نا امید شدم. روزی پیرزنی به نام سلمه که همسایه ما بود به خانه من آمد مرا مضطرب و ناراحت دید گفت: اگر من تو را مداوا کنم چه می گویی؟ گفتم: به غیر از این آرزویی ندارم. به خانه خود رفت پیاله ای از آب پر کرد و آورد و گفت این را بخور تا شفا یابی من آن آب را خوردم بعد از چند لحظه خود را صحیح و سالم یافتم و از آن درد و مرض در من وجود نداشت تا چند ماه از آن قضیه گذشت و مطلقا اثری از آن مرض در من نبود. روزی همان پیرزن به خانه من آمد به او گفتم ای سلمه بگو ببینم آن شربت چه بود که به من دادی و مرا خوب کردی و از آن روز تا به حال دردی احساس نمی کنم و آن مرض برطرف گردید. گفت یک دانه از تسبیح که در دست دارم. پرسیدم: این چه تسبیحی بود؟ گفت: تسبیح از تربت امام حسین(ع) بوده است که یک دانه از این تسبیح تربت در آن آب کرده به تو دادم. من به او پرخاش کردم و گفتم: ای رافضه (ای شیعه) مرا به خاک قبر حسین مداوا کرده بودی؟ دیدم غضبناک شد و از خانه بیرون رفت و هنوز او به خانه خود نرسیده بود که آن مرض بر من برگشت و الحال به آن مرض گرفتار و هیچ طبیبی آن را علاج نمی تواند بکند و من بر خود ایمن نیستم و نمی‌دانم که حال من چه خواهد شد. در این سخن بودند که موذن اذان گفت ما به نماز مشغول شدیم و بعد از آن نمی دانم که حال آن مرد به کجا است و چه به حال او رسیده. 📚منبع: کرامات الحسینیه، شیخ علی میرخلف زاده، ص ۲۷۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
36.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨ضربه سنگین سازمان اطلاعات سپاه استان به شبکه فساد در جنوب کرمان 🎙رسانه ملی گزارش می دهد